«مُرده خواری» پشت تابوت سلیمانی: روحانی، ظریف، تاجزاده، کرباسچی، خزعلی و دیگران…

By | ۱۳۹۸-۱۰-۱۷

عملیاتی که طی آن قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و ۱۰ نفر دیگر حوالی فرودگاه بغداد کشته شدند در روز ۱۳ دی‌ماه (۳ ژانویه ۲۰۲۰)، به تلافی حمله شبه‌نظامیان شیعه به سفارت آمریکا در بغداد صورت گرفت.

جمهوری اسلامی به هیچ هشداری توجه نکرد

شبه‌نظامیان وفادار به رژیم ایران، ۱۰ دی‌ماه (۳۱ دسامبر ۲۰۱۹)، به تلافی حمله هوایی سنگین آمریکا به مقرّ حزب‌‌الله عراق در استان الانبار به سفارت آمریکا حمله کردند. این حمله آمریکا نیز پاسخ به عملیات خرابکارانه و حملات متعدد نیروهای شبه‌نظامی وابسته به جمهوری اسلامی بود.

حمله نیروی هوایی ایالات متحده به دو تیپ «کتائب ‌حزب‌‌الله» که حدود ۱۰۰ کشته و زخمی بر جای گذاشت نیز به تلافی حمله راکتی شبه نظامیان عراقی به پایگاه «K1» در کرکوک صورت گرفت که به کشته شدن یک پیمانکار آمریکاییو زخمی شدن چند نفر دیگر انجامید. حمله به پایگاه «K1» جمعه شب ششم آذر (۲۷ دسامبر ۲۰۱۹) صورت گرفت اما چند روز قبل و بعد آن راکت‌پرانی‌های نیروهای شبه‌نظامی بدون توجه به هشدارهای آمریکا ادامه داشت.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بعد از کشته شدن سلیمانی به ایسنا گفت، «از ابتدای کشته شدن پیمانکاران آمریکایی تاکید داشتم که این دامی برای ایرانی‌ها است چون تلاش ترامپ این بود که برای گذر از استیضاح و رسوایی‌های گذشته و حال خود شرایط را تغییر دهد پیش از اینهم آمریکایی‌ها، افراد و نیروهایی از خود را برای بهانه‌سازی می‌کشتند!»

فلاحت‌پیشه همچنین پیمانکاران غربی مسئول امنیت فرودگاه بغداد را به فروش اطلاعات مربوط به سلیمانی متهم کرد و مدعی شد قاسم سلیمانی «قربانی یک توطئه» شده است.

روایت‌های حضور سلیمانی در عراق

و اما در مورد اینکه قاسم سلیمانی در عراق چه می‌‌کرد ۴ روایت وجود دارد:

۱) عادل عبدالمهدی نخست وزیر موقت عراق در جلسه فوق‌العاده پارلمان برای بررسی حضور نیروهای آمریکایی در عراق گفت، صبح روزی که قاسم سلیمانی در بامداد آن کشته شد، با سلیمانی قرار ملاقات داشته است. عبدالمهدی ادعا کرد که سفر سلیمانی به بغداد به مذاکرات ایران و عربستان مربوط بود. ۲۹ امرداد محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی در سفری که به سوئد داشت گفت در پی کاهش اختلافات با عربستان بوده ولی عربستان موافقت نکرده و دولتمردان ریاض گفته‌‌اند: «ظریف کاره‌‌ای نیست». وزیر خارجه جمهوری اسلامی هم در پاسخ به آنها پیام داده «اگر فکر می‌کنید من ماله‌کش اعظم هستم، آقای سلیمانی با شما صحبت کند.»

۲) بعد از استعفای نخست وزیر عراق قاسم سلیمانی می‌کوشید کاندیدای رژیم ایران را برای جانشینی عادل عبدالمهدی به رهبران عراق تحمیل کند. اواسط آذر خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع دولتی عراق نوشت که سلیمانی به بغداد سفر کرده تا با کمک محمد کوثرانی نماینده حزب‌‌الله عراق، احزاب شیعه و سنی در این کشور را برای جلب حمایت کاندیدای جمهوری اسلامی متقاعد کند و برخی ادعا می‌‌کنند سفر آخر سلیمانی در رابطه با همین هدف بود.

۳) در تظاهرات سراسری در عراق که با حمله به کنسولگری‌‌های رژیم ایران در این کشور همراه شد منافع جمهوری اسلامی به شدت به خطر افتاد و برای تهران راهی نماند جز سرکوب اعتراضات با کمک شبه‌نظامیان حشدالشعبی. اوایل آبان ۹۸ آسوشیتدپرس از سفر فرمانده نیروی قدس به بغداد یک روز پس از شروع اعتراضات در عراق خبر داد. این خبرگزاری به نقل از دو مقام امنیتی عراقی، نوشت که قاسم سلیمانی گفته «ما در ایران می‌دانیم چه رفتاری با معترضان کنیم.» درواقع سلیمانی برای آموزش و توصیه به سرکوب اعتراضات به عراق رفت و آمد می‌‌کرد.

۴) مقامات ارشد آمریکا می‌‌گویند دستان سلیمانی به خون آمریکایی‌ها آلوده بود و او را عامل کشتار بیش از ۶۰۰ نیروی آمریکایی که در عراق خدمت می‌کردند می‌دانند. به گفته رئیس جمهوری آمریکا سلیمانی و متحدان او در حال برنامه‌‌ریزی برای یک عملیات خرابکارانه علیه آمریکاییان بودند؛ شبیه آنچه سپتامبر ۲۰۱۲ در شهر بنغازی لیبی اتفاق افتاد و طی آنها شبه‌نظامیان به مجموعه دیپلماتیک آمریکا در بنغازی حمله کرده و کریستوفر استیونز سفیر آمریکا و شان اسمیت مسئول مدیریت اطلاعات سرویس خارجی آمریکا را کشتند. ساعاتی بعد نیز در عملیاتی دیگر دو پیمانکار CIA ترور و ۱۰ نفر دیگر مجروح شدند.

ترامپ روز ۱۱ دی‌‌ماه (اول ژانویه ۲۰۲۰) و دو روز قبل از عملیات کشتن سلیمانی در توییتی با عبارت «ضد بنغازی» به سران جمهوری اسلامی در مورد اقدامات‌شان هشدار داد اما آنها ترجیح دادند به آن توجهی نکنند. با وجود این وزرای خارجه و دفاع آمریکا و همچنین برایان هوک مسئول امور ایران وزارت خارجه و تعدادی از سناتورها دوباره خطاب به رهبران جمهوری اسلامی برای کنار گذاشتن ماجراجویی‌ هشدار دادند ولی هیچکدام جدی گرفته نشد و عاقبت فرمانده «شهادت‌طلب» سپاه قدس در یک حمله پهپادی کشته شد.

حضور طرفداران قاسم سلیمانی در مراسم تشییع جنازه او دستاویزی برای دولت حسن روحانی و به ویژه محمدجواد ظریف و اصلاح‌طلبان شد تا یکبار دیگر در همسویی با حزب‌‌اللهی‌‌ها و ولایتمداران او را به عنوان «سرباز وطن» و «سردار ملّی» به عوام قالب کنند.

لفاظی بجای سیاست

ظریف در توییتی با تصاویری از جمعیت تشییع‌کنندگان خطاب به ترامپ نوشت: «ای ترامپ! آیا در عمر خود چنین دریایی از انسان‌ها را دیده‌ای؟ آیا هنوز می‌خواهی به مشورت‌های دلقک‌هایی که به تو درباره منطقه ما مشورت می‌دهند گوش کنید؟ آیا هنوز تصور می‌کنی می‌توانی اراده این ملت بزرگ و مردمش را بشکنی؟» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی تاکید کرد: «پایان حضور شوم آمریکا در غرب آسیا آغاز شده است.»

و اما اولین واکنش عملی آمریکایی‌‌ها به تهدیدات لفظی و «انتقام سخت» شفاهی و همچنین به شاخ و شانه کشیدن‌‌های توئیتری محمدجواد ظریف این بود که ایالات متحده به وزیر خارجه جمهوری اسلامی برای شرکت در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد ویزا نمی‌‌دهد.

محمدجواد ظریف همانطور که خودش نیز در سخنانی تأکید کرده، قصد داشت با شرکت در این نشست درباره کشته شدن قاسم سلیمانی روضه بخواند و علیه دونالد ترامپ موج‌سازی کند.

یادآوری می‌شود که دلیل اصلی استعفای اینستاگرامی ظریف در اسفند ۱۳۹۷ اتفاقا دخالت‌‌های قاسم سلیمانی در امور سیاست خارجی بود!

ماجرا از این قرار بود که اوایل اسفند ۹۷ در جلسه علی خامنه‌ای با بشار اسد رئیس جمهور دیکتاتور سوریه، قاسم سلیمانی حضور داشت اما محمدجواد ظریف اصلا خبر نداشت! حسن روحانی نیز به عنوان رئیس دولت و شخص دوم جمهوری اسلامی از سفر مخفیانه اسد به تهران بی‌خبر بود. ظریف پس از انتشار عکس‌های خامنه‌ای و سلیمانی چنان عصبانی شد که در اینستاگرام استعفا داد. اما ساعاتی بعد با دلجویی کارگزاران نظام از جمله خود قاسم سلیمانی در همان اینستاگرام استعفایش را پس گرفت و نرفته برگشت. همزمان چند عکس مربوط به جلسات هفتگی ظریف با سلیمانی هم منتشر شد تا نشان دهد که هر دو خوش و خندان هستند و ملالی در بین نیست و «دولت بی‌تفنگ» و «دولت با تفنگ» هیچ مشکلی با هم ندارند! حالا هم که قاسم سلیمانی در میان نیست تا دیدارهای مخفیانه برگزار کند، ظریف و روحانی و مجموعه‌ی دولت و مجلس‌نشینان برای نبودنش سنگ تمام می‌گذارند!

تابوت اصلاح‌طلبان پشت تابوت سلیمانی

و اما اصلاح‌طلبان که ظاهرا از مخالفان سلیمانی و حضور نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه و عراق بودند اکنون که اصلی‌‌ترین موتور تبلیغاتی آنها یعنی «سلبریتی‌‌ها» خود را دلباخته و سینه‌چاک قاسم سلیمانی نمایش می‌‌دهند، به سیاست «مرده‌‌خواری» روی آورده‌اند.

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب‌ کارگزاران سازندگی، بعد از کشته شدن سلیمانی او را «یک چهره ملی و مورد اعتماد همه مردم» معرفی کرد و گفت «فعالیت‌های او در دفاع از امنیت کشور، مبارزه با تروریسم به ویژه مبارزه با داعش امری جهانی و مثال‌زدنی است!» کرباسچی از جمله کسانی است که علیه حضور نظامی نظام در سوریه موضع‌گیری کرده و به دلیل سخنرانی علیه نیروهای «مدافع حرم» زندانی هم شد!

جرقه‌های اعتراضات در سوریه در زمستان ۱۳۸۹ با تظاهرات در شهر درعا علیه رژیم بشار اسد شعله کشید. اعتراضات سوریه در امتداد «بهار عربی» بود و اصلاح‌طلبان که هنوز در فضای «جنبش سبز» و اعتراضات سال ۸۸ بودند از معترضان سوری حمایت می‌‌کردند. با تشکیل «ارتش آزاد» سوریه مخالفان اسد رنگ قرمز پرچم این کشور را به سبز تغییر دادند. این رویداد مورد توجه حامیان میرحسین موسوی نیز قرار گرفت. اما در مقابل، حزب‌‌اللهی‌‌ها با استناد به شبیه‌سازی تحولات سوریه و ایران، اعتراضات مخالفان اسد را هم «فتنه» خواندند تا سرکوب را توجیه کنند.

۲۵ بهمن ۱۳۸۹ «شورای هماهنگی راه سبز امید» متشکل از مشاوران موسوی و کروبی با صدور بیانیه‌ای خواست شهروندان ایران و معترضان سوری از حکومت‌هایشان را مشترک دانست و از مبارزه مخالفان حکومت بشار اسد اعلام حمایت کرد و حتی متن بیانیه را که هنوز در وبسایت «کلمه» موجود است به عربی ترجمه کردند. اصلاح‌طلبان همگی مخالفت دخالت سپاه قدس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سرکوب‌‌ها بودند و به مخالفت با رژیم بشار اسد نیز پرداختند.

یکی از آنها مصطفی تاجزاده معاون امنیتی دولت محمد خاتمی بود. تاجزاده نه تنها با حضور نظامی سپاه در سوریه مخالفت می‌کرد بلکه بارها در مصاحبه‌‌‌ها و توییت‌‌هایش با تاکید بر «دولت پنهان»، «دولت در سایه» و «دولت نظامی‌ها» نسبت به کودتای سپاه پاسداران علیه دولت و استقرار دولت نظامی هشدار داد و اصولگرایان و نظامی‌‌ها را متهم به اقتدارگرایی و پایمال کردن دموکراسی کرد!

تاجزاده که علیه دخالت‌های نظامی و افراطی‌ها در داخل و خارج از کشور موضع می‌گرفت و سرکوب‌های سپاه پاسداران را ظاهرا محکوم می‌کرد، و حتا به قول خودش آنها را «کودتاچی» می‌دانست، پس از کشته شدن قاسم سلیمانی به دفاع از او پرداخته است! تاجزاده با محکوم کردن ترامپ، این اقدام را تروریستی خواند و ادعا کرد چشم‌انداز صلح تیره شده است.

مصطفی تاجزاده از جمله کسانی است که اعتراضات ضدحکومتی دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸ را زیر سوال برد و با کوبیدن بر طبل «سوریه‌ای شدن ایران» تلاش کرد با هراس‌افکنی «جریان براندازی» را بکوبد. از دلایل او این است که مدعیست نتیجه‌ی اعتراضات در ایران، به راه افتادن یک جنگ داخلی است که یکسر آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است! ولی حالا برای همین جنگ‌‌طلبان روضه می‌‌خواند!

خزعلی پشت خامنه‌ای

محمد خزعلی فعال سیاسی اصلاح‌طلبان از دیگر چهره‌‌هایی است که پس از کشته شدن قاسم سلیمانی تا آنجا که توانست به سوز و گداز پرداخت. وی در مراسم نماز بر تابوت سلیمانی نیز پشت خامنه‌‌ای در صفوف نخست ایستاد و برای فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «نماز میّت» خواند.

در مورد مواضع خزعلی علیه سپاه قدس و سلیمانی به اندازه‌ی کافی سند و مدرک وجود دارد. از ویدئویی که به همراه الویری شهردار سابق تهران در مورد پرونده‌ فساد مالی همسر سلیمانی صحبت کرد تا ویدئویی که او در آن از حضور نظامی جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در منطقه به شدت انتقاد می‌‌کند.

مرده‌خوار اعظم

و اما در صدر همه آنها که «مرده خواری» در پیش گرفته‌اند، حسن روحانی قرار دارد که عبارت مشهور «دولت با تفنگ» را درباره دخالت‌های سپاه پاسداران در همه عرصه‌ها و همچنین نقش بازوی خارجی آن، سپاه قدس، در سیاست خارجی به کار برد.

در تیرماه سال ۱۳۹۶ روحانی که از دخالت سپاه پاسداران در اقتصاد ظاهرا به تنگ آمده بود در یک مراسم افطار گفت«اقتصاد را به دولتی دادیم که هم تفنگ دارد و هم رسانه و کسی جرات ندارد با آنها رقابت کند.» او اکنون به مردم و خانواده قاسم سلیمانی وعده داده از عاملان کشته شدن فرمانده سپاه قدس «انتقام سخت» خواهد گرفت!

از سوی دیگر، اصلاح‌‌طلبان از دو سال پیش برای نزدیک شدن به قاسم سلیمانی که همراه با اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی و خانواده رفسنجانی‌ها به نوعی در «حلقه کرمان» قرار می‌گرفت، تلاش می‌کردند حتا اگر قرار لازم می‌شد که روحانی را قربانی کنند. نخستین زمزمه‌‌ها در مورد استعفای دولت روحانی و استقرار دولت نظامی یا نیمه‌نظامی هم از درون جریان اصلاح‌‌طلب توسط افرادی مثل سعید حجاریان و سیدحسین موسویان مطرح شد.

ولی حالا پس از مرگ قاسم سلیمانی، اصلاح‌طلبان معرکه‌‌گیری می‌کنند و به دنبال روزنه‌‌ای می‌‌گردند تا حلقه وصل‌شان به حکومت را با محکوم کردن ترامپ و سینه‌‌ زدن پشت تابوت سلیمانی تقویت کنند. اما همه این تلاش‌ها تا کنون اثر معکوس گذاشته است.

حسن عباسی فعال سیاسی حزب‌‌اللهی دوشنبه در مراسم تشییع جنازه سلیمانی در تهران دادستان کل کشور را تهدید کرد و گفت: «اگر مردم باند اصلاح‌طلب را در خیابان کشتند و تکه‌تکه کردند، نگویید که هشدار ندادید!» وی خطاب به محمود علوی وزیراطلاعات گفت: «جلوی این سگ‌ هار، تاجزاده، را بگیر!»

و حالا امروز، سه‌شنبه ۱۷ دی ۹۸، در خبرها آمده است که بسیجی‌ها از اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی که برای شرکت در مراسم تدفین قاسم سلیمانی به کرمان رفته با شعار «بی‌شرف! بی‌شرف!» استقبال کرده‌اند.
کیهان لندن: حامد محمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *