نظرسنجیهایی که تصمیمات حکومت مافیایی و سیاست خشنودسازی را «نظر مردم ایران» معرفی میکنند
تیتر بزرگ روزنامه کیهان در روز شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ این بود: «حمایت ۷۳ درصدی مردم از قانون مجلس برای لغو تحریمها». این خبر از قول دانشگاه مریلند ذکر شده است. روزنامه کیهان فقط در مواردی از موسسات غربی نقلقول میکند که موضوع از نظر تبلیغاتی، صد در صد به نفع نظام باشد. پرسش این است که چرا این گونه نظرسنجیها در مراکز داخلی انجام نمیشود و اعتبار انجام آنها به موسسات داخلی نمیرسد؟ همچنین چرا دانشگاه مریلند تنها زمانی که مذاکراتی میان امریکا و جمهوری اسلامی در جریان است یا قرار است جریان یابد، در موضوعاتی محدود به روایات و گفتمانهای موردنظر رژیم نظرسنجی میکند؟
اکثر اندیشکدهها، دانشگاهها و رسانههای غربی در چهار دهه گذشته و بالأخص در دوران ترامپ، به توجیه سیاستهای جمهوری اسلامی، عادی نشان دادن رفتارهای رژیم و خودداری از پوشش اخبار سرکوبها در ایران در مقایسه با دیگر کشورها پرداختند (میزان اخبار مربوط به قتل خاشقچی را با قتل زهرا کاظمی و ستار بهشتی در رسانههای غربی مقایسه کنید: کوه در برابر کاه). اما برخی از این مراکز صرفا به دلیل دشمنی با ترامپ به تبلیغاتچی جمهوری اسلامی تبدیل نشدند، بلکه بهنظر میرسد بخشی از برنامه و محصولاتشان از تهران تامین میشود. مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی دانشگاه مریلند یکی از آنها است که ظن همکاری با تهران در موردش مطرح است. سایت این مرکز و نیز موسسه «ایران پل» که نظرسنجی فوق را عرضه کردهاند، در مورد منابع تامین بودجه خود نیز ساکتاند. در دنیای امروز عدم شفافیت یعنی فساد؛ اگر بودجه این مراکز از پولهای کثیف، بنیاد علوی و منابع صرافخانهای تامین نمیشود، چرا منابع آنها را اعلام نمیکنند؟ یک مرکز دانشگاهی و نظرسنجی چه چیزی برای پنهان کردن باید داشته باشد؟
پشتیبانی سیاست خشنودسازی با نظرسازی
در دوران ترامپ به دلیل مایوس بودن لابی جمهوری اسلامی از تاثیرگذاری بر تصمیمات مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه، نظرسنجیهای موسساتی مثل ایران پل و مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی دانشگاه مریلند به شدت کاهش یافته بود. آنها تنها به بزک کردن قاسم سلیمانی بهعنوان محبوبترین چهره در کشور برای دول خارجی میپرداختند (به سفارش سپاه قدس) که پشتیبانی از برنامه گسترشطلبی رژیم بود. اما با روی کار آمدن بایدن، لابی جمهوری اسلامی که ورودی قابلتوجهی به دستگاههای تصمیمگیر و سیاستگذار امریکا دارد، از موسسات همراه و تدارکاتی خود برای فضاسازی حداکثر استفاده را میکند.
برای فریب افکارعمومی در امریکا در پیشبرد سیاست خشنودسازی و مماشات و نیز برنامههای مخرب نظام، لابی جمهوری اسلامی نیاز دارد تصمیمات و جهتگیریهای رژیم و همپیمانان آن را مطابق نظر اکثریت مردم ایران معرفی و افکار عمومی را برای مماشات بیشتر با رژیم مهیا کند. آوردن نام دو موسسه در انتشار نتایج، برای تحکیم اعتماد به نتایج در افکارعمومی است؛ در حالی که مواد آن در تهران توسط یک گروه پخته شده است. به همین دلیل برخی موسسات نظرسنجی در کانادا و ایالاتمتحده تاسیس شدهاند تا کار پشتیبانی لابی را در حوزه اقناع افکارعمومی انجام دهند.
بیاعتباری سازمانی
در بیاعتباری نظرسنجیهای موسساتی که در امریکای شمالی مستقر هستند، در داخل کشور و در حوزه امنیتی شکی نیست. ایران پل ادعا دارد که کار نظرسنجیاش در داخل ایران را گروههای داخلی انجام میدهند. با توجه به این که شورای امنیت ملی و سپاه، نظرسنجی در موضوعات مربوط به امنیت کشور را تهدید تلقی میکنند، امکان ندارد که یک موسسه خارجی و بالأخص با اعضای ایرانی، بتوانند بدون همکاری با سپاه و دستگاههای امنیتی در داخل کشور نظرسنجی انجام بدهند. دو موسسهای که در داخل کشور به طور نیمه مستقل عمل میکردند (آینده و مرکز ملی پژوهش افکار عمومی) در اوایل دهه ۸۰ خورشیدی بسته و اعضای آنها به سالها زندان محکوم شدند.
مقبولیت کامل نتایج این نظرسنجیها برای دستگاه تبلیغاتی حکومتی (کیهان، فارس تسنیم، رادیو و تلویزیون دولتی)، بدون آنکه آنها را نظر سازی بنامند و نشر گسترده آنها، بالأخص توسط موسساتی که با دستگاههای امنیتی و نظامی رژیم پیوند وثیق دارند، از مواردی است که پخته شدن آنها در آشپزخانه موسسات فرهنگی تبلیغاتی سپاه (مثل موسسه اوج) را که از منابع بیحدوحصری برخوردارند، تایید میکند. لابی جمهوری اسلامی میداند که انتشار یک نظرسنجی به اسم سپاه، برای ایرانیان و افکارعمومی خارج از ایران بیاعتبار است و از این آن را به اسم دانشگاه مریلند منتشر میکند.
مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی در دانشگاه مریلند در موضوعات مرتبط با حقوق بشر، تروریسم، گسترش طلبی منطقهای و صرف دهها میلیارد دلار از سرمایه مردم ایران در جنگهای منطقهای، فساد و ناکارآمدی حکومت و اتلاف منابع، فقدان مشروعیت سیاسی رژیم ولایتفقیه و مانند آنها در ایران، نظرسنجی نکرده است. همه این موضوعات هم بعد امنیتی دارند و هم بعد بینالمللی. اگر این موسسه به مطالعات امنیتی میپردازد چرا در مورد رخدادهای امنیتی مثل به رگبار بستن جوانان در نیزارهای ماهشهر یا سوختبران در سراوان نظرسنجی نمیکند تا دیدگاههای مردم ایران در این زمینهها هم منعکس شود؟ این امر علت دارد.
کسانی که بودجه این مرکز را تامین و نتایج آن را در آشپزخانههای خود تعیین میکنند و برای انتشار به مریلند میفرستند، نمیخواهند در موضوعات فوق کاری انجام شود. این نظرسنجیها همچنین معطوف به نتایج خاصی در دورههای خاص است؛ مثل محبوب نشان دادن خروج ایران از پروتکل الحاقی تا دولت بایدن به خواست ظریف و روحانی تن دردهد. مشخص است که موضوع و رهیافت و سؤالات تا نحوه و زمان توزیع نظرسنجیها را مقامات امنیتی و نظامی در ایران تعیین میکنند. نگارنده این مطلب در برخی گردهماییها شاهد سخنان مقامات مسئول این گونه موسسات بوده است: نظرات آنها در مورد مسائل ایران با نظرات رئیس رادیو تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی یا مقامات فرهنگی سپاه یکی است.
نقاط اتصال
از سالها پیش یک بسیجی (که حتی عکسهای وی در تبلیغ سخنرانیهایش در امریکا با چفیه بسیجی است و نمیخواهد هویتش را پنهان کند) به اسم ابراهیم محسنی (بدون مدرک دکترا و سابقهای علمی در حوزه نظرسنجی قبل از استخدام) با ورودی یکی از اعضای لابی جمهوری اسلامی در دانشگاه مریلند (یکی از اعضای هیئت مشاوران نایاک) بهعنوان عضو هیئتعلمی در این دانشگاه کار میکند. موسسات دیگری در امریکا که به تبلیغ افکار احمد فردید مشغول بودهاند (دانشگاه نیویورک) از وی برای سخنرانی دعوت کردهاند.
ابراهیم محسنی قبل از انتقال به دانشگاه مریلند و واسطه قرار گرفتن برای نظرسنجیهایی که حکومت در ایران انجام میدهد و این دانشگاه منتشر میکند، علاوه بر فعالیت در بسیج (در دوران صلح)، عضو هیئتعلمی دانشکده مطالعات جهان در دانشگاه تهران بوده است که محل تمرکز نیروهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی است و ایدههای گسترش طلبی خامنهای را در سیاست داخلی و خارجی توجیه و تبیین میکند. چهرههای دیگر این موسسه غیر از ابراهیم محسنی عبارت بودهاند از محمد مرندی (رئیس این دانشکده) که بوق تبلیغاتی رژیم در رسانههای بینالمللی است و حسامالدین آشنا (معاون وزیر اطلاعات و مشاور روحانی) که سیاستهای امنیتی رژیم را به اجرا در میآورد.
محتوا
جزئیات نظرسنجی مذکور تا حدود زیادی سفارشی بودن و غیرعلمی بودن آن را تایید میکنند چون از هر جهت که نگاه کنیم ارزش علمی آن قابلسنجش نیست: سؤالات و متن پرسشنامهها هیچگاه منتشر نمیشوند، چگونگی انتخاب نمونه اعلام نمیشود، اعضای تیم پرسشگران و تحلیلگران نظرسنجی در دو موسسهای که نامشان در این نظرسنجی آمده روشن نیستند، مرکز تامین کننده مالی آنها روشن نیست و اصولا هیچ گونه شفافیتی در مراحل انجام آنها وجود ندارد. این عدم شفافیت راه را برای سنجش علمی یا تبلیغاتی و قلابی بودن آنها میبندد. آنها مثل علی خامنهای و فرماندهان سپاه از مخاطبان میخواهند به دلیل عنوانی که دارند به آنها اعتماد کنند.
از سوی دیگر، نتایج نظرسنجی عینا با مواضع خامنهای و روایات معمول بوقهای تبلیغاتی سپاه و بیت تطابق دارد. اگر سپاه یا وزارت اطلاعات رسما این نظرسنجی را تنظیم و منتشر کرده بودند نتایجش همان بود که در نظرسنجی منتشر شده به اسم دانشگاه مریلند دیده میشود. در پنج موضوع زیر این تطابق به چشم میخورد: احساس نبود تفاوت در مواضع دموکراتها و جمهوریخواهان، ایجاد محدودیت برای ورود تجهیزات دارویی و پزشکی در دوران تحریمها، عملکرد خوب حکومت در همهگیری کرونا (۷۷ درصد)، حمایت از افزایش فعالیتهای برنامه هستهای (۷۳ درصد) و حمایت ۸۸ درصد مردم ایران از فعالیتهای منطقهای سپاه پاسداران. جالب است که در یک نظرسنجی همه موضوعاتی که رژیم میخواهد در تبلیغات داخلی و بینالمللی پوشش دهد، آورده شده است. چنین غذای جامع و مقویای فقط در آشپزخانه بیت و دستگاههای امنیتی-نظامی-ایدئولوژیک در ایران میتواند پخته شده باشد.
ایندیپندنت فارسی: