-فعالان آزادیخواه ایرانی که در کشورهای غربی زندگی میکنند نگران آدمرباییهای آشکار رژیم تهران هستند و امیدوارند در کشورهایی که به عنوان دموکراسی در آن زندگی میکنند محافظت شوند.
– حفاظت از این مخالفان مستلزم آن است که رهبران جهان برای توقف چنین جنایاتی بطور مشخص تدابیر ویژه اتخاذ کرده و دولتها به عنوان یک تهدید با آن مقابله کنند.
-وقتی علی خامنهای در سال ۱۹۸۹ به رهبری جمهوری اسلامی رسید نهادی تحت امر مستقیم او موسوم به «کمیته امور ویژه» فعالیت خود را برای ترورهای فردی آغاز کرد.
– بسیاری از قاتلان و همدستان آنها با به اصطلاح میانهروهای رژیم نزدیک هستند.
-تجربه نشان میدهد که شرارتهای فراسرزمینی رژیم تهران تنها وقتی کم میشود که هزینه اقداماتش از منافع آن بیشتر باشد.
— تا وقتی که مقامات ایرانی بتوانند آزادانه در پایتختهای اروپایی رفت و آمد کنند، قتل و آدمربایی مخالفان ادامه خواهد یافت.
روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» در گزارشی که ۳۰ اوت (۹ شهریور) منتشر شد به آدمرباییها و ترور مخالفان جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا کنون در خارج از کشور اشاره کرده و هشدار میدهد کشورهای غربی باید کارزار قتل عام فعالان مخالف رژیم تهران را جدی بگیرند و مقامات جمهوری اسلامی را به پاسخگویی وادارند.
در مقدمه این گزارش آمده جمشید شارمهد فعال سیاسی فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ساکن کالیفرنیا اواخر ژوئیه وقت قصد سفر به هندوستان برای حضور در یک کنفرانس فناوری را داشت در دوبی ناپدید شد. پیش از آنکه او ناپدید شود خانوادهاش با استفاده از دادههای تلفن همراه او را تا منطقهای دور افتاده در عمان ردیابی کردند. چند روز بعد جمهوری اسلامی اعلام کرد او را در «عملیاتی پیچیده» توسط «سربازان گمنام [امام زمان]» بازداشت کرده و چشمبسته در تلویزیونی حکومتی ظاهر شد.
تابستان امسال یکی دیگر از مخالفان جمهوری اسلامی [روحالله زم] که در فرانسه پناهنده بود ربوده شد و پس از انتقال به تهران به اعدام محکوم شد. در هفتههای اخیر، یک فعال شناختهشده حقوق زنان ایرانی که در آمریکا ساکن است فاش کرد که خانواده وی تحت فشار قرار گرفتهاند تا او را به ترکیه دعوت کنند تا نهایتاً ربوده شود.
فعالان آزادیخواه ایرانی که در کشورهای غربی زندگی میکنند نگران آدمرباییهای آشکار رژیم تهران هستند و امیدوارند در کشورهای که به عنوان دموکراسی در آن زندگی میکنند محافظت شوند. اما حفاظت از این مخالفان مستلزم آن است که رهبران جهان برای توقف چنین جنایاتی بطور مشخص تدابیر ویژه اتخاذ کرده و دولتها به عنوان یک تهدید با آن مقابله کنند.
وال استریت ژورنال با اشاره به اینکه رهبران جمهوری اسلامی ایران از زمان تأسیس این نظام در سال ۱۹۷۹ در حال شکار و کشتن مخالفانشان بودهاند مینویسد در یک دوره «سلطه وحشت» در اوایل روی کار آمدن این رژیم در دهه ۱۹۸۰ حکومت هزاران نفر را از جمله شمار زیادی از اعضای پیشین پارلمان و رهبران جامعه یهودیان را اعدام و شمار زیادی از مخالفان را که به خارج از ایران گریخته بودند ترور کرد.
با دستور مستقیم رژیم ایران، ناخدا شهریار شفیق از افسران ارشد نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی و ارتشبد غلامعلی اویسی از افسران بلندپایه نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی که رهبری گروههای فعال مخالف رژیم اسلامی ایران را بر عهده داشتند به ترتیب در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۴ در پاریس ترور شدند. وابسته مطبوعاتی سفارت ایران در دوران پادشاهی در واشنگتن نیز [علیاکبر طباطبائی] در سال ۱۹۸۰ در بتسدا [ایالت مریلند آمریکا] کشته شد.
وقتی علی خامنهای در سال ۱۹۸۹ به رهبری جمهوری اسلامی رسید نهادی تحت امر مستقیم او موسوم به «کمیته امور ویژه» فعالیت خود را برای ترورهای فردی آغاز کرد. از جمله قربانیان این تشکیلات شاپور بختیار آخرین نخست وزیر حکومت پهلوی بود که در اوت ۱۹۹۱ در پاریس خفه و با ضربات چاقو کشته شد و یا فریدون فرخزاد خواننده و شومن جسور که در اوت ۱۹۹۲ در بُن آلمان با ضربات چاقو کشته شد. بعدها چندین مخالف کُرد در برلین در رستوران «میکونوس» به رگبار بسته شدند.
این کارزار گسترده و هماهنگ امروز نیز ادامه دارد. در سال ۲۰۱۷ [سعید کریمیان] رئیس یک شبکه تلویزیونی معروف [جِم تی وی] که برنامههای ممنوعه را برای ایران پخش میکرد در یکی از خیابانهای استانبول ترور شد. در سال ۲۰۱۸ پلیس فرانسه تلاش برای بمبگذاری در یک اجتماع بزرگ مخالفان [سازمان مجاهدین] را خنثی کرد و اواخر سال گذشته [مسعود مولوی] یک کارشناس سابق امنیت سایبری وزارت دفاع جمهوری اسلامی که به استانبول گریخته بود به ضرب گلوله کشته شد.
والاستریت ژورنال در ادامه مینویسد روزنامهنگاران ایرانی که در رسانههای مستقر در خارج از کشور کار میکنند و خانوادههایشان داخل ایران دائم با تهدید روبرو هستند. فعالان بطور علنی گزارش دادند مقامات رژیم به اعضای خانواده این افراد در ایران مراجعه کردهاند تا آنها را با فریب به کشورهای اطراف بکشانند تا راحتتر ربوده شوند.
بسیاری از قاتلان و همدستان آنها با به اصطلاح میانهروهای رژیم نزدیک هستند. فعالان، مخالفان و رهبران مخالف که در تبعید بسر میبرند برای رژیم ایران تهدیدی فزایندهاند زیرا رژیم با فشار مالی و ناآرامیهای سیاسی در داخل روبروست و در واکنش به این وضعیت تهران دوباره به استراتژی آدمربایی و قتل روی آورده است.
تجربه نشان میدهد که شرارتهای فراسرزمینی رژیم تهران تنها وقتی کم میشود که هزینه اقداماتش از منافع آن بیشتر باشد. پس از حمام خون در رستوران میکونوس، دادستان ارشد فدرال آلمان وزارت اطلاعات رژیم ایران را در این جنایت دخیل دانست. در سال ۱۹۹۷ دستگاه قضایی آلمان به این نتیجه رسید که مقامات ارشد جمهوری اسلامی در کمیته عملیات ویژه در تهران دستور قتلها را صادر کردهاند.
تقریباً بلافاصله کشورهای عضو اتحادیه اروپا سُفرای خود را در ایران فراخواندند و روابط دیپلماتیک خود را ماهها با جمهوری اسلامی قطع کردند. اگرچه این تنبیه موقت بود، اما رژیم عقبنشینی کرد و مدت زیادی در انجام ترور آرام بود.
دولتهای غربی تنها وقتی قادر به محافظت از مخالفان خواهند بود که رهبران جمهوری اسلامی را وادار به پرداخت هزینه جنایتهای خود کنند که برای عملی شدن آن فقط حرف زدن و تهدید کافی نیست.
در پایان این گزارش آمده تا وقتی که مقامات ایرانی بتوانند آزادانه در پایتختهای اروپایی گشت و گذار کنند، «میدانند که هیچ هزینهای برای کشتن مخالفان رژیمشان پرداخت نمیشود و ایرانیان خارج از کشور مثل جمشید شارمهد زندگی خود را در ترس کشته شدن با گلولههای قاتلان و به دام آدمرباها افتادن ادامه میدهند».
*منبع: والاستریت ژورنال
*نویسنده: کامرون خوانساریان و کاوه شهروز
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن