در هفتههای گذشته بارها عبارت «سردترین انتخابات» درباره توصیف انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ به کار برده شده است. در رخدادی بیسابقه، چند هفته مانده به انتخابات ۲۸ خرداد، هیچ خبری از فضای انتخاباتی مشابه با دوره های قبل نیست، هیچ رقابت موثری برای کسب آرا شکل نگرفته و حتی کاندیداهای اصلی هنوز معرفی نشدهاند.
این وضعیت باعث شده برخی تحلیلگران این پرسش را مطرح کنند که آیا راهبرد نظام از مشارکت بالا به «مشارکت کم-نتیجه مطمئن» تغییر کرده است؟
زمزمههایی درباره راهبرد «مشارکت کم-نتیجه مطمئن» در ماههای گذشته بارها شنیده شده است و پس از انتخابات مجلس یازدهم نیز این پرسش مطرح شد که آیا نظام دنبال این راهبرد است؟
یک روز پس از انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۱۳۹۸ و اعلام آمار رسمی مشارکت ۴۲ درصدی، خبرگزاری فارس در تحلیلی، افت بیسابقه مشارکت را «قطعا و بیشک» به عملکرد نابسامان اقتصادی دولت روحانی و «بهویژه سوءمدیریت و بیتدبیری شخص رییسجمهور» نسبت داد و فرضیههای اصلاحطلبان را رد کرد. در کنار خبرگزاری نزدیک به سپاه، دیگر وبسایتهای اصولگرا، اگرچه به پایینترین رقم مشارکت در تمام ادوار مجلس، اعتراف کردند؛ عمدتا تقصیر را گردن دولت روحانی انداختند و حتی سرکوب گسترده اعتراضات آبان را نیز ناشی از عملکرد دولت دانستند.
در آن مقطع، اعلام ورود ویروس کرونا به فاصله یک روز تا رایگیری، اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و دیماه همان سال (در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی)، رد صلاحیت گسترده و دیگر عوامل، به عنوان دلایل کاهش مشارکت تحلیل میشدند. آیتالله «خامنهای» که همواره حساسیت زیادی به «حضور پرشور» مردم داشت نیز عملا کاهش مشارکت در انتخابات را منکر شد و از حضور «گسترده مردم در انتخابات بهرغم تبلیغات مغرضانه» تشکر کرد.
او گفت: « تبلیغات منفی از چند ماه قبل آغاز و با نزدیک شدن به انتخابات بیشتر شد و در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانههای آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشمپوشی نکردند.»
هرچه دولتیها و برخی اصلاحطلبان، کمترین مشارکت ۴۱ سال گذشته را در انتخابات پارلمانی، هشداری برای انتخابات ۱۴۰۰ میدانستند، بیاعتنایی حاکمیت و شخصیتهای نزدیک به رهبر نظام، موجب طرح این گزاره شد که اگر فرضا، هسته سخت حاکمیت، تغییر راهبرد داده، چرا مشارکت بالا، دیگر برایش اولویت ندارد؟ این موضوع طی ماههای بعد جدیتر دنبال شد.
آذرماه ۱۳۹۹ در یکی از صریحترین تحلیلها، «محمدرضا زائری» روحانی اصولگرایی که چندی است مشی انتقادی در پیش گرفته، در یادداشتی مدعی شد برخی «بدون خجالت و پنهانکاری از مشارکت حداقلی و برد حداکثری به دنبال پایین آمدن مشارکت هستند.»
او نتیجه گرفت که «اکنون نظام بر سر یک دوراهی بسیار سرنوشتساز قرار گرفته است»، دوراهی که یا «به ادامه محدود کردن انتخاب مردم» میانجامد یا «با قبول درد و خونریزی یک جراحی جدی» به سمت مشارکت گسترده عمومی میرود.
این دوگانه در رسانههای اصولگرا نیز مطرح شد و خبرگزاری فارس در مطلبی با عنوان «مشارکت یا کارآمدی؟» نوشت که عدهای معتقدند «هر جا مشارکت زیاد شد، جریانی که پروپاگاندا بهتر بلد است، رای میآورد و نه لزوما تدبیر و برنامه و کارنامه؛ بنابراین بهتر است، ولو به قیمت مشارکت کمتر، افرادی به راس کار بیایند که اراده، عرضه و توان اداره صحیح دولت را داشته باشند.»
این خبرگزاری در عین حال نوشت: «شاید این تعبیر دقیقتر باشد که دوگانه کارآمدی-مشارکت اساسا گزاره غلطی است. راه کارآمدی از مسیر مشارکت (هوشمندانه) میگذرد؛ اما اگر به هر دلیلی این هوشمندی در مقطعی انجام نشد، همه نیروهای انقلاب باید سمت مشارکت بایستند؛ ولو به قیمت انتخاب فرد و دولتی مثل دولت مستقر.»
با این حال «سعید آجرلو»، کارشناس سیاسی، در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان که در دوره مدیریت «علیاکبرولایتی» به یکی از تندروترین رسانههای اصولگرا تبدیل شده، گفت: «باید بهسمتی برویم که کارآمدی را در کنار مشارکت بهعنوان منابع مشروعیت قرار دهیم. یعنی نه کارآمدی تنها و نه مشارکت تنها فایده ندارد، این دو کنار هم میتوانند ما را جلو ببرند و مسائل مردم و بحران سیاست را حل کنند، چون بین نیروهای اجتماعی و نیروهای سیاسی گسل اتفاق افتاده و ما بحران شکاف و گسل داریم. این را باید با کارآمدی حل کنیم. البته کارآمدی گاهی با رای بالا و مشارکت فعال ایجاد میشود.»
در مقابل «محمدعلی ابطحی»، عضو مجمع روحانیون مبارز، در مصاحبه با روزنامه ایران دوگانه مشارکت-کارآمدی و «انتخاب آگاهانه» را اساسا غلط خواند و گفت: «اساسا اینکه یک جریان سیاسی از مشارکت بالا در انتخابات و کنش سیاسی شهروندان بیم داشته باشد، نشان از عدم وجود اعتماد به نفس در این جریان و آگاهی از نداشتن پایگاه اجتماعی لازم توسط آنهاست.»
اوایل اسفند اما «محسن آرمین»، فعال سیاسی اصلاحطلب، در مجمع سالانه انجمن اسلامی جامعه پزشکی، شرایط کشور را نگرانکننده توصیف و کشور را در عرصههای مختلف، روبهرو با «بحران و حتی بعضا ابربحران» دانست.
او در ادامه در گزارهای خبری، اعلام کرد که «قرار است انتخابات ریاستجمهوری آینده بر اساس مشارکت کمتر و نتیجه مطمئنتر برگزار شود»؛ همزمان برخی چهرههای اصولگرا هرگونه تغییر اولویت و استراتژی نظام و آیتالله خامنهای را رد کردند و اولویت اول نظام در انتخابات را همچنان «مشارکت حداکثری» عنوان کردند و ادعای غیر از آن را «فریب تازه جریان اصلاحات-اعتدال» برای حفظ قدرت خواندند.
«امیر محبیان»، سردبیر سابق روزنامه رسالت، گفت که در دوگانه نتیجه مطمئن-مشارکت بالا ممکن است گروهی پیروزی با حداقل میزان مشارکت را ترجیح دهند؛ اما نظر رهبر جمهوری اسلامی «کاملا مخالف این است» و او همیشه بر مشارکت بالای مردم بدون اعتنا به نتیجه تاکید کرده است.
در هفتههای پایانی سال ۱۳۹۹، حسن روحانی چندین بار اولویت مشارکت حداکثری را تکرار کرد؛ از جمله در مراسم ۱۲ بهمن خواستار مشارکت ۷۰ درصدی مردم شد و چند روز بعد با نقل قولی از رهبر نظام که رسانههای داخلی آن را «مهم» قلمداد کردند، گفت که آیتالله خامنهای «یکبار دیگر تاکید کرده که مشارکت مردم در انتخابات مهمتر از انتخاب درست است، مشارکت اهم است و انتخاب درست مهم.»
این روند در سخنان نوروزی حسن روحانی و آیتالله خامنهای هم ادامه داشت و باعث شد خبرگزاری رسمی دولت، سلسله گفتوگوها و یادداشتهایی در این زمینه منتشر کند، در یکی از این مصاحبهها «محمدرضا تابش»، عده ای از افراد و جریانهای سیاسی را مخالف مشارکت حداکثری خواند و گفت: «گروهها، دلالها و آقازادههایی که طعم و مزه مشارکت حداقلی در انتخابات را برده و سودهای کلانی به جیب میزنند، نمیخواهند انتخابات پرشور برگزار شود.»
او حتی مدعی شد با پیگیری «بنگاههای آخرین مدل خودرو در تهران، میبینید ریشه آنها معمولا به افراد و تشکلهایی وصل است که از مشارکت حداقلی سود میبرند.»
روزنامه فرهیختگان پیش از این بر اساس یک نظرسنجی نوشته بود که به احتمال فراوان یکی از پایینترین نرخهای مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ادوار ما ثبت خواهد شد. هر چند که اصولگرایان امیدوارند که با مهندسی نامزدهای انتخابات و شرایط تا حدودی را مشارکت را بالاتر ببرند و در این میان نامزد مطلوب آنان نیز برگزیده شود.
احسان مهرابی , ایران وایر: