کارشناسان داخل کشور : جمهوری اسلامی اقدام نظامی آمریکا را بی‌پاسخ نمی‌گذارد

By | ۱۳۹۹-۰۹-۰۷

در حالی که ۵۴ روز تا پایان ریاست جمهوری دونالد ترامپ باقی مانده، احتمال اقدام نظامی ایالات متحده آمریکا علیه ایران به عنوان آخرین برگ از پرونده فشار حداکثری دولت ترامپ به حکومت ایران همچنان مطرح است.

دونالد ترامپ که پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، از مقامات ایرانی خواسته بود منتظر نتیجه انتخابات نشوند چراکه توافق با او پس از پیروزی‌اش در انتخابات دشوار خواهد بود، اکنون در حالی به تدریج آماده ترک کاخ سفید می‌شود که تلاشش برای انعقاد توافقی جدید با ایران ناکام مانده و متحدانش در منطقه خاورمیانه نگران نحوه تعامل دولت جو بایدن با حکومت ایرانند.

آقای ترامپ برجام را مانع دستیابی ایران به سلاح اتمی نمی‌دانست و به همین دلیل از توافق هسته‌ای ایران و ۵+۱ با هدف دستیابی به توافقی تازه با ایران خارج شد. او به پیروانش وعده داده بود که اجازه نخواهد داد ایران به سلاح اتمی دست یابد، اما ۵۴ روز دیگر باید قدرت را تحویل فردی دهد که وعده بازگشت به توافقی را داده که از نظر ترامپ، توافقی است که نهایتا به ایران اتمی منجر خواهد شد.

روزنامه نیویورک تایمز ده روز قبل (۱۶ نوامبر) خبر داد که دونالد ترامپ روز ۱۲ نوامبر ( ۲۲ آبان) در کاخ سفید همراه با مشاوران ارشد خود گزینه حمله نظامی علیه سایت اصلی هسته‌ای ایران در هفته‌های آینده را بررسی کرده است اما مشاوران ارشد ترامپ، وی را از حمله نظامی منصرف کردند.

پیشتر نیز برخی از تحلیلگران سیاسی، برکناری مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا را در راستای تصمیم ترامپ برای اقدام نظامی علیه ایران ارزیابی کرده بودند.

اگرچه علی ربیعی سخنگوی دولت ایران در واکنش به گزارش نیویورک تایمز درباره بررسی گزینه حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران توسط دونالد ترامپ، گفت: «پاسخ ایران به هر تعرضی کوبنده و شدید خواهد بود»، جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین دونالد ترامپ، مشورت ترامپ با مقامات ارشد سیاسی و نظامی ایالات متحده در خصوص حمله به ایران را جدی ارزیابی نکرده است.

با این حال برخی از ناظران سیاسی همچنان این خطر را جدی ارزیابی می‌کنند. باراک راوید، خبرنگار اسرائیلی، روز چهارشنبه (پنج آذر) از آمادگی ارتش اسرائیل برای مقابله با پیامدهای اقدام نظامی آمریکا علیه ایران در آخرین روزهای ریاست جمهوری ترامپ خبر داد.

«اگر حمله کنند، هدفشان تاسیسات هسته‌ای خواهد بود»

عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی مقیم ایران به یورونیوز می‌گوید: «این احتمال از قبل از انتخابات آمریکا هم مطرح بود که اگر ترامپ شکست بخورد و قبل از آن هیچ دستاوردی راجع به ایران نصیبش نشده باشد، ممکن است دست به تحرکات و اقداماتی بزند. اما وقوع چنین اقدامی آسان نیست. مواضع چین و روسیه و اروپا در کنار مساله تمکین ارتش آمریکا از ترامپ، مانع از تحقق آسان چنین امری می‌شوند. سخنان اخیر رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا علیه ترامپ بسیار صریح و تند بود. خود ترامپ هم ممکن است نهایتا موافق این اقدام نباشد. او در چهار سال گذشته هم نشان داده که به جنگ کمتر فکر می‌کند و برای رسیدن به اهداف خود شیوه‌های دیگر را ترجیح می‌دهد. اما وجه شخصی این ماجرا برای ترامپ، ممکن است احتمال اقدام نظامی را تقویت کند؛ چراکه ترامپ نتوانست ادعایش در قبال ایران را عملی کند و به نتیجه برساند.»

فرماندهی مرکزی ایالات متحده موسوم به «سنتکام» روز شنبه (یکم آذر) اعلام کرد دو بمب‌افکن استراتژیک «بی-۵۲ اچ» را در منطقه خاورمیانه مستقر کرده است. یک روز بعد، مطابق گزارش رسانه‌های اسرائیلی، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل مخفیانه به عربستان سفر کرد تا با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان دیدار کند. ملاقاتی که از سوی فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان تکذیب شد اما یوآو گالانت وزیر آموزش اسرائیل آن را تایید کرد. به گزارش رسانه‌های اسرائیلی، یوسی کوهن رئیس موساد نیز در دیدار نتانیاهو و بن سلمان حضور داشته است.

عامل دیگر در تشدید احتمال اقدام نظامی، فشارهای عربستان و اسرائیل به دولت ترامپ است. مقامات این دو کشور فکر می‌کنند با رفتن ترامپ، وضعیت پیش از ترامپ احیا می‌شود.

عباس عبدی
تحلیلگر سیاسی ساکن ایران

این تحرکات نظامی و سیاسی از دید برخی از ناظران دال بر تقویت خطر درگیری نظامی ایران و آمریکا در روزهای پایانی دولت ترامپ است.

عباس عبدی ضمن تایید تاثیر نگرانی مقامات اسرائیل و عربستان از کنار رفتن قریب‌الوقوع ترامپ در احتمال وقوع حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، چنین اقدامی را موجب منتفی شدن دغدغه‌های اسرائیل و عربستان از ظهور ایران اتمی نمی‌داند. آقای عبدی می‌گوید: «عامل دیگر در تشدید احتمال اقدام نظامی، فشارهای عربستان و اسرائیل به دولت ترامپ است. مقامات این دو کشور فکر می‌کنند با رفتن ترامپ، وضعیت پیش از ترامپ احیا می‌شود. اما با همه این حرف‌ها، اقدام نظامی علیه ایران به راحتی امکان‌پذیر نیست. اما اگر چنین کاری انجام دهند، این عملیات حتما مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران خواهد بود. در واقع توجیه دولت ترامپ این خواهد بود که بایدن ممکن است برجام را احیا کند و برجام مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای نیست؛ بنابراین ما با حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران مانع این دستیابی می‌شویم. این احتمالا مهم‌ترین توجیه دولت ترامپ خواهد بود. ولی معلوم نیست اروپایی‌ها و کشورهای دیگر با این اقدام موافق باشند؛ چراکه این اقدام موجب بلاموضوع شدن برجام می‌شود. بلاموضوع شدن برجام اگرچه هدف ترامپ و اسرائیل و عربستان را محقق می‌سازد ولی امکان دستیابی به آن چیزی را که این‌ها از آن نگرانند، بیشتر خواهد کرد.»

«صهیونیست‌ها و عرب‌ها از دوره پساترامپ می‌ترسند»

حمیدرضا ترقی، سیاستمدار اصولگرا و معاون بین‌الملل حزب موتلفه اسلامی نیز نگرانی عربستان و اسرائیل از پایان عمر دولت ترامپ را دلیل اصلی تحرکات نظامی و سیاسی اخیر در منطقه خاورمیانه می‌داند و می‌گوید: «این تحرکات بیشتر ناشی از نگرانی صهیونیست‌ها و عرب‌های منطقه از رفتن ترامپ است که احساس می‌کنند به زودی پشتیبان اصلی خودشان را در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی از دست می‌دهند. این کشورها به دست و پا افتاده‌اند چگونه خودشان را با شرایط پساترامپ تطبیق دهند. بویژه اینکه بانی عادی‌سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی منطقه ترامپ بوده، رفتن ترامپ این برنامه را دچار اختلال خواهد کرد و ممکن است که نتوانند به این روند ادامه دهند.»

تحلیل‌های علمی و کارشناسانه دال بر این است که امکان حمله آمریکا به ایران، حتی به تاسیسات هسته‌ای ایران، اصلا وجود ندارد. خود کارشناسان آمریکا هم کاملا به این نکته واقفند که تاسیسات هسته‌ای ایران آسیب‌ناپذیر است.

حمیدرضا ترقی
سیاستمدار اصولگرا و معاون بین‌الملل حزب موتلفه اسلامی

وی افزود: « بحث‌های مرتبط با حمله، فضاسازی جدیدی است که آمریکایی‌ها و متحدان آمریکا انجام می‌دهند که فضای منطقه را با جنگ روانی و تحریکات تبلیغاتی فضای جنگی کنند تا با آمدن بایدن، ایران تن به نرمش دهد و پشت میز مذاکره بنشیند تا مثلا از جنگ جلوگیری شود. ولی تحلیل‌های علمی و کارشناسانه دال بر این است که امکان حمله آمریکا به ایران، حتی به تاسیسات هسته‌ای ایران، اصلا وجود ندارد. خود کارشناسان آمریکا هم کاملا به این نکته واقفند که تاسیسات هسته‌ای ایران آسیب‌ناپذیر است. ضمن اینکه ورد به این درگیری، آسیب‌های جدی به طرف مقابل ایران خواهد زد و این ضربه‌ها به این سادگی قابل جمع کردن نیست. لذا به هیچ وجه عقلانی نیست که خودشان را در معرض چنین خطر بزرگی قرار دهند. این حرف‌ها عمدتا جنگ روانی است برای وادار کردن ایران به تغییر موضعش نسبت به آمریکا و ورد ایران به مذاکره با آمریکا در آینده نزدیک.»

در تیر ماه سال جاری، یکی از ساختمان‌های تأسیسات هسته‌ای نطنز دچار انفجار و آتش‌سوزی شد و بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، در مرداد ماه در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی العالم اعلام کرد که «بررسی‌های امنیتی خرابکارانه بودن این اقدام را تایید می‌کند و آنچه مسلم است اینکه در نطنز انفجار رخ داده است.»

«درگیری قطعی است، اما در دولت دوم ترامپ»

اما عبدالرضا داوری، مشاور محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور سابق ایران، احتمال حمله به تاسیسات نظامی ایران را منتفی می‌داند و می‌گوید: «مگر از تاسیسات هسته‌ای ایران چیزی باقی مانده جز مقداری سوله و آهن‌قراضه؟ دولت روحانی تمام فناوری هسته‌ای ایران را از بین برده. من نمی‌دانم کجا ترامپ را هدف قرار می‌دهد. قطعا نبرد محدود با استفاده از نیروی نظامی نخواهد بود. ممکن است آمریکا از قبل اعلام کند چه نقاطی را می‌خواهد بزند. در هر صورت آمریکا دنبال از بین بردن بنیان‌های اقتصادی و نظامی ایران نیست.»

من نمی‌دانم کجا ترامپ را هدف قرار می‌دهد. قطعا نبرد محدود با استفاده از نیروی نظامی نخواهد بود. ممکن است آمریکا از قبل اعلام کند چه نقاطی را می‌خواهد بزند. در هر صورت آمریکا دنبال از بین بردن بنیان‌های اقتصادی و نظامی ایران نیست

عبدالرضا داوری
مشاور محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور سابق ایران

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سپتامبر امسال گزارش داد که ذخیره اورانیوم غنی شده ایران از ۱۰ برابر حد مجازی که در توافق هسته ای با قدرت های جهانی تعیین شده بود فراتر رفته است. مطابق گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ذخیره اورانیوم غنی شده ایران به ۲۱۰۵.۴ کیلوگرم رسیده است. این در حالی است که ایران براساس برجام تنها اجازه ذخیره ۲۰۲.۸ کیلوگرم اورانیوم غنی شده دارد.

با این حال آقای داوری وقوع درگیری نظامی بین ایران و آمریکا را قطعی می‌داند اما درباره چند و چون این درگیری می‌گوید: «من معتقدم آقای ترامپ در ۱۴ دسامبر به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا معرفی خواهد شد و فضای رابطه ایران و آمریکا هم در بن‌بست قرار دارد که نه امکان مذاکره در این فضا وجود دارد نه امکان پیگیری معاهدات قبلی. این بن‌بست با یک درگیری محدود باز خواهد شد و مذاکرات ایران و آمریکا بعد از روی کار آمدن آقای ترامپ از جنس مذاکرات هسته‌ای نخواهد بود بلکه از جنس مذاکرات صلح خواهد بود. یعنی از آتش‌بس شروع می‌شود و ابعاد گسترده‌تری پیدا می‌کند.»

من اعتقاد دارم در دولت دوم ترامپ این درگیری صورت خواهد گرفت؛ چون این حمله باید زمینه‌ساز تحولات بعدی باشد. برای ترامپ جنگ با ایران اصالت ندارد.

عبدالرضا داوری

این مشاور محمود احمدی‌نژاد می‌گوید در صورت قطعی شدن پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، ترامپ دستور حمله نظامی علیه ایران صادر نخواهد کرد: «من اعتقاد دارم در دولت دوم ترامپ این درگیری صورت خواهد گرفت؛ چون این حمله باید زمینه‌ساز تحولات بعدی باشد. برای ترامپ جنگ با ایران اصالت ندارد. ترامپ دنبال نابودی بنیه صنعتی ایران نیست. آنچه رخ خواهد داد، مشابه الگوی قره‌باغ خواهد بود. یعنی یک درگیری محدود و نهایتا پیمان صلح. تحرکات اخیر، از قبیل استقرار بمب‌افکن‌های آمریکا در منطقه و سفر نتانیاهو به عربستان، تا ۲۰ ژانویه منجر به درگیری نخواهد شد. مهمترین مساله سیاست خارجی ترامپ در دولت دومش مساله ایران خواهد بود. در ایران هم اراده‌هایی هم برای حل مشکل ایران و آمریکا وجود دارد. تا شهریور ماه مذاکراتی بین حکومت ایران و دولت ترامپ وجود داشت.»

«حمله‌ای در کار نخواهد بود»

اما هرمیداس باوند، کارشناس روابط بین‌الملل، احتمال وقوع درگیری نظامی را رد می‌کند و می‌گوید: «حمله نظامی پیامدهای نگران‌کننده‌ای دارد؛ بنابراین من فکر نمی‌کنم دولت آقای ترامپ دست به چنین اقدام مهلکی بزند. چنین اقدامی دستاوردی برای دولت ترامپ ندارد.»

برخی از ناظران سیاسی نگرانند در روزهای پایانی دولت ترامپ، عملیاتی شبیه عملیات اپرا که در هفت ژوئن ۱۹۸۱ توسط ارتش اسرائیل علیه تاسیسات اتمی عراق انجام شد و به نابودی کامل این تاسیسات انجامید، از سوی ارتش آمریکا علیه تاسیسات هسته‌ای ایران انجام شود. عملیاتی که به گفته «رادیو پیام اسرائیل»، بنیامین نتانیاهو در دولت دوم باراک اوباما در پی تکرار آن بود ولی رئیس‌جمهور وقت آمریکا دولت اسرائیل را از این کار نهی کرد و تل‌آویو را به صبوری و اعتماد به نتیجه مذاکرات هسته‌ای ایران و ۵+۱ فراخواند.

فرض کنیم ایالات متحده به پایگاه هسته‌ای نطنز حمله کنند. ایران هم می‌تواند پایگاه‌های آمریکا را بزند. نتیجه این فرایند قابل پیش‌بینی نیست. ترامپ اگر خرد سیاسی داشته باشد نباید چنین کاری انجام دهد.

هرمیداس باوند
کارشناس روابط بین‌الملل

آقای باوند درباره اینکه آیا ممکن است ترامپ بخواهد نابودی یا تخریب گسترده تاسیسات هسته‌ای ایران را به عنوان دستاورد خودش در مواجهه با ایران باقی بگذارد و سپس قدرت را به جو بایدن تحویل دهد، می‌گوید: «فرض کنیم ایالات متحده به پایگاه هسته‌ای نطنز حمله کنند. ایران هم می‌تواند پایگاه‌های آمریکا را بزند. نتیجه این فرایند قابل پیش‌بینی نیست. ترامپ اگر خرد سیاسی داشته باشد نباید چنین کاری انجام دهد. اما اگر وارد یک جنگ طولانی شود و این جنگ را برای جانشین خودش به ارث بگذارد، کشورهای دیگر هم وارد این جنگ خواهند شد و منطقه وارد یک درگیری و کشتار گسترده خواهد شد. عقبگرد برنامه هسته‌ای ایران، نافی این واقعیت نیست که ایران از حیث دانش فنی توانایی تولید سلاح هسته‌ای را دارد.»

آقای باوند سفر مخفیانه نتانیاهو به عربستان را در راستای اقدام نظامی آمریکا علیه ایران نمی‌داند و می‌گوید: «اسرائیل وارد تفاهم با کشورهای عربی شده. یکی پس از دیگری. عربستان هم اعلام کرده به زودی وارد گفت‌وگو با اسرائیل خواهد شد. بنابراین اسرائیل مشغول استفاده از فرصت ناشی از فضای نگران‌کننده موجود است تا با کشورهای عربی بخصوص عربستان که شاه‌بیت کشورهای عربی خاورمیانه است، قرارداد ببندد و منابع خودش را در منطقه تجهیز کند اما این دیدار مخفیانه در راستای حمله نظامی آمریکا به ایران نبوده است چراکه چنین حمله‌ای ممکن است دامنگیر اسرائیل هم بشود.»

«ایران نباید حمله نظامی را بی‌پاسخ بگذارد»

سابقه درگیری‌های نظامی آمریکا با لیبی قذافی و عراق صدام در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ نشان می‌دهد این دو دولتمرد جهان عرب، گاه حملات نظامی ایالات متحده را بی‌پاسخ می‌گذاشتند تا با حملات سنگین‌تری مواجه نشوند. اینکه آیا ممکن است حکومت ایران هم در صورت مواجهه با حمله نظامی آمریکا، واکنشی نشان ندهد تا راه حمله مجدد ایالات متحده را ببندد و خسارت و تخریب ناشی از اقدام نظامی محتمل آمریکا علیه ایران تشدید نشود، سوالی است که پاسخ آن روشن نیست. با استناد به حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی عین‌الاسد، پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، می‌توان گفت ایران به هر گونه اقدام نظامی آمریکا واکنش نشان خواهد داد؛ اما با توجه به کشته نشدن سربازان آمریکایی در آن حمله، چه بسا که حکومت ایران سیاست «صبر استراتژیک» را، که در دو سال گذشته در سوریه در برابر حملات هوایی اسرائیل در پیش گرفته، در روزهای پایانی دولت ترامپ نیز در برابر اقدام نظامی محتمل آمریکا در پیش بگیرد تا از کمند یک «جنگ گسترده و ویرانگر» در روزهای پایانی دولت ترامپ به سلامت بگریزد.

اگر ایران پاسخی به اقدام نظامی آمریکا ندهد، احتمال اقدام مجدد آمریکا تشدید می‌شود. ضمنا بی‌پاسخ ماندن اقدام نظامی محتمل دولت ترامپ، ممکن است دست ایران را در مواجهه با دولت بعدی آمریکا نیز بسته نگه دارد.

عباس عبدی

عباس عبدی درباره واکنش ایران می‌گوید: «اگر ایران پاسخی به اقدام نظامی آمریکا ندهد، احتمال اقدام مجدد آمریکا تشدید می‌شود. ضمنا بی‌پاسخ ماندن اقدام نظامی محتمل دولت ترامپ، ممکن است دست ایران را در مواجهه با دولت بعدی آمریکا نیز بسته نگه دارد. اما اگر ایران به اقدام ترامپ جواب دهد، ممکن است جنگ گسترده‌ای به راه بیفتد. هر دو حالت محتمل است ولی اصل بر این است که اگر اقدام نظامی آشکاری علیه ایران (یا هر کشور دیگری) صورت گیرد، باید به این اقدام پاسخی آشکار داده شود. مثل ترور قاسم سلیمانی، که بی‌پاسخ نماند. اما شاید اقدام آمریکا آشکار نباشد. در این صورت راه برای پاسخ ندادن ایران به این اقدام باز خواهد بود. یعنی در این صورت ایران می‌تواند صبر کند تا ببیند در آینده چه خواهد شد. جزئیات اقدام احتمالی آمریکا روشن نیست؛ بنابراین نمی‌توان به روشنی گفت که ایران چه پاسخی باید به اقدام محتمل آمریکا بدهد.»

هرمیداس باوند نیز می‌گوید: «اگر ترامپ حمله کند ایران در هر حال باید جواب دهد. ایران که در این زمینه نمی‌تواند بین این و آن رئیس جمهور آمریکا تفکیک قائل شود. توانایی‌های ایران در منطقه ایجاب می‌کند که واکنش نشان دهد و این امر ممکن است کشورهای عربی بویژه عربستان را هم درگیر جنگ کند. بنابراین فرایندی آغاز می‌شود که پیامدهایش روشن نیست. البته آقای ترامپ قابل پیش‌بینی نیست. اگر او چنین کاری بکند، رئیس‌جمهور بعدی آمریکا را هم دچار مشکل می‌کند.»

«نیروهای نیابتی سرخود عمل نمی‌کنند»

اوایل هفته جاری رسانه‌های عراق خبر دادند که اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، چهارشنبه هفته قبل به عراق سفر کرده بود تا از تنش نظامی بین نیروهای شبه نظامی وابسته به ایران با آمریکا تا زمان استقرار دولت جو بایدن جلوگیری کند. گزارشی که با تکذیب سخنگوی وزارت خارجه ایران مواجه شد.

برخی از تحلیلگران سیاسی به کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران پس از کشته شدن قاسم سلیمانی اشاره کرده‌اند و همین امر را یکی از عوامل کاهش کنترل ایران بر عملکرد نیروهای نیابتی‌اش در منطقه می‌دانند.

اما حمیدرضا ترقی با رد این تحلیل می‌گوید: «آقای قاآنی در زمینه مدیریت این مسائل در منطقه، الان توانسته جای سردار سلیمانی را پر کند و موقعیت ما در منطقه به هیچ وجه تضعیف نشده است. اما در زمان سردار سلیمانی به علت طولانی بودن مدیریت ایشان در سپاه قدس و حساسیت دشمنان ایران نسبت به ایشان، بسیاری از حرکات سردار سلیمانی رصد می‌شد و بسیاری از حرکات ایشان هم مصداق رو بازی کردن بود. آقای قاآنی زیر بازی می‌کند و آن‌ها به این سادگی نمی‌‌توانند تشخیص دهند برنامه‌ها و نحوه گسترش فعالیت‌هایش چگونه است. لذا تصورشان این است که این جانشینی موجب کاهش توان ایران در منطقه شده است. در حالی که این طور نیست و نیروهای نیابتی ایران هم به هیچ وجه اقدامی مغایر سیاست‌های منطقه‌ای ایران انجام نمی‌دهند و از فرماندهی سپاه قدس تبعیت می‌کنند.»

آقای ترقی درباره دلیل تفاوت مشی اسماعیل قاآنی و قاسم سلیمانی نیز می‌گوید: «مشی و روحیه ایشان کلا این طور است و در واقع خیلی اهل دیپلماسی سیاسی علنی نبوده. از ابتدا هم در کنار آقای سلیمانی چنین روحیه‌ای داشته و معتقد است کار را باید به گونه‌ای انجام دهد که دشمن غافلگیر شود و نتواند برنامه‌هایش را تشخیص دهد که چیست.»

«ترامپ و آیت‌الله خامنه‌ای وحدت استراتژیک دارند»

نهایتا عبدالرضا داوری مشکلات موجود میان حکومت ایران و دولت ترامپ را محصول فهیده نشدن ترامپ در نظام جمهوری اسلامی قلمداد می‌کند و می‌گوید: «ترامپ در حال مقابله با هیات حاکمه آمریکا و جریان سلطه آمریکا در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم است و در این زمینه با آیت‌الله خامنه‌ای وحدت راهبردی دارد. به نظر من فهم درستی از ترامپ در نظام جمهوری اسلامی ایجاد نشد. وقتی آقای ظریف شریک نفتی آقای جان کری است، معلوم است که دولت اجازه نمی‌دهد فهم درستی از ترامپ برای نظام جمهوری اسلامی حاصل شود. پسر آقای ظریف و داماد جان کری شراکت نفتی دارند. من اسناد مربتط با این موضوع را در کانال تلگرامم منتشر کرده‌ام.»

قبل از انتخاب ترامپ، آقای خامنه‌ای گفت که ترامپ با مردم همدلی بیشتری داشت. یعنی آقای خامنه‌ای سیگنال مثبت فرستاد برای ترامپ، ولی دولت روحانی اجازه نداد فضای مثبت لازم بین آقای خامنه‌ای و ترامپ ایجاد شود.

عبدالرضا داوری

آقای داوری در نقد حسن روحانی و جواد ظریف می‌افزاید: «این‌ها دست رهبری را بستند و اجازه ندادند فضایی ایجاد شود که بین آقای خامنه‌ای و ترامپ یک همگرایی ایجاد شود. قبل از انتخاب ترامپ، آقای خامنه‌ای گفت که ترامپ با مردم همدلی بیشتری داشت. یعنی آقای خامنه‌ای سیگنال مثبت فرستاد برای ترامپ، ولی دولت روحانی اجازه نداد فضای مثبت لازم بین آقای خامنه‌ای و ترامپ ایجاد شود. این‌ها مدام گفتند ترامپ فاشیست و چه و چه است. در حالی که ترامپ یک میهن‌پرست است که در برابر گلوبالیست‌ها ایستاده است. آقای خامنه‌ای هم حداقل سی سال است که علیه گلوبالیسم حرف می‌زند. آقای خامنه‌ای و ترامپ از حیث سیاست آنتی‌گلوبالیستی، همگرا بودند. گلوبالیست‌های دولت روحانی اجازه ندادند این همدلی شکل بگیرد.»
یورونیوز:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *