روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: ایران، این روزها صحنه پدیدههای عجیب است، پدیدههائی که در کشورهای دیگر نمیتوان سراغشان را گرفت.از میان این پدیدهها، دو مورد که هر دو سیاسی هستند بسیار عجیبترند؛ یکی مخالفت رسانه ملی با تلاشهائی که در وین برای رفع تحریمها صورت میگیرد و دیگری کارشکنیهای عدهای از فعالان سیاسی در همین زمینه.
عجیب بودن این تلاشها و کارشکنیها از این نظر است که رفع تحریمها به نفع مردم است و با منافع ملی کشور ارتباط دارد و هرگونه تلاش برای جلوگیری از آن، ضربه زدن به منافع ملی و خیانت به مردم محسوب میشود. هیچ انسان عاقلی ضربه زدن به منافع ملی و کارشکنی علیه آنچه به نفع مردم است را خدمت به کشور نمیداند.
در مورد رسانه ملی، شاید کسانی این تلقی را داشته باشند که اصولاً رسانهها باید در اینکه از یک اقدام حمایت کنند یا در برابر آن موضع بگیرند، آزاد باشند. بنابراین، اگر رسانه ملی در برابر مذاکرات مربوط به رفع تحریمها موضع منفی داشته باشد عیبی ندارد و حتی باید آن را از حقوق رسانه دانست.
این سخن درباره رسانههای غیروابسته به نظام درست است ولی رسانه ملی که بلندگوی نظام است نمیتواند علیه اقدامی که با نظر خود نظام در حال انجام است مخالفت کند. حتی میتوان پذیرفت که رسانه ملی عملکرد دولتها را نقد کند و در این نقد مصالح نظام را اصل و مبنا قرار دهد، اما آنچه این روزها رسانه ملی در مورد مذاکرات وین انجام میدهد حتی نقد عملکرد دولت هم نیست.
هیأتی از وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با موافقت رهبری نظام برای مذاکره جهت رفع تحریمها به وین رفته و در حالی که تمام چارچوبهای موردنظر رهبری را رعایت میکند و تأکید کرده که غیر از رفع تمام تحریمها چیزی را از آمریکا نمیپذیرد و بازگشت ایران به تعهدهای برجامی خود را هم منوط به راستیآزمائی رفع تحریمها میداند، هر روز و هر شب به شکلی مورد حمله رسانه ملی قرار میگیرد! ماجرای مجموعه تلویزیونی «گاندو» و اخیراً برنامه «پایان بازی» برنامهسازیهائی علیه وزارت امور خارجه بودند که البته افاقه نکردند. اخیراً حتی پرستیوی (شبکه انگلیسیزبان رسانه ملی) هم وارد عمل شده و چون دستش خالی است، با استناد به «منابع آگاه» تلاش میکند اخبار منفی علیه مذاکرات وین منتشر و شبکههای دیگر هم آن را تکرار کنند. عنوان «منبع آگاه» یا «منابع آگاه» در ادبیات رسانهای کاملاً شناختهشده هستند و از شگردهائی محسوب میشوند که برای جهت دادن به وقایع بکار گرفته میشوند.
توسل یک شبکه رسمی تلویزیونی متعلق به نظام جمهوری اسلامی به چنین شیوهای برای ضربه زدن به تلاش هیأت رسمی نظام در مذاکرات رفع تحریم از شگفتیهای عرصه رسانهایست. واقعاً نمیتوان کشوری را در جهان امروز پیدا کرد که تلویزیون رسمی آن کشور آشکارا وارد تبلیغ علیه وزارتخارجه و هیأتی شود که به نمایندگی از طرف نظام حکومتی آن در حال چانه زدن با دشمن برای رفع ظلم او و حل مشکلات مردم است.
اهل نیتخوانی نیستیم ولی تلقی مردم اینست که این مخالفت به رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری 1400 مربوط میشود. اگر این تلقی صحیح باشد، ایراد بیشتری به رسانه ملی وارد است، زیرا اولاً رسانه ملی حق ندارد وارد رقابتهای انتخاباتی شود و ثانیاً گره زدن منافع ملی به یک مسأله داخلی، امری غیرمنطقی و گناهی نابخشودنی است.تمام ایرانیان وفادار به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی،حل مشکلات مردم را با بیرون کشیدن حق آنان از حلقوم کثیف شیطان بزرگ و بدون عقبنشینی از اصول و آرمانها، امری لازم میدانند. این امر فقط با همدلی و اتحاد محقق خواهد شد.
آن دسته از فعالان سیاسی نیز که به کارشکنی علیه مذاکرات وین و رفع تحریمها مشغولند، در نگاه مردم، نگران منافع شخصی خود محسوب میشوند. این منافع، چه سیاسی باشد و چه مادی در هر دو صورت عنوانی که مردم به این افراد میدهند «کاسبان تحریم» است. مردم، با کسی دشمن نیستند و از کاسبان تحریم اعم از سیاسی و رسانهای انتظار دارند به حرمت ماه مهمانی خدا هم که شده، منافع ملی را بر مصالح شخصی خود ترجیح دهند.