در طول چهل سال گذشته، موضوع رابطه با امریکا همواره یکی از چالشهای مهمی بوده که نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران با آن دست به گریبان بوده است و یکی از کسانی که بسیار تلاش کرد تا راهی برای عبور از این بحران و این چالش بیابد، هاشمی رفسنجانی بود. وی در خاطرات خود به این نکته اشاره داشته است:
«زمان ریاستجمهوری، آقای روحانی، مشاور من و رئیس شورای عالی امنیت ملی بود. نظر او هم مثل من است که ما باید مسئلهمان را با آمریکا حل کنیم. آقای روحانی برای منافع و ضررهای این کار دو ستون درست کرده بود. من بر آن اساس و نظر، و ضمن این که خودم هم نظراتی داشتم و اضافه کردم، رفتم و با آقا صحبت کردم»….
«خیلی بحث کردیم. یکی – دو ساعت بحث کردیم {در باره آمریکا} و به نتیجه نرسیدیم. معمولاً وقتی با ایشان اختلاف داشته باشم، نهایتاً نظر ایشان را برای خودم حجت میدانم. چون ایشان رهبر هستند و حق اظهار نظر قاطع دارند. همین الان هم همینطور است. من گفتم نمیتوانم حرف دیگری به شما بزنم و فقط مسئلۀ ما و خداست. بالأخره در روز قیامت از من و شما میپرسند چرا این همه ضرر و مشکلات برای نظام و مسلمانان ایجاد شد. اگر اینها را بر عهده میگیرید، من دیگر حرفی ندارم. ایشان گفتند: بله، جواب خدا با من باشد.» (ص۶۷۵)
در گفتوگوی فوق، حسن روحانی نیز با هاشمی همنظر است و منافع و ضررهای رابطه با امریکا را برای رهبری توضیح میدهند. تلاش این دو، بیسرانجام است و به نتیجه مورد انتظار که همانا برقراری رابطه با امریکاست، نمیرسند.
در نگاه اول از متن چنین برمیآید که چالش اصلی حاکمیت و مردم، حل مسئله امریکاست اما اگر دقیقتر و عمیقتر به این گفتوگو نگریسته شود به سادگی عیان میگردد که امر بحرانزا در جمهوری اسلامی فقدان رابطه با آمریکا نیست بلکه آن است که مسئولین خود را در برابر مردم مسئول و پاسخگو نمیدانند. هاشمی، به هیچ وجه، نگران نظر و رأی مردم نیست و نمیگوید اگر مردم از ما در باره این همه مسائل و آسیبها توضیح بخواهند، چه توجیهی داریم بلکه همه چیز را به قیامت و خدا حواله میدهد و خامنهای هم جواب به خدا را برعهده میگیرد.
یعنی اینان مردم را دچار مسائل و مشکلات بیشمار میکنند و از آنجایی که قدرت خود را عطیه و هدیهای الهی میدانند به جای پاسخگویی به مردم، نگران چگونگی جواب دادن به خدا هستند. به همین دلیل، بدون توجه به وضعیت نابسامان مردم و بدون توجه به رأی و نظر ایشان، همچنان به راه خود میروند و بر این گمان باطلاند که گویی دستورات خداوند را اجرا میکنند.
زیتون: