-مقامات حکومتی و استانی برای احداث ۱۵ کیلومتر لولهکشی آب بارها بودجههای ۲۳ میلیاردی و ۷۰ میلیارد تومانی گرفتهاند و حتی میگویند برای اجرای آن باید هزاران میلیارد تومان بودجه بگیرند!
-با اعتراض مردم غیزانیه که تا پیش از این کمتر کسی نام آن را شنیده بود، مشخص شده این منطقه حادترین وضعیت کمآبی در استان خوزستان را دارد.
-ناصر کرمی: مشکل آب خوزستان به دلیل زیرساختهای فرسوده است. زیرساختهای خوزستان متعلق به ۵۰ سال قبل است. الگوی مصرف هم تغییر کرده؛ جمعیت سه برابر و مصرف ۹ برابر شده!
آزاده کریمی , کیهان چاپ لندن:
نام منطقه «غیزانیه» اهواز تا پیش از اعتراض ساکنانش به قطع طولانیمدت آب کمتر شنیده شده بود اما این منطقه سالهاست گرفتار مشکل حاد آبرسانی است. «غیزانیه» منطقهای است با هزاران لوله انتقال نفت و ۴۰۰ چاه نفت، اما فاقد حتی یک لولهکشی آب! پاسخ برآوردن نیازهای اولیه مردم برای لولهکشی، گلوله و بازداشت است.
در «غیزانیه» که به اعتبار رسانههای داخلی، ۳۰۰ چاه نفت دارد و هزاران خطوط لوله نفت از آن عبور میکند، احداث فقط ۱۵ کیلومتر لوله آبرسانی حداقل دو دهه است که امروز و فردا و این دست و آن دست میشود.
مردم «غیزانیه» اهواز جزو ۴۰ روستای فاقد لولهکشی آب در اهواز به شمار میروند که با بروز بحران کشندهی کُرونا، از سهم ۴ تانکر آبرسانی خود هم بیبهره ماندهاند و تانکر آب به منطقه آنان فرستاده نشده است.
طرح «آبرسانی غدیر» برای آبرسانی به منطقه «غیزانیه» اهواز در دهه ۸۰ و در دوران دولت محمود احمدینژاد با شکسته شدن لولهها و غیراستاندارد بودن سیستم آبرسانی، از سال ۱۳۸۳ تا کنون یعنی ۱۶ سال نیمهکاره رها شده است!
اینهمه سال سکوت در مورد این طرح، در دولت حسن روحانی به وعده پولسازی بدل شد که هربار بودجهی هنگفتی را به جیب مقامات سرازیر میکند. در سال ۱۳۹۵ استاندار خوزستان وعده داد تا پایان سال، طرح آبرسانی به منطقه را افتتاح کنند. اما نه تنها آب به خانههای مردم غیزانیه نیامد بلکه پیمانکار بدون اجازه، در زمینهایشان لولهکشی کرد و حق زمین آنان را نیز پرداخت نکرد! شهریور پارسال، رئیس آب منطقهای خوزستان وعده آبرسانی تا آبانماه با بودجهی ۲۳ میلیارد تومانی داد و غلامرضا شریعتی استاندار اردیبهشتماه امسال وعده لولهکشی دو سه هفتهای آب به غیرانیه با بودجهی ۷۰ میلیارد تومانی را مطرح کرد!
حالا، دوباره با اعتراض مردم غیزانیه، مقامات خوزستان وعده دادهاند تا دو سه هفته آینده، این طرح را به پایان برسانند و ۱۵ کیلومتر لولهکشی را تمام کنند!
کمبود آب در مناطق مختلف خوزستان در دهههای اخیر شدت یافته و استانی که ۳۰درصد آبهای جاری کشور در آن جریان دارد با کمبود آب آشامیدنی، آلودگی آب، هدر رفتن آب در بخش کشاورزی و صنعت و در نهایت افزایش حاشیهنشینی مردمان آن مواجه شده است.
کمبود و آلودگی آب، مشکلات فاضلاب، قطع برق و هجوم ریزگردها در خوزستان، به دلیل بیتوجهی و عدم پاسخگویی مسئولان و فساد مالی آنان، همواره اعتراض مردم را به دنبال داشته است. معترضان از سوی حکومت به بهانهی «حفظ امنیت ملی» با سرکوب گسترده، بازداشت و تیراندازی پاسخ میگیرند و با اتهاماتی چون «وهابیگری» مجبور به سکوت میشوند.
پرسش اینجاست که چرا استان خوزستان با حدود شش درصد از جمعیت کل کشور و با نیاز به آب آشامیدنی در حدود ۱۰درصد از تولید کل کشور، چنین با کمبود آب و آلودگیهای آن مواجه است. با ناصر کرمی کارشناس محیطزیست و اقلیمشناس در این رابطه به گفتگو پرداختیم.
-آقای کرمی، دلیل قطع آب در منطقه غیزانیه اهواز چیست؟
-بحث آب خوزستان سه مسئله دارد، یکی موضوع کمبود آب است. ورود آب به درون استان هر روز کمتر و کمتر میشود. منبع آب استان خوزستان رودخانهها بودند که روز به روز کمآبتر شدند. کرخه و کارون، آن کرخه و کارونی نیستند که همیشه بودند. اکثر بارشهای سال گذشته و امسال را کنار بگذاریم، تقریبا رودخانه کرخه که تأمین کننده بخش زیادی از آب آشامیدنی استان خوزستان بوده به یک پنجم رسیده و رودخانههای دیگر را هم به همین نسبت میتوانیم در نظر بگیریم.
نکته دوم آلودگی آب است. در خوزستان موضوع آلودگی آب، مشکل پساب در اهواز و باقی شهرها، باعث میشود که آب کیفیت پایینی داشته باشد. این فقط از نظر شیمیایی نیست بلکه شما میتوانید ببینید که چقدر آب کدر و حتی قهوهای است. حتما دیدهاید که بطور مرتب در فضای مجازی، اهالی خوزستان تصاویر این آب کدر لولههای آب را منتشر میکنند. حتی یک کارشناس آب آلمانی که توسط اداره آب خوزستان دعوت شده بود، توصیه کرده بود که از این آب، نه تنها نباید آشامید بلکه برای شستشوی بدن هم نباید استفاده کرد و خودش نیز در مدت زمان اقامتش در ایران از این آب استفاده نمیکرد و آب معدنی به کار میبرد.
نکته سوم در این موضوع، که بسیار جای تأسف دارد، فرسودگی زیرساختهای انتقال آب، برق و راه است. این زیرساختها همه پوسیده شده و قدیمی است و نوسازی نشده. به همین دلیل، مطمئن هستم که حداقل بخشی از دلیل قطع آب در منطقه غیزانیه، به دلیل همین فرسودگی زیرساختهاست. وگرنه تأمین آب منطقهای به این کوچکی و کمجمعیتی که از کنارش پرآبترین رودخانههای ایران میگذرند، نباید با چنین کمبودی روبرو شود. آنهم در وضعیت پربارندگی دو سال اخیر که هم رودخانهها را به نسبت قبل پرآب کرده و هم سفرههای زیرزمینی به اندازه کافی پرآب شدهاند. مشکل فرسودگی زیرساختهاست که پاسخگو نیست و متعلق به پنجاه سال قبل است. الگوی مصرف منطقه تغییر کرده و زیرساختها هم جوابگو نیست. به همین دلیل هم هست که برق قطع میشود، ترانس میسوزد و در خوزستان انواع مشکلاتی از این دست رخ میدهد.
– شاهد هستیم که بودجههای هنگفت با تصویب مجلس شورای اسلامی برای طرحهای عمرانی خوزستان تصویب میشود. اما نه طرحها اجرا میشوند و نه از سرنوشت این بودجهها به مردم گزارش داده میشود. تا چه حد فساد مالی مقامات و مسئولان در این بحران نقش بازی میکند؟
-تأثیر فساد مالی و ناکارآمدی سیستم مدیریتی، اتهامات سنگین مالی و عدم هزینه بودجهها در بحث آب و فاضلاب استان خوزستان، دیگر بر کسی پوشیده نیست و باید قوه قضاییه رسیدگی کند و کماکان هم ادامه دارد. این فساد به عدم اعتماد عمومی دامن میزند که در بحث اجتماعی و سیاسی، مردم دیگر به حکومت اعتمادی ندارند. اما بخش دیگر آن، جنبه محیط زیستی پیدا میکند و مردم تمایلی به مشارکت در مدیریت محیط ندارند. بخشی از مدیریت آب و فاضلاب، وابسته به عملکرد مردم است و اینکه مصرف آب را کنترل کنند و تولید فاضلاب را مدیریت کنند. اما مردم هیچکدام از این کارها را انجام نمیدهند، چون این تصور را دارند که برای مدیریت آب و فاضلاب، بودجهای وجود داشته که خورده شده و مقامات بردهاند و چرا ما باید چنین کارهایی را بکنیم. حتی در بحث زباله و پسماند نیز شاهد یک وندالیسم ناشی از عدم اعتماد به حکومت از سوی مردم هستیم. بخشی از این عدم اعتماد در استان خوزستان، از ناکارآمدی سیستم است. مدیران متناسب جایگاه خود نیستند، مرتب جابجا میشوند و در پستهای عجیب و غریب قرار میگیرند.
فکری برای عدم تناسب مصرف هم نشده است. زیرساختهای آب، فاضلاب و برق استان خوزستان متعلق به پنجاه سال قبل است که جمعیت آن، یک سوم جمعیت کنونی بود. اما مصرف با سه برابر شدن جمعیت فقط سه برابر نشده چرا که الگوی مصرف جمعیت پنجاه سال قبل خوزستان، چیز دیگری بوده است. جمعیت خوزستان سه برابر شده امامصرف آن ۹ برابر افزایش پیدا کرده. این تغییرات مصرف باید در زیرساختها پیشبینی و اجرا میشد که نشده است. در کل، درست است که فساد و ناکارآمدی تأثیر مهمی دارد ولی وقتی زیرساختها متناسب با مصرف نیست، این مشکلات بروز پیدا میکند.
-عدم تناسب جمعیت ناشی از چیست؟
-رشد تصاعدی جمعیت مشکلی است که در اغلب شهرهای خوزستان از جمله اهواز، شوش، دزفول و اندیمشک وجود دارد. اقتصاد کشاورزی فرو پاشیده و روستاییان از سر ناچاری در حاشیه شهرها ساکن شدهاند. در شعاع گستردهای از اهواز تا زاگرس اگر حرکت کنید، تمام روستاها یا خالی شدهاند یا در حال خالی شدن هستند. حتی در زاگرس هم این اتفاق افتاده و بار جمعیت روستاها به حاشیه اصفهان و خوزستان وارد شده است. اهواز و بسیاری از شهرهای بزرگ، با انواع مشکلات حاشیهنشینی درگیرند و باوجود افزایش جمعیت، امکانات متناسب به آنها تعلق نگرفته است.
-بطور ویژه، دلیل قطع آب این روزها در غیزانیه چیست؟
-به نظرم دلیل قطع آب در منطقه غیزانیه فنی و مربوط به مشکلات زیرساختهاست. چون این موقع از سال، بارشها تداوم دارند و مشکل بارندگی نداریم. اگر اوایل پاییز این قطع آب رخ میداد، میشد به کمبود بارشها ربط داد. اما قطع آب در این موقع از سال، باید ناشی از مشکل زیرساختها باشد. مقامات مسئول اغلب عنوان میکنند که مشغول بازسازی و گسترش زیرساختها هستند و مشغول راهاندازی تصفیهخانه جدید و زدن پمپ انتقال آب جدید هستند ولی خب وعدههایی است که عملی نمیشوند.
-باوجود اعتراض مردم خوزستان به نظر میرسد طرحهای آبرسانی مسکوت مانده است…
-پارسال هم درگیری شدید در خرمشهر برای کمبود آب رخ داد. الان اعتراضات آبی در خوزستان به اندازه اعتراضات کارگری کف خیابان زیاد است. خوزستان به کانون اعتراضات تبدیل شده. مردم خوزستان مرتب در خیابان هستند و دارند به مشکلات آب این استان اعتراض میکنند. کشته هم میشوند چون به آنها شلیک میکنند. در بحث آلودگی آب خرمشهر در سال گذشته، مسئولان گفتند که داریم تصفیهخانه جدیدی راهاندازی میکنیم اما مطمئن نیستم که این وعده تا چه اندازه جرا شده. یا اگر هم اجرا شده تا چه اندازه میتواند پاسخگوی این نیاز فزاینده باشد. تقاضای آب در خوزستان چندین برابر افزایش پیدا کرده است.