ماجرای فاجعه ی هواپیمای اوکراینی و قتل ده ها انسان بی گناه دیگر به دست حکومت اسلامی حاکم بر ایران، یک بار دیگر ثابت کرد که این رژیم همانگونه که در چهل سال گذشته، دست به هر کاری زده این اصل را ثابت کرده که: ناکارآمد است، دروغگو و پنهان کار است، و در حدی حیرت انگیز وقیح است.
البته همیشه دیکتاتور و دیکتاتوری در هر کجای جهان که باشند شباهت هایی روشن به هم دارند: دیکتاتورها همیشه دروغگو و پنهان کار هستند، زیرا بیشتر کارهایشان خلاف اخلاق، قانون و انسانیت است و طبعا نمی توانند آن ها را آشکار کنند.
دیکتاتورها همیشه برای راضی کردن همدستان ضعیف و سرسپرده و بی اخلاق خود دلایلی می آورند و گناه را به گردن قربانیان و یا مخالفین خود می اندازند.
در همه جای دنیا دیکتاتور و دیکتاتوری همیشه وقیح است، یعنی اهل شرمنده شدن از هیچ دروغ و اشتباه و گناهی نیست و طبعا هیچوقت هم مثل یک انسان طبیعی و شریف نه تنها از اعمال خود قاطعانه و روشن پوزش نمی خواهد بلکه همیشه طلبکار هم می شود.
نمونه ای از این رفتار دیکتاتورمآبانه را ما می توانیم در همین چند روز و در ارتباط با فاجعه ی زدن هواپیمای اوکراینی و قتل عام ده ها انسان بی گناه ببنیم:
ناکارآمدی و ناتوانی
رژیم حاکم بر ایران برخلاف ادعایش هیچ قدرتی برای اداره ی «اصولی» یک کشور را ندارد؛ چه در زمان صلح و چه در هنگام جنگ. ناکارآمدی اش در امور جاری و در زمان صلح را چهل سال است همه دیده ایم: از یک کشور آباد و آرام بامردمی ثروتمند و مورد احترام جهانیان، ویرانه ای ساخته با میلیون ها انسان زیر خطر فقر؛ با صدها مشکل کوچک و بزرگ فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و ایرانیان را مورد سوء استفاده، نفرت و یا ترحم جهانیان قرار دادن.
ناکارآمدی جنگ های رژیم را هم دیده ایم که اگر در خارج از کشور بوده، به نفرت مردمان کشورها نسبت به ایران و ایرانی انجامیده؛ و اگر در داخل ایران بوده، در یک جنگ افروزی چندین ساله به «خوردن جام زهر» رسیده و در یک عملیات کوچک«موشک پراکنی» انتقامجویانه، هواپیمایی مسافربری را بر آسمان ایران منفجر و صدها خانواده ی ایرانی را عزادار کرده است.
دروغگویی و پنهان کاری
چندین روز است که مسئولین سپاه، همه ی اعضای دولت و سازمان های به اصطلاح تحقیقی اعلام کرده اند که: «هواپیما مشکل فنی داشته و «کسانی که می گویند موشک خورده مزخرف گفته اند و مغرض بوده اند» در حالی که همه شان از همان لحظه ای که ده ها متخصص و کارشناس دور و بر هواپیما جمع شدند، می دانستند که چه جنایتی مرتکب شده اند و به همین دلیل بود که بلافاصله اعلام کردند، جعبه سیاه را به کسی نمی دهند. و تصورشان این بود که این بار هم با دروغگویی و پنهان کاری از مهلکه فرار خواهند کرد.
وقاحتی حیرت انگیز
اکنون که به دلیل دنبال کردن جدی بسیاری از کشورهای جهان تقصیر رژیم حاکم بر ایران در انفجار هواپیمای اوکراینی ثابت شده است، آن ها به جای پوزش و قولِ به محاکمه کشاندن مسئولین سپاه و دولت و غیره با وقاحت و به عناوین مختلف می خواهند سر و صدای ماجرا را به بهانه ی «غیرعمدی بودن» خاموش کنند: از رهبرشان گرفته که از آن به عنوان «کوتاهی ها و تقصیرات احتمالی»(1) نام می برد. تا وزیر امور خارجه شان که فاجعه را به دلیل «بحران ناشی از ماجراجویی ایالات متحده» (2) می داند.
خوشبختانه در همین مدت کوتاهِ پس از فاش شدن تقصیر رژیم، مردمان آگاه، و نه آن «میلیون ها» بیچارگانی که به خاطر ناآگاهی، فقر، یا سرسپردگی همیشه دنبال رژیم سینه می زنند، برخوردشان با این وقاحت حکومتی بسیار هوشیارانه و انسانمدارانه بوده است.
در عین حال باید توجه داشت که در قوانین بیشتر کشورها و قوانین بین المللی قتل غیر عمد نیز (حتی در ارتباط با قتل هایی که در تصادفات رانندگی پیش می آید) قابل تعقیب است. و فقط دادگاه هایی متمدن و عادل می توانند به آن رسیدگی کنند و نه دادگاه های «انقلابی ـ اسلامی».
یادداشت های آخر هفته