شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۰، در آستانه دومین سالروز آبان ۱۳۹۸ که اعتراضات مردمی منجر به کشته شدن صدها معترض شد، «ابوالفضل قدیانی»، فعال سیاسی با انتشار بیانیهای، «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی را «امالفساد» و «مجرم اصلی» ویرانی، فقر و فلاکت مردم ایران خواند.
همان روز، روزنامه «کلید» طرحی از «کیهان لندن» منتشر کرد که در آن دست علی خامنهای خط فقر را ترسیم میکرد.
دو روز بعد از انتشار این طرح، روزنامه بدون برگزاری هیچ دادگاهی لغو امتیاز شد.
طبق آخرین گزارش رسمی جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۹۸ یک سوم مردم ایران زیر خط فقر قرار داشتند؛ همانطور که در تنها گزارش موجود از میزان فقر پیش از انقلاب آمده است یک سوم مردم ایران در سال ۱۳۵۵، یعنی دو سال پیش از انقلاب ۱۳۵۷ زیر خط فقر بودند.
«علی خامنهای» پیش از آن که رهبر شود، بر منبری ایستاده بود و فریاد میکشید که بیکاری، گرانی و سختی معیشت مال مردمی است که بار گرانیها را بر دوش میکشند و راهپیماییها را به وجود میآورند: «محاصره اقتصادی ضررش مستقیما متوجه توده مردم [است]، آخرش هم هیچکاره مملکت پولشان را بدهند به این مسوول و آن مسوول بخورند و به ریش انقلاب بخندند.»
رهبر جمهوری اسلامی آن زمان که هنوز سکان هدایت نظام حاکم بر ایران را در اختیار نگرفته بود، بارها در اهمیت حمایت از مستضعفان سخن راند. او زمستان ۱۳۵۹ در همینباره وقتی «محمدعلی رجایی»، چهل و دومین نخستوزیر و دومین رییس جمهوری ایران مقابلش بر زمین نشسته بود، گفت سیاست دولت جمهوری اسلامی باید در جهت حمایت از قشر مستضعف باشد: «آن کسانی که باز از این انقلاب را محافظت خواهند کرد، همین قشرهای مستضعفان هستند. […] قشرهای مستضعف و پابرهنه این جامعهاند که گرانی را تحمل میکنند؛ کمبود را تحمل میکنند.»
فروردین ۱۳۶۱، علی خامنهای ریاست جمهوری را برعهده داشت و یک سال و نیم از جنگ هشتساله ایران و عراق میگذشت که در مقبره امام هشتم شیعیان، برای سال نو سخنرانی کرد. در آن زمان، جوانان بسیاری قدم به جبهههای جنگ ایران و عراق گذاشته بودند و کشته میشدند. همزمان، مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی در زندان زیر شکنجه و اعدام قرار داشتند. البته هر روز هم بر فقر و گرسنگی مردم افزوده میشد.
خامنهای در سخنان خود، با اشاره به فقر و گرسنگی در دوران «علی»، امام اول شیعیان به عنوان «عادلانهترین» حکومت گفت: «اگر امیرالمومنین ۱۰، ۲۰ سال دیگر حکومت میکرد، شکی نیست که فقر در جامعه ریشهکن میشد. اگر جمهوری اسلامی خیلی بلندپروازی کند، میشود دولت شیعه امیرالمومنین.»
حالا یکی دو دهه که نه، چهار دهه از سخنان علی خامنهای میگذرد و نه تنها فقر ریشهکن نشده است بلکه طبق آخرین آمار رسمی، یک سوم جامعه ایران زیر خط فقر رفتهاند و به نظر کارشناسان اقتصادی، این روند همچنان ادامه دارد.
مرداد سال جاری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای اولین بار یک گزارشی رسمی از خط فقر در ایران منتشر کرد که طبق آن، در سال ۱۳۹۹ خط فقر سرانه هر فرد معادل یک میلیون و ۲۵۴ هزار تومان بود و نرخ فقر در سال ۱۳۹۸ هم حدود ۳۲ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته بود.
در این گزارش، نرخ فقر در سال ۱۳۹۹ به دلیل در دسترس نبودن دادههای هزینه و درآمد، عنوان نشد. اما در سال ۱۳۹۸، از هر سه نفر، یک نفر زیر خط فقر گزارش شده بود.
از سوی دیگر، طبق گزارش «تجارتنیوز»، در سال ۱۳۹۸ از جمعیت ۸۴ میلیونی ایران، بیش از ۲۶ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکردند.
با توجه به از بین رفتن حدود یک میلیون و نیم شغل در بهار ۱۳۹۹ که تمام آنها مشاغل غیررسمی دهکهای پایین جامعه بودند، به نظر میرسد با تورم ۶۷ درصدی در سال ۱۳۹۹ و سال جاری، افراد بیشتری زیر خط فقر در ایران زندگی میکنند.
مردم ایران پیشتر هم به آمار یک سوم زیر خط فقر رسیده بودند.
علی خامنهای در فروردین ۱۳۹۷ باز هم به مشهد رفته و در سخنرانی نوروزی خود، اینبار درصد فقرا را با پیش از انقلاب، به استناد آمار بانک جهانی مقایسه کرده بود: «پیش از انقلاب ۴۶ درصد فقیر مطلق در ایران بود ولی در سال ۱۳۹۳ این عدد به ۹/۵ درصد رسید.»
بهمن ماه همان سال، «محمدعلی جعفری»، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم افتتاح طرحهای عمرانی، این کاهش ۳۶ درصدی را «افتخاری بزرگ برای نظام اسلامی» خواند.
این ادعا همانزمان توسط «فکتنامه» راستیآزمایی و دروغ معرفی شد.
بنا به ادعای فکتنامه، نه در مرکز دادهها و نه در آخرین گزارش فقر و برابری بانک جهانی، نشانی از اعداد و ارقام گفته شده وجود ندارد. در خصوص پیش از انقلاب هم آمار مشخصی موجود نیست. تنها منبع موجود، مقالهای با عنوان «انقلاب و توزیع ثروت در ایران» است که بهار ۱۳۸۵ توسط «جواد صالحی اصفهانی»، اقتصاددان «دانشگاه ویرجینیا تک» نوشته شده است.
طبق تطبیق آمارهای این مقاله با دادههای سرشماری سال ۱۳۵۵، یک سوم مردم ایران در آن زمان زیر خط فقر قرار داشتهاند.
فکتنامه نوشته است: «در آن زمان، جمعیت شهری ایران حدود ۱۵/۸ میلیون نفر و جمعیت روستایی حدود ۱۷/۹ میلیون نفر بوده است. با این حساب، جمعیت فقرا در آن زمان باید چیزی در حدود ۷/۶ میلیون فقیر روستایی و نزدیک چهار میلیون فقیر شهرنشین بوده باشد؛ یعنی از جمعیت ۳۳/۷ میلیونی ایران در آن زمان، حدود یک سوم (نزدیک ۱۱/۶ میلیون نفر، معادل ۳۴/۴درصد جمعیت کل کشور) زیر خط فقر زندگی میکردند.»
سال ۱۳۹۲، پیش از ادعای دروغین خامنهای درباره کاهش درصد فقیر مطلق، «رویترز» در گزارشی، امپراطوری رهبر جمهوری اسلامی را بالغ بر ۹۵ میلیارد دلار تخمین زده بود؛ یعنی رقمی حدود ۴۰ درصد بیشتر از صادرات نفتی ایران در سال ۱۳۹۱ و حتی بیشتر از ثروت اندوخته شاه سابق ایران.
این گزارش علی خامنهای را تنها شخصی میداند که کنترل این امپراطوری عظیم اقتصادی را در اختیار دارد؛ یعنی «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام.»
اسفند ۱۳۷۹، علی خامنهای در دیدار با دانشجویان «دانشگاه امیرکبیر» گفته بود: «آزادی که از دست برود، فاجعه است. هر نوع استبداد و دیکتاتوری و این که یک نفر بخواهد با رای برخاسته از نفسانیات خودش سرنوشت مردم را به دست بگیرد، مردود است و اگر در جایی پیش بیاید، فاجعه است.»
ذیل این امپراطوری اما فقر و بیکاری چنان بر گلوی جامعه ایران چنگ انداخت که به خون نشست. در همان آبان ۱۳۹۸ که طبق گزارش رسمی جمهوری اسلامی، یک سوم مردم ایران زیر خط فقر قرار داشتند، معترضان قدم به خیابان گذاشتند و به خون کشیده شدند. حالا در دومین سالروز آن کشتار، روزنامهای که دانسته یا ندانسته در بازنشر یک طرح، خامنهای را در حال ترسیم خط فقر، بر دکههای روزنامهفروشیها نشاند، لغو امتیاز شد و «قدیانی» مثل بسیاری دیگر، علی خامنهای را عامل هم فقر و هم کشتار مردم خواند و تاکید کرد که رهبر جمهوری اسلامی به شکل «سیستماتیک» فقر را به آنها تحمیل کرده است.
او به خامنهای هشدار داد که یا دست از این امپراطوری و «قدرت شیطانی» بردارد یا مردم او را از قدرت به زیر خواهند کشید.
آیدا قجر – ایران وایر: