علیرغم وعدههای بسیار برای بهبود معیشت، هنوز طرح طبقهبندی برای کارگران پیمانکاری فازهای مختلف پارس جنوبی اجرایی نشده است. پیشتر وزیر نفت وعده داده بود از بهار ۹۹ طرح طبقهبندی اجرایی میشود، سال به پایان رسید اما هنوز خبری از اجرای طرح نیست!شاید همه کاستیها در منطقه پارس جنوبی به خروج کارگران از شمول قانون کار بازمیگردد؛ خروج از شمول قانون کار، اجازه «اصلاحات ساختاری و اساسی» نمیدهد اما حتی اصلاحات جزئی نیز علیرغم وعدههای بسیار به ثمر ننشسته است! سال ۹۹ به پایان رسیده اما معیشت و زیست کارگران متخصص پارس جنوبی، حتی به اندازه ارزنی بهبود نیافته است!
کارگران پیمانکاری پارس جنوبی که ماهها برای اجرای طرح طبقهبندی دوندگی و رایزنی کردهاند؛ میگویند: قرار بود از اولین ماههای سال ۹۹ طرح طبقهبندی برای پیمانکاریها اجرا شود تا دریافتی ما تا حدودی به رسمیها نزدیک شود اما حالا که سال تمام شده، بازهم وعده میدهند و کار را به آینده موکول میکنند. حتی آخرین بار قول دادند ۲۵ اسفند، طرح طبقهبندی اجرایی میشود که باز هم به این قول عمل نکردند؛ گفته بودند با اجرای طرح، حدود ۷۰ درصد به دریافتی هر کارگر اضافه میشود اما در نهایت گفتند نشد، انشاالله سال بعد!به گفته این کارگران، در پیگیریهای متعدد، دوباره وعده داده شده که طرح طبقهبندی از فرودین ۱۴۰۰ اجرایی خواهد شد.آنها میگویند: در این زمینه بازهم به ما قول داده اند؛ اما ما چندان خوشبین و امیدوار نیستیم. در سال ۹۹ نیز از این وعدهها زیاد دادند اما به هیچ کدام عمل نکردند. ما معتقدیم اگر قرار است طرح طبقهبندی اجرایی شود، ابتدا باید یک کمیته طبقهبندی متشکل از نمایندگان کارگران، نمایندگان کارفرما و اداره کار تشکیل شود تا طرحی که تدوین میشود بتواند خواستههای کارگران را برآورده سازد. اما به نظر میرسد هیچ اهتمامی برای منظور کردن خواستهها و دغدغههای کارگران در طرح طبقهبندی ندارند و اگر طرحی هم اجرایی شود مشخص نیست تا چه حد میتواند عادلانه و مفید باشد.
مزد به موقع پرداخت نمیشود
علاوه بر طرح طبقهبندی، این کارگران خواستههای دیگری نیز دارند که مهمترین آن، افزایش عادلانه مزد و مزایا و پرداخت به موقع معوقات مزدی است.یک کارگر پیمانکاریِ یکی از فازهای عسلویه که در بخش تعمیرات کار میکند؛ در این رابطه میگوید: دستمزد ما پیمانکاریها به مراتب کمتر از رسمی هاست؛ از مزایای مزدی هم خبری نیست؛ پاداشهایی که آنها میگیرند، نصیب ما نمیشود؛ از آن مهم تر، گاهی دستمزد کارگران پیمانکاری با هفتهها و حتی ماهها تاخیر پرداخت میشود؛ ما انتظار داریم در سال ۱۴۰۰، وزارت نفت نظارت بیشتری بر عملکرد پیمانکاران به خصوص پیمانکاران ردههای دوم و سوم داشته باشد تا پرداخت مزد و مزایا مرتب شود و کارگران دیگر نگران زمان پرداختها نباشند.
امنیت نداریم/ از تبعیض در عذابیم
«عدم امنیت شغلی» مطالبه و دغدغه دیگری است که این کارگران دارند؛ میگویند: اگر کارگری اعتراض کند یا بخواهد برای ایجاد تشکل صنفی اقدام نماید، ممکن است به بهانه عدم نیاز به سادگی تعدیل شود. کارگران پیمانکاری، امنیت و امید به آینده ندارند؛ علاوه بر همه دل نگرانیها، هر لحظه باید منتظر باشند که با تغییر پیمانکار یا خاتمه کار تعمیرات و ساخت، کار خود را از دست بدهند و ناخواسته بیکار شوند.
از سوی دیگر، تبعیض در غذا و امکانات رفاهی، کارگران پیمانکاری را عذاب میدهد؛ این کارگران میگویند: در اسفندماه، کارگران پیمانکاری چندین بار، نسبت به کیفیت نامطلوب غذا اعتراض کردند اما صدایشان به جایی نرسید. غذای رسمیها کیفیت بسیار بالاتری دارد حتی سالنهای غذاخوری و سلف سرویسهای آنها مرتبتر است. آنها در یک محیط لوکس مینشینند و غذای خوب میخورند اما غذای ما را با وانت میآورند به کارگاه و دست به دست توزیع میکنند!تبعیض، آزاردهندهترین چیز در پارس جنوبی است؛ یکی از کارگران پیمانکاری در این رابطه میگوید: این تبعیض، کارگران را فراری میدهد. باورتان نمیشود کارگران وقتی تا حدودی متخصص و کاربلد میشوند گاهاً به فکر مهاجرت و رفتن از کشور میافتند؛ وقتی با خودشان حساب میکنند که اگر اینجا بمانند همیشه یک کارگر پیمانکاری با کمترین حقوق و امکانات خواهند بود و مدام در ترس از اخراج و بیکاری به سر خواهند برد، ترجیح میدهند حالا که تخصص و مهارت دارند، مهاجرت کنند و بروند کشورهای دیگر؛ حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس و در صنایع نفتی آنجا کار کنند! آنجا هم بدون تردید، امنیت و احترام ندارند اما لااقل دستمزدشان وقتی به ریال حساب کنی مبلغ بالایی است و میتوانند با آن دستمزد، زندگی بهتری داشته باشند.
این کارگر، تبعیض حاکم را دردی روحی و آسیبی روانی میداند و میگوید: وقتی نمیتوانیم از سرویس بهداشتی رسمیها استفاده کنیم و درِ این سرویسها برای ما پیمانکاری بسته است دیگر چه بگویم؟! حتی سرویس بهداشتی آنها از ما بهتر است و کلی امکانات دارد!او میگوید: وقتی پای صحبت کارگران پیمانکاری مینشینی فقط گلایه و نارضایتی میشنوی؛ همه این کارگران ناراضی هستند و اگر بتوانند حتماً فرار میکنند!براساس آمارهای رسمی نزدیک ۵۰ درصد کارگران پارس جنوبی، بزرگترین کلونی نفت وگاز کشور، پیمانکاری هستند. وقتی نیمی از کارگران از شرایط خود ناراضی هستند و همیشه اعتراض دارند چطور قرار است در بخش نفت و گاز، تولید با بهرهوری و راندمان بالا داشته باشیم؛ آیا برای عملی شدنِ «جهش تولید»، نباید نیروی کار رضایت قلبی داشته باشد و بتواند از جان و دل برای تولید مایه بگذارد؟!
پشت در ماندن به خاطر دادخواهی!
کارگران پیمانکاری پارس جنوبی از «پشت در ماندن» و حقوق نگرفتن در صورت اعترض و دادخواهی خبر میدهند و میگویند: آن چنان جایگاهمان در کارگاهها متزلزل است که میترسیم اعتراض کنیم یا با اسم و نشان خودمان در رسانهها حرف بزنیم؛ میترسیم سال جدید پشت در بمانیم و از دریافت حقوق محروم شویم!به گفته آنها، این اتفاق مسبوق به سابقه است و برای کارگران معترض رخ داده است؛ همین است که کارگران مجبورند در بسیاری از موارد، سکوت کنند و هیچ نگویند، البته وقتی جان به لب میرسد، کارگران اعتراض دسته جمعی صورت میدهند یا نامه نگاری میکنند و از مسئولان میخواهند که به وضعیت رسیدگی شود.
کاش در ۱۴۰۰ ورق برگردد!
در ادامه، کارگران پیمانکاری پارس جنوبی ابراز امیدواری میکنند که سال جدید، اوضاع عوض شود؛ خواسته بالادستی و اساسی این کارگران، حذف شرکتهای واسطه و عقد قرارداد مستقیم با کارگران است؛ آنها میگویند: اینهمه پیمانکار در لایهها و شاخههای متعدد، حق و حقوق کارگران را ضایع کرده است. سالهاست که طرح حذف پیمانکاران در پروژههای نفت و گاز در مجالس مختلف مطرح است اما نمیدانیم چگونه است که در مقابل تصویب آن مقاومت میشود و این طرح به جایی نمیرسد! امیدواریم در سال ۱۴۰۰، بالاخره حذف پیمانکارانِ نفت و گاز به سرانجام برسد و اوضاع از اساس عوض شود.این کارگران میگویند: اگر پیمانکاران را در کوتاه مدت حذف نمیکنند، لااقل طرح طبقهبندی را با مشارکت خود کارگران تدوین و اجرایی کنند و اینهمه تبعیض را از میان بردارند؛ چرا در سلف سرویس و سرویس بهداشتی نیز تبعیض وجود دارد. اگر این تبعیضها از میان برداشته نشود، کارگران امیدی به فردای بهتر ندارند و نمیتوانند با دل و جان برای کار و تولید مایه بگذارند؛ تا راهِ دررو و فرار پیدا کنند، از پارس جنوبی و عسلویه خواهند رفت؛ واقعاً حیف نیست از اینهمه تخصص و مهارت به خوبی استفاده نشود و کارگران بعد مدتی، بگذارند و بروند؟!
سال ۱۴۰۰، میتواند سال بهبود اوضاع کارگران پیمانکاری نفت و گاز باشد؛ کارگران پیمانکاری همه جا ناراضی هستند؛ از عسلویه و کنگان گرفته تا بندر امام و آبادان و این نارضایتی ها، یک روز و یک جا باید خاتمه یابد.تنها راهکار اصولی، حذف کامل شرکتهای پیمانکاری یا لااقل بُریدن دنباله طولانی آنهاست تا به لایههای دوم و سوم و چهارم نرسند و این چنین عریض و طویل نشوند! امروز وضع رسمیها بهتر از قرارداد مستقیم هاست؛ قراردادیها بهتر از پیمانکاریهای سطح یک زندگی میکنند و سطح یکیها بهتر از لایههای زیرین! بدون تردید این «نظام کاستی» باید برچیده شود تا رضایت و رونق، به نفت و گاز بازگردد و کارگران این چنین بیمهابا، از راهِ دررو و رفتن نگویند!