این روزها دیگر تردیدی وجود ندارد که دستگاههای مختلف حاکمیتی در ایران دستکم به مدت ۲ هفته پیش از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، از وقوع آن باخبر بودهاند. با این همه بسیاری این پنهانکاری و تصمیمهای غلط مدیریتی را بر دوش سپاه پاسداران و سایر نهادهای امنیتی کشور انداختند که بخشی از واقعیت است. اما این به معنای صداقت و شفافیت نهاد مسئول سلامت عمومی در ایران یعنی وزارت بهداشت نیست و نگاهی به آمارها نشان میدهد، خود این وزارتخانه هم بخشی از این جریان پنهانکاری و دروغگویی است.
شواهدی بر یک پنهانکاری
حضور ویروس جدید کرونا در ایران به طور رسمی روز ۳۰ بهمن ماه با خبر فوت ۲ نفر در شهر قم اعلام شد. این اتفاق از همان ابتدا تعجب بسیاری را برانگیخت؛ تا آن لحظه، ایران تنها کشوری بود که اعلام ابتلای شهروندانش به ویروس جدید کرونا، با مرگ آنها همزمان شده بود.
از نظر قوانین احتمالات، بعید نبود که دو مبتلای ابتدایی به کرونا همانها باشند که جانشان را از دست دادهاند، اما در مورد این افراد، سوابق با این احتمال سر سازگاری نداشت و هر دوی آنها نه سابقه سفر و نه هیچ ارتباطی با اتباع چینی نداشتند.
بنابراین این فرض که افراد دیگری هم در این شهر مبتلا شده، علایم خفیف داشته و یا حتی بدون تست درگذشته باشند، چندان غیر محتمل نبود. مخصوصا که گزارشهایی از مرگهای مشکوک با علایم تنفسی در تهران و قم و حتی رشت وجود داشت، ولی بهطور مکرر از سوی وزارت بهداشت تکذیب شده بود.
پشت پرده این تکذیبها خیلی زود بر ملا شد؛ کشف نشدن بیماری به انجام نشدن تست وابسته بود، نه وجود نداشتن کووید-۱۹ در کشور. تست دو بیمار اعلامشده در قم هم با اصرار برادر یکی از آنها که خودش پزشک بود انجام شد، در حالی که یک روز پیش از اعلام رسمی، روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی قم در بیانیهای هرگونه وجود کرونا در این شهر را تکذیب کرده بود.
اما نکته مهمتر، صحبتهای محمدرضا قدیر، رییس دانشگاه علوم پزشکی قم همزمان با اعلام رسمی مرگ دو بیمار بر اثر کرونا بود؛ او بهصراحت از پیک بیماری تنفسی در این شهر خبر داد که احتمالا باعث مرگ عده دیگری هم شده بود، بدون اینکه از آنها آزمایشی گرفته شود.
بر همین اساس بود که احمد امیرآبادی، نماینده قم، از مرگ ۵۰ نفر بر اثر کرونا در قم خبر داد، اما وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران، به استناد تستهای انجامنشده آن را تکذیب کرد و خواستار ارائه شواهد شد، که البته بهدلیل انجام نشدن آزمایش، طبیعتا شواهدی وجود نداشت.
علاوهبر این، در روزهای بعدی هم آمار مرگومیر بهطرز عجیبی بالا بود و با آمار میانگین جهانی مطابقت نداشت. به همین علت، وزارت بهداشت به دلایلی که در ادامه میآید، دست به مدیریت آمارها زد تا این ناهمسانی خنثی شود.
مدیریت آمار به جای مدیریت اپیدمی
با پذیرش فرض کشف بیماری در تاریخ رسمی اعلامشده (هرچند شواهد بسیاری برخلاف این ادعا وجود دارد)، با گذشتن چند روز از تاریخ کشف بیماری در ایران، آمارها همچنان دارای تناقضهای فراوان است.
یکی از این تناقضها، کشف موارد زیاد مبتلایان به کرونا در خارج از ایران است که سابقه ارتباط با ایران را داشتهاند. موضوعی که نظر پژوهشگران دانشگاه تورنتو را جلب کرد و مدلسازی آنها نشان میداد با وجود ۳ بیمار کشفشده در خارج از ایران، دستکم ۳۷۷۰ و بهطور میانگین ۱۸۳۰۰ فرد مبتلا به کرونا در ایران وجود دارد. در زمان انتشار این پژوهش البته آمارهای رسمی مبتلایان در ایران، هنوز به صد نفر نمیرسید.
حالا اما آمارهای اعلامشده به تدریج با وضعیت جهانی مطابقت دارد، اما میدانیم که در ایران تست کرونا تنها از بیماران بدحال گرفته میشود. حتی برخلاف توصیههای رسمی WHO و دستورالعملهای درمانی کشور چین و علیرغم ارزش بالای تشخیصی سیتیاسکن ریه، این فاکتور بهعنوان نشانه قطعی ابتلا به بیماری در نظر گرفته نمیشود.
بنابراین تعداد بیماران اعلامشده در ایران، تعداد افرادی است که دارای شرایط دشوار تنفسی، غلظت پایین اکسیژن خون، سیتیاسکن نمایانگر بیماری و تب و سرفه شدید و دیگر پارامترهای مشخص بیماری در آزمایش خون بودهاند و از آنها تست کرونا گرفته شده است. از طرف دیگر میدانیم بر اساس میانگین جهانی، تعداد این افراد (یعنی بیماران نیازمند به بستری شدن در بیمارستان)، ۲۰درصد کل مبتلایان به ویروس است و ۵درصد (از کل) آنها نیازمند بستری در ICU خواهند شد و بهطور متوسط ۳درصد (از کل) جانشان را از دست میدهند.
حالا نگاهی به آمار تجمعی رسمی میاندازیم؛ مطابق این آمار تا ظهر روز جمعه ۱۶ اسفندماه، ۴۷۴۷ نفر به کرونا مبتلا شدهاند و ۱۲۴ نفر از آنها جانشان را از دست دادهاند؛ یعنی ۲/۶۱درصد از مبتلایان در ایران، جانشان را از دست دادهاند. این یعنی آمار مرگومیر در ایران از متوسط فعلی جهانی، یعنی ۳/۴درصد، پایینتر است.
اما قسمت عجیبتر ماجرا اینجاست که آمار مبتلایان در ایران با استناد به اظهارات رسمی که پیش از این آورده شد، شامل افراد بدحال است. با این فرض، ۴۷۴۷ بیمار بدحال در ایران، ۲۰درصد کل مبتلایان به کرونا هستند و این یعنی دستکم ۲۳۷۰۰ فرد مبتلا در ایران وجود دارد. با این فرض، یعنی آمار مرگومیر در ایران، در کمتر از ۲ هفته، از ۲۵ و ۴۰درصد، به نیمدرصد رسیده است. این ماجرا وقتی جالبتر میشود که رد پای تناقضات در آمارهای اعلامشده ازسوی وزارت بهداشت و مراکز علوم پزشکی استانها دیده میشود.
آمارهای ضد و نقیض
پنهانکاری وزارت بهداشت اما به همینجا ختم نشده است. گزارشهای غیررسمی پیش از این حکایت از پایین آوردن عامدانه آمار و مرگومیر با درج دلایلی چون ذاتالریه، ایست قلبی، مشکل حاد تنفسی و… در پرونده افراد درگذشته داشتند.
ماجرا زمانی به دقت مشخص شد که وزارت بهداشت آمار مرگومیر ناشی از کرونا را در روز ۱۴ اسفند را منتشر کرد. اما مقایسه این اعداد با اعداد اعلامشده ازسوی مراکز علوم پزشکی، نشاندهنده تناقضهایی بود. براساس آمارهای مراکز علوم پزشکی استانها تا ساعت ۱۲ روز ۱۴ اسفند، در ۳۱ استان، ۷۵ نفر جانشان را از دست داده بودند. اما کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت، گفته بود که تعداد فوتشدگان در سراسر کشور تا ظهر روز ۱۳ اسفند، ۷۷ نفر بوده است.
این در حالی است که در آمارهای مراکز علوم پزشکی استانها به دلایل نامشخصی، آمار سه استان با بیشترین شیوع بیماری یعنی قم، تهران و گیلان ذکر نشده بود. همین تناقضها در کنار شیوه نمونهگیری و جمعآوری آمار، نشاندهنده صحت گزارشهای غیررسمی درباره ذکر دلایل متفاوت فوت افراد در پرونده و گواهی فوت، بهدلیل در دست نبودن تست مثبت است، در حالی که در بسیاری از موارد، بیمار قبل از انجام تست فوت کرده است.
از سوی دیگر، دکتر مسعود مردانی، متخصص بیماریهای عفونی و عضو کمیته کشوری آنفلوانزا، روز ۱۵ اسفند در مصاحبه با روزنامه ایران گفت که تخمین زده میشود تا آخر اسفندماه حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصد تهرانیها به کرونا مبتلا شوند، یعنی در کمترین حالت، جمعیتی در حدود ۲میلیون و ۴۰۰هزار نفر. البته این متخصص بیماریهای عفونی، یک روز بعد، در برنامهای تلویزیونی اعلام این رقم تخمینی ازسوی خود را تکذیب کرد، اما ببینیم اگر این تخمین درست باشد، به چه معنا خواهد بود؟
بررسیهای اپیدمیولوژیک (همهگیرشناسی) هنوز به دقت زمان دوبرابر شدن تعداد افراد درگیر با ویروس جدید کرونا در هر جمعیت را مشخص نمیکند. مثلا یک مطالعه ژنتیکی برمبنای تغییرات و مدلسازی ویروس، این عدد را ۶/۱ روز محاسبه کرده است. همچنین مطالعات دیگر، این زمان را بسته به شرایط اپیدمی، چیزی بین ۳ تا ۲۱ روز برآورد کردهاند. در کمترین حالت، اگر زمان دوبرابر شدن تعداد افراد بیمار را ۳ روز در نظر بگیریم، یعنی در زمان اعلام این تخمین، دستکم ۷۵هزار مبتلا به کرونا در تهران وجود داشته است. اعداد بزرگتر، نتایج بسیار بیشتری را برای تعداد افراد بیمار در تاریخ ۱۵اسفندماه به دست میدهند.
در نهایت، همه شواهد نشاندهنده این است که نهتنها آمارهای وزارت بهداشت به دلیل نبود یک سامانه جامع نمونهگیری و پایش مبتلایان مخدوش است، بلکه این وزارتخانه عامدانه حتی آمارهای موجود را هم دستکاری میکند. این آمارهای خوشبینانه و گمراهکننده احتمالا در سهلانگاری وضعیت از سوی سیاستمداران و عدم اتخاذ تصمیمات سختتر، ازجمله تعطیلی سراسری تا پایان تعطیلات نوروز، بیتاثیر نبوده است.
ایران اینترنشنال: