“نامههای زندان” همیشه خواندنیاند. در این نوشتهها معمولاً آمال و احساسات انسانی شفافتر از هر متن دیگری به چشم میآید.
“سهیلا حجاب” یکی از زنان محبوس در زندان اوین، نامهای در اختیار کانون مدافعان حقوق بشر گذاشته که در ادامه میخوانید.
مناسبترین جایگاهی که اهل خرد متعهد میشود اندیشه خود را عرضه کند و بگستراند، سپهر عمومی است. قلم در دست میگیرم و در محاصره دیوارهای بلند زندان اوین با مردم کشورم سخن میگویم. امیدوارم که به بیراهه نرفته و قلم را به عبث بر کاغذ نرانده باشم.
در حالی که روشنایی صبح در سلول سرازیر میشود و بر مخروبههای سیمانی پای چراغهای ایستاده حیاط پشتی زندان سایه میاندازد، به مادرم و همه مادرهایی میاندیشم که عزیزانشان را پشت این میلهها آن سوی اصطکاک خشک فلز لمس میکنند. سمت سالن ملاقات راهی میشوم، مادرم اینبار پیرتر به نظر میرسد. به او نگاه میکنم. چگونه میشود سپیدی تکتک موهایش را جبران کرد؟ سپیدی موهای مادرم به من امید میدهد که شب تیره عاقبت روشن خواهد شد.
آنچه موجب شد این نامه را بنویسم اعتراض به شیوه غیرانسانی و رفتارهای خلاف قانون از سوی نهادهایی است که به جای تضمین حقوق انسانی و قانونی متهمان، به تضییع حقوق آنها همت میگمارند و آنچه موجب حیرت انسان میشود عدم پایبندی آنها به حداقل اصول اخلاقی و انسانی است. در پی اعمال فشارهای صورت گرفته از سوی نهادهای امنیتی و قضایی نسبت به اینجانب و خانواده و ممانعت از آزادیام، ناگزیر دست به اعتصاب غذا زدم و پس از گذشت دو هفته در پی احضار به دادگاه و گفتوگو با قاضی پرونده، فشارها برای شکستن اعتصاب غذایم افزایش یافت و ریاست زندان اوین به نقل از قاضی مقیسه اعلام کردند که با تبدیل قرار بازداشت موقت به قرار وثیقه موافقت شده. اینجانب با اعتماد به مسئولان به اعتصاب غذایم پایان دادم، اما قاضی مقیسه برخلاف وعدهاش با آزادی من مخالفت نمود و به خانواده اظهار کرد که در صورت ادامه اعتراض من را به زندانهای عمومی خواهد فرستاد. کما اینکه مشابه اینگونه تهدیدات در دوران بازجویی تحت عنوان حذف فیزیکی انجام شده بود.
دروغ و فریب دادن زندانی دردآور است. من نسبت به هموطنانم که طی اعتراضات اخیر بازداشت شدهاند نگرانم و بر اساس وظیفه انسانیام در مورد پروندهام توضیح دادم تا شاید چنین رفتارهایی با سایر زندانیان صورت نگیرد. مردمی که به خیابانها آمدند در مورد چیزی که علیه آن اعتراض داشتند دلایل کافی و دقیق داشتند و طنین پر تحکم خواستههای بهحقشان سکوت روزنامهها و رسانهها را در هم شکست. اما چون ماهیت حکومت الیگارشی است اعتراضات روند مسالمتآمیز خود را از دست داد و اقدامات سرکوبگرانه شدت بیشتری گرفت؛ به گونهای که معترضان را با صفاتی چون ضد مردم، خائن، آشوبگر و اغتشاشگر معرفی کردند.
تاریخ ایران سراسر صحنه جنبشها و مبارزات گوناگون مردمان این سرزمین با حکومتهای مستبد و خودکامه – و در مواقعی بیگانه- بوده. مسئولان بدانند که اقدام قابل توجهی برای حفظ و احیای امید سیاسی در عرصه مناسبات داخلی و بینالمللی انجام ندادهاند و نمیتوانند خستگی و بستگی فضای سیاسی در ایران را نادیده بگیرند. مردم ما با جریانات اصولگرا و اصلاحطلب وداع کردهاند.
ضمن عرض تسلیت به خانواده شهدا و آرزوی تحقق آرمانهای بلندشان، خواستار تشکیل کمپین آزادی زندانیان سیاسی هستم تا شرایط رهایی بازداشتشدگان فراهم گردد.
سهیلا حجاب (۱۰ آذر، زندان اوین)
————————-
سهیلا حجاب متولد ۱۳۶۹ است. او ۷ دیماه در شیراز بازداشت و به ۲ سال زندان محکوم شد، که پس از ۵ ماه تحمل حبس در زندان عادلآباد، مشمول عفو و آزاد شد. ولی ۱۶ خرداد ۹۸ در منزل خود دوباره توسط اطلاعات سپاه به اتهام “اجتماع و تبانی” و “تبلیغ علیه نظام” بازداشت و از آن زمان در زندان اوین به سر میبرد.
با سلام چرا صریح نمی گویید جرم سهیلا حجاب چیست؟
چرا بعد از عفو دوباره مرتکب جرم شد؟
لطفاً شفاف اطلاع رسانی کنید.