طی ماههای اخیر مقامات غربی چندین بار از پایان فرصت برای بازگشت به مذاکرات هستهای گفتهاند. حالا رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داده که بدون نظارت آژانس بر برنامه اتمی، مذاکرات برجام به نتیجه نمیرسد.
در مقابل بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران هم با سخنانش سطح تنش را بالاتر برد و گفت که ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی به ۲۵ کیلوگرم رسیده و «به استثنای کشورهای دارای سلاح هستهای، هیچ کشوری قادر به تولید آن نیست». او گفت: «با قانون اقدام راهبردی مجلس دست و بالمان باز شد».
کمالوندی همچنین مدعی شد، آمریکا ضعیف شده و جمهوری اسلامی در قدرت نرم دست برتر را دارد. او با اشاره به تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر توانایی هستهای به عنوان اقتدار، گفت؛ این پیشرفتها مانند «سلاح»، «بازدارندگی» ایجاد میکنند.
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد نیز با بیان اینکه تحریمهای آمریکا شکست خورده، گفت: «اقدامات دولت ما به جایی رسیده که دیگر به انتقال پول از طریق بانکهای بینالمللی احتیاج نداریم». این در حالی است که در دو سال گذشته بودجه دولت جمهوری اسلامی به خاطر عدم توانایی فروش نفت و انتقال پول آن با یک سوم کسری مواجه شده و انتظار میرود امسال این کسری بیشتر شود.
در همین حال تعدادی از جمهویخواهان کنگره آمریکا نامهای به کاخ سفید فرستاده و خواستهاند مذاکرات با ایران متوقف شود. دلیل این درخواست حمله پهپادی جمهوری اسلامی به پایگاه آمریکا در سوریه و افزایش فعالیتهای هستهای عنوان شده است. در این نامه با اشاره به تنش بالای خاورمیانه، آمده که گفتگو با حکومتی که بزرگترین حامی مالی تروریسم است «پیامی خطرناک» به دوستان و دشمنان ارسال میکند. به نظر میرسد آژیر قرمز از همه سو به صدا درآمده، صدایی که بیانگر هشدار و تهدید علیه جمهوری اسلامی است.
چرا این خبر مهم است؟
به نظر میرسد حکومت ایران برای مسیری که از دو سال پیش آغاز کرده، دو مقصد در نظر دارد. یا لغو همه تحریمها بدون شروط جدید یا هستهای شدن ایران. جمهوری اسلامی با به درازا کشاندن مذاکرات فرصت پیدا کرد که سطح غنیسازی را افزایش دهد و به آستانه دستیابی به سلاح هستهای برسد تا در مذاکرات دست بالا را داشته و امتیاز بگیرد. اما احتمال نرمش آمریکا اندک است و در صورت شکست مذاکرات سرنوشت جمهوری اسلامی و ایران تحریمهای شورای امنیت و انزوای جهانی خواهد بود، به همین دلیل سخنگوی سازمان انرژی اتمی با امید به ارعاب غرب از بازدارندگی میگوید و امام جمعه مشهد رجز میخواند که به بانکهای بینالمللی نیاز نداریم.
آیتالله خامنهای و اطرافیانش که تندروترین بخش حکومت هستند، این پیام را به جامعه جهانی ارسال کردند که اگرچه جمهوری اسلامی قصد ساخت بمب هستهای ندارد اما امکانات کافی برای این کار را دارد، این پیام تعبیر اقتداری است که رهبر جمهوری اسلامی از آن سخن میگوید . حتی قدرت نرمی که جمهوری اسلامی برای خود قائل است بر پایه همین تهدید است، در حالی که در سیاست بینالملل، قدرت نرم به معنای توانایی جذب و انتخاب به جای اجبار است.
شکست مذاکرات ایران را از نظر اقتصادی به ونزوئلایی تبدیل میکند که همانند کره شمالی سلاح هستهای دارد، اما تک تیر اسلحه این بازی رولت روسی به معیشت مردم ایران شلیک میشود.
کمی عمیقتر؛ وقتکشی یا فراهم آمدن مقدمات سقوط
یک سال پیش به دستور آیتالله خامنهای، غنیسازی ۲۰ درصدی آغاز شد. براساس مصوبه مجلس در آذرماه ۱۳۹۹، دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات هستهای محدود و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی متوقف شد. آژانس ماههاست به دوربینهای نظارتی سایتهای هستهای دسترسی ندارد. علاوه براین جمهوری اسلامی طی دو سال گذشته با لغو تعهدات برجام، تعداد سانتریفوژهای پیشرفته را افزایش داد. خبر افزایش ذخیره اورانیوم ۶۰ درصدی درحالی اعلام میشود که قدرتهای جهانی فشار برای بازگشت به مذاکرات را افزایش دادهاند.
مقامات جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که ۸ آذر به میز مذاکره بازمیگردند و تندروها در شبکههای اجتماعی با ارائه اطلاعاتی میگویند تا آن زمان به آستانه دستیابی به اورانیوم مورد نیاز بمب اتم میرسیم، که به معنای تولید اورانیوم ۹۰ درصدی است. تندروها معتقدند که بدون توانایی ساخت بمب نمیتوانند امتیازی از غرب بگیرند. ظاهرا زاویه دید محدود آنها کشوری مانند کره شمالی را در بر نمیگیرد که با داشتن بمب اتم در انزوای کامل و تحریمهای شدید است. شباهت ایران و کره شمالی این است که توسط رهبرانی اداره میشوند که به تنهایی تصمیم میگیرند و مسئولیتی نمیپذیرند.
حسن روحانی صراحتا اعلام کرده بود که میتواند در یک هفته مذاکرات را به نتیجه برساند، اما آیتالله خامنهای اختیار ادامه مذاکره را از او گرفت و دولت جدید با اتلاف وقت و پیشرفت غنیسازی تلاش کرد به زعم خود قدرت چانه زنی را بالا ببرد. ادبیات تیم مذاکره کننده جدید نیز تغییر کرده علی باقری کنی، معاون سیاسی وزیر خارجه، به جای «ادامه مذاکرات» از واژه «شروع مذاکرات» استفاده میکند و به جای «مذاکره برای احیای برجام» از «مذاکره برای رفع تحریم» سخن میگوید، ابراهیم رئیسی در جملاتی کوتاه تنها به «مذاکره نتیجه محور و رفع تحریم» اشاره میکند.
ظاهرا بازگشت آمریکا به برجام چندان مطلوب جمهوری اسلامی نیست چون مکانیسم ماشه را در اختیار ایالات متحده قرار میدهد و میتواند تحریمهای بینالمللی را کلید بزند. مقامات حکومتی ترجیح میدهند در مذاکرات آتی راه حلی برای رفع تحریمها بدون احیای برجام بیابند. به نظر میرسد علی خامنهای میخواهد گزینه همه یا هیچ را روی میز مذاکره بگذارد؛ یا تمامی تحریمها لغو شود تا حکومت تحت امرش بتواند به نفوذ در منطقه، حمایت از شبهه نظامیان و توسعه موشکی با قدرت ادامه دهد، یا به قطب هستهای خاورمیانه تبدیل شود.
اما حتی اگر جو بایدن، رئیس جمهور دموکرات آمریکا بخواهد به چنین مذاکراتی تن دهد، بعید است جمهوریخواهان این اجازه را به او بدهند. پس از آنکه جمهوری اسلامی چندین بار از تعهد عدم خروج مجدد از توافق هستهای سخن گفت، بایدن اعلام کرد که در صورت پایبندی ایران به برجام آمریکا نیز به تعهدات خود از جمله رفع تحریمها پایبند خواهد بود، بلافاصله رهبران جمهوریخواه کنگره اعلام کردند که بایدن اختیار قانونی ندارد و نمیتواند تحریمها را برای همیشه لغو کند.
آیتالله خامنهای و منصوبانش در دولت سیزدهم مدعی رویکرد مطالبهگرانه بر پایه اقتدار در مذاکرات هستند، در حالی که رابرت مالی نماینده ویژه در امور ایران و مذاکرهکننده اصلی آمریکا گفته که «اگر ایران با موضعی تندتر به مذاکرات بازگردد، پر کردن فواصل سخت خواهد بود» و وزارت خارجه این کشور هم اعلام کرده که «در صورت درخواست بیشتر یا ارائه چیز کمتری از سوی ایران، این مذاکرات موفق نخواهد بود» در واقع بر خلاف ادعاها و تصورات مقامات جمهوری اسلامی بعید است که غرب مرعوب اقتدار جمهوری اسلامی شود.
زیتون ـ یلدا امیری: