خنجر روسی در قلب ایرانی؛ روسیه انتقام شکست ظفار را از ایران گرفت

By | ۱۴۰۰-۰۹-۰۲

روابط با روسیه یکی از پرتلاطم‌ترین روابط خارجی ایران در طول تاریخ بوده است؛ چنان‌که با الهام از نام رمان مشهور روسی می‌توان آن را رابطه‌ای سرشار از «جنایت و مکافات» برای ایرانیان خواند. «ایران‌وایر» در سلسله مقالاتی روابط ایران و روسیه در دوره معاصر را بررسی کرده است. تاثیر فروپاشی شوروی بر حکمرانی علی خامنه‌ای، نقش روسیه در برنامه اتمی ایران و تقسیم دریای خزر موضوعاتی است که تاکنون به آن پرداخته‌ایم. در این مطلب به روابط نظامی این دو کشور می‌پردازیم.

اگر تعبیر جنگ‌های نیابتی را تا دهه ۱۳۵۰ خورشیدی عقب ببریم، اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی از ارتش شاهنشاهی ایران در نبرد ظفار در عمان شکست خورده بود و دل خوشی از آن نداشت. ظفار نبردی بین شورشیان کمونیست عمان با دولت مرکزی به رهبری سلطان «قابوس» بود که با تاسیس «جبهه آزادی‌بخش ظفار» و پشتیبانی شوروی در صدد سرنگونی دولت مرکزی و استقرار یک حکومت کمونیستی در عمان بودند.

سلطان قابوس با دعوت از ارتش ایران و اجابت این خواسته از سوی «محمدرضا پهلوی» توانست جنگ ظفار را با کمک تعیین‌کننده ایران، به نفع خود ببرد و با تثبیت پایه‌های حکومت خود خطر نفوذ شوروی و نظام کمونیستی را نه تنها از عمان، بلکه از جنوب خلیج فارس که از راه یمن جنوبی در حال رشد بود، کم کند.

تقویت نظامی صدام حسین رهبر عراق در حمله به ایران به نوعی پاسخ اتحاد جماهیر شوروی در شکست از ارتش ایران در عمان بود. تکیه اصلی صدام به خصوص در ماه‌های اول جنگ به تسلیحاتی روسی و کمک‌های اتحاد جماهیر شوروی بود؛ همان‌طور که ایالات متحده کمک نظامی بیشتری به ایران در برابر عراق کرده بود.

از اولین اقدامات خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از درگذشت «روح‌الله خمینی» قرارداد تسلیحاتی محرمانه با شوروی بود که در جریان سفر «اکبر هاشمی رفسنجانی» به این کشور بسته شد. هاشمی رفسنجانی در آن زمان هنوز رییس مجلس شورای اسلامی بود. به فاصله کوتاهی پس از این سفر و معاملات تسلیحاتی آن که تا امروز هم محرمانه نگه داشته شده، انتخابات ریاست‌جمهوری انجام شد و هاشمی رفسنجانی در مقام نفر اول اجرایی کشور این قرارداد را برای اجرا دنبال کرد.

جمهوری اسلامی برای پنهان نگه داشتن این قرارداد، در اقدامی خلاف قانون اساسی، به نوشته «خاطرات هاشمی رفسنجانی» در سال ۱۳۶۹، تصویب آن را به مجمع تشخیص مصلحت نظام سپرد. در شرایطی که ایالات متحده جمهوری اسلامی را به دلیل گروگان‌گیری و پشتیبانی از انفجار مرگ‌بار در مقر تفنگ‌داران دریایی آمریکا در بیروت تحریم کرده بود و هیچ سلاح و ادوات نظامی نمی‌فروخت، جمهوری اسلامی نیاز شدید به تجهیزات نظامی را از شوروی تامین کرد که در آستانه فروپاشی قرار داشت.

سه دهه پس از این، عطش جمهوری اسلامی به همکاری نظامی با روسیه چنان بالا بود که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، ایران به طور محرمانه پایگاه هوایی خود در همدان را باز هم بر خلاف قانون اساسی دوره جمهوری اسلامی در اختیار نیروی هوایی روسیه قرار داد.

 جنگنده‌های روسی با انتقال ادوات خود به همدان و استفاده از پایگاه هوایی «نوژه» به صورت پنهانی برای عملیات در سوریه از خاک ایران استفاده می‌کردند تا اینکه موضوع به رسانه‌های غیرایرانی درز کرد و با رسوایی ایجاد شده در ایران، ظاهرا نیروی هوایی روسیه پایگاه همدان را تخلیه و ایران را ترک کرد.

در پایان دوره هشت ساله دولت «حسن روحانی»، در حالی که قرار نبود یک مصاحبه محرمانه با «محمدجواد ظریف» درباره مسائل هشت ساله این دولت فعلا منتشر شود، به رسانه‌ها درز پیدا کرد و روشن شد که روسیه در جریان نبرد در سوریه برای باقی نگه داشتن «بشار اسد» در حکومت در برابر «دولت اسلامی» یا داعش و همچنین مخالفان داخلی اسد، نیروی قدس سپاه پاسداران را به جنگ زمینی و درگیری رودررو با مخالفان کشانده و خود با به کارگیری نیروی هوایی، از ایران برای پوشش زمینی جنگ در سوریه استفاده کرده است.

ظریف در این مصاحبه افشا شده توضیح داد که «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروی قدس که بعدا در دی ۱۳۹۸ توسط آمریکا در حومه بغداد کشته شد، از ماه‌ها قبل از توافق هسته‌ای برجام خواستار سفر به مسکو و دیدار با «ولادیمیر پوتین» بوده؛ اما تا زمانی که توافق انجام نشده بود، روس‌ها به او اجازه ورود نمی‌دادند. ظریف دیدار سلیمانی با پوتین را مقدمه کشاندن جمهوری اسلامی به نبرد زمینی در سوریه عنوان کرده بود.

در جنگ‌های این‌چنینی که درگیری تن‌به‌تن و رودررو انجام می‌شود، نیروهای زمینی تلفات انسانی گسترده‌ای نسبت به نیروی هوایی متحمل می‌شوند. جمهوری اسلامی گرچه خسارات انسانی زیادی برای ادامه همکاری نظامی با روسیه متحمل می‌شد؛ اما از این فرصت برای ساختن پایگاه‌های نظامی در شهرهای مختلف سوریه که هم‌مرز با اسراییل است، استفاده کرد.

 پس از مدتی اسراییل بمباران هوایی این پایگاه‌ها را آغاز کرد. بر اساس آن‌چه به رسانه‌ها درز کرده بود، مقام‌های اسراییلی برنامه حملات هوایی خود را لحظاتی پیش از شروع به نیروهای روسیه اطلاع می‌دادند و با اطمینان از نبودِ نیروی خودی در محل و خاموش کردن سامانه‌های پدافندی روسی به کار رفته در خاک سوریه، زمینه حمله اسراییل به مواضع جمهوری اسلامی را فراهم می‌کنند.

«ولادیمیر پوتین»، رییس‌جمهور روسیه یک‌بار پس از ملاقات با نخست‌وزیر اسراییل به صراحت گفت که جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران نباید برای طولانی مدت در خاک سوریه باقی بماند. نبرد نیابتی که در عمان آغاز شده بود، به شکل و فرمی دیگر در عراق و سپس سوریه ادامه پیدا کرد؛ اما این بار ایرانی‌ها بازنده آن در برابر روس‌ها بودند.

روسیه در این سال‌ها به طور علنی یک سامانه دفاع هوایی با نام اس-۳۰۰ به جمهوری اسلامی فروخته است. قرارداد فروش پیش از تحریم بین‌المللی برنامه اتمی جمهوری اسلامی انجام شد؛ اما با شروع این تحریم‌ها در شورای امنیت سازمان ملل متحد که خود روسیه هم به آن رای مثبت داد، تحویل سامانه به ایران به بعد از توافق هسته‌ای موکول شد.

 با اینکه جمهوری اسلامی تا آن زمان هنوز هم تحت تحریم تسلیحاتی سازمان ملل متحد قرار داشت؛ اما روسیه با تفسیری که از ساختار فنی سامانه‌های دفاع هوایی ارائه کرد، اس-۳۰۰ را مشمول تحریم‌های سازمان ملل ندانست و پس از توافق برجام آن را به ایران تحویل داد. هرچند که اس-۳۰۰ در برابر نسل جدید این سامانه، دیگر قدیمی شده بود.

از مهر ۱۳۹۹ که تحریم‌های تسلیحاتی سازمان ملل متحد مطابق قطع‌نامه ۲۲۳۱ علیه جمهوری اسلامی رفع شده، جمهوری اسلامی بار دیگر مثل خرداد ۱۳۶۸ و زمانی که هاشمی رفسنجانی عازم مسکو شد، به دنبال خرید تسلیحات روسی است.

سرلشکر پاسدار «محمد باقری»، رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی یک سال پس از لغو تحریم‌های تسلیحاتی در جریان سفر به روسیه، خبر داد که ایران با روسیه قراردادی برای خرید هواپیماهای جنگنده، جت آموزشی و بال‌گردهای رزمی امضا کرده، اما هنوز این قراردادها اجرا نشده است.

شوروی در دهه اول استقرار جمهوری اسلامی در نبرد ایران با عراق، به صدام کمک کرد؛ در دهه دوم، محرمانه تسلیحات فروخت که جزییات آن هنوز بر افکار عمومی روشن نیست؛ اما نیاز مبرم جمهوری اسلامی به هواپیماهای نظامی را هرگز تامین نکرد و به فروش یک سامانه دفاع موشکی بسنده کرده است.

روسیه در دهه چهارم حیات جمهوری اسلامی، از طریق قاسم سلیمانی، ایران را به نبرد زمینی به سوریه کشاند که تخمین زده می‌شود با ۶ هزار و ۵۰۰ کشته پرتلفات‌ترین عملیات نظامی جمهوری اسلامی پس از جنگ هشت ساله با عراق است. روسیه سپس جمهوری اسلامی را در برابر حملات بی‌امانی که اسراییل به مواضع سپاه پاسداران سوریه صورت می‌داد، تنها گذاشت.
فرامرز داور, ایران‌وایر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *