– خیزش مردمی آبان، حمله موشکی به هواپیمای اوکراینی و ناتوانی در مدیریت بحران کُرونا، نمونهای از معضلات داخلی جمهوری اسلامی هستند.
– تحریمهای آمریکا، قرار گرفتن در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی و هشدار اخیر سازمان جهانی انرژی اتمی نیز از خارج جمهوری اسلامی را در تنگنا قرار دادهاند.
– در منطقه نیز خیزش مردم عراق و لبنان و درگیری با ترکیه در سوریه جمهوری اسلامی را با مشکلات حل ناشدنی روبرو کرده است.
جمهوری اسلامی در تنگنای بیسابقهای قرار گرفته و در چند قدمی ورشکستگی کامل یا Fail State (حکومت درمانده) قرار دارد. ماههاست که جمهوری اسلامی در داخل کشور، در منطقه و در جهان با مشکلات عظیم درگیر است و در عمل نشان داده از قابلیت غلبه بر آنها به دلایل مختلف برخوردار نیست.
آخرین بحرانی که ناتوانیهای جمهوری اسلامی را در مقابل دید همگان، در داخل و خارج از کشور قرار داده، ویروس کُرونا است. جمهوری اسلامی در دو هفته اول، پس از آنکه دستکم دو هفته نیز پنهانکاری و دروغگویی را ادامه داد، تلاش کرد با انتشار آمار دروغین که حتا حامیان نظام هم آن را باور نداشتند بحران کُرونا را «توطئه دشمن» برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند معرفی کند زیرا نمیتوانست عدم حضور مردم در حوزههای رایگیری را توجیه کند.
موجی از بحرانهای داخلی
موج جدید بحرانهایی که امروز جمهوری اسلامی درگیر آنهاست، در ماه آبان با خیزش بیسابقه مردمی در بیش از یکصد شهر آغاز شد. جنبشی که به گفته منابع بینالمللی بیش از۱۵۰۰ قربانی داد، که در میان آنها، به گفته سازمان عفو بینالملل حداقل ۲۳ کودک نیز مشاهده میشود. البته شمار قربانیان این حرکت، که چالشی بزرگ برای رهبران نظام بود، رو به افزایش است. سه تن از بازداشت شدگان آبانماه در شبعه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست ابوالقاسم صلواتی، حکم اعدام دریافت کردهاند. امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی از بازداشت شدگان خیزش آبانماه، به اتهام «مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی» به اعدام محکوم شدهاند. بعید نیست که در روزها و هفتههای آینده، احکام مشابهی برای برخی دیگر از چند هزار نفری که در پیامد تظاهرات گسترده آبان بازداشت شدند نیز صادر شود.
حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای اوکراینی بر فراز تهران، پرونده دیگری است که به این زودیها بسته نخواهد شد. اعتراضهای دولتهای اوکراین و کانادا شاید کمترین هزینهای باشد که این فاجعه به جمهوری اسلامی تحمیل کرده است. بیاعتمادی مردم به نظامی که کوچکترین ارزشی برای جان شهروندان خویش قائل نیست اما هرگز قابل ترمیم نیست. این بیاعتمادی با تدابیر اتخاذ نشده و سوء مدیریت در بحران کُرونا، که تا کنون جان چندین هزار نفر را در داخل و خارج از مرزهای کشوربه خطر انداخته است، ابعاد این بیاعتمادی را گسترش بخشیده است. این بیاعتمادی حتا بخشهای قابل توجهی از قشرهایی که تا پیش از این به جنبش اعتراضی علیه جمهوری اسلامی نپیوسته بودند را نیز در بر میگیرد. صداهای اعتراض حتا از درون پایگاههای بسیج نیز به گوش میرسد که خود را قربانی بیلیاقتی و سوء مدیریت نظام میبینند. این بیاعتمادی در جریان انتخابات دوم اسفند به صورت انکارناپذیر خود را نشان داد. حتا اگر مبنا را بر آمار رسمی، و البته دروغین، این انتخابات هم بگذاریم، سطح مشارکت مردم پایینترین در ۴۱ سال عمر جمهوری اسلامی بوده است.
بحرانهای منطقهای
جمهوری اسلامی اگر در سطح منطقهای هم اقبالی در کشورهای مجاور داشت، آن را از دست داده است. از ماه اکتبر گذشته مردم عراق و لبنان، دو کشوری که احزاب دست نشانده جمهوری اسلامی در رأس قدرت آنها قرار داشتند، در پیامد خیزشهای مردمی که هنوز هم ادامه دارند، با بحرانهای سختی دست و پنجه نرم میکنند. در لبنان اگرچه ائتلاف دربرگیرنده حزبالله، امل و مسیحیان هوادار میشل عون، رئیس جمهور کنونی، توانستند برای دولت جدید رأی اعتماد از مجلس بگیرند، ولی مشکلاتی که منجر به استعفای دولت قبلی شدند هنوز پابرجا هستند. نه تنها مردم هیچ اعتمادی به دولت جدید ندارند بلکه این دولت نخواهد توانست مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. لبنان برای پست سر گذاشتن بحران شدید اقتصادی کنونی محتاج بازگشت سرمایههایی است که این کشور را ترک کردهاند. بازگشت این سرمایهها و سرمایهگذاریهای جدید تنها به شرطی میتواند به واقعیت تبدیل شود که حزبالله اسلحه را به زمین گداشته و صحنه سیاست را ترک کند.
ولید فارِس تحلیلگر و روشنفکر لبنانی ساکن واشنگتن، در گفتگو با کیهان لندن به درستی یادآوری میکند که حزبالله دیواری است که بدون تخریب آن وضعیت در این کشور نمیتواند تغییر پیدا کند و هیچکدام از اصلاحاتی که مردم با حضور در خیابانها و میادین بیروت و دیگر شهرها، به ویژه در مناطق شیعهنشین، خواستار آنها هستند امکانپذیر نخواهد بود. این تحلیلگر لبنانی معتقد است که مردم لبنان پایان بحرانهای کشورشان را تنها با تغییر نظام در ایران امکانپذیر میدانند. در عراق، جمهوری اسلامی که در سالهای گذشته دولتها را تعیین میکرد، دیگر قادر نیست حتا از ساختمانهای دفاتر دیپلماتیک خود حفاظت کند. محمد توفیق علاوی، آخرین نخستوزیری هم که با حمایت جمهوری اسلامی مامور تشکیل کابینه جدید شده بود، مجبور به کنارهگیری شد.
پس از کشته شدن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، رهبر کتائب حزبالله، نزدیک ترین گروه نظامی نزدیک به سپاه قدس، در حمله پهپادی آمریکا، قدرت نفوذ جمهوری اسلامی در عراق را بیش از پیش کاهش داد. امروز برخلاف گذشته، کم نیستند شخصیتهای سیاسی عراقی که زمانی بدون کسب اجازه از تهران حتا یک لیوان آب هم نمیخوردند، اما امروز برای حفظ موقعیت خویش از جمهوری اسلامی فاصله میگیرند. انزوای جمهوری اسلامی و هوادارانش در حدی است، که کتائب حزبالله تهدید به دامن زدن به جنگ داخلی میکند. درگیریهای نظامی در ادلب نیروهای تحت حمایت جمهوری اسلامی مانند «فاطمیون» و «زینبیون» را در مقابل ارتش ترکیه قرار داده است. جنگ در ادلب یکی دیکر از بحرانهایی است که موقعیت منطقهای جمهوری اسلامی را به خطر انداخته است. ادامه این درگیریها میتواند بطور جدی به مناسبات تهران و آنکارا لطمه برساند و جمهوری اسلامی یکی از متحدین منطقهای خود را از دست بدهد.
گسترش انزوای بینالمللی
انزوای بینالمللی جمهوری اسلامی نیز روز به روز گسترش پیدا میکند. انزوایی که اقتصاد کشور را در آستانه ورشکستگی کامل قرار داده است. جمهوری اسلامی که با برجام یا توافق هستهای توانسته بود تا حدی این انزوا را کاهش دهد، با خروج آمریکا از توافق هستهای و بازگشت تحریمها گام به مرحله جدیدی گذاشت و امروز شاهد تنگتر شدن این حلقه هستیم. قرار گرفتن نام جمهوری اسلامی ایران در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی یاFATF، ضربهای است که پیامدهای آن در سال آینده خورشیدی به وضوح دیده خواهد شد. البته این انزوا تنها به اقتصاد خلاصه میشود. موشکپرانی به سمت هواپیمای مسافری اوکراینی در آسمان تهران هم نام جمهوری اسلامی را در فهرست نظامهایی ثبت کرد که هیچگونه ارزشی برای جان شهروندان خود و دیگر کشورها قائل نیستند. همچنین بحران ویروس کُرونا و گسترش آن به دلیل متوقف نکردن پروازهای ایران و چین و صدور آن از قم به بیش از ۴۵ کشور نیز امروز چهره جمهوری اسلامی را در سطح بینالمللی بیش از پیش مخدوش کرده است. بسیاری از کشورها، از جمله همسایگان ایران، مرزهای خود با جمهوری اسلامی را بستهاند و به سختی پذیرای شهروندان ایرانی یا مسافرانی هستند که مبدأ حرکت آنها ایران بوده است.
در این میان، آخرین گزارش سه ماهه آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز جمهوری اسلامی را متهم به عدم همکاری با بازرسان خود میکند. در این گزارش که ۱۳ اسفند منتشر شد، رافائل گروسی رئیس جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی، صحبت از جلوگیری از ورود بازرسان این نهاد به دو مرکز اتمی کرده است. در همین گزارش تاکید شده که مقامات تهران بسیاری از پرسشهای آژانس در مورد فعالیتهای خود را بیپاسخ گذاشتهاند. رافائل گروسی در گفتگو با خبرگزاری رویترز به زیر پا گذاشتن تعهدات برجامی از سوی جمهوری اسلامی نیز اشاره میکند و میگوید ذخایر اورانیوم غنی شده جمهوری اسلامی در مقایسه با ماه نوامبر سال گذشته میلادی سه برابر شده است. رافائل گروسی در گفتگو با خبرگزاری فرانسه هشدار میدهد که اگر جمهوری اسلامی به اقدامات خود در زیر پا گذاشتن تعهدات برجامی ادامه دهد، آژانس «زنگ خطر» را به صدا در خواهد آورد. زنگ خطری که میتواند ارجاع مجدد پرونده هستهای جمهوری اسلامی به شورای امنیت سازمان ملل متحد را به همراه داشته باشد.
احمد رأفت ,کیهان لندن: