همیشه این پرسش مطرح میشود که مهمترین مشکل سیاسی در کشور چیست؟ دیدگاههای علمی و تحلیلی بر حسب مشرب خود هر کدام پاسخهایی را میدهند. از منظر رفتارشناسی فردی و روانشناسی سیاسی یک پاسخ جالب وجود دارد که احتمالا همه خوانندگان با تمام وجود چنین مشکلی را حس میکنند.
تاکنون چند بار در یادداشتهای خود به این پرسش پاسخ داده و اشاره کردهام که مساله فوری سیاست در ایران این نیست که یکی اصلاحطلب است و یکی دیگر اصولگرا. یکی در داخل ساختار است و دیگری بیرون آن. یا یکی مذهبی است و آن دیگر لاییک و …
مساله اصلی مرد و نامرد است. البته این مساله قبلا بود الان جهش ژنتیکی پیدا کرده است. سالها پیش در یادداشت “مرد و نامرد” که مورد توجه بسیاری قرار گرفت، این مساله را توضیح داده بودم که در هر دو جناح اصلی و نیز فعالان بیرون از این دو جناح؛ مرد(مراد جنسیت نیست بلکه منظور دارا بودن صفت آزادگی است که بسیاری از بانوان از این حیث جوانمردتر از آقایان هستند) و نامرد وجود دارد.
باید بجای تقسیمبندیهای دوگانه و مرسوم اصلاحطلب و اصولگرا که تمایز در گرایش عام سیاسی را نشان میدهد به این دستهبندی رفتار فردی سیاستمداران رجوع کرد و جوانمردان هر دو گروه را تقویت و حمایت کنیم.
گفتم که این تقسیمبندی مربوط به گذشته بود و اکنون دچار جهش شده و باید در تقسیمبندی خود تجدیدنظر کنم. زیرا شکاف اصلی حول موضوع شرافت انسانی و سیاسی داشتن و نداشتن یا هرزگی سیاسی است و این را مبنای طبقهبندی افراد قرار میدهیم. این که کسانی نان به نرخ روز میخورند و هر روز جلوی یک دکه اتراق میکنند و به هرزگی سیاسی مشغول میشوند. این افراد بیش از هر گروه دیگر برای سیاست این مملکت زیانبار هستند.
طرف ۴۰ سال است که هر روز به جناحی دل بسته و سر در منبعی داشته حالا یک باره فیلش یاد هندوستان کرده و تخطیه گذشته پرداخته و یک لحظه هم از خودش نمیپرسه تو که یک عمر دستبوس این و ان بودی تا پستی و مقامی و معاونتی و وزارتی گیرت بیاد چرا تا حالا سردرگریبان بودی و سکوت میکردی؟ آیا متوجه این اشتباهات نبودی؟ آنان یا باید خیلی نادان باشند که این استدلالهای در حد کلاس ابتدایی را پس از ۴۰ سال تازه فهمیده و به عنوان کشف بزرگ عرضه میکنند یا باید گفت نه؛ خیلی خوب هم متوجه هستند. ولی چه میتوان کرد که نان به نرخ روز میخورند و در این صورت، سکوت و حمایتهای قبلی آنان روی دیگر سکه انتقادات کنونی آنان است چرا که هر دو رفتار برای آنان نان دارد.
مساله اصلی آنان مطلوبیت پست و مقام و نان است و حقیقت و ارزش و منطق فقط بازیچه این مطلوبیت است و با هر خواری و خفتی باید میز و دستکی برای خود جور کنند. این همان هرزگی سیاسی است که مثل خوره بدنه اداری جامعه ایران را از درون پوک کرده است.
مصداق این گزاره کم نیست. همین روزها میتوانیم موارد متعدد آن را در فضای مجازی ببینیم.