سپاه پاسداران سالهاست به مهمترین بازوی نظامی علی خامنهای، رهبر ایران تبدیل شده است.
خامنهای در نخستین سالهای آغاز زمامداری خود در ایران به تدریج نقش نظامیها به خصوص فرماندهان سپاه را مناسبات اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی پررنگتر کرد و پس از تثبیت موقعیت خود، دامنه اختیارات این نیرو را افزایش داد.
از مهمترین اقدامات خامنهای در بدنه سپاه،افزایش وابستگی سپاه به وی و فقدان اراده لازم برای اجرای مستقل بسیاری از تصمیمهای مهم از سوی فرماندهان این نهاد نظامی است.
همین اقدامات هم باعث شد بدنه سپاه به دو شاخه اصلی بالا نشین و پایین دست تبدیل شود و سپاه پاسداران تنها به نام چندین فرمانده ارشد آن شناخته شود و در سالهای اخیر بسیاری از پستهای بالا در این نهاد نظامی میان چندین فرمانده دست به دست شود.
از اختلافات داخلی در بدنه سپاه اخبار دقیقی در دست نیست، اما به حاشیه رانده شدن برخی از فرماندهان ارشد این نیرو در دوران رهبری خامنهای، نشان از وجود اختلافاتی عمیق در بدنه این نیرو حکایت دارد.
سردار مرتضی باقری، سردار حسین علایی، سردار حسن فیروزآبادی از جمله فرماندهانی هستند که در این دوران به حاشیه رفته و به نوعی از بدنه اصلی سپاه یا نیروهای نظامی جدا شدهاند.
واگـذاری پستهای ارشد حاکمیتی و دیگر نهادهای اقتصادی و دور شدن کلیت سپاه از تخصص اصـلی خود، یعنی مسائل نظامی، از دیگر اقداماتی بود که در دوران رهبری خامنهای به پررنگتر از قبل شد.
در همین دوران بود که فعالیت قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پاسداران در بسیاری از بخشهای اقتصادی پررنگ شد و منجر به حذف بسیاری از شرکتهای خصوصی از پروژههای کلان عمرانی و اقتصادی در ایران شد.
به تبع همین فعالیتهای اقتصادی گسترده همراه با برجسازیها، پاساژسازیها و فعالیتهای عمرانی و انواع واردات بود که به تدریج گروهی از نهادهای زیرمجموعه سپاه پاسداران و فرماندهان این نیرو آلوده به فساد شدند که پرونده هلدینگ «یاس» از مهمترین نمونههای آن است.
این مجموعه اقتصادی وابسته به بنیاد تعاون سپاه با سرمایه اولیه ٢٠ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۴تاسیس و در بهمن ۱۳۹۶ هم منحل شد.
از این هلدینگ به عنوان مجموعهای بدهکار به شهرداری تهران و عامل جعل اسکناس هم نام برده میشود که پرونده برخی از مدیران آن در دادسرای نظامی تشکیل شده و اطلاعاتی از جزئیات دادگاه آنها منتشر نشده است.
تحمیل هزینههای نظامی بـیش از حـد و هـدر دادن منابع محدود کشور در زمینههای نظامی از دیگر اقداماتی است که در دوران رهبری علی خامنهای به وقوع پیوست.
سال ۱۳۹۵ بود که محمدباقر نوبخت، سخنگوی وقت دولت از افزایش ۱۲۸ درصدی بودجه دفاعی ایران برای سال ۱۳۹۶ خبر داده بود.
بودجه نهادهای نظامی در ایران به خصوص در دوره رهبری خامنهای همواره یکی از مهمترین ردیفهای بودجه سالانه کشور بوده که بخش قابل توجهی از منابع مالی دولت را میبلعد.
این هزینههای هنگفت در سال ۱۳۹۸ به اندازهای بود که مجلس تصویب کرد ۲۰ هزار میلیارد تومان از ۴۰ هزار میلیارد تومانی که قرار بود از صندوق توسعه ملی ایران برداشت شود به نیروهای مسلح داده شود.
با نگاهی به فعالیتهای سپاه پاسداران در دوران علی خامنهای متوجه میشویم که این نهاد نظامی در بسیاری از امور غیر تخصصی وارد شده و خود سرپرستی شمار زیادی از امور اقتصادی و اجتماعی را بـر عهـده گرفتـه است.
یکی از اصلیترین عوامل سـوق یـافتن خامنهای بـه نظـامیگرایـی را باید ضـعف بنیـان مشروعیتی و فقدان ریشههای مردمی حکومت او در بطن جامعه ایـران دانست.
هزینههایی که توسط خامنهای برای تقویت سپاه و نیروهای نظامی به کار گرفته شده، شاید توانسته باشد امنیت داخلـی را به طور نسبی محقق کرده باشد، اما همین هزینهها موجب تحریک بیشتر مخالفین و منتقدان وی شد. به خصوص هزینههای نظامی که در سالهای اخیر جمهوری اسلامی در سوریه و عراق کرده است.
ائتلاف غیرمنسجمی که حامیان داخلی خامنهای پس از مرگ روحالله خمینی تشکیل دادند، عبارت است از شخص رهبر و گروه مرکزی طرفداران و پشتیبانان سرکوبگر او در سپاه و نظام بوروکراسی که تحت عنوان محافظـهکـار، بـا گـرایشهـای سـنتی، معتـدل و رادیکـال خلاصه میشوند.
در نظام تحت رهبری خامنهای، امنیت داخلی برای او در رأس اولویـتهـا قرار دارد و امنیت و حفاظت نظام ولایت فقیه و روحانیت بر امور دیگر ارجحیت دارد. در نظامی که خامنهای تشکیل داده همواره اصل بر بی اعتمادی است به بسیاری از افراد و مقامهاست، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
روشی که خامنهای برای کنترل سپاه و نیروهای بـه کـار میبرد، ساده اما در عین حال نافذ و همهگیر است، بهطوری که هیچیک از فرماندهان عـالیرتبه نمیتوانند بدون اجازه او تصمیمهای کلان و استراتژیک بگیرند.
در چنین ساختاری است که خامنهای خودش مسئولیت ترفیع درجه نظامیان را در ردههای بالا بر عهده گرفته و میباید صلاحیت تمـامی داوطلبـان پستهای مهم نظامی، امنیتی و حتی فرهنگی به تائید او برسد.
در این ساختار همچنین فرمانـدهان عـالی رتبـه نظـامی بـه صـورت مرتب و مستمر جابجا میشوند تا از این طریـق، از ایجـاد و شـکل گیـری پایگـاه قدرت یا ائتلاف میان آنها جلوگیری شود.
خامنهای بـه عنوان تنها منبع قدرت در ایران، مختار است که بنا به مصلحت خود، به شخص یا فرماندهی پاداش داده یـا وی را تنبیه کند و لازم نیست پاسخگوی کسی باشـد.
خامنهای به خاطر ترس شدیدی که از احتمال خیانت و کودتای فرماندهان نظامی دارد، آنها را درگیر مسائلی کـرده کـه رفته رفته آنها نسبت به موقعیتشان در برخی نهادهای نظامی بـه عنـوان یـک نظـامی، بـیتفـاوت شدهاند.
مسائلی همچون القای فضای رقابت و بدبینی بین فرمانـدهان، بـاز گذاشـتن دست آنهـا در مسـائل اقتصادیِ کشور و جابجاییهای مـداوم آنهـا، مقدمـه گسسـت فرمانـدهان نظامی از وظـایف نظامیاشان را فراهم کرده است.
برخی از آنها از یک طرف به دلیل فضای رقابـت و بـدبینیِ حاـکم بـر سپاه و سایر نهادهای نظامی، نسبت به آینده خود نگرانند، و از طـرف دیگـر، بـه دلیـل جابجـاییهـا و انتقـالهـای مکرّر، هیچگاه ارتباط مناسبی با کار خود برقرار نکردهاند.
خامنهای در کنار سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، سازمانهای امنیتی دیگری را نیـز گسـترش داد که بعدها نام سازمان اطلاعات سپاه به خود گرفت.
ایـن سـازمان بـه عنوان قسمتی از تشکیلات سپاه پاسداران، علاوه بر گـردآوری اطلاعـات سـری نظـامی، اجازه دارد بسیاری از نهادهای دولتی و حاکمیتی را نیز زیر نظر داشته باشد.
خامنهای در حال حاضر با همین ابزار سپاه و سازمان اطلاعاتیاش توانسته تمام مخالفانش را سرکوب کند و سیاستهای خود را پیش ببرد.
بهنام قلیپور، ایران وایر: