رهبر جمهوری اسلامی، مدتهاست که مدام به مسئولان در مورد مبارزه با فساد اقتصادی دستور میدهد و توصیه میکند، اما در این مبارزه «بیامان» همیشه استثناهایی هم برای او وجود داشته.
آیتالله خامنهای، صبح روز ۷ تیر در ارتباط تصویری با رئیس و مسئولان عالی قضایی و همچنین روسای کل دادگستریهای سراسر کشور، با گلایه از «اهانت و ظلم به برخی بزرگان پاکدست قبلی قوه قضائیه» در جریان قضاوتها و اظهارنظرهایی که در خصوص دادگاههای فساد اخیر شده، گفت: «خطاب من در این موضوع مردم و جوانان مؤمن است که مراقب باشند تعدی نکنند.»
او به پیروان خود گوشزد کرد که به «افراد معاند» که در پی گرفتن انتقام از «مواضع انقلابی و محکم قاطع فلان شخصیت» هستند کاری ندارد، اما آنان باید گوش به زنگ باشند. سپس با تاکید بر نام رییس پیشین قوه قضاییه افزود:«حرکت مبارزه با فساد که اکنون در قوه قضاییه بهخوبی مشاهده میشود و خود را نشان داده است، از دوره آقای آملی لاریجانی آغاز شد و ایشان هم در داخل و هم در بیرون از قوه شروع کننده آن بودند و اینها نباید از نظر دور باشد.»
چند ساعت از این اظهارنظر نگذشته بود که آملی لاریجانی طی پیامی از «بیانات و الطاف رهبر معظم انقلاب» تشکر کرد و نوشت که « هیچگاه از هیچ فرد فاسدی حمایت نکرده و نخواهم کرد.»
آملی لاریجانی طی پیامی از «بیانات و الطاف رهبر معظم انقلاب» تشکر کرد و نوشت که « هیچگاه از هیچ فرد فاسدی حمایت نکرده و نخواهم کرد.»
آیتالله علی خامنهای در مهر ماه سال ۱۳۹۰ هم در ارتباط با پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در بانک های ایران با بیان اینکه رسانهها نباید این قضیه را «کش» دهند گفت که عدهای میخواهند از این حوادث برای زدن توی سر مسئولین سوءاستفاده کنند. حالا بار دیگر و با زبانی دیگر آیت الله خامنه ای این فرمان را صادر کرده است.
معاون لاریجانی متهم ردیف اول
اشاره رعبر جمهوری اسلامی به ماجرای پرونده اکبر طبری، متهم ردیف اول پرونده فساد جنجالی این روزهاست. طبری، مدیر کل امور مالی و معاون اجرایی صادق آملی لاریجانی، رئیس پیشین قوه قضائیه بود.
پیش از این صادق آملی لاریجانی، گفته بود که خودش «مستقلا» اتهامات مطرح شده درباره علیاکبر طبری را بررسی کرده و «خلاف بودن آنها برای وی محرز شده بود.»
پرونده اکبر طبری ۲۲ متهم دارد؛ از جمله غلامرضا منصوری و بیژن قاسمزاده، دو قاضی مشهور که حضورشان به عنوان متهم در این دادگاه خبرساز شده بود. دستکم چهار نفر از متهمان این پرونده در خارج از ایران هستند و چهار تن دیگر هم با قرار وثیقه آزادند. این روزها ماجرای مرگ مشکوک غلامرضا منصوری در بسیاری از رسانهها و شبکههای اجتماعی خبرساز شده است.
با تذکر و دخالت مستقیم خامنهای در این بحث حالا این گمانهزنیها مطرح شده که در ادامه تحقیق در پرونده طبری، پای کسانی چون لاریجانی یا حتی محسنی اژه ای به میان آمده باشد. اصولگرایان نیز قبل از این مداخله «رهبر» با اعتماد به رییسی و با اقتدا به فرمان پیشین رهبرشان برای مبارزه با فساد، شروع به طعنه و کنایه به این نیروهای به حاشیه رانده شده جمهوری اسلامی کرده بودند.
حمید رسایی، اصولگرای تندرو خبر از وجود نام لاریجانیها در پرونده طبری داده بود.
و حسن عباسی، از تحلیلگران اصولگرا، در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود که «در قضیه اکبر طبری، آملی لاریجانی باید پاسخگو باشد و در جایگاه متهم بنشیند.»
غلامحسین محسنی اژهای، معاون اول قوه قضائیه نیز در این میان تلاش داشت طبری را تبرئه کند و گفت که «برای بسیاری از معاونین عالی قوه، رییس پیشین و حتی من احراز نشد که ایشان [اکبر طبری] متخلف است وگرنه حتما اقدامی میکردیم… انسانها جایزالخطا هستند و نعمتی که خدا به ما داده این است که توبه ما را میپذیرد.»
آیت الله خامنه در بخش دیگری از سخنان خود هم با تاکید بر اینکه مبارزه با فساد از دوره قبل در قوه قضاییه آغاز شده بود و اکنون به اوج خود رسیده است، گفت: «مردم از مبارزه بدون ملاحظه و بدون اغماض با مفسد امیدوار می شوند زیرا فساد مالی و اقتصادی همچون ویروس کرونا، بسیار خطرناک و بهشدت واگیردار و مسری است.»
تجربه نشان داده که علیرغم تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر «احیای حقوق عامه»، وقتی منتصبان و نزدیکانش در جریان این احقاق حق متهم میشوند فرمان «کش ندهید» را صادر میکند.
تجربه نشان داده؛ علیرغم تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر «احیای حقوق عامه»، وقتی منتصبان و نزدیکانش در جریان این احقاق حق متهم میشوند فرمان «کش ندهید» را صادر میکند.
او در گفتههای امروز خود تاکید کرد که « البته همانطور که در برخورد با فساد نباید اغماض وجود داشته باشد اما افراد بیگناه هم نباید مورد تعدی قرار گیرند و رسیدگیها باید کاملاً بر اساس قانون و عدالت و بدون جوگیری انجام شود.»
نامهی «گریزناپذیر»
بر حسب اتفاق سخنان روز گذشته آیتالله خامنهای همزمان شد با انتشار نامه سرگشاده محمد موسوی خوئینیها، یکی از محافظهکارترین شخصیتهای اصلاحطلب، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی.
او در نامه خود درباره بیاعتمادی و ناامیدی مردم نسبت به حکومت نوشتهاست:« آنچه از مسموعات و مشاهدات و مطالعهٔ گزارشها و تحلیلها دریافت کردهام آشکارا حاکی از آن است که آنچه در ذهن و زبان بسیاری از مردم و در زندگی آنان میگذرد زیبندهٔ نظامی نیست که با پرچم اسلام به دنیا معرفی میشود. در ذهن این مردم باورهایی که پشتوانهٔ استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود به گونهای روزافزون آسیب دیده و میبیند. بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی میرود که از عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت میکند.»
موسوی خوئینیها، عضو مجمع روحانیون مبارز، کسی بود که سال گذشته با اشاره به نشست خبرگان در سال ۶۸ برای انتخاب جانشین آیت الله خمینی گفته بود «مناسبتر از آقای خامنهای برای رهبری نداشتیم.»
حالا او نیز در نامهای سرگشاده زبان به انتقاد از منش و وضعیتی گشوده که در سخنان امروز رهبر جمهوری اسلامی بازتولید شد.
خوئینیها به همان نکاتی اشاره میکند که رهبر جمهوری اسلامی قصد پنهان کردن آن را دارد. در مورد تورم و کاهش درآمد مردم و دشواریهای طاقتفرسای این وضعیت گفته و اشاره به بیعدالتیهایی میکند که آیتالله خامنهای منکر آن است. او تاکید میکند « مردمِ گرفتار در تلاطم زندگی و مشکلات طاقتسوز معیشتی، بسیارند انسانهای ناراضی از اوضاع فرهنگی و سیاسی که گرفتار بیعدالتیهای غیرقابلانکار شدهاند.»
خوئینیها وضعیت کنونی را حاصل مدیریت عالیترین سطح آن یعنی رهبر جمهوری اسلامی میداند و مینویسد: «مردم بر این باورند که مدیریت کشور، بهویژه عالیترین سطح آن، باید با ملاحظهٔ همین مشکلات و چالشها شیوهای در مدیریت امور به کار میبست که امروز گرفتار این آشفتگیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و … نمیشدیم.»
خوئینیها: «مردم بر این باورند که مدیریت کشور، بهویژه عالیترین سطح آن، باید با ملاحظهٔ همین مشکلات و چالشها شیوهای در مدیریت امور به کار میبست که امروز گرفتار این آشفتگیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و … نمیشدیم.»
او در نهایت ایرادات این شیوه حکمرانی و ضرورت امکان نقد آن را هم مطرح کرده و مینویسد:« اگر شیوهای که تاکنون به کار رفته است نتیجهٔ محاسبات متعارف و براساس آراء و تحلیلهای شناختهشده در حکمرانی است، پس هستند پرشمار صاحبنظرانی که حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند… و نگران پیامدهای ناگوار بهرهمندی از این حق طبیعی و الهی نباشند. اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه دانستههایی از مبادی غیرمتعارف است که تنها در اختیار خواصی از بندگان خدای متعال است که بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم و، در نتیجه، آنچه بر کشور و مردم و جمهوری اسلامی میگذرد سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است، پس همگان تسلیم امر محتوم و مشیّت الهی خواهیم بود.»
چنانچه از شواهد پیداست بحران اقتصادی و اجتماعی ایران و مهمتر از آن بحران مشروعیت نظام به دلیل سیاستهای غلط کلان که توسط شخص رهبر جمهوری اسلامی ابلاغ و اعمال میشود به جایی رسیده که محمد موسوی خوئینیها روحانی محافظه کار و گوشهنشین جناح چپ را هم برای هشدار قلم به دست کرده. اما با وجود این به نظر میرسد آیت الله خامنه ای بر خلاف آنچه در ظاهر مینماید نه چندان دغدغه اصلاح امور را دارد و نه برقراری عدالت و تنها سعی دارد در نزاع میان نیروهای تحت امر خود با سیاستهای کج دار و مریز، تعادل را برقرار کند.
زیتون ـ یلدا امیری: