روی کاشیهای آبی سردر وزارت امور خارجه ایران در تهران شعاری نوشته شده که چکیده سیاست خارجی این کشور پس از انقلاب ۱۳۵۷ بوده است: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی».
اما ایران زیر فشار تحریمهای آمریکا و به امید روابط بهتر با سایر کشورها، دست به تغییری راهبردی زده است و روی برنامه «جامع» ۲۵ سالهای کار میکند تا به «شریک راهبردی مهم» چین تبدیل شود. ایران با این طرح، که پیشنویس آن در تیرماه ۱۳۹۹ به تایید کابینه دولت رسید، تلاش میکند در مقابل تحریمهای آمریکا و انفعال اروپا برای نجات برجام، موقعیتی بهتر برای خود دستوپا کند و اقتصادش را سرپا نگه دارد. برای اصولگرایان ایران که در مقابل غرب موضعی خصمانه دارند، روسیه و چین وزنهای متعادلکننده محسوب میشوند تا این پیام را به کشورهای غربی بدهند که ایران تنها نیست.
حتی اصلاحطلبان که معمولا به اروپا متمایلاند با قرارداد چین موافقاند. سعید لیلاز، تحلیلگر اصلاحطلب، میگوید: «در این سالها، چین جای پایش را در ایران محکم کرده است بدون اینکه تلاش کند در ثبات، امنیت و استقلال سیاسی ایران دخالت کند. این مساله چین را از آمریکا و حتی روسیه، که هر دو مایلاند در امور داخلی ایران دخالت کنند، متمایز میکند.»
فایننشال تایمز در مطلبی به این سند ۱۸ صفحهای میپردازد که حوزههای همکاری مشترک در بخش انرژی، پتروشیمی، فناوری، نظامی و همچنین پروژههای دریایی را در بر میگیرد. بهرغم برخی گزارشها مبنی بر حضور نیروهای نظامی چینی در ایران و جزیره کیش، که گفته میشود به چین واگذار شده است، در سند جزئیاتی در این مورد به چشم نمیخورد.
چین همین الان هم در شرایطی که تحریمهای فلجکننده ایالات متحده آمریکا به شرکتها اجازه معامله با ایران را نمیدهد، بزرگترین شریک تجاری ایران است و بنا بر گزارش گمرک ایران، حجم معاملات ایران و چین در سال گذشته بالغ بر ۲۰/۷ میلیارد دلار بوده است. این رقم اجناس چینی را که ایران از کشورهایی مانند امارات متحده عربی وارد میکند شامل نمیشود.
اما به عقیده بازرگانان ایرانی، گسترش مقیاس این پروژهها بدون بهبود روابط با آمریکا ممکن نیست. پدرام سلطانی، تاجری که با چین معامله میکند، به فایننشال تایمز گفته است: «این توافق برای ایران تصمیمی سیاسی اما برای چین تصمیمی تجاری است، که این یعنی مادامیکه تحریمها پابرجاست، چین نمیتواند پروژهای جدی با ایران داشته باشد. موسسههای مالی معتبر و بانکها و شرکتهای بزرگ چین منافعشان در بازار آمریکا را با سرمایهگذاری در ایران به خطر نمیاندازند.»
به گفته یو جی، پژوهشگر ارشد موسسه سلطنتی روابط بینالمللی چتم هاوس، موقعیت ژئوپلتیک ایران برای چین «اهمیت راهبردی» دارد، بهویژه بهدلیل نزدیکیاش به پاکستان که چین بهواسطه طرح کریدور اقتصادی چینـپاکستان در پروژههای زیرساختی این کشور فعالیت دارد و ایران میتواند گذرگاه بسیار مهمی برای چین باشد.
البته ایران و چین اکنون نیز همکاریهای گستردهای دارند. چین یکی از بزرگترین بازارهای صادرات نفت خام ایران است. مدیر یک شرکت حملونقل بزرگ، که نخواست نامش فاش شود، به فایننشال تایمز گفته است که در سال جاری، حجم واردات از چین دو برابر شده است و پیشبینی میکند بر میزان آن افزوده شود. پیروز حناچی، شهردار تهران، نیز در تیرماه اعلام کرد ایران در حال مذاکره با چین است تا از این کشور ۶۳۰ واگن قطار برای متروی تهران خریداری کند.
تحلیلگران ایرانی پیشبینی میکنند که فارغ از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران، توافق میان ایران و چین سال آینده امضا شود اما میزان همکاری منوط به مذاکره با آمریکا خواهد بود.
یکی از منابع آگاه جمهوری اسلامی به فایننشال تایمز گفته است چین بیتردید توافقی مشروط امضا خواهد کرد و ممکن است سرمایهگذاریها وابسته به صادرات نفت خام باشد و چین این بازی را آنقدر ادامه خواهد داد تا تحریمهای آمریکا برداشته شود و آنوقت چین در اول صف خواهد بود تا از آن سود ببرد.
او گفته است ایران به قدرتهای جهانی اعتماد ندارد اما آمریکا را به چشم «گرگ بزرگ» و چین را به چشم «لشکر مورچهها» میبیند و در ادامه افزوده است «هر دو انبارهای ما را خالی خواهند کرد، وقتی به گرگ نگاه میکنیم میترسیم اما از آن مورچهها زیاد وحشتزده نمیشویم».
ایران اینترنشنال: