هدف نجات «کشتی نظام» است؛ چه با تفنگ، چه بی‌تفنگ!

By | ۱۳۹۹-۰۹-۰۹

– برخی اصلاح‌طلبان در حالی نامزدی سردار پاسدار حسین دهقان در انتخابات ۱۴۰۰ را با هشدار مطرح می‌کنند که وی در باند خودشان است!

سردار پاسدار حسین دهقان و حجت‌الاسلام حسن روحانی

– قاسم سلیمانی هم به باند هاشمی رفسنجانی نزدیک بود و خدماتی چون تعلیق پرونده فساد کلان اقتصادی مهدی جهانگیری برادر معاون اول روحانی را برای اصلاح‌طلبان انجام داد.
– در حالی که همه جریان‌های نظام در سطح کلان «یکدست» هستند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همه‌ عرصه‌ها حضور دارد، نگرانی در مورد سپردن مقام «تدارکاتچی» به یک سپاهی بی‌مورد به نظر می‌رسد.
– جمهوری اسلامی با سه چالش بزرگ روبروست: در داخل در برابر مردم؛ در خارج با همسایگان و غرب؛ در درونِ خود با باندها و گروه‌های مافیایی‌اش.
– اولویت همه اینها، جز مردم، حفظ و نجات «کشتی نظام» است! دولت ۱۴۰۰ باید بتواند در رویارویی با مردمی که جمهوری اسلامی را نمی‌خواهند از پس وظایف تدارکاتی برآید.

سردار حسین دهقان از اعضای ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هفته گذشته حضور خود در رقابت‌‌های سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را اعلام کرد.

هرچند او پیشتر نیز گفته بود «با قدرت خواهم آمد و معتقدم باید مردم را از این وضعیت فعلی نجات داد» اما اکنون نخستین فردی است که بطور رسمی برای انتخابات ۱۴۰۰ وارد صحنه شده است. اعلام نامزدی حسین دهقان در حالی که هنوز نامزدهای جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب معرفی نشده‌اند، واکنش‌های متفاوتی در پی داشته است.

حضور چهره‌های نظامی در رقابت‌های انتخابات دولت در جمهوری اسلامی موضوع تازه‌ای نیست و سابقه‌دار است. تا کنون دریادار سیداحمد مدنی در سال ۵۸، دریابان علی شمخانی در سال ۸۰، سردار پاسدار محمدباقر قالیباف در سال‌های ۸۴‌ ،۹۲ و ۹۶ و سردار سرلشکر پاسدار محسن رضایی در سال‌های ۸۸ و ۹۲ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدند و البته همگی نتیجه انتخابات را با اختلاف قابل توجه به رقیبان خود واگذار کردند.

حالا برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز نام چند عضو کنونی و سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  مطرح شده است. سعید محمد فرمانده قرارگاه بازسازی «خاتم‌الانبیاء»، پرویز فتاح رئیس «بنیاد مستضعفان»، عزت‌الله ضرغامی رئیس پیشین صداوسیمای جمهوری اسلامی، محمدباقر قالیباف رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی رئیس پیشین مجلس و محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از سوی برخی رسانه‌ها یا تحلیلگران حکومتی به عنوان نامزدهای احتمالی انتخابات خردادماه مطرح شده‌اند.

جناح‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا نیز به دنبال جمع‌بندی برای معرفی نامزدهای نهایی خود هستند که قرار است زیر عنوان این جناحین وارد معرکه‌ی انتخابات شوند. این در حالیست که چهره‌های سپاهی مطرح شده نیز در نهایت به یکی از همین دو جریان وابسته‌اند.

در این میان، اصلاح‌طلبان می‌کوشند اعلام نامزدی سردار حسین دهقان در انتخابات ریاست جمهوری را با برجسته کردن عباراتی چون «تشکیل دولت نظامی»، «تشکیل دولت با تفنگ»، «یکدست شدن نظام» و ترفندهایی که از شدت تکرار نخ‌نما شده است، به هشدار و تهدید برای مردم تبدیل کنند.

پیوند عمیق اصلاح‌طلبان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

اصلاح‌طلبان همواره تلاش کرده‌اند با ایجاد مرزی کاذب میان خود و سپاه‌ پاسداران انقلاب اسلامی این سناریو را به نمایش بگذارند که اگر ما در جلوی صحنه‌ی مجلس اسلامی و یا دولت نباشیم، هر دو به دست «تندرو»ها و سپاه پاسداران خواهد افتاد! حال آنکه کارگردان و طراح و نورپرداز و سناریونویس و خلاصه همه‌کاره‌ی این دو نهاد ظاهرا انتخابی جناحین گوش به فرمان ولی فقیه هستند که از سفره انقلاب بهره می‌برند و به گفته‌ی خودشان همگی سرنشینان «یک کشتی» هستند.

احمد بارکی‌زاده kayhan.london©

در این میان اکبر گنجی عضو شاخه برون‌مرزی اصلاح‌طلبان و از حامیان همیشگی نظام جمهوری اسلامی هنوز ماه‌ها به معرکه‌ی انتخابات مانده و نامزدی قطعی هیچکس معلوم نیست، با واکنش تند و پرهیجان نسبت به نامزدی حسین دهقان خطاب به مخالفان جمهوری اسلامی نوشته «جمهوری اسلامی را نمی خواهید قبول. در انتخابات ریاست جمهوری هم شرکت نمی کنید قبول.اما آیا باید ساکت نشست تا یک فرمانده سپاه رئیس جمهور شود و حکومت را یکپارچه سازند؟ حکومت یکپارچه راست افراطی برای گذار به دموکراسی مساعدتر است یا حکومت دوگانه ای که صبح تا شب با هم در حال جنگ هستند؟»

این سخنان تبلیغاتی و جوّسازی زودهنگام در حالیست که از یکسو بسیاری از اصلاح‌طلبان معروف چون علیرضا علوی‌تبار، عمادالدین باقی و الیاس حضرتی و محسن سازگارا با خاستگاه اصلاح‌طلبی، اعضای پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند و از سوی دیگر، برخی تحلیلگران اساسا خود «اصلاحات» را مانند سپاه پاسداران، «فرزند جنگ و انقلاب» ارزیابی می‌کنند.

حسین دهقان پوده معروف به حسین دهقان رئیس پیشین «بنیاد مستضعفان»، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در دولت نخست حسن روحانی و مشاور رهبر جمهوری اسلامی در صنایع دفاعی است که در حوزه اجرایی همواره به جناح اصلاح‌طلب نزدیک بوده است.

حسین دهقان از ابتدای انقلاب با طیفی که بعدها به عنوان اصلاح‌طلب معروف شد، نزدیک بوده است. او از جمله نیروهای انقلابی و دانشجویان «پیرو خط امام» است که به همراه دیگر چهره‌های کنونی اصلاح‌طلب مانند معصومه ابتکار، عباس عبدی، محمدرضا خاتمی و محسن میردامادی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفت.

سردار دهقان بعدها با تشکیل نخستین دولت اصلاحات به ‌عنوان قائم ‌مقام وزیر دفاع و در دولت‌ دوم خاتمی و دولت نخست محمود احمدی‌نژاد به‌ عنوان معاون رئیس‌جمهور و رئیس «بنیاد شهید و امور ایثارگران» فعالیت می‌کرد.

پاسداران شاخص دیگری نیز بوده‌اند که مانند حسین دهقان به اصلاح‌طلبان نزدیک بوده و یا هستند. برخلاف همه‌ی جوّسازی‌هایی که اصلاح‌طلبان و حامیان جمهوری اسلامی درباره سپاه پاسداران انجام می‌دهند اما قاسم سلیمانی فرمانده شاخه‌ی برون‌مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه قدس) نیز از کانال اکبر هاشمی رفسنجانی و حلقه کرمان به اصلاح‌طلبان نزدیک و دست‌شان در یک کاسه بود.

مهدی جهانگیری کوشایی ۱۶ مهر ۱۳۹۶ توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به اتهام فساد گسترده اقتصادی و اداری بازداشت شد. او برادر اسحاق جهانگیری کوشایی معروف به اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی نامزد مورد حمایت اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ است.

پرونده تخلفات مهدی جهانگیری آنقدر سنگین است که وثیقه آزادی او از سوی بازپرس پرونده ۶۰۰۰ میلیارد تومان تعیین شد. قاسم سلیمانی اما چند ماه بعد در دی‌ماه ۹۶ ترتیب آزادی او را بدون هیچ تشریفات اداری و قضایی داد و دو ماه بعد در اسفند ۹۶ اعلام شد وثیقه مهدی جهانگیری به ۱۰۰۰ میلیارد تومان کاهش پیدا کرده! هیچگاه معلوم نشد که آیا این وثیقه اصلا از سوی جهانگیری سپرده شد یا نه! و اساساً تکلیف پرونده قضایی او به کجا رسید! نه تنها این! بلکه مهدی جهانگیری بعد از آزادی و معلق شدن پرونده‌ فسادش به برکت پیوند میان اصلاح‌طلبان و سپاه پاسداران توانست سه قرارداد بزرگ و پردرآمد با قرارگاه «خاتم الانبیاء» وابسته به سپاه پاسداران امضا کند!

هرچند شاید به ظاهر میان علمکرد قاسم سلیمانی برای «صدور انقلاب اسلامی» و «پیشبرد آرمان فلسطین» با ادعاهای اصلاح‌طلبان در این‌باره، چندان همخوانی دیده نمی‌شد اما با کشته شدن قاسم سلیمانی در ۱۳ دی‌ماه ۹۸ در حمله پهپادی آمریکا در حوالی فرودگاه بغداد، اصلاح‌طلبان برای او مرثیه‌سرایی کردند و مهدی خزعلی یکی از چهره‌های به شدت پر ادعای اصلاح‌طلب پشت سر خامنه‌ای بر تابوت سلیمانی به نماز ایستاد!

اندک اختلافی هم که میان اصلاح‌طلبان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیده می‌شود درواقع فشارهای گاه و بیگاه سازمان اطلاعات سپاه (ساس) به این جناح به دلیل فسادها و رانتخواری‌های افسارگسیخته‌ی خانواده‌های مافیایی اصلاح‌طلبان است که با هدف حفظ آبروی نظام از سوی «ساس» صورت می‌گیرد.

استراتژی انتخاباتی جمهوری اسلامی در ۱۴۰۰

جمهوری اسلامی این روزها با سه چالش بزرگ روبروست: در داخل در برابر مردم؛ در خارج با همسایگان و غرب؛ در درونِ خود با باندها و گروه‌های مافیایی‌اش.

با گذشت بیش از ۴۱ سال از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی همچنان ملغمه‌ای معیوب و فاسد است که نه تنها پایگاه قابل اتکایی در داخل کشور ندارد بلکه بر مخالفانش بسیار افزوده شده و در جامعه موجی از انزجار و خشم و ایستادگی و امید به نبودنش علیه خود ایجاد کرده است. در عرصه بین‌الملل نیز به بن‌بست خورده است.

بسیاری از وابستگان نظام از جمله فائزه هاشمی رفسنجانی دیگر حتی نمی‌توانند حکومت استبدادی و ویرانگر حاکم بر ایران را تعریف کنند: «ما الان نه حکومت دینی هستیم و نه حکومت انقلابی!»

پس از اعتراضات سراسری دی ۹۶ و آبان ۹۸ برای نظام روشن شد که بخش بزرگی از جامعه تفاوتی میان اصولگرا و اصلاح‌طلب قائل نیست. بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی نیز پس از این اعتراضات به جناح رقیب نهیب زدند که همگی در «یک کشتی» نشسته‌اند و آسیب به هر گروه به کل نظام ضربه می‌زند.

از سوی دیگر به نظر نمی‌رسد دوگانه‌سازی به شیوه اصلاح‌طلبان که در سال ۸۸ جنبش سبز به راه انداخت و در سال‌های ۹۲ و ۹۶ حسن روحانی را راهی «پاستور» کرد برای انتخابات ۱۴۰۰ کارآیی داشته باشد.

دست جمهوری اسلامی برای صحنه‌آرایی نمایش انتخابات خالیست؛ برجسته کردن رنگ‌های سبز و بنفش، نمایندگان «دوران طلایی امام» چون میرحسین موسوی، چهره‌ی شمشیر به دستی علیه «فساد» چون سیدابراهیم رئیسی، فرد نازل و عوام‌فریبی چون محمود احمدی‌نژاد و علم کردن چهره‌‌های امنیتی چون حسن روحانی، همه و همه در نظام امتحان شده! حالا به نظر می‌رسد داغ کردن تنور انتخابات برای کشاندن مردم به پای صندوق‌های رأی، نیازمند ترفندهای جدید مانند ایجاد دوگانه‌ی بیم و امید با حضور یک سردار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است!

به نظر می‌رسد طرفداران اصلاحات به شدت در نقش خود فرو رفته و تاکتیک هراس‌آفرینی از «یکدست شدن نظام» را پیش می‌برند. این اقدام از یکسو تنور انتخابات استصوابی نظام مورد دفاع‌شان را داغ می‌کند و از سوی دیگر شانس پیروزی نامزدی «نزدیک‌تر» را بالا می‌برد تا با در دست گرفتن «دولت با تفنگ» نیز سهم بیشتری از سفره انقلاب عایدشان شود.

در سطح کلان اما همه جریان‌های نظام «یکدست» و گوش به فرمان علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی هستند. سال‌هاست که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همه‌ عرصه‌ها حضور دارد و هر دو جناح رژیم نیز با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوندی عمیق و تنگاتنگ دارند.

در چنین شرایطی نگرانی در مورد سپردن مقام «تدارکاتچی» به یک سپاهی بی‌مورد به نظر می‌رسد.  اولویت همه اینها، جز مردم، حفظ و نجات «کشتی نظام» است! در خرداد ۱۴۰۰ نیز دولت به کسی واگذار می‌شود که بتواند در رویارویی با مردمی که جمهوری اسلامی را نمی‌خواهند، از پس وظایف تدارکاتی برآید.
روشنک آسترکی

کیهان لندن :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *