– سران نظام زیر نظر علی خامنهای تصمیم گرفتند به جیب و روان مردم شبیخون زده و یکشبه بنزین را ۳۰۰ درصد گران کنند با این توهم که گویا حرف خامنهای هنوز اعتباری در جامعه دارد و چون او از این تصمیم حمایت کرده، پس اعتراضی صورت نمیگیرد!
ایران در آخرین روزهای آبان ۹۸ شاهد اعتراضات مردمی و گستردهای ضد نظام جمهوری اسلامی بود؛ مهمترین ویژگی اعتراضات آبان حضور افرادی از همه گروههای اجتماعی و دامنهی گستردهی سن، تحصیلات و مشاغل معترضان بود.

اگر چه اعتراضات آبان با سرکوب و خشونت شدید از سوی حکومت و قطع سراسری اینترنت با هدف جلوگیری از خبررسانی و مهار اعتراضات روبرو شد اما همین اقدامات پی در پی از سوی نظام در نهایت موجب ریزش شدید هواداران و افزوده شدن بر جمعیت مخالفان نظام گشت.
جمهوری اسلامی در شرایطی مردم را در حصر خبری و زندانی به وسعت کشور قرار داد که اکنون با وصل دوباره اینترنت، اگرچه هنوز نه بطور کامل، ابعاد تکاندهندهی سرکوب معترضان بیش از پیش نمایان میشود.
اطلاعات درباره سرکوب جنبش اعتراضی مردم که همچنان در حال تکمیل است نشان میدهد نقض فاحش حقوق بشر در این سرکوب نیز صورت گرفته؛ از شلیک مستقیم به معترضان غیرمسلحِ تا هدف قرار دادن یک زن باردار و چند فرد زیر ۱۸ سال!
آمار کشتهشدگان بین ۱۵۰ تا ۳۶۰ نفر اعلام شده، دستکم ۷۰۰۰ نفر دستگیر و زندانی و بیش از ۱۰۰۰ نفر زخمی شدهاند که بسیاری از آنها برای جلوگیری از دستگیری و ربوده شدن در خانهها درمان میشوند و از همین رو با کمبودهای پزشکی روبرو هستند.
در دومین هفته پس از آغاز اعتراضات سراسری آبان موضعگیریهای قابل توجهی از سوی سران حکومتی منتشر شده که مرزبندیهای نیروهای سیاسی و اجتماعی را دستخوش تغییراتی کرده است.
پریشانی آمیخته با طلبکاری در نظام موج میزند
این روزها جناحین نظام دست در دست هم یا علیه مردم معترض داد سخن میدهند و یا با سکوت خود مُهر تأیید بر اقدامات یکدیگر میزنند. در آنسو اما مقامات نظام همچنان با سرگردانی در عملکرد و اتخاذ تاکتیک به خودزنی مشغول هستند.
عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی که قطع سراسری اینترنت زیر نظر او صورت گرفت، در اظهاراتی در صداوسیمای جمهوری اسلامی بطور علنی مطرح کرد که هدف از یکشبه گران کردن بنزین غافلگیر کردن مردم بوده است.
گزارشهای وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ارائه شده نشان میدهد پیامدهای گران کردن بنزین و آمادگی جامعه برای اعتراضات گسترده به دلیل بحرانهای معیشتی از یک سال پیش به وزارت کشور اعلام شده و حتی هشدار داده شده بود که بهتر است بنزین در شرایط فعلی اقتصادی گران نشود. شاید به همین جهت سران نظام زیر نظر علی خامنهای تصمیم گرفتند به جیب و روان مردم شبیخون زده و یکشبه بنزین را ۳۰۰ درصد گران کنند با این توهم که گویا حرف خامنهای هنوز اعتباری در جامعه دارد و چون او از این تصمیم حمایت کرده، پس اعتراضی صورت نمیگیرد!
در این میان وزیر صنعت، معدن و تجارت که معلوم نیست بر اساس کدام دانش و آگاهی اقتصادی بر چنین مسئولیت مهمی تکیه زده است، در یک اظهار نظر عجیب گفته بود پس از گران شدن بنزین هزینه کرایه گران شد که نباید میشد!
حسن روحانی اما به عنوان رئیس دولت و مسئول مستقیم این اقدام، از نظر برخورد با مشکل به دیگر مقامات نظام سور زد! وی در سخنانی با خندههای بیجا، خودش را به کوچه علی چپ زد و گفت که اصلا خبر نداشته بنزین قرار است گران شود! او به عنوان رئیس دستگاه اجرایی کشور، مدعی شد که خودش نیز همزمان با مردم از این موضوع خبردار شده است!
حسن روحانی ۶ آذر ۹۸ در تبریز مدعی شد تاریخ اجرای طرح افزایش قیمت بنزین را به شورای امنیت ملی واگذار کرده و خودش هم از زمان آن خبر نداشته!
پیش از او رحمانی فضلی وزیر کشور گفته بود تنها ۲۰ هزار نفر کارکنان جایگاههای سوخت خبر داشتند که بنزین گران خواهد شد!! #اعتراضات_سراسری pic.twitter.com/z8Utgo4nHa— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) 27 november 2019
هر چند از یکسو سیرکی که طی روزهای گذشته از سوی روحانی و دیگر دولتمردان به راه افتاده نشان از پریشانی و استیصال آنها دارد اما از سوی دیگر بیانگر این واقعیت تلخ است که چگونه عدهای ناکارآمد و نالایق سکاندار امور مملکتی مانند ایران با ۸۶ میلیون جمعیت شدهاند که هر تصمیم نسنجیدهشان در تمام چهار دههی گذشته خسارات پیدا و پنهان هنگفت و گاه جبرانناپذیر بر کشور و مردم تحمیل کرده است.
نقابی که از چهرهی کریه برافتاد
اعتراضات سراسری اخیر اما چهره واقعی و کریه نظام جمهوری اسلامی را بار دیگر نمایان کرد؛ چهرهای که طی دو دهه گذشته از سوی بخشی از نظام با عباراتی چون «مردمسالاری»، «گفتگوی تمدنها» و «حقوق شهروندی» بزک میشد!
این روزها نظام خوی درّندهی خود را بار دیگر نشان داده و در حالی که گویا خطر جدی فروپاشی را دریافته، تمام نیروهای امنیتی و سرکوبگر خود را برای مقابله با اراده ملت به کار گرفته است.
مقامات جمهوری اسلامی و هوادارانشان هیچ ابایی ندارند که برای معترضان نسخه اعدام و زجرکشکردن و قطع کردن دست و پا بپیچند و رهنمود تشکیل کمیتههای بسیج در محلهها و بازگشت به دهه سیاه شصت خورشیدی را بدهند!
مخالفان را نباید کُشت، باید زجرکُش کرد!
یک استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران از صدا و سیمای جمهوری اسلام شیوه کشتن معترضان را با تفسیر قرآن شرح میدهد. او معتقد است مخالفان را نباید کشت بلکه باید زجرکش کرد، به دار آویخت و دست راست و پای چپشان را قطعهقطعه کرد.#اعتراضات_سراسری pic.twitter.com/tkLat6TCan— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) 27 november 2019
هر چند طی روزهای گذشته برخی مسئولان تلاش کردهاند با نادیده گرفتن سخنان خامنهای که تاکید کرده تصمیم گران کردن بنزین زیر نظر او و سران قوا گرفته شده، ناکارآمدی دولت روحانی را برجسته کرده و دیگر بخشهای نظام را تبرئه کنند اما واقعیت این است که همهی بدنهی نظام و هوادارانش در این روند همدست هستند و هر یک با مواضع و حتی خاموشی خود در مقابل این سرکوب گسترده میخی بر تابوت نظام زدهاند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی که مدعیاند ردای وکالت ملت را بر تن دارند نه تنها هیچ واکنش جدی به میزان سرکوب مردم و پیامدهای اقتصادی ناشی از گرانی بنزین نشان ندادهاند، بلکه به محض اینکه شنیدند این تصمیم با حمایت خامنهای گرفته شده، ماستها را کیسه کرده و طرح پوچ خود را برای تجدید نظر در قیمت بنزین پس گرفتند!
برخی نمایندگان مخالف و منتقد روحانی هم فرصت را برای تسویه حساب با دولت دوازدهم غنیمت شمرده و برخی دیگر مانند محمود صادقی نماینده اصلاحطلب تهران در مجلس شورای اسلامی جملات عوامفریبانه و پوچ خود را گاهی به میخ و گاهی به نعل میزند!
باتوجه به برخی گزارشهای نگرانکننده دربارهی احتمال مشارکت برخی عناصر (شاید خودسر) در حمله و تخریب اماکن عمومی، ضروری است نهادهای ذیربط، بویژه وزارت اطلاعات این موضوع را بررسی و نتیجه را به مردم گزارش دهند.
— محمود صادقی (@mah_sadeghi) 27 november 2019
گروه دیگری از نمایندگان نیز برای خالی نبودن عریضه و ثبت در کارنامهشان، نقدهای آبکی درباره اصولگرایان و علی لاریجانی و ابراهیم رئیسی صادر میکنند که تنها کارکرد تبلیغاتی برایشان دارد.
واقعیت اما این است که نمایندگان مجلس استصوابی شورای اسلامی نیز پیرو نظر رهبرشان هستند و حتی اگر مانند دیگر بخشهای نظام مردم معترض را اغتشاشگر و اشرار خطاب نکنند اما در برابر اینهمه کشته و زخمی و زندانی و مفقود سکوت اختیار کردهاند!
ریزش همراه با بهت هواداران نظام
در آنسوی این رویدادها، شوک ناشی از سرکوب وحشیانهی مردم و خسارت ناشی از قطع کامل اینترنت در بیش از یک هفته، موجی از ناباوری در میان گروههای خاموش و حتی هواداران نظام ایجاد کرده است.
بسیاری از کسانی که با امید بستن به شعارها و استدلالهای چهرههای اصلاحطلب و ظاهرا عدالتخواه در انتخابات استصوابی شرکت میکردند و سیاهیلشکر مشروعیت بخشیدن به نظام بودند، و یا آنهایی که دستکم به عنوان مخالف نظام شناخته نمیشدند، این روزها با صراحت از بهت و ناامیدی مطلق خود از جمهوری اسلامی میگویند.
همین گروه هستند که آندسته از هواداران نظام را که معمولا انگشت اتهامشان به سوی مردم دراز است، مورد شماتت قرار داده و به سلبریتیهایی چون اصغر فرهادی که چندی پیش برای حمایت از مردم غزه خون اهدا کرد و این روزها درباره سرکوب مردم ایران ساکت است، انتقاد میکنند.
سرکوب بیرحمانهی مردم در آبان۹۸ سبب شده که برخی از هواداران نظام از آن اعلام برائت کرده و بگویند که دیگر در هیچ انتخاباتی شرکت نخواهند کرد.
در چنین شرایطی است که وزنهی مردمی که خواهان پس گرفتن حاکمیت ملی هستند هر روز سنگینتر شده و دایرهی اقلیت ناچیزی که برای حفظ حاکمیت فرقهای تلاش میکنند تنگتر میشود.
جمعیت گستردهای که از اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ حرکت خود را برای رسیدن به ایرانی آزاد و آباد سرعت بخشیده بود، در آبان ۹۸ چند برابر شد. اکنون نیز با وجود سرکوب گسترده، جامعه ملتهب و منتظر، آمادهی خیزشی دوباره علیه نظام جمهوری اسلامی است. خیزشی که حمایت منطقهای آن میرود تا با حمایت جهانی کامل شود.
روشنک آسترکی, کیهان لندن: