دکلهای مخابراتی در زمان قطعی برق از برق اضطراری استفاده میکنند که شارژ مجدد آنها به دستکم هشت ساعت برق نیاز دارد
سردادن شعارهای تند سیاسی در تاریکی ناشی از خاموشی برق این روزها بدل به تازهترین شیوه اعتراض شهروندان ایرانی به عملکرد دولت و حکومت اسلامی شده است. شعارهایی که هرچند بسیار تند هستند اما حقوق بدیهی شهروندی را طلب میکنند.
نکته عجیب اما واکنش مسئولین به این اوضاع است، رئیس تازه منصوب شده دستگاه قضا دستور رسیدگی به دلایل قطع مکرر برق را میدهد، حسن روحانی از مردم بابت شرایط پیش آمده عذرخواهی میکنند، وزیر تعاون و رفاه میگوید از قطع مکرر برق دچار تگنا است و استاندار تهران مردم معترض را تهدید به برخورد سخت میکند.
باید توجه داشت عدم سرمایهگذاری متناسب الگوی توسعه و رشد جمعیت در دولتهای نهم تا امروز در بخش شبکه تولید وتوزیع برق، فرسودگی این شبکه، گرمای بیسابقه هوا و خشکسالی، عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایهگذاری در صنعت برق، مزارع استخراج رمزارز، مصارف صنعتی در صنایع فرسوده، نقش اصلی در شکل گرفتن وضع فعلی را دارند، اما همواره در طول دو دهه گذشته متولیان امور تلاش کردهاند مسئولیت این وضع را برگردن الگوی مصرف خانگی برق در ایران بیندازند.
سابقه قطع برق در ایران
سابقه خاموشی و قطع مکرر برق در ایران به سالهای جنگ برمیگردد. خاموشیهای چندساعته و دائمی که بخشی از سبک زندگی مردم در آن سالها شده بود. روزهایی که در معماری خانههای نصب چراغهای روشنایی گازی جزو ملزومات بود.
با پایان یافتن جنگ و آغاز عصر سازندگی هاشمی رفسنجانی، یکی از مهمترین وعدههای دولت حل مشکل خاموشیها در کشور بود. دهه هفتاد دورانی بود که جز در موارد معدود، مردم با مشکل قطع و وصل مکرر برق دستبهگریبان نبودند.
اما دهه هشتاد تکرار شرایط قطع برق مشابه سالهای دهه شصت بود. در این دوره بخشهای زیادی از ایران از نو درگیر خاموشی شدند که به گزارش رسانهها دامنه جمعیتی نزدیک به ۳۰ میلیونی را در برمیگرفت.
سال ۸۲ انفجاری در خط انتقال ۲۳۰ کیلوواتی میان پست انجیرک اراک و پست اراک ۲ باعث قطعی برق در مناطق مختلف ایران شد. اما این مورد نیز مسئلهای نبود که مشکل دائمی برای زندگی مردم ایجاد کند.
سال ۸۷ اما فرسودگی زیرساختهای شبکه برق سبب شد بار دیگر جدول خاموشیها اعلام و عملاً کشور همانند دهه شصت به جیرهبندی برق روی بیاورد. در آن دوران مقامهای دولت احمدینژاد که در تبوتاب هستهای کردن ایران بودند این خاموشیها را نشانه ضرورت راهاندازی نیروگاه بوشهر و ورود برق از انرژی هستهای به چرخه توزیع دانستند.
قطع برق و ضرورت انرژی هستهای؛ وعده بیحاصل
طی دولت نهم و دهم، با وجود همه تبلیغات در خصوص ضرورت هستهای شدن که یکی از نتایج آن قرار بود حل مشکل برق در ایران باشد، این موضوع به نتیجه نرسید.
مقامهای دولتی طی دوسال آخر دولت دهم برای توجیه شرایط قطع برق و مشکلات شبکه توزیع، همواره الگوی مصرف توسط مردم را دلیل وضع نامطلوب موجود و خاموشیها میدانستند. درحالیکه کارشناسان اعتقاد داشتند هدررفتن برق در سیستم فرسوده انتقال بیش از مصرف شهروندان است، همچنین کاهش سرمایهگذاری در صنعت برق و تثبیت قیمت آن در مجلس از دلایل دیگری هستند که کارشناسان اعتقاد دارند نتایج بلند مدت آن ایران را درگیر شرایط فعلی کرده است.
رئیس دولت یازدهم در ابتدای کار خود وعده داد مشکل شبکه تولید و توزیع برق کشور را حل خواهد کرد. موضوعی که مانند خیل عظیم وعدههای حسن روحانی محقق نشد.
در دوره روحانی روند نزولی سرمایهگذاری در صنعت برق تدوام یافت و به خصوص در دولت دوازدهم عملاض این موضوع به صورت کلی از دستور کار دولت خارج شد.
اما در همین زمان مشکل نیروگاههایی که با سوختهای فسیلی کار میکنند به مسائل دیگر اضافه شد. سال ۹۸ برای چند روز بوی بد و آلودگی ناشی از سوزاندن مازوت در نیروگاهها هوای تهران به مرحله هشدار رساند، مسئولان دلیل قطع نکردن سوزاندن مازوت را نیاز نیروگاههای فسیلی دانسته و هشدار میدادند مردم بین قطعی برق و هوایآلودی ناشی از سوزاندن مازوت باید یکی را انتخاب کنند.
رئیس سازمان محیط زیست نیز بهجای پاسخگویی مردم را مقصر دانست و گفت: «با سرد شدن هوا مصرف گاز در میان خانوادهها افزایشیافته که این مسئله موجب شده تا گاز موردنیاز صنایع و نیروگاهها بهعنوان سوخت کم شود. از سوی دیگر صنایع و نیروگاهها هم که نمیتوانند بدون سوخت بمانند چون باید برق موردنیاز کشور تولید شود بنابراین ناچارند که از مازوت بهعنوان سوخت استفاده کنند و بین قطع برق و آلودگی هوا باید یکی را انتخاب کرد.»
این سخنان با واکنش مردم و کارشناسان مواجه شده و این سؤال مهم مطرح شد که اگر نیروگاههای کشور به دلیل فرسودگی توان تولید برق موردنیاز کشور را ندارند چرا هزینه ایجاد نیروگاههای جدید و نوسازی نیروگاههای قدیمی طی این سالها صرف انرژی هستهای شده و کشور این اندازه هزینه سنگین تحریمها را از جیب مردم پرداخت کرده است؟!
استخراج رمزارز، توسط سپاه پاسداران و شرکای چینی
سال ۹۸ شایعاتی مبنی بر ایجاد مزارع استخراج رمزارزها در کشور طرح شد. مزارعی که با بهرهگیری از هزینههای پایین برق صنعتی توسط شرکتهای چینی و برخی شرکتهای وابسته به نهادهای نظامی در گاوداریها و کارخانههای کشور برپا و مانند بلعندهای بزرگ، برق کشور را مصرف میکنند.
مسئله استخراج رمزارزها و تاثیر آن بر فشار مضاعف به نیروگاههای فرسوده و در پی آن ناچاری دولت برای قطعی برق از جمله مواردی است که جامعه را در تقابل با تصمیمهای گروههای درون حاکمیت از جمله «میدان» برای تأمین هزینههای تحریم قرار داد.
مردم متوجه شدند مسئولین در حالی تقاضای صرفهجویی از مردم دارند که نهادهای نظامی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شرکتهای چینی در حال مصرف برق ارزان برای استخراج رمزارز هستند. ثروتی که مشخصاً صرف مسائلی بهجز مردم و کشور میشود.
اعتراض به استخراج رمزارزها با توجه به عواقب آن به حدی بالا گرفت که دولت ناچار شد اعلام کند به دنبال کشف مزارع غیرقانونی استخراج رمزارزها است. غلامعلی رخشانی مهر معاون هماهنگی توزیع توانیر با اشاره به مصرف بالای برق در استخراج رمزارز گفته بود: « در حال حاضر دستگاههای استخراج رمزارز در کشور حدود ۵۰۰ مگاوات مصرف دارند که باید نسبت به جمعآوری آنها اقدام شود. در این زمینه وزارت کشور و وزارت اطلاعات پایکار آمدهاند و در برخی استانها کمیتههایی برای مقابله با فعالیت و جمعآوری دستگاههای استخراج رمزارز با ریاست مدیرکل امنیتی استانداریها تشکیل شده است.»
درحالیکه مقامات ایران از تشکیل کمیتههای مقابله با مزارع استخراج رمزارزها سخن میگفتند سخنان مدیرعامل توانیر شایعه دستداشتن نهادهای امنیتی و نظامی در این موضوع را بار دیگر قوت بخشید. مدیرعامل شرکت توانیر ضمن استمداد از دستگاههای امنیتی و قضایی گفته بود: «در جریان تلاش مأموران این شرکت برای جمعآوری مراکز استخراج رمزارز، به آنها تیراندازی شده است.»
نهایتاً دولت رسماً از توقف فعالیت مراکز دارای مجوز استخراج رمزارز تا پایان تابستان و برخورد جدی با مراکز غیرمجاز خبر داد. تصمیمی که در عمل به گفته فعالان این حوزه و برخی منابع در داخل وزارت نیرو تنها به جمعآوری مراکز کوچک و خانگی که تأثیر چندانی در مصرف برق نداشتند محدود شد.
تابستان ۱۴۰۰ کرونا، خاموشی و جان بیارزش مردم ایران
تابستان ۱۴۰۰ بهاینترتیب با موج جدید خاموشیها آغاز شد. خاموشیهایی که زندگی مردم را مختل کرده است. مسئولین اما تلاش کردند با اعلام اینکه میزان مصرف از توان نیروگاهها خارج است و چارهای جز این خاموشیها نیست جامعه را قانع کنند.
وزیر کشور نیز از دستور به وزارت نیرو برای اعلام جداول خاموشی خبر داد که مردم دستکم بدانند چه ساعتی برق نخواهند داشت جدولی که نهتنها گرهی از کار مردم نگشود بلکه خاموشیها در اکثر موارد مطابق جداول اعلام شده انجام نشد و بحرانی بر بحران افزود.
آنچه خاموشیهای اخیر را از سوابق خاموشی برق در ایران متمایز میکند خشم سراسری جامعه نسبت به این موضوع است. خشمی که سبب شده است در شبهای گذشته بسیاری از نقاط کشور شاهد تجمع اعتراضی برابر ادارات برق شهرها باشد. مسئله فروش برق به کشورهای همسایه بهویژه عراق در این وضعیت باعث نگرانی و ناراحتی بیشتر مردم شده است.
انتشار تصاویری از بیمارستانها که در آنها با قطع برق، بیماران در بخشیهای مراقبتهای ویژه جانشان را ازدستدادهاند، مردم را با این حقیقت روبرو کرده است که حکومت اهمیتی برای سلامت و جان شهروندان برابر منافع سیاسی خود قائل نیست.
هرچند مسئولان وزارت نیرو قطعی برق بیمارستانها را تکذیب کردهاند، ولی تصاویر منتشر شده در فضای مجازی خلاف این ادعا را تأیید میکند. از دیگر مواردی که در بحث خاموشی برق تازگی دارد همزمانی قطعی اینترنت است.
به گفته وزیر ارتباطات دکلهای مخابراتی در زمان قطعی برق از برق اضطراری استفاده میکنند که شارژ مجدد آنها نیاز به دستکم هشت ساعت برق دارد که برخی مناطق برق بهصورت هشت ساعت مداوم وصل نیست.
نکته دیگری که شاید این بار مسئله خاموشیها را بغرنجتر کرده است اوجگیری پیک جدید کروناست. بخش زیادی از بیماران کرونایی نیازمند استفاده از دستگاههای اکسیژنی هستند که در زمان قطعی برق از کار میافتند.
روزهای پایانی دولت روحانی در حالی سپری میشود که طبق شواهد روند فعلی توسعه ونگهداری در صنعت برق، آینده ایران را تاریکتر از امروز خواهد کرد.