«پنهانکاری»، «دروغ» و «بیبرنامگی» را میتوان خلاصه عملکرد دولت روحانی در مواجهه با همهگیری کرونا دانست
«پنهانکاری»، «دروغ»، «بیبرنامگی»، این سه کلیدواژه را میتوان خلاصه عملکرد دولت حسن روحانی در مواجهه با همهگیری ویروس کرونا در ایران دانست، دولتی که اگرچه براساس تمامی آمارها در مواجهه با کرونا عملکردی غیرقابل دفاع داشته است، از رئیسجمهوری تا وزیر بهداشت و دیگر مقامهایش مدام از نمونه بودن شیوه مقابله دولت ایران با این ویروس سخن میگویند.
در حقیقت موجهای شیوع کرونا یکی پس از دیگری اوج میگیرند و مردم کشته میشوند، اما مقامهای جمهوری اسلامی حاضر به پذیرش مسئولیت خود در قبال آنچه کرونا بر سر جان و زندگی مردم آورده است، نیستند.
همه چیز از یک پنهانکاری شروع شد
همه چیز از یک پنهانکاری بزرگ شروع شد. در آستانه سالروز پیروزی انقلاب و انتخابات مجلس و در حالی که اخبار شیوع کرونا در کشورهای مختلف بهمرور افزایش مییافت، دولت ایران با قاطعیت از عدم ورود ویروس به کشور خبر میداد.
همان روزها شایعاتی مبنی بر مشاهده بیمارانی با علائم کرونا در یکی دو شهر ایران از جمله قم به گوش میرسید، اخباری که اوایل بهمنماه با خبر بازگردانده شدن دانشجویان ایرانی از چین و قرنطینه شدنشان نگرانیها را افزایش داد.
علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، اما در گفتوگویی رسما اعلام کرد: «کلیه مبادی ورودی کشور شامل مرزهای زمینی، هوایی و دریایی با پیشرفتهترین تجهیزات تحت کنترل کامل کارشناسان بهداشت قرار دارد. کلیه دانشجویان بازگشته از شهر ووهان چین نیز در سلامت کامل و در قرنطینه به سر میبرند.»
رئیسی ضمن اشاره به انتشار گاهوبیگاه شایعات پیرامون ویروس کرونا در رسانههای اجتماعی گفته بود: «موکدا اعلام میشود هیچ موردی از ابتلا به ویروس کرونا در سراسر کشور وجود ندارد و هموطنان اخبار پیرامون ویروس کرونا را فقط از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیگیری کنند.»
این ادعاها در حالی با قطعیت مطرح میشد که بنا به گزارشهایی که بعدها نهادهای مستقل منتشر کردند، ویروس کرونا نه تنها در ماه آذر وارد ایران شده بود، بلکه مقامهای جمهوری اسلامی از آن خبر داشتند.
مشت بر صورت اعتماد عمومی
محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار، اسفندماه همان سال (۱۳۹۹) در گفتوگویی با نشریه پیام نو بهصراحت از اطلاع مسئولان از ورود کرونا پیش از بهمنماه خبر داد و گفت: «این ویروس از یک ماه قبل در کشور توسعه پیدا کرده بود؛ اگر از ابتدا که در قم این ویروس مشاهده شد شفافسازی کرده بودند، در حال حاضر کشور با چنین رشدی مواجه نمیشد؛ لذا در این شرایط که کل کشور دچار کوویدـ۱۹ شده، نمیتوانند قرنطینهسازی کنند. اگر ایران قم را مانند ووهان چین قرنطینه کرده بود، بهراحتی میتوانست از توسعه این ویروس به کل کشور جلوگیری کند. به دلیل عدم اطلاعرسانی بهموقع از سوی مسئولان و شرکت مردم در مراسمهایی مانند راهپیمایی ۲۲ بهمن و عدم رعایت اصول بهداشتی، حالا باید با کوویدـ۱۹ دستوپنجه نرم کنند و جانشان را از دست بدهند. معلوم است دیگر در این شرایط کل کشور را نمیتوانند قرنطینه کنند.»
جدای از پنهانکاری در بحث زمان ورود ویروس به ایران مساله قرنطینه نکردن شهرهایی چون قم نیز از جمله اقدامهای اشتباهی بود که دولت روحانی مرتکب شد. هرچند بنا به آنچه در برخی از رسانهها منتشر شد، گویا در جلسات شورای عالی امنیت ملی اطلاعات سپاه قرنطینه قم را بیآبرویی برای اسلام دانسته و با آن مخالفت کرده بود.
ولی آنچه برخی مقامها و چهرههای سیاسی بهطور رسمی مطرح کردند یادآوری این نکته بود که دلیل قرنطینه نشدن شهرها در روزهای نخست نگرانی از ایجاد هراس در جامعه و تبعات آن برای برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس بوده است.
برخی نیز بحران اقتصادی ناشی از تحریم را دلیل اصلی این مساله عنوان کرده و گفته بودند دولت برای قرنطینه شهرها باید بستههای حمایتی و راهکارهای جبرانی برای فعالان اقتصادی در نظر میگرفت که توان مالی چنین تصمیم بزرگی را نداشته است.
قرنطینه یا شعار
حسین سراجزاده، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، در آن زمان گفته بود: «دولت بهدلیل فشارهای اقتصادی قرنطینه را شکست، در صورتی که بهتر بود دولت این مسئولیت خطیر را به عهده میگرفت و با منابع مالی مختلفی که در اختیار داشت به یاری تکتک مردم میشتافت. اما متاسفانه دولت به دلیل شرایط وخیم اقتصادی و تحریمها به دولتی ناتوان تبدیل شده است.»
با آغاز فراگیری کرونا، دولت روحانی در بدترین روزهای اقتصادی خود با بحرانی روبهرو شد که برای مقابله با آن فاقد توان آمادهسازی سادهترین نیازهای جامعه از قبیل ماسک و اقلام ضدعفونی بود.
ماسک در ایران کمیاب و قیمت آن رشدی نجومی داشت. از سوی دیگر، دولت با فشار برخی روحانیون و مذهبیون تندرو نیز مواجه بود که برای نمونه بستن اماکن متبرکه را توهین به اسلام و اهلبیت میدانستند.
حتی برخی افراد با سخره گرفتن اخبار کرونا، آن را شایعه غربیها برای ضربه به اسلام دانسته و خواستار عادیسازی شرایط کشور بودند.
زمانی که دولت روحانی دستور به تعطیلی اماکن مذهبی داد برخی از تندروها در حرکتی عجیب با تجمع و هجوم بردن، موانع را شکستند و وارد حرمها شدند.
دست معاندین در کار است
اما در ادامه، با وجود گسترش پرسرعت شیوع ویروس کرونا در ایران، حسن روحانی مخالف سرسخت تعطیلی و قرنطینه شهرها بود.
او هفتم اسفند ۹۸ بهصراحت اعلام کرد: «ویروس یک بهانه جدیدی دست معاندین نشود که این باعث شود کار، فعالیت و تولید متوقف شود. مردم به این فکر نباشند که فروشگاهی یا شهری بسته میشود یا قرنطینه عمومی ایجاد میشود.»
این تصمیمی بهشدت بحثبرانگیز بود که صدای مردم و جامعه پزشکی و پرستاری و حتی برخی از مدیران وزارت بهداشت را نیز در آورده بود.
در حالی که دولت تلاش میکرد با ایجاد شرایطی همچون دورکاری در ادارات و تعطیلی مدارس و دانشگاهها و طرحهای ناکارآمدی مانند ضدعفونی معابر، تا جای ممکن بحث قرنطینه را غیرضروری نشان دهد، اخباری مبنی بر دروغ بودن تعداد مبتلایان و درگذشتگان کرونا در ایران داغ شده بود، اخباری که حکومت بهجای شفافسازی به شکل مساله امنیتی با آن برخورد کرد.
حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی، همان زمان اعلام کرد که با گردانندگان ۱۳۰۰ سایت یا گروه در شبکههای اجتماعی به اتهام «شایعهپراکنی» درباره کرونا برخورد شده و ۳۲۰ نفر دستگیر شدهاند. روزنامه جهان صنعت نیز با همین اتهام توقیف شد.
مدیریت بحران به سبک روحانی
تلاش حسن روحانی برای کاستن از شدت بحران دیگر کافی نبود در صورتی که وقتی او در ششم فروردین ۹۹ اعلام کرد کشور با کمبود تخت و کارکنان درمانی مواجه نیست، بلافاصله مینو محرز، عضو کمیته بیماریهای عفونی وزارت بهداشت، سخنان او را تکذیب و اعلام کرد ظرفیت بیمارستانهای ایران تکمیل شده و پر است.
مقامهای جمهوری اسلامی حاضر به انجام تجربههای موفق دیگر کشورها نبوده و حتی وقتی چارهای جز تعطیلی کشور به دلیل بحرانیشدن اوضاع نداشتند تلاش کردند برای آن نامی متفاوت و روش اجرایی متفاوتی پیدا کنند.
ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت ایران، درباره قرنطینه گفت: «ما بههیچوجه با قرنطینه موافق نیستیم. قرنطینه برای قبل از جنگ جهانی اول است برای طاعون و وبا.»
سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز ۹ اسفند در حاشیه جلسه ستاد ملی مدیریت و مقابله با ویروس کرونا گفت: «به چیزی به عنوان قرنطینه شهرها اعتقاد نداریم و این روش را علمی نمیدانیم.»
فاصلهگذاری اجتماعی نام طرحی بود که مقامهای جمهوری اسلامی امیدوار بودند جایگزین قرنطینه شهرها و تعطیلی کامل کشور شود. این طرح اگرچه تردد میانشهری را ممنوع و برخی از مشاغل پرخطر را تعطیل میکرد، زمان انجام آن خود دلیلی بر عملکرد ضعیف دولت روحانی بود، چرا که بهجای انجام این طرح پیش از تعطیلات نوروزی دولت روحانی هفته دوم تعطیلات را برای آغاز طرح انتخاب کرد و عملا هرکسی که قصد سفر داشت سفرش را آغاز کرده بود، سفرهایی که فاجعه اردیبهشت و خرداد ۹۹ را رقم زد.
طرح فاصلهگذاری اجتماعی از هفته دوم فروردین آغاز شد بلکه دولت بتواند دستکم روند بستری شدن مبتلایان را در بیمارستانهایی که با بحران تخت و کارمند درمانی مواجه بودند کنترل کند.
دولت همچنین تلاش کرد با طرحهایی حمایتی همچون واریز یارانه یکمیلیون تومانی برای برخی اقشار و بستههای معیشتی و وامهایی به صنوف و مشاغل متضرر از کرونا تا حدی از بار ضربات هولناک کرونا بر معیشت مردم بکاهد.
اما این طرحها به دلیل شرایط بد اقتصادی ناشی از تحریم، بهوضوح نمیتوانست کمک چندانی به جامعه کند.
بازی با جان مردم
اقدام عجیب دیگر دولت در مقابله با کرونا زمانی بود که با اولین نشانههای فروکش همهگیری و در حالی که مقامهای درمانی تاکید بر تداوم تعطیلیها و حتی تقویت آنها داشتند، دولت از عادیسازی شرایط شهرها و مشاغل خبر داد. این عادیسازی موجهای دوم و سوم را در سال ۹۹ در پی داشت.
حالا جهان با تولید اولین واکسنهای کرونا در حال کنترل بیماری بود و اگرچه دولت ایران به دلیل تحریمها شرایط سختتری برای تهیه واکسن داشت، اقدامهای لازم برای ورود واکسن تولیدی کشورهای آمریکا و انگلیس انجام شد.
اما آنچه دولت روحانی گمان نمیکرد با آن روبهرو شود سخنان رهبر جمهوری اسلامی در خصوص ممنوع بودن واردات واکسن تولیدی آمریکا و انگلیس بود.
محمدحسن قوسیان مقدم، سخنگوی جمعیت هلالاحمر، بلافاصله پس از سخنان علی خامنهای از منتفی شدن «ورود ۱۵۰ هزار دوز واکسن کرونای شرکت فایزر از آمریکا» به ایران خبر داد.
حالا ایران به دنبال پیدا کردن واکسن جایگزین از کشورهایی چون روسیه، چین و هند بود.
در عین حال، مقامهای جمهوری اسلامی مدعی بودند واکسنهای تولید داخل نیز پابهپای شرکتهای خارجی در حال سپری کردن مراحل تولیدند و با آماده شدن آنها مردم کشور در مدت چند ماه بهطور کامل واکسینه خواهند شد.
اما مراحل واکسیناسیون نیز دلیل دیگری بر بیبرنامگی دولت روحانی شد، دولتی که نه توان حل مشکلات معیشتی مردم را داشت و نه توانست برای نظر مذهبیون و رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای حکومتی در مقاطع مختلف همهگیری کرونا کاری انجام دهد.
دولت ناتوان، درمان سیاسی مردم
ناتوانی در تامین بهموقع و به میزان مورد نیاز واکسن کرونا سبب شده است روند واکسیناسیون نهتنها به کندی جلو رود که گاه متوقف نیز شد.
در این میان اقدامهای غیراصولی و بلاتکلیفی دولت در اتخاذ یک شیوه درست در مواجهه با ویروس کرونا ایران را در گروه کشورهایی قرار داد که با موجهای پیدرپی کرونا مواجه شد.
این موجها اگرچه بخشی از آن بهدلیل جهشهای ویروس است، مهمترین دلیل قربانی گرفتن آنها ناتوانی متولیان درمانی در اتخاذ تصمیم درست و بهموقع بهخصوص در بحث تعطیلی و قرنطینه شهرها و بحث تسریع روند واکسیناسیون است.
هر بار که شیوع کرونا فروکش کرد، اقدامهایی چون عدم ممانعت از برگزاری تجمعات در مناسبتهای مذهبی و سیاسی و همچنین، عجله برای عادیسازی شرایط کشور سبب شده است موج بعدی در ایران قربانی بگیرد.
مساله واکسیناسیون نیز خود بهتنهایی ویترین ناکارآمدی دولت روحانی و بازی با جان مردم برای تحقق شعارهای سیاسی حکومتی شده است.
در چند ماه گذشته، دولت ایران بیش از هر کشور دیگری خبر تولید واکسنی جدید را منتشر کرده است و خود را در این زمینه جزو چند کشوری میداند که حتی توان صادرات واکسن را نیز دارد.
مقامهای جمهوری اسلامی به شیوه تمام یک سال و نیم گذشته مدعیاند اقدامهایشان در زمینه کنترل بیماری کرونا الگوی دیگر کشورهاست ولی پاسخی روشن نمیدهند که چرا آمارهای ابتلا به کرونا و مرگومیر ایران را در پایینترین جای ممکن آمارهای جهانی قرار میدهد.
روحانی موجآفرین دوران کرونا
اکنون که روزهای دولتداری حسن روحانی تمام شده است، دومین تابستان کرونایی از راه رسیده و بار دیگر ویروس کرونا، این بار در شکل دلتا، کشور را بهسرعت در مینوردد.
این وضع در شرایطی پیش آمده است که کارشناسان در مورد فراگیری موج پنجم کرونا از ماهها قبل هشدار داده بودند و دولت به دلیل برگزاری انتخابات حاضر به اقدامهای پیشگیرانه نشد.
جلسههای چند هزار نفری ابراهیم رئیسی و حامیان او در برخی شهرها و تشویق و تهدیدهای پیدرپی رهبر جمهوری اسلامی و مقامهای امنیتی و سیاسی برای حضور مردم در صحنه انتخابات به هر قیمتی، حالا خود را به شکل موج پنجم کرونا نشان میدهد و شهرها یکی پس از دیگری دوباره قرمز میشوند، تا روشن شود ایران تنها کشوری است که حتی جان مردم را هم سیاسی اداره میکند.
دولت این روزها دوباره طرح ناکارآمد فاصلهگذاری اجتماعی را فعال کرده است ولی با توجه به در پیش بودن ماه محرم و تجربه جدی نبودن دولت در برخورد با ناقضان طرح فاصلهگذاری اجتماعی و مردمی که دیگر توان اقتصادی پذیرش این تعطیلیها و محدودیتها را ندارند، بیشک این موج را پایانی نخواهد بود.
۸۴ هزار کشته در اثر ابتلا به کرونا بنا به آمارهای رسمی تا امروز حاصل مدیریت بهداشتی دولت امید است که مردم را ناامید کرد؛ هرچند به باور جامعه، آمار حقیقی کسانی که در اثر ابتلا به بیماری کرونا جان خود را در ایران از دست دادهاند چندین برابر این آمار است.
به این ترتیب، میتوان گفت آخرین وعده حسن روحانی هم محقق نشد و به تعدد وعدههای بیعمل رئیس دولت تدبیر پیوست. روحانی پایان سال گذشته (۱۳۹۹) مدعی شده بود «ایرانی بدون کرونا» تحویل دولت بعدی خواهد.