روز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ خیابانها آرام بود. جمعیتی که به مدت ۶ روز، از ۲۳ تا ۲۸ خرداد در خیابانها به نتیجه انتخابات اعتراض کردنده بودند، روز بیست و نهم پای تلویزیون نشستند تا خطبههای نماز جمعه آیتالله خامنهای را ببینند. میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران معترضان و بسیاری از چهرههای مطرح سیاسی سخن از تقلب در انتخابات گفته بودند و خواستار ابطال آن بودند. بسیاری از مردمی که در تظاهرات میلیونی شرکت کرده بودند، منتظر واکنش رهبر جمهوری اسلامی بودند.
خطبههایی که دیوارها را فرو ریخت
رهبر جمهوری اسلامی در خطبه اول به موضوعهایی دینی با تاکید بر حفظ آرامش پرداخت و خطبه دوم را تماما به انتخابات اختصاص داد. او در خطبه دوم به اختلافات هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد اشاره کرد و گفت که در اختلاف میان این دو او خود را به احمدینژاد نزدیکتر میبیند: « نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.» در واقع او با این جمله هم احمدی نژاد را رئیس جمهور خواند و هم نظرات او را تایید کرد.
امید مهمترین عاملی بود که مردم را به ادامه اعتراض تشویق میکرد. اما پس از خطبههای آیتالله خامنهای دیوارهای امید فرو ریخت و خشم به جای آن نشست. از فردای ۲۹ خرداد، رهبر جمهوری اسلامی برای حمایت از رئیس جمهور محبوب خود تمام نیرویهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی را به خیابان فرستاد تا معترضانی که رئیسجمهور منصوب او را نمیخواستند، سرکوب کنند.
حال ۱۲ سال پس از آن روزها عبدالرضا داوری، مشاور احمدی نژاد و رئیس پیشین مرکز مطالعات راهبردی که مناصب بسیاری در دولت احمدی نژاد داشت، میگوید که محمود احمدی نژاد، محبوب آیتالله خامنهای، منتظر فروپاشی نظام و مرگ رهبر جمهوری اسلامی است.
از فروپاشی جمهوری اسلامی تا مرگ آیتالله
عبدالرضا داوری را یار غار احمدی نژاد مینامیدند، اما ظاهرا اختلافاتی میان آنها ایجاد شده که به گفته داوری سیاسی است. او در اواسط اسفند ۹۹ در مورد اختلافاتش با احمدی نژاد گفت: «ایشان قصد کاندیداتوری و بازگشت به قدرت را دارند. در سال ۹۲ تلاش کردند مهندس مشایی را جایگزین خودشان کنند و سال ۹۶ خودشان کاندیدا شدند. به هر حال آقای احمدینژاد از یکسو تمایل دارد که دولتهای نهم و دهم را بازتولید کند اما از سوی دیگر بازگشت به راس دولت بدون نوعی همگرایی با مجموعه حاکمیت و رفع سوءتفاهم یا رسیدن به تفاهمی کلی بر سر اداره کشور بین آقای احمدینژاد و نهادهای حاکم، ممکن نیست اما تلقی احمدینژاد این است که به صرف اقبال عمومی میتواند حاکمیت را وادار کند که تصمیمش را در قبال موضوع تایید صلاحیتش تغییر دهد.»
مشاور سابق محمود احمدینژاد میگوید که به باور رییسجمهور سابق و اطرافیانش «جمهوری اسلامی نظام پایداری نیست و سقوط خواهد کرد.»
اما بر اساس گفتگوی طولانی داوری با وبسایت عصر ایران که روز ۲۳ فروردین منتشر شده، این اختلاف چیزی فراتر از یک اختلاف سیاسی انتخاباتی است. او رسما احمدینژاد را فردی ضد جمهوری اسلامی معرفی میکند، داوری گفته است: «احمدینژاد طرحی در ذهنش است که بر اساس این طرح جمهوری اسلامی به زودی فرومیپاشد و مانند شوروی سابق، که غرب از یلتسین استفاده کرد، الان هم جهان غرب از ایشان (احمدینژاد) استفاده میکند و یک یلتسین ایرانی در دوران پس از جمهوری اسلامی متولد میشود! این تحلیل آقای احمدینژاد است.»
او افزوده است: «احمدینژاد از اواخر سال ۹۶ به بعد، مرتبا به ما میگفت جمهوری اسلامی سه ماه، حداکثر شش ماه دیگر سقوط میکند. حتی در اواخر سال ۹۹، وقتی که بحث انتخابات مطرح بود و من انتقاد میکردم از کنش آقای احمدینژاد، آقای بقایی به من گفت اصلا ببین جمهوری اسلامی به انتخابات میرسد؟ یعنی تلقیشان این بود که جمهوری اسلامی تا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ سقوط میکند!»
مشاور سابق محمود احمدی نژاد میگوید که به باور احمدینژاد و اطرافیانش «جمهوری اسلامی نظام پایداری نیست و سقوط خواهد کرد.» و سه احتمال را در مورد نحوه سقوط جمهوری اسلامی برجسته میکنند: «احتمال اول فوت رهبری بود و یکی از اخباری که همیشه در محافل خاص آقای احمدینژاد دنبال میشود، وضعیت سلامتی رهبری است.»
اگر بنا را بر صحت سخنان داوری بگذاریم، احتمالا برای رهبر جمهوری اسلامی بسیار سنگین خواهد بود که در سال ۱۳۸۸ از فردی حمایت کرد که اکنون در انتظار مرگ اوست تا بتواند یلتسین ایران شود. شاید بتوان گفت که محاسبات و شناخت آیتالله خامنهای از رئیس جمهور محبوبش بکلی به خطا رفته است. البته این احتمال هم وجود دارد که او در سال ۱۳۸۸ خطبههای معروف خود را بیشتر از بغض رقبای احمدی نژاد خوانده تا حب احمدی نژاد.
داوری در مورد دومین احتمالِ احمدی نژاد در مورد فروپاشی میگوید: «حمل آمریکا به ایران را هم عامل فروپاشی میدانستند و به شدت اخبار مربوط به حمل احتمالی را دنبال میکردند. میگفتند اگر آمریکا حمله کند و زیرساختها را بزند، یعنی آب و برق قطع شوند، این نقطه آغاز فروپاشی جمهوری اسلامی خواهد بود.»
سومین احتمالی که داوری افشا کرده «آشوبهای اجتماعی» است. او میگوید :« یکی از اخباری که ما با آقای احمدینژاد به طور روزانه در اتاق ایشان مرور میکردیم، اخبار بورس بود. سقوط بورس که میتوانست نارضایتی اجتماعی ایجاد کند و مردم را به کف خیابان بیاورد، یکی از اخبار مورد علاقه آقای احمدینژاد بود.»
خبرنگار از داوری میپرسد «یعنی احمدینژاد از فلاکت اقتصادی ایران استقبال میکند؟» و او پاسخ می دهد: «دقیقا. اینها مرتبا بدهی دولت به بانکها را دنبال میکردند و فلاکت اقتصادی را نه فقط زمینهساز آشوبهای اجتماعی، بلکه وزنهای میدیدند که میتواند اینها را در الاکلنگ قدرت بیاورد بالا.»
حمایتهای آیتالله خامنه از احمدینژاد
البته حمایتهای رهبر جمهوری اسلامی از احمدی نژاد تنها به انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ محدود نمیشود. آیتالله خامنه تا پایان ریاست احمدینژاد بر دولت از او حمایت کرد، حتی با وجود اینکه او در مواردی مانند استعفای مصلحی، وزیر اطلاعات با او مخالفت کرد. گویی احمدینژاد برای آیتالله خامنهای تنها حکم فرزند ناخلفی داشت کعه علیرغم همه نافرمانیها، در نهایت گریزی از حمایتش نبود.
در مهر ماه ۱۳۹۰ پس از افشای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در بانکهای ایران آیتالله خامنهای خطاب به رسانهها گفت: «نباید این قضیه را کش دهند، بگذارید مسئولان کارشان را دنبال کنند … رسانهها بیش از این نباید به جنجال و هیاهو درباره این ماجرا ادامه دهند، بلکه باید به مسئولان اجازه دهند تا عاقلانه، مدبرانه، قوی و با دقت قضایا را پیگیری و بررسی کنند.»
پیش از سخنان رهبر جمهوری اسلامی غلامحسین محسنی اژهای، دادستان وقت کل کشور، دولت محمود احمدینژاد را مواخذه کرده بود که چرا تخلفهای صورت گرفته را به دستگاه قضایی اعلام نکرده . اما پس از سخنان آیتالله خامنه از مسئولان گرفته تا رسانهها همه ساکت شدند و دیگر «کش» ندادند.
امنیتی بودن داوری و شرکت احمدینژاد در انتخابات
داوری به خاطر سه کامنت در صفحه فیسبوکش، شهریور ماه ۱۳۹۴ در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به اتهام توهین به رهبری به شش سال و نیم حبس محکوم شد. او به این حکم اعتراض کرد اما در دادگاه تجدیدنظر به سه سال حبس محکوم شد. در روز چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ مأموران دادستانی او را در محل کارش دستگیر کرده و به زندان بردند. او مجددا در ۲۸ آبان ۱۳۹۸ به اتهام همکاری با آمدنیوز بازداشت شد. اما گویا تبرئه شد.
بسیاری از اطرافیان احمدینژاد و حتی برخی از نزدیکان داوری معتقدند او پس از آزادی از زندان به یک مهره نیروهای امنیتی تبدیل شده است.
از سوی دیگر از مدتها پیش برخی از رسانهها از عزم راسخ احمدینژاد برای شرکت در انتخابات خبر دادهاند. خبری که به باور بسیاری هرگز به واقعیت تبدیل نخواهد شد؛ چرا که محمود احمدی نژاد در سال ۹۶ هم عزم آمدن به میدان داشت، اما با عدم احراز صلاحیت از سوی شورای نگهبان و منع رهبر جمهوری اسلامی از پشت تریبون مواجه شد. مشخص نیست محمود احمدینژاد در صورت پیشبینی فروپاشی نظام با مرگ آیت الله خامنه ای یا دلایل دیگر به چه دلیل قصد شرکت در انتخابات دارد، شاید همانگونه که داوری می گوید او می خواهد رهبر دوران گذار باشد.
این اولین بار نیست که مواضع متناقضی به نقل از احمدینژاد از سوی یکی از نزدیکان او منتشر میشود، او در دوران ریاست بر دولت نیز همواره فردی غیر قابل پیشبینی بود. از این رو تشخیص شخصیت و منش او چندان دشوار به نظر نمیرسد. اینکه رهبر جمهوری اسلامی که خود را صاحب جان و مال و حتی آراء مردم ایران میداند چرا در سال ۱۳۸۸ چنین هزینه سنگینی را به مردم ایران تحمیل کرد سوالی است که باید آیت الله خامنه ای پاسخگوی آن باشد. آن هم برای فردی که امروز منتظر مرگ او و فروپاشی نظام مورد علاقه او است.
زیتون ـ یلدا امیری: