دو سال پس از به سرانجام رسیدن آن معامله و تنها شش ماه پس از آغاز دولت دوم حسن روحانی که «برجام» را افتخار خود میدانست ولی حتا اگر میخواست، به دلایل ساختاری، قادر به هیچ گشایشی در هیچ زمینهای نشد، اعتراضات دی ۹۶ روی داد.
در دیماه ۹۶ که هنوز ماهها مانده بود تا آمریکا از برجام خارج شود، مردم در استانهای مختلف از خراسان تا اصفهان و فارس و خوزستان و گیلان و مازندران به خیابانها ریختند. اگرچه فعالان اتاقهای فکر رژیم تلاش کردند تا نارضایتی و اعتراض مردم را به حساب اختلافات جناحی و تلاش رقیبان و منتقدان دولت روحانی بنویسند، اما شعارهای مردم به اندازهای گویا و رسا بود که به هیچ جناحی از رژیم نمیچسبید: «ما انقلاب کردیم، چه اشتباهی کردیم!»، «پشت به دشمن، رو به میهن!»، «دشمن ما همینجاست، بیخود میگن آمریکاست»، «رضاشاه روحت شاد» و «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»!
جمهوری اسلامی جنبش دی ۹۶ را نیز با کشتار و بگیر و ببندهای گسترده سرکوب کرد. غافل از اینکه «آبان خونین» در پاییز ۹۸ در راه است. اینبار نهادهای سرکوبگر و امنیتی چنان دستپاچه شدند که اینترنت را قطع کردند تا، به خیال خود، با دست باز به قتل عام در خیابانها بپردازند. هزاران کشته و زخمی و گمشده و زندانی، پاسخ رژیم اسلامی به حقوق سیاسی و اقتصادی معترضان بود.
ایران از دی ۹۶ تا آبان ۹۸ در تابستان ۹۷ نیز شاهد اعتراضات مردمی در واکنش به نوسانات ارز در استانهای مختلف بود. برادران افکاری به جرم شرکت در این تظاهرات در شیراز دستگیر شدند. حکم اعدام نوید بدون اطلاع قبلی به وکیل و خانواده، با وجود اعتراضات گسترده داخلی و خارجی، سحرگاه شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹اجرا شد. وحید و حبیب به زندانهای طولانی (۵۴ و ۲۷ سال) و شلاق محکوم شدند! بهیه نامجو مادر سوگوار و رنجدیدهی این برادران یک پسر را از دست داده و دلنگران دو پسر دیگرش است.
او تنها نیست. جمهوری اسلامی تا کنون سرنوشت هزاران خانواده را رقم زده و روزی نیست که پدران و مادران و همچنین فرزندانی سوگوار و یا نگران امنیت عزیزان خود نباشند. آنچه پروندههای سنگین و قطور مقامات رژیمهایی مانند حکومت اسلامی در ایران را تشکیل میدهد، پاسخ به یک پرسش بسیار کوتاه است: چرا؟!
کیهان لندن :