«جاسوسی» در ادبیات نظام جمهوری اسلامی، نه دیگر فقط یک عنوان مجرمانه، که یک انگ است؛ ابزاری که میتوان با آن مخالفان و منتقدان را از میدان به در کرد، فارغ از اینکه مصادیق مخالفتشان چه بوده. از نگاه دستگاههای امنیتی، «جاسوس» میتواند کسی باشد که علیرغم میل حاکمیت سعی در نجات محیط زیست داشته، با مبانی ایدئولوژیک نظام همراه نباشد، برای معیشت اش اعتراض کند یا برای احقاق حقوق زنان مبارزه کند و در موارد معدودی یکی از کارگزاران نظام را در خیابانهای پایتخت ترور کرده باشد.
آنچه از عملکرد دستگاه امنیتی بر میآید این است که برای آنان همه این افراد به یک اندازه دشمن هستند و مصداق «جاسوس». اتفاقا اولیها هدفهای سهلالوصولتری هستند چون از اتهام بالقوه خود بیخبرند. در مورد جاسوسهای واقعی که هر کشوری ناگزیر از دست و پنجه نرم کردن با آنهاست اما دستگاه امنیتیِ «انگ زن» چندان موثر عمل نمیکند. تا جایی که کارگزاران نظام هم لب به شکایت گشوده و بابت حفظ جانشان اعلام نگرانی میکنند.
روز گذشته علی یونسی، وزیر اطلاعات سابق و معاون حسن روحانی در گفتگویی با سایت جماران با اشاره به همین موضوع گفت: « ۱۰ سال اخیر متأسفانه نفوذ موساد در بخشهای مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولین جمهوری اسلامی برای جان خودشان نگران باشند. متأسفانه سازمان های امنیتی و اطلاعاتی به جای اینکه آنها را شناسایی کنند به جان خودی ها افتاده اند.»
رهبر جمهوری اسلامی هم که چندی است کلید واژه «نفوذ» را وارد ادبیات خصمانه هوادارنش کرده، در آبان ماه سال گذشته در باب نفود و امنیت هشدار داد و گفت: «در باب امنیت داخلی هم دستگاههای امنیتی ما باید مواظب نفوذ باشند؛ عمده نفوذ است؛ نفوذ دشمن در دستگاههای مختلف و اعمال وسوسههایشان؛ مشکل عمده این است. باید مراقب باشند که این [مشکل] را درست کنند.»
پیش از این در فروردین ماه سالجاری، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم از «آلودگی امنیتی» سخن گفته و تاکید کرده بود: «کشور به طور گسترده یک آلودگی امنیتی پیدا کرده و نمونه آن این است که کمتر از یک سال، سه رویداد امنیتی اتفاق افتاده است؛ دو انفجار و یک ترور».
جاسوسان خودی دهه ۹۰
در بازخوانی نفوذهای موثر در قلب دستگاه سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی، یکی از شاخصترین نامهای که به چشم میخورد، «مسعود کشمیری» است. گفته میشود او عامل اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی در ۸ شهریور ۱۳۶۰ بوده که به واسطه آن ۶ نفر از جمله رجایی و باهنر، رییس جمهور و نخست وزیر وقت کشته شدند. کشمیری در زمان انفجار، جانشین دبیر شورای امنیت بود و پیش از آن هم سمتهایی مانند عضویت در ستاد خنثی سازی کودتای نوژه به نمایندگی از کمیته اداره دوم ارتش،عضویت در دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری و مشاور در امور اجرایی را دارا بود. در ابتدا حتی گمان بر این بود که کشمیری هم در انفجار کشته شده و به او ظن نبردند اما بعدها عضویت وی در سازمان مجاهدین خلق مشخص شد و اعلام شد که از کشور گریخته است. بعدها در سال ۹۲ بود که یک مقام آگاه ایرانی که خواست نامش فاش نشود در گفتگو با ایرنا گفت: مسعود کشمیری عامل انفجار نخست وزیری و محمدرضا کلاهی صمدی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی در آلمان رویت شده اند.
در یکی از آخرین موارد از نفوذ جاسوسان در بدنه مورد اعتماد جمهوری اسلامی هم در خرداد ماه سال ۱۳۹۹ رسانهها خبر از بارداشت فردی به نام سید محمود موسوی مجد دادند. غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی وقت دستگاه قضا٬ هم بعد از ترور قاسم سلیمانی مدعی شد که او جاسوسی بوده که توسط سازمانهای سیا و موساد جذب شده است و «در قبال اخذ دلار امریکایی» اطلاعات مربوط به محل تردد و اسکان قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان نظامی را «در ادوار مختلف» در اختیار سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل قرار میداده. هر چند این خبر تکذیب شد اما «زیتون» در همان زمان اطلاع یافته بود که سید محمود موسوی مجد به رغم جوانی از چهرههای تاثیر گذار سپاه قدس بوده است. او در ۳۰ تیرماه سال ۱۳۹۹ اعدام شد.
رضا گلپور چمرکوهی، نویسنده کتاب «شنود اشباح» هم از جمله همین افراد بود که به زندان محکوم شد. او در بهمن ماه سال ۱۳۹۵ بازداشت و به اتهام همکاری با دولت اسرائیل به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود.
محمدحسین رستمی نیز یکی دیگر از همین «نفوذی»ها بود. روحالله زم، روزنامهنگار و فعال رسانهای، که خود سال گذشته در ایران به اتهام محاربه اعدام شد، در اولین ویدئوی اعترافات تلویزیونیاش محمدحسین رستمی را یکی از منابع اطلاعاتی خود در ایران معرفی کرد. بنابر گزارش رسمی جمهوری اسلامی، محمدحسین رستمی از نیروهای نظامی ایرانی درگیر در سوریه بوده و در آنجا شروع به جاسوسی برای اسرائیل کرده است. رستمی مدیر سایت عماریون بود که مطالب آن گرایشی «حزب اللهی» داشتند.
در روز جمعه ۳۱ خرداد سال ۱۳۹۸ سازمان حقوق بشر ایران از اعدام بیسروصدای جمال حاجیزواره خبر داد. گزارشها حاکی از آن است که سید جمال (سیاوش) حاجی زواره در خانههای امن سپاه پاسداران زندانی بود و به اتهام «جاسوسی برای کشور متخاصم» به اعدام محکوم شده بود. حاجی زواره یکی از کارمندان سازمان هوافضای سپاه پاسداران بود و در سال ۹۶ به همراه همسرش لیلا تاجیک، به اتهام جاسوسی بازداشت و اعدام شد. تاجیک ۱۵ سال حکم گرفت.
بعد از آنکه در بهار ۹۷ نتانیاهو از حدود ۵۰ هزار سند و هزاران لوح فشرده که از آرشیو اتمی ایران به سرقت رفته بود رونمایی کرد، تحرکاتی شبیه به پاکسازی در میان نیروهای سپاه پاسدارن اتفاق افتاد.
کمی بعد از آنکه در بهار ۱۳۹۷ بنیامین نتانیاهو در یک کنفرانس خبری از حدود ۵۰ هزار سند و هزاران لوح فشرده که از آرشیو اتمی ایران به سرقت رفته بود رونمایی کرد، تحرکاتی شبیه به پاکسازی در میان نیروهای سپاه پاسدارن اتفاق افتاد.
علی نصیری از شاخصترین فرماندهانی بود که از همان زمان زمزمههای جاسوس بودنش بر سر زبانها افتاد. نصیری٬ فرمانده حفاظت انصار سپاه پاسداران بود که ٬ ۳۰ فروردین ماه ۱۳۹۸ از کار برکنار شد و خبرهایی از فرار و درخواست پناهندگی او به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس منتشر شد. هر چند این خبر توسط فرماندهان دیگر سپاه تکذیب شد اما از آن زمان تاکنون دیگر خبری از او نیز منتشر نشد و سردار سابق پس از برکناری یا عزل دیگر در هیچ مراسمی رسمی دیده نشد.
مصطفی ربیعی، فرمانده بازرسی سپاه پاسداران و محمد تولایی، معاون پیشین راهبردی سپاه هم از دیگر کسانی بودند که اخبار جاسوسیشان مخابره و تکذیب شد. در اردیبهشت سال ۹۸ اما خبری منتشر شد مبنی بر اینکه محمد تولایی معاون سابق امور راهبردی سپاه در حالی که قصد خروج از تهران را داشت، توسط سازمان اطلاعات سپاه و با همکاری وزارت اطلاعات دستگیر شد.
در نهایت بعد از تایید و تکذیبهای فراوان در مهر ماه سال ۱۳۹۸، علی مطهری نایب رییس وقت مجلس٬ در مصاحبهای با روزنامه فرانسوی لوموند گزارشها از دستگیری چندین فرمانده ارشد سپاه پاسداران به اتهام فساد مالی و امنیتی را تأیید کرد.
نظام و نفوذیهای دهههای ۷۰ و ۸۰
یونسی در گفتگوی خود با جماران از نفوذ موساد در ۱۰ سال اخیر سخن میگوید و آن دهههای میانی یعنی ۷۰ و ۸۰ را استثنا میکند. ممکن است فساد، همانطور که در حال بلعیدن سایر بخشهای کشور و حتی نظام جمهوری اسلامی است، دستگاههای امنیتی را هم نسبت به گذشته ضعیفتر کرده باشد. در این میان اما افزایش امکان گردش آزاد اطلاعات (نسبت به دهه های پیشین) در یک دهه اخیر را هم نباید نادیده گرفت. در دهههای پیشین انحصار گردش اطلاعات در دست نظام بود و دستگاه پروپاگاندای تک صدایی آن تصوری را از بازوی اطلاعاتی خود به افکار عمومی میداد که میخواست، با وجود این در طی همان سالها هم گاه مواردی به اخبار راه مییافت.
یونسی: موساد «صریحا» مسئولین را تهدید میکند و دلیل آن را «رقابت سرویس های اطلاعاتی، موازی کاری»ها و «سازمانهای جدیدی که در مقابل وزارت اطلاعات ایجاد شد و وزارت اطلاعات را تضعیف کردند» میداند.
در آذرماه سال ۱۳۷۸ یک روز پس از آنکه سپاه پاسداران ایران اعلام کرد یک شبکه جاسوسی را که «برای اسرائیل کار می کرد» دستگیر کرده، دادستان وقت تهران، سعید مرتضوی به ارتباط یکی از اعضای این شبکه با سپاه و بسیج اشاره کرد. «تلاش برای جمع آوری اخبار و اطلاعات از مراکز هستهای ایران، مجموعههای حساس سپاه و همچنین فرماندهان و شخصیت های کشوری و لشکری و انتقال آنها به اسرائیل» اتهاماتی بود که به این افراد وارد شد.
از میان تکذیبهای بیشمار و تصدیقهای انگشت شمار کارگزاران نظام، گاه وقایعِ غیرقابل انکار، راهی به جز پذیرش واقعیت و در واقع اعتراف به آن در برابر افکار عمومی باقی نمیگذارد. وقایعی مانند؛ انفجارها در تاسیسات هستهای نطنز در ۱۲ تیر ۱۳۹۹ و ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ و کشتهشدن محسن فخریزاده، از چهرههای ارشد برنامه هستهای و موشکی نظام در هفتم آذر سال ۹۹ یا ترور دانشمندان هستهای ایران طی یک دهه اخیر که بازداشتهای این مورد اخیر خود رسوایی به بار آورد و به زندانی کردن و حتی صدور حکم اعدام برای افراد بیگناه انجامید. حالا یونسی میگوید موساد «صریحا» مسئولین جمهوری اسلامی را تهدید میکند و دلیل آن را « رقابت سرویس های اطلاعاتی، موازی کاری»ها و «سازمانهای جدیدی که در مقابل وزارت اطلاعات ایجاد شد و وزارت اطلاعات را تضعیف کردند» میداند که به نظر میرسد اشاره به اطلاعات سپاه دارد. او مسدود کردن راه نفوذ را جلوگیری از ورود «افراد متملق، چاپلوس و افراطی» به دستگاه اطلاعاتی میداند.
عجیب نیست اگر ضربههایی که با خرج گشادهدستانه انگ جاسوسی، به بدنه جامعه مدنی و فعالان سیاسی در ایران وارد شد و سالهای زندگی افراد زیادی را هدر داد و یا حتی جانشان را گرفت، برای مقامات جمهوری اسلامی اهمیت چندانی نداشته باشد، کما اینکه هدف هم همین بوده. اما حالا آن «اضافهکاری»ها کار را به جایی رسانده که تهدید موساد تا زیر گوش نظام رسیده و از این رو زنگهای اخطار به صدا درمیآمد، حال باید دید نظام با جاسوسهای واقعی که از رگ گردن به او نزدیکترند چه خواهد کرد.
زیتون ـ مهسا محمدی: