– جمهوری اسلامی در سوریه و عراق با دهها هزار نفر نیروی استخدامی خود هنوز مدعی مستشاری است!
– روحانیت شیعه هر که را بخواهد بیاعتبار سازد نخست به او تهمت فسق میزند و بعد او را از حقوق و حیاتش خلع میکند.
– اصولی مثل عسر و حرج، احتیاط، مصلحت و ضرورت اجرای احکام شریعت هرگونه تقلب و دروغ و دوز و کلک را مجاز میکند.
– در چهار دههی اخیر در ایران هیچ گروهی به اندازهی روحانیون شیعه دروغ نگفته، تقلب نکرده، و مردم را با لفاظی فریب نداده است.
– جمهوری اسلامی بدون دوز و کلک نه تنها تاسیس نمیشد بلکه چند ماهی بیشتر دوام نمیآورد.
– وقتی هدف حفظ نظام باشد و نظام هم الهی باشد طبعا برای حفظ آن همه کاری میتوان کرد.
سخن علی خامنهای در مورد غیرعادی بودن جمهوری اسلامی معناهای متعددی دارد مثل یاغیگری، گروگانگیری، آدمربایی، راهزنی، چپاول اموال عمومی به نام عدالت و نابودی سرمایههای اجتماعی. یکی از آنها عدم امانت و صداقت و شفافیت است. مقامات جمهوری اسلامی دوز و کلک و حقهبازی و دروغگویی و تقلب را انقلابیگری، و امانت و درستگویی و نیکرفتاری را سرسپردگی به بیگانه یا بیبصیرتی میدانند. این امر حکومت دینی را به اسطورهی دوز و کلک و حقهبازی تبدیل کرده است. در موضوعی نیست که جمهوری اسلامی تن به روالها و مقررات داخلی (مصوب خود) و مقررات و روالهای بینالمللی داده باشد یا امانت و صداقت را در برابر شهروندان رعایت کرده باشد و این عدم رعایت را به صراحت پذیرفته باشد.
در این نوشته نخست به مواردی بارز از این حقهبازی و دوز و کلک در سیاست داخلی و رفتار در عرصهی بینالمللی اشاره کرده و بعد ریشهها و بنیادهای آن را توضیح میدهم.
سرکوب یا خودزنی؟
چهل سال است که نیروهای حکومتی مردم را در خیابان میزنند و بعد ادعا میکنند که خودزنی کردهاند. همهی ترورهای جمهوری اسلامی در داخل کشور به اسرائیل نسبت داده شده و همه ترورهای خارج کشور به تنازعات میان خود مخالفان. مقامات بالای حکومت حتی مسئولیت یکی از جنایات خود را در چهل سال گذشته نپذیرفتهاند بلکه یا آنها را انکار یا از آنها با افتخار یاد میکنند.
تقلب تحصیلی
سهمیههای دانشگاهی از ابتدا قرار بود درصد اندکی از دانشجویان (آنهم محروم) را در بر بگیرد و اما به تدریج به ۶۵ درصد تعداد دانشجویان رسید (عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، خانه ملت، ۷ مهر ۱۳۹۸). در کسب مدارک بالاتر نیز مقامات و اعضای خانوادهشان مدام در حال تقلب بودهاند، از تقلب در ساختن مدارک و خرید پایاننامه تا تقلب در کنکور و امتحان رزیدنسی پزشکی و کسب بورسیههای تحصیل در خارج کشور. ماجرای بورسیههای محفلی و خویشاوندی (سه هزار مورد) با وجود تلاش مقامات برای کوچک جلوه دادن آن یک رسوایی بزرگ برای حکومت بوده است. برخی از مقامات تلاش دارند این رقم را کاهش دهند: «بنده لیست ۱۰۰ نفرهای از آقازادهها و آقاها را دارم که با رانت بورسیه گرفتند این لیست شامل نماینده مجلس و فرزندان نمایندگان مجلس، امام جمعه، فرمانده انتظامی و وزیر است» (محمود صادقی عضو مجلس ایسنا ۱۶ مهر ۱۳۹۸). بنا به گفتهی وزیر علوم، ۸۴۴ نفر فاقد یک یا چند شرط بودهاند اما فهرست اولیه بیش از سه هزار تن بود. این افراد فاقد شرط نمیتوانستهاند افراد عادی بوده باشند.
فهرست این بورسیهها محرمانه است و به اطلاع عموم نمیرسد. این بورسیهها با پیشنهاد نهادها و افرادی خاص اعطا میشوند: «نماینده دوره هفتم و هشتم در سربرگ خود تعداد زیادی از افراد را برای برخورداری از بورسیه تحصیلی معرفی کرده، جامعه اسلامی دانشجویان به عنوان تشکل سیاسی و دانشجویی هم لیست ارائه کرده این کار توسط معاون اداری و مالی و معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم وقت هم انجام شده است برخی از نهادها مانند بسیج هم لیستی برای داشتن بورسیه تحصیلی معرفی کردند. بر این اساس تعدادی از طریق سفارش از امتیاز بورس برخوردار شدهاند» (همانجا).
نظامیگری
وقتی هدف گسترش حوزهی نفوذ باشد میتوان نام هرگونه کمک نظامی، غیرنظامی و مالی و اعزام نیرو و مشارکت در جنگ و کشتار حدود پانصد هزار سوری را گذاشت «مستشاری». جمهوری اسلامی در سوریه و عراق با دهها هزار نفر نیروی استخدامی خود هنوز مدعی مستشاری است. در عراق این مستشاران جمهوری اسلامی هستند که با تکتیراندازی شهروندان معترض عراقی را شکار میکنند تا مراسم اربعین جمهوری اسلامی با آرامش برگزار شود. در یمن نیز مدعی مستشاری هستند در حالی که دارند جنگ حوثیها را با تامین سلاح و دلار و اطلاعات اداره میکنند.
خدعه و کید در برابر غیرمسلمانان
در حوزهای از رفتارهای بینالمللی نیست که این حکومت شفاف و امانتدارانه و حقیقتمدارانه برخورد کرده باشد در حالی که خود را قربانی فریب و دروغ معرفی میکند. اسلامگرایان خدعه و کید در برابر کفار و بیدینان را روا میدانند. به عنوان نمونه نفتکش «گس اینفینیتی» که اخیرا نام خود را به خاطر دور زدن تحریمهای آمریکا به «اِکو استار» تغییر داده است با ارسال سیگنالی که نشان میدهد مقصد این کشتی اندونزی است سعی در گم کردن رد و مسیر خود داشته است. جمهوری اسلامی نفت خود را به اسم نفت مالزی به چین صادر میکند. دلالان جمهوری اسلامی در خارج کشور از یکسو مواد ساخت سلاحهای کشتار جمعی را به اسم بازرگان خریده و به ایران میفرستند و از سوی دیگر مشغول تبلیغ برای نظام و مبارزه با امپریالیسم هستند.
رکوردها
آماری که از سوی همهی دستگاههای تبلیغاتی نظام در مورد فروش فیلمها، تعداد چاپ و تیراژ کتابها، تیراژ روزنامهها و تماشای تلویزیون عرضه میشود همه قلابیاند به سه دلیل:
۱. ادعای همراهی اکثریت مردم با تبلیغات نظام که بیمبناست وگرنه مؤسسات نظرسنجی مستقل بسته نمیشدند.
۲. نظام میخواهد محصولات خودیهای بیت را محبوب نشان دهد.
۳. کسانی که با تبلیغات نظام فاصله دارند بدون پایگاه اجتماعی معرفی شوند.
ریشه در سنت روحانیت شیعه
روحانیت شیعه در موضوعی که همواره بسیار استاد بوده است، دوز و کلک و تقلب و حقهبازی و موجه جلوه دادن آن بوده است. این موضوع فقط به جواز تقیه در فقه شیعه محدود نمیشود. روحانیت شیعه هر که را بخواهد بیاعتبار سازد نخست به او تهمت فسق میزند و بعد او را از حقوق و حیاتش خلع میکند. اصولی مثل عسر و حرج، احتیاط، مصلحت و ضرورت اجرای احکام شریعت هرگونه تقلب و دروغ و دوز و کلک را مجاز میکند همچنان که همهی فقهای شیعه در دوران معاصر به دستهی دوم امور عملا حکم داده و بر اساس آن عمل کردهاند. روحانیون شیعه قهرمان دروغگویی، فریب، لفاظی، و شگردهای مربوط به آنها مثل تغییر موضوع بجای پاسخگویی، برچسب زدن، کلیشهسازی، ابهامگویی، سادهسازی، تکرار، صدور حکم ارتداد و کفر و زندقه، لعنت کردن، مفروضات پنهان، پاسخ دادن سوال با سوال، پنهانکاری و بازی با کلمات بودهاند.
این نهاد به گونهای شکل گرفته که بسیار بعید است کسی وارد آن شود و بتواند با امانت و صداقت و انساندوستی و صلحخواهی در آن باقی بماند. در تاریخ روحانیت شیعه یک روحانی که بطور سازگار نماد صلحخواهی، انساندوستی و اخلاق باشد ظهور نکرده است. در چهار دههی اخیر در ایران که روحانیون شیعه در زیر رادار قرار گرفته و سخنانشان منتشر میشود هیچ گروهی بهاندازهی روحانیون شیعه دروغ نگفته، تقلب نکرده، و مردم را با لفاظی فریب نداده است. این را فقط نمیتوان به چند سیب گندیده نسبت داد بلکه زمین این باغ مسموم بوده و همهی محصولاتش گندیدهاند. شاگردان غیرمعمم روحانیون نیز که به نیروهای نظامی نظام تبدیل شدهاند همهی دروس حقهبازی و دوز و کلک را از رهبران معنوی خویش فرا گرفتهاند.
جمهوری اسلامی بدون دوز و کلک نه تنها تأسیس نمیشد بلکه چند ماهی بیشتر دوام نمیآورد. روحانیت با شناختی که از جامعهی ایران داشت (حدود ۹۵ درصد بیسواد و کمسواد، عادت به دیکتاتوری، ظرفیت بالای دورویی و دوگانگی، تشنگی برای خدمات و کالاهای مجانی و تصورات آرمانگرایانه نسبت به جامعه و دولت) توانست بخش قابل توجهی از مردم را در دههی پنجاه با خود همراه کند (حتی برخی کمونیستها را) یا حداقل در برابر خود و حکومت پهلوی بیطرف نگاه دارد. پس از تأسیس نیز برخی از عناصر مشروعیتی حکومت در دوران اخیر یعنی کارآمدی، تحصیلات و عدالتخواهی با دروغ و تقلب و دستکاری در آمارها و محروم کردن جامعه از اطلاعات ظاهرا برای حکومت فراهم شده است.
هدف وسیله را توجیه میکند
مبنای فکری اسلامگرایان برای تقلبها و دروغگوییهایشان گرچه ریشه در اصول فقه دارد اما با این اصل شناختهی شدهی مورد قبول مارکسیستها روزآمد شده است. این اصل آن است که هدف گرانقدر روشهای نادرست برای رسیدن به آن را توجیه میکند. وقتی هدف حفظ نظام باشد و نظام هم الهی باشد طبعا برای حفظ آن همه کاری میتوان کرد چنانکه روحانیت شیعه در چهار دههی اخیر کرده است. در شش دهه از فعالیت اسلامگرایان شیعه در ایران همیشه هدف وسیله را توجیه میکرده چون کار خلافی در عالم نیست که اسلامگرایان برای رسیدن و حفظ قدرت نکرده باشند.