– انفجار در تأسیسات هستهای نطنز و پارچین سانحه نبودند بلکه بخشی از یک برنامهریزی دقیق و حساب شده هستند.
– زمامداران ایران نگران نفوذ گسترده نهادهای امنیتی اسرائیل و آمریکا در بدنه امنیتی- نظامیِ جمهوری اسلامی هستند.
– جمهوری اسلامی همچنان بر سر دوراهی قرار گرفته است: دامن زدن به یک بحران نظامی- تروریستی در منطقه یا ادامه تهدیدهای توخالی برای خالی نبودن عریضه آنهم در حالی که روز به روز بیشتر بیرمق میشود.
پنجشنبه شبهای داغ ادامه دارند. این پنجشنبه، ۱۹ تیرماه ۹۹، نیز گویا انفجاری در منطقه گرمدرّه رخ داده است. اگرچه این خبر از سوی رسانههای داخل کشور هم تائید و هم تکذیب شد و در شبکههای اجتماعی نیز اخبار ضد و نقیضی منتشر شدند، ولی در هر حال حکایت از وضعیت اضطراری در ایران دارد.
در این منطقه تأسیسات نظامی کم نیستند. پادگان «امام حسین»، پادگان هوا و فضای سپاه و مرکز آموزشی «شهید مدرس» که این نیز به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعلق دارد، از جمله این تأسیسات هستند.
فابیان هاینز کارشناس نظامی که تحولات ایران را دنبال میکند در اشاره به انفجار احتمالی در گرمدرّه به نیویورک تایمز میگوید در این منطقه حداقل چهار مرکز نظامی فعال هستند که یکی از آنها مرکز تحقیقات تسلیحات شیمیایی است.
در هفتههای قبل انفجاری در محوطه پارچین و پس از آن انفجار دیگری در تأسیسات اتمی نطنز روی داد. مقامات جمهوری اسلامی تا کنون تنها انفجار در ساختمانی در نطنز که محل مونتاژ سانتریفیوژهای IR6 و IR4 بوده است را تائید کردهاند و حتی صحبت از «خسارات قابل توجه» میکنند. این سوله که ساختمان آن در سال ۱۳۹۲ آغاز شده بود، با امضای برجام برای مدتی متوقف ماند ولی بلافاصله پس از خروج آمریکا از توافق اتمی، ظاهرا تکمیل شد و اخیرا آغاز به کار کرده بود.
البته به انفجارهای پنجشنبه شبها باید برخی انفجارهای مشکوک و ابهامآمیز در نیروگاههای تولید برق را هم اضافه کرد. در مورد انفجاری در سایت هستهای یزد، محل تولید کیک زرد، نیز هنوز ابهاماتی وجود دارد.
نه هوایی، نه سایبری، بلکه زمینی
گمانهزنی در مورد این انفجارها ادامه دارند، ولی سناریویی وجود دارد که نه از طریق حمله هوایی و نه خرابکاری سایبری بودهاند. این انفجارها، بنابر آنچه کارشناسان نظامی با بررسی تصاویر ماهوارهای و زمینی اعلام میکنند، گویا از طریق قرار دادن مواد منفجره در محل بوده است. کاری که به گفته یک منبع نظامی در ایران که با کیهان لندن گفتگوی کوتاهی داشته است «به صورت بسیار حرفهای و با دقت بسیار انجام گرفته است. کسانی که این مواد منفجره را در داخل این تأسیسات جاسازی کردند، اطلاعات بسیار دقیقی داشتند، اطلاعاتی به دقت همان خبرهایی که آمریکاییها برای حمله پهپادی که موجب کشته شدن قاسم سلیمانی شد به آن دسترسی داشتند.» همین منبع میافزاید «دقت آنها در حدی بوده که انفجار حتا به یک نفر هم صدمهای نرسانده و باعث گسترش تشعشعات اتمی یا شیمیایی نیز نشده است.»
این دقت و عملکرد حرفهای، در کنار برخی ملاحظات سیاسی، بسیاری را متقاعد ساخته است که نهادهای امنیتی اسرائیل و حتا آمریکا میتوانند پشت این انفجارها باشند. کیوان خسروی سخنگوی دبیرخانه شورای امنیت ملی در ایران با بیان این جمله که «بررسیهای فنی و امنیتی انجام شده و علت وقوع حادثه در مجتمع هسته ای نطنز را به شکل دقیق مشخص کرده است، اما به دلیل برخی ملاحظات امنیتی علت و چگونگی بروز این حادثه در زمان مناسب اعلام میشود» از سوی بسیاری چنین معنا شده است که: اسرائیل حمله کرد ولی چون فعلا امکان واکنش نداریم، سکوت خواهیم کرد.
انگشت اتهام جمهوری اسلامی به سمت اسرائیل
عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی و بنی گانتز وزیر دفاع اسرائیل نیز با جملاتی بسیار مشابه به نوعی بر دست داشتن اسرائیل تاکید کردهاند. بنی گانتز میگوید «آنچه در ایران میگذرد الزاما ربطی به اسرائیل ندارد.» عباس موسوس همین جمله را البته به صورت وارونه بیان میکند: «هر اتفاقی در هرجای دنیا بیفتد اسرائیل مسئولیت آن را به عهده میگیرد.» البته سخنگوی وزارت خارجه میافزاید «فعلا زود است درباره علت اصلی این حادثه صحبت کنیم!»
اسرائیل را رسما به دست داشتن در انفجارها متهم کردن، برای جمهوری اسلامی به نوعی به رسمیت شناختن نفوذ گسترده نهادهای امنیتی این کشور در صفوف وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران است؛ درواقع نوعی اعلام ورشکستگی از نظر امنیتی! حال آنکه انگشت اتهام را به سمت اسرائیل نشانه رفتن باید با واکنش نظامی- تروریستی همراه باشد تا به اقتدار مصنوعی جمهوری اسلامی خدشهای وارد نشود، وگرنه نظام باید ورشکستگی نظامی خود را نیز بپذیرد. البته تکرار تهدیدهای توخالی از سیاستهای قدیمی جمهوری اسلامی است. نیروهای این حکومت دو سال است که زیر بمبهای جنگندههای اسرائیلی در خاک سوریه قرار دارند و کوچکترین واکنش نظامی از خود نشان ندادهاند.
موقعیت حساس بینالمللی
البته جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی در موقعیت بسیار حساسی قرار دارد. هرگونه واکنش نظامی یا حمله تروریستی به اسرائیل یا منافع آن در دیگر کشورها میتواند بر پرونده تمدید تحریمهای تسلیحاتی که روی میز شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد، تاثیر بگذارد. یکی از سفیران جمهوری اسلامی در یک پایتخت اروپایی به کیهان لندن میگوید «ما در این لحظات حساس نباید اقدامی انجام دهیم که جامعه جهانی را در کنار آمریکای دونالد ترامپ و در مقابل ما قرار دهد. اقدام نظامی علیه اسرائیل دقیقا واکنشی است که دشمنان جمهوری اسلامی برای آن ثانیهشماری میکنند.» سخنان این دیپلمات جمهوری اسلامی دقیقا همان است که در روزهای گذشته نور نیوز، نزدیک به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نوشت: «آنچه در تأسیسات نطنز رخ داد را باید از نقطه نظر زمان مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات راهبردی مورد توجه و ارزیابی قرار داد.»
منابع اسرائیلی که کیهان لندن با آنها تماس گرفته است، اگرچه دست داشتن اسرائیل در این انفجارها را تکذیب میکنند، ولی حمایت از «براندازانی که برای سرنگونی نظام حاکم فعالیت میکنند» را «قابل درک» میخوانند. این منابع کسانی را که در این انفجارها دست داشتهاند یک گروه زیرزمینی بسیار منسجم و کارآزموده متشکل از نیروهای امنیتی و نظامیای میدانند که خواهان گذر از نظام کنونی هستند. نیروهایی که به گفته این منابع «خیزشهای مردمی و گسترده را ناکارآمد میدانند» چون «هزینه بالایی دارند و امکان موفقیت آنها بسیار اندک است.» گروههای مسلح کلاسیک را نیز نه تنها «میراث جنگ سرد میدانند» بلکه معتقدند «با توجه به گستردگی نیروهای نظامی و شبهنظامی جمهوری اسلامی به آسانی سرکوب خواهند شد.»
آسرائیل آماده جنگ با جمهوری اسلامی میشود؟
همین منابع معتقدند فعالیتهایی چون انفجارهایی که تلفات جانی ندارند، در صورت ادامه نظام را دچار استیصال و سردرگمی و مردم را متقاعد به ضعف حکومت کنونی خواهد کرد و در اینصورت است که خیزشهای مردمی خواهند توانست ضربه نهایی را به جمهوری اسلامی وارد آورند.
البته برخی دیگر در اسرائیل کارآیی خیزشهای مردمی در چنین حالتی را نیز زیر سؤال میبرند و معتقدند تنها یک حمله نظامی محدود از خارج میتواند به فروپاشی نظام کنونی ایران بیانجامد. حامیان این نظریه معتقدند که اسرائیل در نظر دارد در صورت احتمال عدم انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری، آنچه را که قرار بود در سال آینده میلادی انجام دهد، یعنی اقدام نظامی محدود علیه جمهوری اسلامی، به جلو بیاندازد.
در روزهای گذشته دولت اسرائیل از وزارت دفاع آمریکا رسما خواست که «به دلیل بالا گرفتن تنشها با ایران»، هواپیماهای سوخترسانی هنگام پرواز را که خریداری شده هر چه زودتر به این کشور تحویل دهد. اسرائیل چندین هواپیمای سوخترسانی مدل KC-46 (پگاسوس) از شرکت بوئینگ خریده است.
در این روزها گفتگو در رابطه با تحویل ۹۹۰ میلیون لیتر سوخت ویژه جنگندههای نظامی از سوی آمریکا به اسرائیل نیز در جریان است.
بنیامین نتانیاهو چهارشنبه، ۸ ژوییه، در آئین یادبود سربازان این کشور گفت «ما امروز با سه چالش امنیتی بزرگ روبرو هستیم: دستیابی جمهوری اسلامی به جنگافزارهای اتمی، استقرار دائم پاسداران در مرزهای سوریه با اسرائیل، و تحویل موشکهای نقطهزن از سوی سپاه پاسداران به حزبالله لبنان.»
در همین مراسم آوی کوخاوی رئیس ستاد ارتش اسرائیل اعلام کرد «ما با هوشیاری خود را آمادهی مقابله با این چالشها میکنیم.»
احمد رأفت, کیهان لندن: