«مسئول ارشد یکی از پروژهها حوالی ساعت ۳ بامداد پیام داد و گفت، همین الآن جلسه داریم. باید بیایی. گفتم، چه عجلهای است؟ بدون اینکه توضیحی بدهد، تاکید کرد، خودمان دو نفر هستیم و جلسه در خانه من برگزار میشود، اما مسئله کاملا حیاتی و فوری است. وقتی مقاومت کردم، گفت اگر نیایی پروژه را از دست خواهی داد.»
آزار جنسی و کلامی در محل کار موضوع جدیدی نیست، اما تابویی است که کمتر درباره آن حرف زده میشود و در رسانهها نیز کمتر به آن پرداخته شده است. گزارشی هم اگر هست، اطلاعات را سربسته بازگو میکند و بیشتر در قالب گزارشهای حوادث روزنامهها به آن پرداخته میشود. در این گزارش به آزار جنسی خبرنگاران زن ایرانی در تحریریههای داخل و خارج از کشور پرداخته شده است.
در داخل ایران اگر مردی به صراحت در پیام تلفنیاش زن خبرنگار را تهدید میکند که اگر کاری که او میخواهد انجام ندهد به قیمت از دست دادن شغلش تمام میشود، در خارج از کشور از کنایههای تغییر فرهنگی استفاده میشود مثل اینکه «اینجا خارج است و این مسائل حل شده.»
با این حال در غرب، جایی که فکر میکنیم اینگونه مسائل حل شده است، کمپین «می تو» با هزاران نفر حمایتکننده در اعتراض به رفتار جنسی با زنان در محیط کار راهاندازی شده است و بسیاری از چهرههای جامعه نیز به دلیل آزار جنسی زنان بازداشت و با حکم زندان مواجه شدهاند.
بر اساس شنیدهها، حتی برخی از روزنامهنگاران ایرانی در رسانههای خارج از کشور به دلیل گزارشهای آزار جنسی از سوی مدیریت توبیخ و اخراج شدهاند.
مدتی پیش «راوی آنلاین» که توسط گروهی از خبرنگاران در ایران اداره میشود، مستندی درباره این آزارها پخش کرد. در این مستند، گروهی از زنان روزنامهنگار درباره تجربههایشان از آزارهای فیزیکی و کلامی صحبت کردهاند. بخشی از این روزنامهنگاران پشتشان به دوربین است، اما بسیاری رو به دوربین داستانشان را روایت کردهاند.
در این گزارش با برخی از زنان خبرنگار در داخل و خارج ایران درباره تجربههایشان از آزار جنسی در محل کار صحبت شده است، آنها میگویند از ترس بیکار شدن، گاهی فراموش میکنند که چه جواب و رفتاری به این درخواستها درست است.
از ترس بیکار شدن
بخشی از خبرنگاران میگویند، فرد آزاردهنده با تهدید آنها را به سکوت یا کنار آمدن با شرایط تشویق کرده است.
یکی از خبرنگاران فعال در سایتهای هنری میگوید، مسئول یکی از مجموعههای هنری به او پیشنهاد دوستی داده و تاکید کرده است، قبول کردن این پیشنهاد زندگی شغلیاش را دگرگون خواهد کرد: «مدیرم گفت، اگر با من دوست شوی، خبرنگار اختصاصی فلان سلبریتی خواهی شد. وقتی نپذیرفتم، ناراحت شد. تا مدتها به بهانههای مختلف بهانهجویی میکرد و نمیگذاشت کارم را بکنم. از آنجا بیرون آمدم.»
یکی از خبرنگاران باسابقه ساکن ایران میگوید: «در همان اوایل کار، وقتی بیست سالم بود، معاون یکی از سازمانهای مهم کشور مرا به اتاقش صدا کرد. گمانم بر این بود که قرار است مصاحبهای انجام بدهیم اما در را بست و گفت، بیا دوست باشیم.»
این خبرنگار میگوید، حرفی که شنیده آنچنان او را منقلب و گیج کرده که، بدون هیچ عکسالعملی از اتاق بیرون آمده است. او بعدتر حوزه کاریاش را عوض کرد تا با آن فرد رودررو نشود.
یک قانون نانوشته: خوشاندامها بیکار نمیمانند
مورد قضاوت قرار گرفتن بر اساس ظاهر، رنجی غیر قابل تعریف است که زنان را آزار میدهد؛ موضوعی که در میان خبرنگاران زن هم میتوان نمونههایی از آن را سراغ گرفت.
«آذین»، یکی از کسانی که در پروژههای روابطعمومی با چند رسانه همکاری کرده است، به «خبرنگاری جرم نیست» میگوید: «با اینکه هیچوقت جلوی دوربین نبودم، اما میدانستم که همیشه بر اساس اندامم قضاوت میشوم و به خاطر “سلیقه” دیگران پروژه را میگیرم نه تواناییهایم.» او میگوید: «وقتی کار مثبت یا مهمی انجام میدهم، خیلیها به دست آوردن این نتیجه را به زیبایی ظاهریام نسبت میدهند، نه تواناییهایم. این برخوردها آزاردهنده است.»
یکی دیگر از خبرنگارانی که در حوزههای هنری کار کرده است، میگوید بخشی از همکارانمان با آگاهی از اینکه میتوانند با کمی عشوه و آرایش موقعیت خوبی به دست بیاورند، کارشان را شروع میکنند و شرایط مناسبی هم برایشان فراهم میشود. نمیشود گفت مشکل فقط از مردان است.
«ملیحه لطفی»، خبرنگار، تاکید کرده است که این آزارها در بقیه شغلها هم هست. او در توییتر نوشته: «این معضل صرف حرفه خبرنگاری نیست. متاسفانه در تمام مشاغل که خانمها مستقل و جسور هستن، موارد مشابه زیاده. اما اینجا یه نکته دیگه هم هست. بیایید با خودمون روراست باشیم. متاسفانه خیلی از همجنسهای ما از این تمایلات برای بهرهوری کارشون نهایت استفاده رو میکنند.»
آزار خبرنگاران در خارج از ایران
آزارهای جنسی و کلامی فقط به خبرنگاران داخل ایران محدود نمیشود. یکی از خبرنگاران ایرانی ساکن اروپا میگوید: «همیشه شنیده بودم که چنین آزارهایی ممکن است در محیط کار پیش بیاید. با خودم فکر میکردم، حتما آدمها مستقیم پیشنهاد میدهند یا رفتار ناشایستهای میکنند. من هم درخواستشان را رد میکنم و همهچیز تمام میشود اما اصلا اینطور نشد.»
او ادامه میدهد: «درخواستهای جنسی عمدتا غیر مستقیم بازگو میشوند؛ در قالب متلکهای جنسی یا رفتارهایی که مستقیم و واضح منظور را نمیرسانند. اینطوری گوینده از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند.»
این خبرنگار ایرانی توضیح میدهد: «وقتی اعتراض میکنم، میگویند اینجا خارج است و این مسائل حل شده. چقدر سخت میگیری.»
همکارانی که آزار میدهند
در تحریریه روزنامهها و در میان همکاران نیز آزار کلامی و فیزیکی جریان دارد.
«آیسان زرفام»، خبرنگار، در یک رشتهتوییت تجربهاش از آزار جنسی را روایت کرده است. او در توییتر نوشته: «در هفت سالی که خبرنگار بودهام بارها از من پرسیدند تا به حال شده مسئولان دولتی و حکومتی تعرضی به تو کرده باشند. جواب من، خیر. بالادستیها، دبیر و سردبیر و مدیرمسئول چه؟ خیر، اما همکار خبرنگارم بله.»
خانم زرفام ادامه داده است: «چهار سال پیش از پلههای تحریریه بالا میآمدم. کسی در راهپله نبود. یکی از همکاران مرد که اتفاقا دوستانه هم رفتار میکردیم پشت سرم بود. ناگهان گفت پشت مانتوت خاکی شده و بدون صبر برای جواب من شروع کرد به تکاندن. به این بهانه دستش را به من زد.»
«شادی مکی»، خبرنگار اجتماعی، بخش دیگری از این آزارها را در حساب توییتریاش روایت کرده است: «میری در جمع، واسه طرح سوال از مسئول. توی اون ازدحام و فشردگی جمعیت متوجه میشی که… نه میتونی حرف مخاطب رو که داره به سوالت جواب میده قطع کنی. نه حتی به دلیل شلوغی میتونی بچرخی، ببینی نفر پشت سریات کیه.»
در تحریریهها، بخشی از پیشنهادها ممکن است از طرف کسانی مطرح شود که سن بالاتری دارند. یکی از خبرنگاران که چنین آزارهایی را تجربه کرده است، میگوید: «بعضیها میگویند تو مثل دخترم هستی و برای همین حس راحتی با تو دارم. با همین توجیه بارها دستشان را روی پایم گذاشته یا کمرم را لمس کردهاند.»
در شبکههای اجتماعی تجربههای دیگری با موضوع آزار جنسی خبرنگاران زن در محیط کار میتوان پیدا کرد. «الهام نداف»، روزنامهنگار، در توییتر نوشته: «پاش بیفته اسم میبرم و با جزییات میگم، از کسی که سالها در گروه مجلات همشهری حضور داشت و زنهای زیادی رو مورد آزار قرار داد و با وجود افشاگری تعدادی از ما، همچنان به عنوان پژوهشگر و شخصیت فرهنگی در شبکههای مختلف تلویزیونی حضور داره و گاهی از اخلاق و انسانیت هم حرف میزنه!»
تجربه همه در این مورد مشابه نیست. یکی از خبرنگاران باسابقه که عمدتا در تحریریههایی با اعضای جوان کار کرده است، میگوید: «در تحریریهها از کسی آزار ندیدم. چون همه مثل خواهر و برادر بودیم. البته من با خیلیها خشن برخورد میکردم و عملا فاصلهام با دیگران حفظ میشد.»
آزارهای کلامی یا بدنی فقط محدود به خبرنگاران نمیشود. کسانی که در بخشهای فنی کار میکنند هم ممکن است آزار را تجربه کرده باشند. «سمانه» که در بخش فنی مطبوعات در ایران کار میکند، در توییتر نوشته: «یاد اون روزایی افتادم که خبرنگار میاومد کنارم مینشست برای صفحهآرایی و چنان صندلیشو نزدیک صندلیم میکرد که من برای اینکه بهش نخورم کمرم از پهلو تاب میخورد اما باز هم فایدهای نداشت. چند بار از جام بلند میشدم که صندلیم رو درست کنم.»
حجاب مصونیت است؟
در سالهای گذشته، حاکمیت در ایران با تبلیغ شعارهایی مثل «حجاب مصونیت است، نه محدودیت» تلاش کرده است این نگاه را به جامعه القا کند که داشتن حجاب میتواند مانع تجاوز و آزار زنان شود.
یکی از خبرنگارانی که در دورههایی از زندگیش چادر میپوشیده است و حالا مانتو میپوشد، درباره این دو تجربه متفاوت در محیط کار به خبرنگاری جرم نیست میگوید: «وقتی چادری بودم، نگاههای هرزه بیشتری را تحمل میکردم. انگار همه میخواستند بدانند پشت آن پوشش سیاه چه اندامی پنهان شده است. وقتی مانتو پوشیدم، نگاهها کمتر شدند.»
«فهیمه طباطبایی» نوع دیگری از آزارها را روایت کرده است که با وجود ظاهر محجبه هم میتواند پیش بیاید. او در توییتر نوشته: «با دهیار یک روستا به روستای دیگر رفتم. نیامد داخل روستا. گفت احتمالا مردهای روستا نیستند و من نمیتونم بیام. چون اگر بعدا بفهمند یک مرد غریبه اومده ناراحت میشن. خودت برو. بماند که دهیار چقدر من رو سوالپیچ کرد که مطمئن هستی شوهر داری و ازدواج کردی؟»
او در توضیح بیشتر توییتش نوشته: «غرض اینکه نابرابری و آزار زنان همهجا و در هر موقعیتی هست و ما رو رها نمیکنه. هر کس هم به شکلی و به نوعی. شما ببین کدوم خبرنگار مردی چنین رنجهایی رو تحمل میکنه؟»
اشکان خسروپور, ایرانوایر: