۱۶ میلیون گاهی درآمد چند ماه یک خانواده است. خانوادهای که بچه دانشگاهی دارد، دختر و پسر دم بخت دارد و هزار درد بیدرمان. خوش به حال شما که این دردها را ندارید.
عصرایران؛ مصطفی داننده- یکی از نامزدهای انتخابات مجلس در توییتی نوشته است که 16 میلیون حقوق میگیرد. یازده و نیم میلیون از صداوسیما، چهار و نیم میلیون از مرکز پژوهشها.
همین آقا در جواب واکنش به حقوق ۱۶ میلیونیاش نوشته است:« اگر در تهران کمتر از ۱۰میلیون درآمد دارید؛ پشتکار و غیرت ندارید!”»
از این آقای نامزد، نام نمیبرم وحتی نمیگویم متعلق به چه جریانی است( البته کسی که با صداوسیما کار میکند، معلوم است که به کدام جریان سیاسی نزدیک است) بلکه میخواهم به حرفهای او و امثال این فرد بپردازم.
به نظر میرسد خیلیها در تهران پشتکار و غیرت ندارند. چون بلد نیستند از راههایی به غیر از عرق ریختن پول دربیاورند. یک کارگر وقتی از خانه بیرون میآید آفتاب نزده و وقتی به خانه میرود آفتاب غروب کرده است. دستهایش از بس برای مردم کار کرده، پینه بسته است. از فرط خستگی خوابش نمیبرد و همه پولی که میگیرد زیر 2 میلیون تومان است.
راست میگویید او غیرت و پشتکار ندارد که از زندگی خود زده است تا برای زن و بچهاش زندگی آرامی بسازد. البته کدام زندگی آرام؟ در این آوار گرانی مگر میشود زندگی آرام داشت؟
خوش به حال شما که 16 میلیون حقوق میگیرد. بله، با ۱۶ میلیون میشود در تهران زندگی خوبی داشت. داشتن دو شغل هم خوب است. میشود راحت خرید کرد، میشود ماشین داشت، میشود خانه خرید و قسط پرداخت کرد.
16 میلیون گاهی درآمد چند ماه یک خانواده است. خانوادهای که بچه دانشگاهی دارد، دختر و پسر دم بخت دارد و هزار درد بیدرمان. خوش به حال شما که این دردها را ندارید.
یکی از حقوقهایتان هم سر وقت پرداخت نشود به جایی بر نمیخورد. بالاخره با پول صداوسیما یا مرکز پژوهشها، میشود چرخ زندگی را چرخاند اما برخیها در این شهر چندین ماه است که حقوق نگرفتهاند. این چندین ماه یک ماه حقوق شما هم نمیشود. آنها با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند.
این احوال برای آنهایی است که سرکار میروند حقوق میگیرند. حال زندگی آنهایی که بیکار هستند، جای خود. آنهایی که تا دیروز کار داشتند و به لطف عدم حمایت از تولید و کالاهای کشور دوست چین، بیکار شدهاند و شرمنده همسر و فرزندان خود.
درست مثل شما و امثال شما که با حقوق ۱۶ میلیونی درد را نمیشناسید، فرزندان این خانوادهها هم اینکه پدر پول ندارد را نمیفهمند. آنها نمیفهمند تحریم، بیکاری و گرانی چیست. آنها انتظار دارند پدرشان خواستهها فرزندان را برآورده کند. پدر قهرمان زندگی آنهاست. پدری که پول ندارد. پدری که به گفته این آقای نامزد پشتکار و غیرت هم ندارد.
این توییتها و این حرفها نشان میدهد آنهایی که سودای خدمت ( شما بخوانید قدرت) در سر دارند، هیچ شناختی از جامعه و مردم ندارند. آنها اصلا نمیدانند مردم در شهرههای مختلف ایران چگونه زندگی میکنند؟
با این فاصله ایجاد شده میان مسؤولان و مردم نمیشود امید داشت، مشکلی از این جامعه حل شود.