بر اساس آمار ۴۰ درصد معلولان در ایران بیکارند
ایران از جمله کشورهایی است که به دلیل درگیر بودن با جنگ هشت ساله باید شرایط بیشتر شهرهایش مناسب با حضور و زندگی معلولان باشد، هرچند که روال معمول زندگی هم هر روزه به آمار معلولان آن اضافه میکند، ولی این گروه از ایرانیان همواره در تنگنای محرومیت و محدودیت بودهاند.
معلولان طی یکسال گذشته زندگی متفاوتی را هم تجربه کردهاند: زندگی با معلولیت و کرونا. روزهای سختی که برای آنهایی که به دلیل معلولیت بیشتر عمر خود را در قرنطینه سپری کردهاند سختتر هم شدهاست. قرنطینه شدن در خانه بهخصوص برای آنهایی که نیازمند حضور پرستار برای نگهداری و انجام کارهای روزانه خود هستند، اما طبق قوانین سازمان بهزیستی در ایران، داشتن پرستار در منزل گزینهای ناممکن است. معلولانی که تنها زندگی میکنند برای انجام کارهای خود نیازمند کمک دیگرانی هستند که در روزهای کرونا خودشان در قرنطینه هستند.
آنها که تا پیش از کرونا به مراکز بهزیستی و خدماتی معلولان مراجعه میکردند و با تعطیلی این مراکز به دلیل شیوع کرونا و محدودیتهای حاصل از آن از این خدمات محروم ماندهاند، بیشتر از گذشته آسیب دیدهاند.
بحران معلولیت و محرومیت
درد فقط درد محدودیت جسمانی نیست. برای آنها محرومیتها و نبود ساختار درست مدیریتی در نظامهای نظارتی و بالادستی هم رنج دو چندان است. قانون هست، ولی مجری نیست. مجری هم که باشد قانون درست اجرا نمیشود.
معلولان در ایران محرومیتهای اجتماعی را با مشکلات اقتصادی همزمان تجربه میکنند. از جمله بحرانهای اخیر اقتصادی وابسته به کرونا که گران شدن وسایل توانبخشی برای معلولان را به همراه داشتهاست و تهیه برخی اقلام مورد نیاز آنها را با مشکل مواجه کردهاست. تهیه سمعک و ویلچر از جمله عمده ترین مشکلات قشر معلول در ماههای اخیر گزارش شدهاست. هزینه تهیه ویلچر برای هر فرد معلول پنج میلیون تومان برآورد میشود و سازمان بهزیستی تنها ۸۰۰ هزار تومان از آن را به فرد معلول پرداخت میکند. این در حالی است که بیکاری در این قشر سه برابر سایر گروههای جامعه است.
از دیگر موارد مصرفی که هزینه آن طی دوران کرونا افزایش ۱۰ برابری داشتهاست پوشینه بهداشتی (پوشک) بوده است. به گفته عضو هیات مدیره سازمان جهانی معلولان نرخ پوشینه بهداشتی قبل از سال ۹۸، بسته ای ۱۳ تا ۱۸ هزار تومان بوده و در حال حاضر با توجه به اندازه و نشان تجاری مصرفی، بین ۱۴۰ تا ۱۸۰ هزار تومان برآورد شده است.
کرونا مراکز شبانهروزی و روزانه خدمات رسانی به معلولان را هم در ایران تعطیل کرده و این گروه از شهروندان را برای انجام برخی امور خود نیازمند کمک دیگران کردهاست. هرچند بخشی از خدمات قابل ارائه غیرحضوری به صورت مجازی و آنلاین انجام میشود ولی برای معلولانی که امکان استفاده از خدمات الکترونیک را ندارند خدمات جایگزین هم دیده نشده است.
قانون جامعی برای اجرا نشدن
بر اساس قانون جامع ۱۶ مادها حمایت از افراد دارای معلولیت، وزارت بهداشت، متولی همه امور سلامت و بهداشت افراد دارای معلولیت است. ماده اول قانون جامع حمایت از معلولان میگوید که دولت ملزم به فراهم کردن زمینههای لازم برای تامین حقوق معلولان است و همچنین باید افراد دارای معلولیت را تحت پوشش بیمه درمانی و بیمه تکمیلی قرار دهد. بر اساس این قانون، تمام وزارتخانهها، سازمانها، موسسات و شرکتهای دولتی موظفند دسترسی افراد دارای معلولیت به خدمات اجتماعی و عمومیرا فراهم کنند و سه درصد استخدامها در دستگاههای مصرفکننده بودجه عمومیکشور، باید به افراد دارای معلولیت اختصاص داشته باشد.
وزارت مسکن و شهرسازی هم موظف است حداقل ده درصد از واحدهای ارزان مسکن را به معلولان نیازمند اختصاص دهد. وظایفی هم برای سایر دستگاهها از جمله صدا و سیما تعیین شده، از جمله این که دستکم دو ساعت در هفته، در ساعات مناسب، برنامههایی با کیفیت برای آشنایی مخاطبان با جامعه معلولان تهیه کند.
اما گفته میشود مفاد این قانون بهدرستی در ایران اجرا نمیشود. برای نمونه، سهمیه ۳ درصدی اشتغال جز در برخی موارد، رعایت نشدهاست و حتی برخی نهادها همچون آموزش و پرورش آموزش وپرورش، نه تنها سهمیه اشتغال به معلولان تخصیص ندادهاند، بلکه تدریس افراد دارای معلولیت در مدارس را هم ممنوع کردهاند.
بحران کرونا به جز سختتر کردن شرایط زندگی عادی برای این قشر آمار بیکاری را هم در جامعه معلولان افزایش دادهاست. علی اصغر عنابستانی، رئیس کمیته اشتغال و روابط کار کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، میگوید در بحران بیکاری در دوران کرونا «وضعیت معلولان بغرنجتر است و به وقت تعدیل نیرو در صف اول قرار دارند».
بر اساس آمار ۴۰ درصد معلولان در ایران بیکار هستند و نرخ بیکاری این گروه، سه برابر بیشتر از نرخ عادی جامعه است.
نایب رئیس انجمن علمیکاردرمانی ایران خرداد ماه امسال اعلام کرد میزان بیکاری در افراد دارای معلولیت در دوران کرونا رشد داشتهاست. محمدرضا اسدی گفت که این آسیب بیشتر به مشاغل غیررسمی یعنی همان نقاطی که بیشتر افراد دارای معلولیت و خانوادههایشان امرار معاش میکنند، نمایانتر میشود.
در آزمون استخدامیفراگیر، در سال ۹۹ نیز تنها هزار و ۵۰ نفر پست استخدامی برای معلولان در نظر گرفته شد که با توجه به جامعه حدود ۱۱ میلیون نفری معلولان میزان بسیار ناچیزی است.
آنها را نمیشناسیم
نابینا، ناشنوا، افراد دارای اختلال در گفتار و صدا، افرادی با معلولیت قطع دست، افراد دارای نقص در دست، افرادی با قطع پا، افراد دارای نقص پا، افراد دارای نقص تنه، افراد دارای اختلال ذهنی و افراد دارای اختلال رفتاری اوتیسم همه در فهرست معلولان قرار میگیرند که آمار دقیقی هم از آنها در دست نیست.
آمار تقریبی و تخمینی در مورد معلولان در کشور بلای دیگر زندگی آنها شدهاست. بر اساس آمار ارائه شده از سوی خبرگزاری دولتی ایرنا، بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار معلول زیرپوشش سازمان بهزیستی قرار دارند، اما این آمار واقعی و دقیق به نظر نمیرسد. این، گفته مقامهای رسمی و متولی معلولان در ایران است، کشوری که با از سرگذراندن جنگ و آسیبهای بعد از آن و آمار بالای تصادفهای جاده ای جمعیت معلول بسیاری در خود جای داده است.
رییس فراکسیون معلولان در مجلس ایران در سال ۹۷ گفته بود که سالانه نزدیک به ۵۰ هزار نفر به آمار معلولین کشور اضافه میشود. ولی همچنان آمار دقیقی از آنها در دست نیست.
طبق آمار رسمی۱۱ درصد از جمعیت کل کشور را معلولان تشکیل میدهند: از هر ده نفر یک نفر. به این معنا که شهروندان ایرانی باید حضور ملموس این افراد را در جامعه حس کنند. ولی بهراستی چه تعداد افراد معلول در جامعه قبل مشاهده هستند؟
نبود مناسب سازی معابر و مبلمان شهری مناسب معلولان، نبود امکانات در حوزه حمل و نقل شهری، نداشتن حمایت معیشتی و خدماتی و فعالیتهای پبشگیری کننده از معلولیت، از مولفههایی مهم دیده نشده در ایران برای قشر همیشه در قرنطینه معلولان در ایران است.