چهارمین جلسه دادگاه بین‌المللی مردمی آبان؛ “با پارچه خیس و اتوی داغ شکنجه و به تجاوز تهدید شدم”

By | ۱۴۰۰-۰۸-۲۳

در چهارمین جلسه “دادگاه بین‌المللی مردمی آبان”که برای رسیدگی به اعتراضات سراسری آبان ماه ۱۳۹۸ ایران تشکیل شده، یک پزشک از مشاهداتش در بیمارستان و “جسدهای افتاده روی هم در سردخانه” گفت و یک نفر دیگر هم شهادت داد که “به تجاوز تهدید” و با “اتو و پارچه خیس شکنجه” شده است.

در اواخر جلسه روز چهارم، شاهد ۲۳۲ که در جلسه “دادگاه مردمی” او را آقای دکتر خطاب کردند، توضیح داد در خیابان صدای تیر شنیده، اما فکر کرده تیر هوایی است تا اینکه دیده “فردی به زمین افتاده و سینه‌اش سوراخ شده و وضعیتش به گونه‌ای است که دیگر نمی‌شود به او کمک پزشکی کرد.” او همچنین شهادت داد بچه‌ای را دیده که پای درخت افتاده و زنی یک گوشه دیگر.

آبان تریبیونال یا “دادگاه بین‌المللی مردمی آبان” در لندن مشغول ثبت شکایت شاهدان اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸ است که شمار کشته‌های آن صدها نفر برآورد شده است. در روزهای گذشته شمار زیادی از بازماندگان خانواده‌ها از ایران، از جمله شاهدی که خود را ‘افسر نیروی انتظامی’ خواند و یکی دیگر که گفت ‘معتمد امام جمعه یک شهر’ است، علیه حکومت ایران شهادت دادند.

‘در سردخانه بیمارستان جنازه‌ها روی هم افتاده بود’

امروز، شنبه ۱۳ نوامبر ثبت شهادت‌ها ادامه داشت از جمله شاهد ۲۳۲ که عضو کادر پزشکی در یک شهر کوچک معرفی شد. او گفت شاهد تیراندازی دو مامور لباس شخصی به دختری بوده که در توالت بیمارستان پناه گرفته بوده است: “یک دختر خانم مجروح شده و در توالت حیاط بیمارستان مخفی شده بود. دو مامور لباس شخصی آمدند و این دختر جوان را با گلوله زدند. این کار را با حیوان نمی‌کنند که با این جوان کردند.”

شاهد که صورتش را کامل پنهان کرده بود و صدایش بازخوانی می‌شد، درباره یک مورد دیگر توضیح داد که او را “به شدت تحت تاثیر” قرار داده است: “وقتی به سمت محل کارم می‌رفتم، یک پسربچه ۱۸-۱۹ ساله از جلوی من رد شد که یک ظرف غذا دستش بود. یک لحظه فکر کردم خیس شدم و نگاه کردم دیدم بدون شنیدن صدای گلوله این جوان روی زمین افتاده و غرق خون است و خون و …. روی سمت راست لباس من ریخته. من نفهمیدم می‌خواستند من را بزنند یا او را. یا اینکه گلوله سرگردان بود یا چه اتفاقی افتاده بود.”

این فرد از استفاده ماموران امنیتی از آمبولانس روایت کرد: “وقتی آمبولانس بعدی آمد و چند مجروح داخل آن بودند، بر اساس شغلم فکر کردم باید بروند درمان شوند و فوقش یک سوال و جواب. اما ساعت یک نیمه‌شب، بیمارستان حالت دیگری داشت. حالت یک قلعه نظامی. این قلعه نظامی با خروج هفت تا هشت آمبولانس شکل دیگر پیدا کرد انگار دارند اسرا را منتقل می‌‎کنند. آمبولانس‌ها رفتند و من متحیر ماندم چه اتفاقی افتاده.”

او روایت کرده که با دیدن این صحنه به اطرافیان گفته مجروحانشان را به بیمارستان نبرند و برای درمان در حد ممکن به خانه این پزشک بروند.

شاهد شماره ۲۳۲ درباره یک صحنه که در بیمارستان دیده، توضیح داد: “هیچ کدام از کارکنان ما اجازه نداشت سمت سردخانه بیمارستان برود. از دور نگاه کردم دیدم علاوه بر اینکه تمام طبقات کشوها پر است کف سردخانه هم پر است و جنازه‌ها را روی هم چیده‌اند. من نمی‌دانم اصلا جنازه‌ها را به که تحویل دادند.”

او گفت حدود ۳۰ نفر را در خانه درمان کرده و همکاران دیگرش هم تعدادی دیگر را مخفیانه درمان کرده‌اند و همه “هزینه آن را داده‌اند.”

شاهد ۲۵۵ با چهره پوشیده و صدای بازخوانی شده شهادت داد
شاهد ۲۵۵ با چهره پوشیده و صدای بازخوانی شده درباره شرایط انفرادی و شیوه‌های شکنجه شهادت داد

شاهد ۲۵۵: ‘تهدید به تجاوز و با اتو روی پارچه خیس شکنجه شدم’

در بخش دیگری از “دادگاه مردمی”، شاهد ۲۵۵ با چهره پوشیده و صدای بازسازی شده گفت ۱۸ روز در انفرادی بوده و در این مدت با دست و پای بسته بارها “شکنجه” شده است.

او به حقوقدانان توضیح داد قبل از بازداشت در خیابان شاهد کتک خوردن “یک کودک و مادرش با باتون” بوده و پیش از آنکه بیهوش شود روی زمین زخمی‌های زیادی را دیده از جمله ” یک دختر خانم زیر ۱۳-۱۴ سال و یک پسر که هنوز سبیل درنیاورده بود.”

خلاصه شهادت شاهد ۲۵۵ درباره چگونگی بازداشت و شکنجه‌اش به این شرح بود:

“بدون آنکه بپرسند چه کرده‌ای، توهین‌های زشت می‌کردند. من را به بازداشتگاهی بردند که هفده هجده نفر دیگر را دیدم و بین آنها افراد زیر ۱۸ سال بودند. کتک می‌زدند و توهین می‌کردند.۱۸ روز در انفرادی بودم که از لحاظ بهداشتی بسیار وضع وخیمی داشت. از همان‌جا که آب می‌خوردیم، عذر می‌خواهم کارهایمان را [ادرار و مدفوع] می‌کردیم.

به من می‌گفتند جاسوس آمریکا هستم و می‌گفتند اگر همکاری نکنم خانواده‌ام بازداشت می‌شوند. نمی‌گذاشتند بخوابم. بر اثر شکنجه چشم چپم دچار انحراف شده که ممکن است بیشتر شود.

اما چیزی که خیلی من را زجر داد یک شکنجه دیگر بود. من را با دستبند و پابند بدون شلوار و پیراهن روی صندلی نشاندند. روی ران پایم پارچه خیس نازک ‌گذاشتند و اتوی برقی خاموش را روی آن نهادند و به برق زدند. می‌گفتند تا داغ شدن اتو فرصت داری حرف بزنی. وقتی دکمه را می‌چرخانند پارچه آرام آرام داغ می‌شد. پای من سوختگی شدید دارد و اسناد آن را ارائه داده‌ام.

به تجاوز جنسی هم تهدید شدم که انجام نشد اما دائم این تهدید وجود داشت.”

در برابر سوال یکی از وکلا که پرسید او چگونه آزاد شده، در نهایت توضیح داد که با “اعمال نفوذ یک آشنا” از زندان رها شده است.

فاطمه خوشرو: ‘پنج مرد به بدن برهنه من دست زدند’

مریم افشنگ، خبرنگار بی‌بی‌سی که در جلسات ارائه شهادت حضور داشت، سخنان شاهدان و جو جلسه را تکان‌دهنده توصیف کرد و گفت بسیاری از شنوندگان در جلسه “دادگاه مردمی” با چشمان خیس نشسته بودند.

او همچنین درباره شهادت فاطمه خوشرو گفت که هنگام ارائه شهادت به گریه افتاد و گفت در زندان او را “برهنه کردند و بعد پنج مرد کلاه‌دار که فقط چشمانشان مشخص بود در اتاق بدن او را لمس کردند.”

فیلم شهادت فاطمه خوشرو و توضیحات مریم افشنگ را در توییتر بی‌بی‌سی ببینید:

این شاهد از شیراز شهادت داد که چطور با گلوله ساچمه‌ای زخمی شده است
 

دادگاه ‘مردمی’ آبان چیست؟

این دادگاه که از چهارشنبه دهم نوامبر در لندن آغاز شده، در مدت پنج روز بررسی می‌کند آیا در سرکوب اعتراض‌های آبان ۹۸ حکومت ایران “مرتکب جرایم بین‌المللی” شده است یا نه. حتی اگر دادگاه “نمادین” حکم بدهد که حکومت ایران مرتکب جنایت علیه بشریت شده، ضمانت اجرایی برای بازداشت متهمان وجود ندارد؛ اما برگزارکنندگان معتقد هستند که حکم “نمادین” و ثبت شهادت شاهدان می‌تواند در آینده مورد استناد قرار بگیرد و زمینه را برای برگزاری محاکمه عادلانه فراهم کند.

شش حقوقدان “مستقل بین‌المللی” در دادگاهی که به صورت “مردمی” برگزار شده، اظهارات حضوری ۴۵ شاهد و ۱۲۰ شهادتنامه کتبی را بررسی می‌کنند.

همه شاهدان در دادگاه باید قسم بخورند که “همه حقیقت را بگویند و جز حقیقت نگویند.”

شمار زیادی از شاهدان با نام و مشخصات در دادگاه شهادت دادند اما برخی دیگر، مخصوصا افراد نزدیک به حکومت که از ایران شهادت می‌دادند، صورت خود را پوشانده بودند و صدایشان بازخوانی می‌شد.

بررسی حقوقی آنچه در جریان اعتراض‌های آبان ۹۸ رخ داد، با عنوان «دادگاه بین‌المللی مردمی آبان» توسط سه سازمان «عدالت برای ایران»، «حقوق بشر ایران» و «با هم علیه اعدام» در لندن تا یکشنبه ۱۴ نوامبر، ۲۳ آبان ادامه دارد.

شاهد از شیراز: ‘مردی با پیراهن سفید به همه شلیک می‌کرد، از عابران گرفته تا نوجوانان’

یک شاهد از شیراز که صورت او پوشیده بود شهادتش را اینگونه آغاز کرد: در روز ۲۶ آبان بوی شدید دود و تیراندازی می‌آمد. ده-پانزده نیروی انتظامی، بسیج و لباس شخصی بودند که به سمت مردم تیر می‌زدند. از تیرهای ساچمه‌ای استفاده می‌کردند و تیرهایی که می‌زدند خشاب بزرگ داشت و وقتی شلیک می‌کردند همه ساچمه‌ها به اطراف می‌خورد. مردم درهای آهنین مترو را جلوی آنها گرفتند.

به گفته این شاهد بعد از این ماجرا “یک نیروی پلیس جلو آمد و گفت بیایید جلو حرف بزنیم ببینیم مشکل چه است. یک پسر ۱۶-۱۷ ساله که جلو رفت همان نیروی انتظامی به او شلیک کرد و با پشت تفنگ به گردنش کوبید و او را روی زمین کشید.”

او اضافه کرد: یک آقایی بود با لباس شخصی و پیراهن سفید که به همه مستقیم شلیک می‌کرد و برایش مهم نبود که چه کسی را هدف قرار می‌دهد؛ حتی به عابران و به نوجوانان شلیک می‌کردند. من خیلی‌ها را دیدم که ساچمه به کمر آنها خورده بود و همه خونریزی داشتند. می‌گفتند به بیمارستان نروید چون شما را دستگیر می‌کنند.

بر اساس این روایت نیروی انتظامی دوربین همه مغازه‌ها را در یک خیابان ضبط کرد و فیلم‌ آنها را برد.

این زن می‌گوید که روز ۲۸ آبان یک ساچمه به پای او شلیک شد و دیگر به خانه بازگشت.

در ادامه او توضیح داد که در روز اول با پسرش به جمع معترضان پیوسته بود “چون اعتراض‌ها آرام بود و مردم فقط شعار می‌دادند.” او گفت بعد از اینکه مردم دیدند پلیس به یک نوجوان شلیک مستقیم کرد دست به سنگ بردند.

استاد حقوق بین‌الملل: ‘حکومت ایران علیه مردمش مرتکب جنایت علیه بشریت شده است’

رابرت هاینش، استاد حقوق دانشگاه لایدن در هلند که با دیوان کیفری بین‌المللی همکاری داشته، در پاسخ به سوالی درباره اینکه شواهد مورد بررسی او از کجا به دست آمده، گفت روایت هر دو طرف ماجرا و همه اظهارات موجود از طرف مقام‌ها و شاهدان وقایع را مطالعه کرده و بر اساس آنها به این نتیجه رسیده است.

رابرت هاینش که با ویدئو در جلسه حضور داشت، در پاسخ به سوال یکی از وکلا درباره اینکه آیا شواهد او نشان می‌دهد تعدادی بیش از عدد اعلام شده ۳۰۴ نفر کشته باشند یا نه، گفت به شواهد دیگری دست نیافته، هرچند ممکن است کشته‌شدگان بیشتر باشد.

آقای هاینش تاکید کرده که بر اساس ماده هفت اساسنامه دیوان کیفری بین‌‎المللی برای تعریف جنایت علیه بشریت، تعداد کشته‌شدگان “ملاک تعیین یک اقدام به عنوان جنایت علیه بشریت نیست” بلکه “قلمرو و محدوده و نظام‌مند و سیستماتیک بودن” از دیگر عوامل تشخیص این جرم است و به گفته این کارشناس حقوق بین‌الملل در سرکوب اعتراضات آبان این جرم در “سراسر ایران اتفاق افتاده و سازمان‌یافته” بوده است.

شاهد شماره ۱۷۳: ‘مرد اسلحه به دست جلوی چشم من به او شلیک کرد’

سهیل عبدی، شاهد شماره ۱۷۳ به عنوان دومین شاهد امروز درباره شکل‌گیری تظاهرات در شهر شهریار در حاشیه جنوبی تهران توضیح داد. شهریار یکی از نقاطی بود که بیشترین تعداد کشته‌ها در آنجا ثبت شده است.

آقای عبدی گفت که در روز ۲۵ آبان که متوجه شد بنزین سه برابر شده، مثل بقیه معترضان به خیابان آمده تا به گرانی اعتراض کند و دولت قیمت را برگرداند: “من به عنوان یک شهروند معترض بودم چون قیمت بنزین در همه کالاها اثر می‌گذارد. تصمیم گرفتیم ماشین را خاموش کنیم و در خیابان بمانیم و کاملا تظاهرات مسالمت‌آمیز بود. اما حکومت به ما گفت اغتشاشگر. ما اگر قصد اغتشاش داشتیم سنگ یا چوب یا اسلحه دستمان می‌گرفتیم. اما من عکس‌هایی برای شما دارم که می‌فرستم که ببینید دو سه هزار نفر که در عکس مشخصند یک چوب یا سنگ دستشان نیست.”

او درباره مجسمه انگشتر آیت‌الله روح‌الله خمینی، در میدان شهریار توضیح داد و گفت “مردم به خاطر خشمی که از آقای خمینی دارند و او را دوست ندارند” مجسمه را آتش زدند: “برای بسیجیان این حرکت خیلی گران تمام شد و گارد گرفتند و به مردم حمله کردند.”

آقای عبدی گفت که متوجه شد بسیجیان و نیروهای امنیتی شروع به آرایش نیروها کردند و “فقط به خاطر آتش زدن انگشتر” شروع به حمله به مردم کردند.

این شاهد می‌گوید قبل از آبان در هیچ تظاهرات و اعتراضی شرکت نکرده بوده است.

شاهد شماره ۱۷۳ گفت “یک مامور که با کلاش شلیک می‌کرد، به سینه یک معترض شلیک کرد که باعث خشم بیشتر مردم شد”. آقای عبدی گفت همان مامور لحظاتی بعد به پای او شلیک کرد و فرار کرد و رفت.

یکی از فیلم‌هایی که او در اختیار “دادگاه مردمی” قرار داده، نشان می‌دهد که یک فرد مسلح به سوی معترضان تیراندازی می‌کند. شاهد شماره ۱۷۳ گفت “مرد با کاپیشن آبی که تیر خورده بود، جزو ناپدیدشدگان است و اثری از او پیدا نیست.”

شاهد شماره ۲۰۸: ‘در گواهی مرگ برادرم نوشتند برخورد شئ تیز’

در ادامه، شاهد شماره ۲۰۸ با چهره پوشیده درباره کشته شدن برادرش شهادت داد. او که نام و چهره‌اش مشخص نیست، به حقوقدانان “دادگاه مردمی” گفت خانواده‌اش از این طریق متوجه گلوله خوردن برادرش شده‌اند که یک نفر گوشی تلفن او را بعد از مدت‌ها بی‌خبری جواب داده و گفته این فرد گلوله خورده است.

شاهد شماره ۲۰۸ گفت که خانواده به چند بیمارستان مراجعه می‌کنند و پسرشان را پیدا نمی‌کنند. تا اینکه در بیمارستان یک آمبولانس برادرش را به بیمارستان می‌برد و خانواده متوجه او می‌شوند.

او گفته تا سه روز جسد برادرش را از سردخانه تحویل ندادند. این شاهد می‌گوید برای تحویل جنازه از آنها درخواست “۲۰۰ هزار تومان پول” کرده بودند که به یک حساب واریز شود.

شاهد شماره ۲۰۸ گفت تا زمان تحویل جسد ماموران امنیتی “برای آنها مزاحمت ایجاد می‌کردند و می‌خواستند به اصرار و مقابل دوربین، خانواده او را شهید حکومت اعلام کنیم.”

او گفته پس از دو سال پیگیری پرونده به آنها اجازه گرفتن وکیل نداده‌اند و گفته‌اند خودشان وکیل می‌گیرند.

در گواهی مرگ به گفته شاهد ۲۰۸ به جای گلوله نوشته‌اند “برخورد شئ تیز”.

بی بی سی:

رابرت هاینش، استاد حقوق بین‌الملل در زمینه حقوق بشر توضیح داد که چرا فکر می‌کند حکومت ایران در سرکوب اعتراضات آبان مرتکب 'جنایت علیه بشریت' شده است
 

دادگاه مردمی آبان

انگشتری که آقای عبدی گفت آتش زدنش باعث خشم بسیجیان شد
 

این زن با چهره پوشیده درباره چگونگی کشته شدن برادرش توضیح می‌داد
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *