چگونه پوکه واکسنهای اصلی به دست متخلفان رسیده تا آن را با واکسن تقلبی پر کنند؟
اعلام خبر تزریق واکسن تقلبی کرونا به سه هزار نفر از سوی پیام کاویانی، رئیس پلیس امنیت عمومی تهران، نشان از استیصال مردمی دارد که برای حفاظت از جان خود ناچار به انجام هر کاری هستند.
واکسیناسیون کرونا در ایران از همان آغاز تا امروز، مسئلهای بغرنج بوده است که روزبهروز بیشتر مردم را نسبت به نهادهای رسمی بیاعتماد کرده است و حاصل آن، مرگ بیش از ۵۰ هزار نفر طبق آمار رسمی است که گفته میشود بسیار پایینتر از آمار واقعی جانباختگان کرونا در ایران است.
از سویی، منع واردات واکسنهای امتحان پس داده به فرمان رهبر جمهوری اسلامی ایران و پس از آن، اخبار هرروزه پیرامون تولید واکسن ایرانی، سبب شد مردمی که تنها امیدشان برای نجات از کرونا همین واکسیناسیون سراسری باشد، نتوانند به واکسنهایی که حکومت در حال تزریق است اعتماد کنند.
مسئله بعد اما این است که خود همین واکسنهای چینی، روسی، هندی، و ایرانی که در مراکز واکسیناسیون تزریق میشود نیز گویا به دلایلی نامشخص، نسبت به آمار جهانی از کارآمدی کمتری برخوردار هستند، چرا که شمار مبتلایان و حتی کشتههای کسانی که هر دو دوز واکسن را دریافت کردهاند، بهوضوح تفاوت چشمگیری با آمار جهانی دارد.
بحث دیگر، بههمریختگی سیستم واکسیناسیون در مراحل مختلف است، چنان که در ماههای گذشته برخی از شهروندان مدعی شدند که در موعد دریافت دوز دوم، مراکز واکسیناسیون اعلام کردند واکسن در اختیار ندارند. این موارد البته همه از سوی مراجع رسمی وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران رد شده است.
درهرحال، این آشفتگی و نامشخص بودن این که واکسنهای تزریقی آیا دقیقاً تحت پروتکلهای موردنیاز تولید، نگهداری و تزریق میشوند یا نه، سبب شده است که میل به خرید واکسنهای خارجی و تزریق آن خارج از سیستم رسمی واکسیناسیون، بهسرعت با استقبال مردم روبهرو شود. این واکسنها که دستکم به ادعای فروشندگان آنها، فایزر و مدرنا هستند، با ارقامی ده و حتی چند ده میلیونتومانی فروخته میشوند.
در ماههای نخست سال جاری، پلیس ایران با رد فروش واکسن تقلبی کرونا، ادعا کرد که در بررسیهای انجام شده، به هیچ مورد فروش واکسن در بازارسیاه برنخورده است. آن ادعا همان زمان با اعتراض مردمی روبهرو شد که در فضای مجازی آگهیهای فروش واکسنهای خارجی را مشاهده میکردند.
شاید با گسترش بحث فروش واکسن در بازارسیاه بود که مقامات ایران با اعلام اخبار تزریق واکسن تقلبی، کوشیدند تا القا کنند که واکسنهایی که خارج از چرخه رسمی واکسیناسیون تهیه و تزریق میشود، تقلبی است و از مراکز واکسیناسیون بیرون برده نشدهاند.
اما مسئله وقتی عجیب میشود که بدانیم واکسنهای «تقلبی»، در پوکههای واکسن اصل فروخته میشوند و این پرسش مهم به میان میآید که خود این پوکههای خالی چگونه دست متخلفان رسیده است.
مسئول یکی از داروخانههای تهران با اعلام این نکته که مردم اعتمادشان را به نهادهای رسمیازدستدادهاند، میگوید: «بحث فقط فایزر یا دیگر واکسنهای ممنوع شده توسط حکومت نیست. ما مراجعانی داریم که به دنبال خرید سینوفارم و اسپوتنیک هستند، یعنی همان واکسنهایی که توسط مسئولان در حال تزریق است. وقتی همین را به مشتریان میگوییم، پاسخ میدهند اصلاً معلوم نیست آنچه تزریق میکنند، همینها باشد.»
این بیاعتمادی را میتوان در واکنش مردم به مسئله واکسیناسیون در فضای مجازی دید. سهیل که به همین بحث بیاعتمادی پرداخته بود، به ما میگوید: «با پدرم که برای دریافت دوز اول واکسن به خانه هنرمندان رفتیم، شاهد این بودم که اکثر مراجعان باوری به این که آنچه به آنها تزریق میشود، همان واکسن ادعایی باشد، نداشتند.»
سهیل به ابتلای پدرش تنها چند روز پس از دریافت واکسن اشاره میکند و میگوید: «در روزهایی که بیمارستان امام خمینی بودیم، تعداد زیادی از بستگان کسانی که وضعیت بیمارشان وخیم بود، میگفتند بیمار واکسن دریافت کرده بوده است. شاید همین آمار مرگومیر بالای کسانی که یک یا هر دو دوز واکسن را دریافت کردهاند، است که مردم را نسبت به واکسیناسیون در ایران بدبین کرده است.»
در حوالی داروخانههای فروش داروهای کرونا، دلالانی هستند که داروهای بیماران مبتلا به کرونا را به فروش میرسانند. وقتی از یکی از افرادی که مدعی در اختیار داشتن «تمزیوا» (از جمله داروهای نایاب شده بیماران مبتلا به کرونا) است، در خصوص واکسن خارجی و آمریکایی، یعنی فایزر، میپرسیم، پاسخی که میشنویم عجیب است: «فایزر هر دوز ۱۵ میلیون با تزریق در محل، البته اصل نه تقلبی.»
وقتی در مورد اصل بودن واکسن تردید نشان میدهیم، میگوید: «قبل از دریافت مبلغ، واکسن را نشان میدهم که ببینید اصل است.»
همین نکته مشخص میکند که حتی اگر به ادعای مقامات ایران این واکسنها تقلبی باشند، چگونه پوکه آنها، آنهم واکسنی که به فرمان رهبر ایران ورودش به ایران ممنوع شده بود، در اختیار دلالان دارو قرار گرفته است؟
همین را که از فروشنده میپرسیم، میگوید: «شما باور میکنی اینها برای خودشان فایزر وارد نکردن؟ خب تو خودشان هم دزد زیاده که فایزرهای وارداتی یک جوری به دست ما میرسد.»
وقتی از این فرد در خصوص شرایط نگهداری واکسن میپرسیم، متوجه میشویم او هیچ اطلاعی از آن ندارد و بهاحتمال قوی، واکسن ادعایی نمیتواند اصل باشد.
یکی از کسانی که برای دریافت دارو در صف است، میگوید: «اکثر این دلالان حتی دارو یا واکسن ادعایی را ندارند و وقتی میگویی با همان قیمت خریدارم، میگویند مبلغی پیشپرداخت بده تا مثلاً چند ساعت بعد برایت بیاورم. همین مبلغ بیعانه، هرقدر کم، کفایت میکند برای آنها. در اصل مردم از ناچاری دنبال دلهدزدی هستند.»
یکی از پزشکان بیمارستان فیروزگر هم به این نکته اشاره میکند: «بحث فقط واکسن نیست. طبق ضوابط، پوکه داروهایی مثل تمزیوا و رمدسیویر هم باید پس از تزریق به بیمار، در اختیار خانوادهها قرار بگیرد. وقتی جلو بیمارستانها دلالانی دنبال خرید پوکههای خالی از نزدیکان بیماران هستند، یعنی جامعه بهقدری دچار بیخیالی یا شاید استیصال شده که به هر چیزی که دلالان تحت عنوان دارو یا واکسن میفروشند، اعتماد میکند. تا وقتی دارو و واکسن بهقدر کافی نباشد، نان دلالان هم در روغن است.»
از این پزشک در خصوص شایعه خروج پوکههای خالی از مراکز واکسیناسیون میپرسیم، که با رد این ادعا میگوید: «متأسفانه در اینجور مواقع سادهترین کار اتهام زدن به جامعه پزشکی است. واکسنهایی که در مراکز تزریق میشوند به تعداد مشخص تحویل، و پوکههای آن هم دریافت میشوند. پس اگر تخلفی هم باشد، خارج از چرخه مراکز واکسیناسیون است و باید جایی دیگری دنبال آن گشت.»
مسئله اتهام به جامعه پزشکی البته سر دیگری هم دارد و آن، اخبار رسمی مبنی بر نسخههایی است که پزشکان در اختیار دلالان قرار میدهند تا داروهای خاص را از داروخانهها دریافت کنند.
یکی از فروشندگان داروخانهای در تهران میگوید: «پس از آن که میزان مصرف رمدسیویر و دیگر داروهای کرونا به طرزی باورنکردنی بالا رفت و همزمان این داروها نایاب شد و در بازارسیاه به فروش رسید، دستورالعملی آمد که برای دریافت این داروها باید جدا از نسخه پزشک، مدارک بستری بیمار در بیمارستان هم ارائه شود. چون دیده شده بود که برخی از دلالان با همکاری برخی پزشکان متخلف، نسخههای حاوی این داروها را به داروخانه ارائه میکردند و پس از دریافت دارو، در بازار آزاد میفروختند. ولی در بحث واکسنهایی که اصل یا تقلبی، در بازارسیاه به فروش میرسد، این مسئله صدق نمیکند. چون اساساً واکسن کرونا در داروخانهها توزیع نشده که نیاز به نسخه پزشک داشته باشد. بحث واکسن بحثی جدا از داروهای کروناست. در مسئله واکسن، دلیل سوق پیداکردن مردم به سمت واکسنهای بازارسیاه همین بحث آمار بالای ابتلای دریافتکنندگان واکسن است که مردم را نسبت به آنچه در این مراکز تزریق میشود، بدبین کرده است.»
شاید بهخاطر موج خبری پیرامون دستگیری باندها و افراد مختلفی که واکسن تقلبی میفروختند، باشد که اکثر صفحاتی که پیشازاین ادعای فروش واکسن داشتند، تعطیل شدهاند یا مطالب مربوط به فروش واکسن را حذف کردهاند.
همچنین، به نظر میرسد پس از انتشار اخبار پیرامون این موضوع، خود مردم نیز نسبت به تزریق واکسن خارج از چرخه واکسیناسیون رسمی دچار تردید جدی شدهاند.
با این حال، وقتی به یکی از این مراکز در مرکز تهران رجوع کردیم، بازهم شاهد آن بودیم که مردم با وجود مراجعه برای دریافت واکسن، اعتماد چندانی به آنچه به آنها تزریق میشود، ندارند.
یکی از همین افراد میگوید: «واکسن ایران هم حکایتی شده است. یک روز ادعا میکنند دلیل کندی سیستم واکسیناسیون، تولید نشدن واکسن برکت است، و روز دیگر از تزریق فلان قدر دوز برکت به مردم خبر میدهند. بالاخره برکت تولید شده یا نه؟ ولی باز زدن واکسن، هرچه که باشد، بهتر از هیچی است. حالا میخواهد واکسن باشد یا اصلاً آبمقطر، حداقل اعصاب آدم کمی آرامش پیدا میکند. من یکی نه پول خرید واکسن از بازارسیاه را دارم و نه جراتش را. چون این واکسنی که خود حکومت میزند، بعدش کلی آدم کرونا میگیرند، وای به حال آن که معلوم نیست چطوری به دست این دلالان رسیده.»
طبق اخبار منتشر شده، گویا با تغییر دولت و روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، حکومت حساسیت پیرامون واکسنهایی همچون فایزر را کنار گذاشته است و بنا دارد بهسرعت با واردات واکسنهای مختلف، سرعت واکسیناسیون را بالا ببرد. شاید با ورود واکسنهای خارجی بیشتر، بازار واکسن کرونا در بازارسیاه، چه اصل و چه تقلبی، فروکش کند.
اما پرسش اصلی این است که چرا در ایران مردم با وجود واکسیناسیون رسمی، چشم به مراکز زیرزمینی و غیررسمی دارند تا با پرداخت مبالغی هنگفت، خود را واکسینه کنند؟
این پرسشی است که گویا خود مقامات ایران هم به آن رسیدهاند. کما این که ابراهیم رئیسی در اولین جلس رای اعتماد به وزرا، میگوید: «باید بیاعتمادی مردم به مقامات را رفع کنیم.»
بیاعتمادی اجتماعی و شکاف میان مردم و حکومت، کلید بسیاری از چالشهای ایران است. همین است که مردم نهتنها به آمار مبتلایان و کشتههای کرونا مشکوکند، که حتی به آنچه به آنها تزریق میشود نیز اعتمادی ندارند.