هر که ایران را دوست داشته باشد، به بن بست رسیدن میهن اش را بر نمی تابد. اگر روحانی در چهار سال اول دولت اش توانست ایران را از بن بستی که بدان دچار شده بود نجات دهد، این بار باید با کناره گیری از قدرت، ایران از بن بست برهاند.
عصر ایران؛ جعفر محمدی – این یادداشت را به دو دلیل می نویسم:
1 – ایران، برایم مهم است.
2 – من و همکارانم در عصر ایران، هیچ نفع شخصی یا گروهی در این که چه کسی دولت را در دست داشته باشد، نداریم؛ ما قبل از دولت روحانی، روزنامه نگار بودیم، اکنون هم هستیم و بنای مان برای آینده نیز همین است، بدون هیچ پست دولتی و حکومتی.
اما اصل یادداشت:
وقتی حسن روحانی کاندیدا شد، ما به او رأی دادیم چون ایران را دوست داشتیم (و داریم). روحانی در دولت اولش، تورم را کنترل کرد، روابط خارجی را بهبود بخشید، تحریم های بین المللی علیه ایران را شکست، رونق اقتصادی را رقم زد، امید را به جامعه بازگرداند، شرکت های خارجی وارد ایران شدند، شرکت های ایرانی احیا شدند، گردشگران خارجی از همه نقاط دنیا وارد ایران شدند و… در مجموع، معیشت مردم رو به بهبود گذاشت.
اما در دولت دوم اش، اتفاقی خارج از اراده دولت رخ داد. دونالد ترامپ به طور یکجانبه از برجام خارج شد و تحریم های سهمگینی را علیه کشورمان وضع کرد. در عین حال بر خلاف دولت اول روحانی، زمینه مذاکره برای رفع تحریم ها نیز وجود نداشت. نیروهای سیاسی مخالف دولت نیز در داخل، انواع سنگ اندازی ها را علیه آن انجام دادند و از جمله مدت هاست تصویب لوایح FATF را معلق نگه داشته اند.(FATF کانال ارتباط بانکی ایران با جهان است.)
چینش نادرست اعضای کابینه و سوء تدبیرهای دولت روحانی نیز مزید بر علت شدند تا کشور به وضعیت بن بست برسد.
هر که ایران را دوست داشته باشد، به بن بست رسیدن میهن اش را بر نمی تابد. اگر روحانی در چهار سال اول دولت اش توانست ایران را از بن بستی که بدان دچار شده بود نجات دهد، این بار باید با کناره گیری از قدرت، ایران از بن بست برهاند.
خلاصه وضع موجود این است: تحریم های بسیار شدید، اقتصاد ایران را به شدت تضعیف کرده است و مردم در مضیقه اند. به دلایل مختلف، روحانی امکان رفع تحریم ها را ندارد. مخالفان وی نیز مدعی اند با همین وضعیت تقابلات بین المللی نیز می توان کشور را به بهترین وجه اداره کرد.
بنابراین، میهن دوستانه ترین راه این است که روحانی با تشریح صریح واقعیت های کنونی برای مردم، از قدرت کناره گیری کند تا کسانی که مدعی اند بدون تعامل با جهان می توانند کشور را اداره کنند، عهده دار امور شوند.
در چنان وجهی، دو اتفاق می افتد: یا واقعاً می توانند کشور را اداره و اقتصاد را بهبود بخشند که چه بهتر، یا نمی توانند که در آن صورت خودشان مجبور خواهند شد راه های بین المللی را که بر روحانی بستهاند باز کنند. حتم دارم که اگر دولت دست آنها بود، لوایح مرتبط با FATF تا کنون تصویب و اجرایی شده بود تا راه تنفس بانکی کشور بسته نشود.
بگذارید کسانی که هزار نوع مانع تراشی می کنند و مدعی اند با رفتن روحانی، اوضاع رو به راه می شود، بیایند و اوضاع را درست کنند. اگر توانستند، که باید قدردان شان باشیم – چون ایران برای ما مهم است – و اگر هم نتوانستند که دست شان رو می شود.
ادامه حضور روحانی در قدرت، مساوی است با تشدید فشارها و مانع تراشی های داخلی و تضعیف هر چه بیشتر دولت. وقتی دولت ضعیف تر شود، قدرت های جهانی هم تمایلی به تعامل با آن نخواهند داشت و ترجیح می دهند با دولتی تفاهم کنند که مستظهر به قدرت داخلی باشد.
بهترین زمان نیز برای استعفا ، “اکنون” است چرا که می توان انتخابات ریاست جمهوری و مجلس را با هم برگزار کرد تا دولت و مجلسی یکدست و بدون معارض داخلی سر کار بیاید و خطاب به آنها گفته شود: “گر تو بهتر می زنی، بستان بزن.”
آدم های بی عقل و نادونی مثل شما که دیدن ۴ سال اول چقدر کارخونه ها و کارگاه ها رو تعطیل کرد تولید رو خوابوند باز هم بهش رای دادن نباید از این حرف ها بزنن گند زدید به کشور با رای دادنتون