– یک پزشک ساکن شیراز: واکسن در اختیار مراکز بهداشت یا بیمارستانها و درمانگاهها یا کلینیکهایی نیست که مردم با مراجعه به آنجا بتوانند مشخصات خود را ثبت کنند و نشان دهند که در زمره گروههای پرخطر قرار دارند. واکسن در دست داروخانههاست و آنها هم مجاز هستند به هر کسی خواستند، بفروشند. یعنی دولت و وزارت بهداشت هیچ کنترلی روی این واکسن، در حال حاضر ندارند.»
– یک دکتر داروساز شاغل در داروخانه: اول اینکه فروش واکسن آنفولانزا بدون نسخه مجاز است. دوم اینکه، آدمها را نمیتوانیم تشخیص دهیم که آن را برای چه میخواهند! من از کجا بدانم کسی که برای خرید آمده، قصد فروش در بازار سیاه دارد! از کجا میتوانم تشخیص دهم که او اخلالگر دارویی است یا نیازمند واقعی؟!
– ویروس آنفولانزا میتواند عامل اصلی مرگ و میر زندانیان نیز باشد. زندانیانی که در زندانهایی با دو برابر ظرفیت نگهداری میشوند و از امکانات اولیه نیز بیبهره هستند. به گفته مقامهای وزارت بهداشت زندانیان به «بمبهای ساعتی متحرک» تبدیل شدهاند.
– یک پزشک ساکن تهران: اکثر ایرانیها دچار استرس و ضعف سیستم ایمنی هستند. فراموش نکنید که تغذیه واقعا مهم است. این بیماران باید پروتئین، گوشت، و ماهی مصرف کنند. میوه، سبزی تازه و آبمیوه طبیعی به میزان فراوان استفاده کنند. ولی واقعیت این است که اکثر مردم نمیتوانند سرعت بودجه خود را با سرعت بالا رفتن قیمتها هماهنگ کنند. من از گفتن آنچه در کتاب خواندهام، به بیمارانم عاجز هستم! من نمیتوانم به آنها دستور دهم که ماهی سالمون دو بار در هفته، گوشت قرمز ۵۰۰ گرم در هفته، گردو و میوههای متنوع فصل همراه با تخم مرغ اورگانیک میل کنند! من مجبورم درمانهایم را با شرایط اجتماعی و اقتصادی امروزِ ایران تطبیق دهم.
فیروزه رمضانزاده, کیهان چاپ لندن:
در خبرها آمده است که تا کنون چهارهزار تن بر اثر ابتلا به بیماری آنفولانزا در بیمارستانهای ایران بستری شدهاند. منابع غیررسمی شمار مرگ و میر بر اثر ابتلا به ویروس آنفولانزا را بیش از تعدا اعلام شده از سوی وزارت بهداشت اعلام کرده و میگویند به دلیل آمار بالای مرگ بر اثر آنفولانزا، حتی بیمارستانها تعداد افراد مبتلا و فوتشدهها را به صورت محرمانه به مؤسسات علوم پزشکی اعلام میکنند.
این در حالیست که برخلاف آنچه مقامهای وزارت بهداشت ادعا میکنند، واکسن این بیماری بهاندازه کافی در داروخانهها وجود ندارد.
دکتر ریحانه س. پزشک بخش مراقبتهای ویژه نوزادان در یکی از بیمارستانهای شیراز در مورد کمبود واکسن آنفولانزا به کیهان لندن میگوید: «این بیماری هر چند سال یکبار به خاطر جهشهای ژنتیک شایع میشود و علت خاصی هم ندارد، شاید در مسیر روند طبیعی آنفولانزا باشد. اما چیزی که امسال این بیماری را پر سر و صدا کرده این است که ما در ایران، هم واکسن این بیماری را کم داریم و هم داروی تامیفلو را. داروی تامیفلو، که داروی آنفولانزاست، در ایران یافت نمیشود.»
به گفته این پزشک متخصص، «در ابتدا واکسن آنفولانزا، به دلیل بالا بودن قیمت آن، فقط برای گروههای پرخطر توصیه میشد. این واکسن جزو واکسیناسیون رایگان کشور نبوده و وارداتی است. تعداد واکسنها محدود است و در هر بیمارستان تعداد معینی واکسن آنفولانزا توزیع میشود.»
او ادامه میدهد: «سالهای قبل ویزیتورها و نمایندگان شرکتهای دارویی به مطبها میآمدند و نمونه واکسن را به رایگان در اختیار ما گذاشته و تبلیغ میکردند. ولی امسال از ویزیتورها خبری نبود. به عبارت دیگر، کمبود واکسن واقعا جدی است. امسال، بر خلاف سالهای گذشته، نه در خانههای بهداشت و نه در داروخانههای بیمارستانها، این واکسن یافت نمیشود. البته سالهای گذشته نیز، چون این واکسن در زمره واکسنهای گران است، هرگز در طبقهبندی واکسنهای رایگان کشور نبوده است.»
دکتر ریحانه س. میگوید: «سالهای گذشته به بیمارانم توصیه نکردم که همگان این واکسیناسیون را انجام دهند. من سعی میکردم که فقط بیمارانی که در طبقهبندی گروههای پرخطر بودند را ترغیب به زدن این واکسن بکنم.»
گروههای پر خطر عبارتند از زنان باردار، کودکان زیر پنج سال، افراد بالای ۵۵ سال، افراد مبتلا به دیابت، افراد مبتلا به بیماریهای عصبی مزمن مانند صرع و اِم اِس (و نه بیمارانی با اختلالات روانی)، بیماران قلبی- عروقی، افراد مبتلا به فشار خون بالا، افراد مبتلا به ضعف سیستم ایمنی مانند ایدز، بیمارانی که در حال دریافت شیمیدرمانی هستند، پرسنل بخش عفونی بیمارستانها، و پرسنل بخش اورژانس بیمارستانها.
این پزشک متخصص در ادامه میگوید: «در دو سال اخیر، سازمان بهداشت جهانی (WHO) توصیه میکند که همگان، این واکسن را تزریق کنند، بجز نوزادان زیر شش ماه.»
دکتر س. اضافه میکند: «امسال، در ایران، به هر دلیلی که نمیدانیم، کمبود واکسن آنفولانزا به وجود آمده و این بیماری شیوع بالاتری نسبت به سالهای پیش داشته. اما هنوز اپیدمی نشده. اپیدمی تعریف علمی و خاصی دارد و شیوع بالای این بیماری را هنوز نمیتوان در طبقهبندی اپیدمی قرار داد.»
دکتر ریحانه س. میگوید: «ضمنا طی هفته گذشته مسئولان دستور دادهاند که واکسن را نگه دارید برای گروههای پرخطر، اما مشکل این است که این واکسن در اختیار داروخانههاست و آنها میتوانند این واکسن را به هر که خواستند بفروشند! به عبارت دیگر، واکسن در اختیار مراکز بهداشت یا بیمارستانها نیست. واکسن در درمانگاهها یا کلینیکهایی نیست که مردم با مراجعه به آنجا بتوانند مشخصات خود را ثبت کنند و نشان دهند که در زمره گروههای پرخطر قرار دارند. در اینجا میتوانیم یک نتیجه منطقی بگیریم و آن این است که واکسن در دست داروخانههاست و آنها هم مجاز هستند به هر کسی خواستند، بفروشند. یعنی دولت و وزارت بهداشت هیچ کنترلی روی این واکسن، در حال حاضر ندارند.»
به گفته وی «سال پیش، شیوع این بیماری بالا نبود، چون واکسن موجود بود. و چون واکسن موجود بود شیوع بیماری نیز پایین بود. امسال، چون واکسن محدود بوده، هم شیوع بیماری بالاست و هم هجوم برای تهیه آن.»
یک دکتر داروساز شاغل در یکی از داروخانههای شرق تهران به این بحث میپیوندد و میگوید: «ما در ماه شهریور سهمیه واکسن را میگرفتیم، برای مصرف یک سال داروخانه، در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ عدد. اگر نمیتوانستیم آن را تا دوره پیک آنفولانزا (اواسط دی) به دست خریدار برسانیم، باید بر میگرداندیم یا دور میریختیم. ما که روزی چهار یا پنج عدد، در نهایت ده عدد واکسن میفروختیم، ناگهان پریشب دیدیم مراجعین هر کدام پنج یا ده عدد واکسن درخواست میکنند. ما آن شب نزدیک به دویست عدد واکسن فروختیم، و خود ما هم متعجب شدیم.»
او ادامه میدهد: «اول اینکه فروش واکسن آنفولانزا بدون نسخه مجاز است. دوم اینکه، آدمها را نمیتوانیم تشخیص دهیم که آن را برای چه میخواهند! من از کجا بدانم کسی که برای خرید آمده، قصد فروش در بازار سیاه دارد! از کجا میتوانم تشخیص دهم که او اخلالگر دارویی است یا نیازمند واقعی؟! وظیفه ما فروش دارو است و وظیفهمان را هم انجام دادیم. آن شب، ما همه واکسنها را فروختیم و اتفاقا زیر قیمت هم فروختیم! یک نوع آن ۳۶ هزار تومان بود و یک نوع دیگر ۴۲ هزار تومان. ما آن نوع ۴۲ هزار تومانی را ۴۰ هزار تومان فروختیم. البته حدس زدیم ولی مطمئن نبودیم، که جریانی در حال رخ دادن است. ولی به هر حال، همان شب تمام سهمیه واکسن ما تمام شد. فردای آن روز، تلفنها شروع شد. مثلا، از سازمان تامین اجتماعی زنگ زدند و واکسن برای رئیس و معاون و…. میخواستند. همان شب در تلویزیون دیدم که واکسن در بازار سیاه تا ۵۰۰ هزار تومان به فروش رسیده است!»
او ادامه میدهد: «چرا میگویند که واکسن آنفولانزا را در مرداد و شهریور بزنید؟ چون حداقل دو تا سه هفته طول میکشد که در بدن عمل کند. دوره پیک آنفولانزا و سرماخوردگی تا اواسط دیماه است. بنابراین الان برای واکسن زدن دیر است و دیگر فایدهای ندارد.»
دکتر ریحانه س. تاکید میکند: «تامیفلو که تنها داروی تجویزی برای آنفولانزاست دیگر در ایران نیست. البته، شاید این یک سیاست کشوری باشد که تامیفلو در اختیار عموم قرار نگیرد. چون بدن انسان سریع نسبت به داروهای ویروسی مقاوم میشود. اگر کسی با علائم جزیی بخواهد از تامیفلو استفاده کند، کم کم این خطر ایجاد میشود که بیماری نسبت به تامیفلو مقاوم شود و دیگر به آن دارو پاسخ ندهد. ضمن اینکه آنفولانزا یک بیماری ویروسی خودمحدودشونده است، مثل تمام بیماریهای ویروسی دیگر. در افرادی که ریسک بالایی نداشته باشند و در دسته گروههای پر خطر نباشند ما انتظار داریم که آنفولانزا خود به خود درمان شود. خوشبختانه اغلب اوقات همین اتفاق میافتد و آنفولانزا درمان میشود. بنابراین استفاده تامیفلو در اولویت درمان نیست، مگر در موارد خاص. پزشکان این دارو را برای بیمارانی تجویز میکنند که بستری میشوند یا دچار عوارض آنفولانزا میشوند که منجر به بستری شدن آنها میشود.»
یک پزشک ساکن تهران که خود را علی م. معرفی میکند در مورد داروی تامیفلو به کیهان لندن میگوید: «وقتی کسی مبتلا به آنفولانزا شده و بستری میشود باید تامیفلو تزریق شود. ولی در ایران این دارو وجود ندارد؛ یعنی برای افرادی که حالشان خیلی بد است و بستری هستند، دارو ندارند.»
دکتر ریحانه س. در مورد داروی دِگزامتازون نیز معتقد است که این دارو هنگامی تجویز میشود که بیمار تب یا ضعف عضلانی دارد. این دارو، مقاومت در برابر ویروس را کم میکند و ممکن است که سیر طبیعی بیماری را کُندتر کند. بنابراین مصرف دگمامازون کاملا بیمورد است. اما دادن داروهای تزریقی تببُر هیچ مانعی ندارد، به غیر از آسپیرین و سالیسیلات.
به نظر وی، داروهای مُسکن، مثل بروفِن و اَسِتامینوفِن برای کم کردن تب و درد عضلانی اشکالی ندارد و شاید بهترین دارو برای آنفولانزا همینها باشند.
دکتر س. ادامه میدهد: «اما تاکید میکنم که آنتی بیوتیک نباید تجویز شود. یعنی اگر بیمار به آنفولانزا مبتلاست، مصرف آنتی بیوتیک کار بیهودهای است. هیچ اثر مثبتی ندارد به غیر از اینکه شما بار آنتیبیوتیک را هم مالی و جانی به بیمار تحمیل میکنید.»
ویروس آنفولانزا میتواند عامل اصلی مرگ و میر زندانیان نیز باشد. زندانیانی که در زندانهایی با دو برابر ظرفیت نگهداری میشوند و از امکانات اولیه نیز بیبهره هستند. به گفته مقامهای وزارت بهداشت زندانیان به «بمبهای ساعتی متحرک» تبدیل شدهاند.
دکتر ریحانه س. در مورد خطر ابتلای زندانیان به آنفولانزا معتقد است: «زندانها محل شیوع آنفولانزا نیستند. چون محیط زندان بسته است و زندانیان در گروههای پرخطر نیز دستهبندی نشدهاند. در نتیجه، واکسن در هیچکدام از زندانها توصیه نشده. اما اگر در زندانی، دو یا سه مورد آنفولانزا دیده شود تمام کسانی که با آنها در ارتباط بودهاند باید تامیفلو مصرف کنند.»
اما دکتر علی م. معتقد است: «درست است که در زندانها، زندانیان ارتباطی با خارج نداشته و راه تماسی وجود ندارد، ولی آنها با نگهبان، کادر اداری، آشپز، و نظافتچی، در تماس هستند. کافیست که یکی از آنها آنفولانزا گرفته باشد. همان یک نفر میتواند محیط بسته زندان را آلوده کند و در نتیجه شیوع بسیار خطرناکی به وجود آید. زندانیان برای استفاده از دستشویی باید در صف بایستند. در صف ایستادن یعنی ارتباط با دیگری و در خطر بیماری قرار گرفتن. آنها در تماس نزدیک با یکدیگر هستند زیرا در حال حاضر تراکم جمعیت زندانی در زندانها بالاست. میزان آب، چای، مایعات و نوشیدنی که به آنها داده میشود بسیار اندک و ناکافی است. در زندان اگر کسی بیمار شود کسی به او رسیدگی نمیکند. فقط او را میبرند به درمانگاه زندان و در نهایت چند عدد آسپرین و تَببُر به او میدهند! همین!»
راههای درمان آنفولانزا
دکتر ریحانه س. در مورد راههای درمان آنفولانزا میگوید: «این درمان شامل این نکات است: نوشیدن مایعات (به ویژه مایعات گرم به میزان فراوان)، استراحت کافی، پرهیز از ورزشهای طولانیمدت، و استفاده از آب میوههای طبیعی. البته همراه با درمانهای علامتی؛ مثلا اگر تب بالاست استفاده مُسکِن برای تب؛ اگر سُرفه شدید است، مصرف داروی ضد سرفه. مهم است بدانیم که اینها درمانهای شفادهنده نیستند. ما این داروها را تجویز میکنیم تا بیمار دوره بیماری را راحت طی کند.»
اما دکتر علی م. به ضعف سیستم ایمنی در بیماران مبتلا اشاره و تاکید میکند: «ما بیمارانی داشتیم که در سن ۴۰ – ۴۲ سالگی فوت کردهاند. یعنی ضعف سیستم ایمنی هم بر اثر سن و سال نداشتهاند ولی به علت استرسهای مختلف محیطی بدنشان دچار ضعف سیستم ایمنی شده. اکثر ایرانیها دچار استرس و ضعف سیستم ایمنی هستند. فراموش نکنید که تغذیه واقعا مهم است. این بیماران باید پروتئین، گوشت، و ماهی مصرف کنند. میوه، سبزی تازه و آبمیوه طبیعی به میزان فراوان استفاده کنند. ولی واقعیت این است که اکثر مردم نمیتوانند سرعت بودجه خود را با سرعت بالا رفتن قیمتها هماهنگ کنند. من از گفتن آنچه در کتاب خواندهام، به بیمارانم عاجز هستم! من نمیتوانم به آنها دستور دهم که ماهی سالمون دو بار در هفته، گوشت قرمز ۵۰۰ گرم در هفته، گردو و میوههای متنوع فصل همراه با تخم مرغ اورگانیک میل کنند! من مجبورم درمانهایم را با شرایط اجتماعی و اقتصادی امروزِ ایران تطبیق دهم. به همین دلیل بجای توصیه به مادری که فرزندش دچار کمبود آهن است نمیگویم که گوشت بیشتری به کودکش بدهد، در عوض به او میگویم که مثلا کشمش (مَویز) و حبوبات به فرزندش بدهد و در ظرف مسی همراه با یک نعل اسب آهنی غذا درست کند! روزگاری شده که ما پزشکان هم خلاق شدهایم و هم افسرده! حداقل من اینگونه شدهام!»
دکتر ریحانه س. دلیل عمده مرگ بیماران مبتلا به آنفولانزا را نارسایی تنفسی عنوان میکند و معتقد است: «این بیماری، زمانی که مشکلات تنفسی برای بیمار ایجاد میکند منجر به مرگ او میشود. یکی از دوستان پزشکم در جریان چند بیمار مبتلا به آنفولانزا بود که متاسفانه آنها فوت شدند. آنها یک علت زمینهای داشتند که منجر به مرگ آنها شده است.»
دکتر علی م. یکی از علل مرگ و میر آنفولانزا در ایران را استفاده از دگزامتازون میداند و معتقد است: «درواقع به بیمار کورتون میزنند که ضعف سیستم ایمنی را تشدید میکند. دگزامتازون نشانههای بیماری را بطور موقت از بین میبرد ولی چون بدن را ضعیفتر میکند، بیماری ناگهان گسترش پیدا میکند. مرگ و میر در سنین خارج از گروههای پرخطر برای افرادی رخ داده که میبایست بدنشان مقاومت میکرده ولی رفتهاند نزد پزشک و چون پزشکان داروی دیگری نداشتهاند برای کاهش نشانههای بیماری از دگزامتازون استفاده کردهاند و تزریق این کورتون باعث گسترش و وخیم شدن حال بیماران و حتی مرگ آنها شده است.»