خیابان منوچهری تهران؛ راسته عتیقهفروشان یا بازار قصهبافان حرفهای
«میزان علاقه به اجناسی که یادآور ایران قبل از انقلاب است روزبهروز درحال افزایش است»
«ما هم کمکم خاطره میشویم» جمله تلخی است که یکی از دستفروشان خیابان منوچهری دررابطه با خلوتیِ راسته عتیقهفروشان میگوید.
خیابان منوچهری در حدفاصل تقاطع لالهزار و فردوسی از دیرباز پاتوق عتیقهفروشان و آنتیکفروشان تهران بوده است. خیابانی که کالاهای مغازهها و بساط دستفروشانش از اعماق تاریخ به این خیابان میرسند.
برای شیفتگان تاریخ و عتیقه بازها این خیابان بهشت تهران است. راستهای که طی یک دهه گذشته هر روز از تعداد مغازههای عتیقهفروشیاش کاسته شده است.
شرایط اقتصادی امکان خرید عتیقه را از مردم گرفته است. هرچند کالاهای جعلی که به کمک امکانات مختلف امروز با شباهت به اشیای قدیمی ساخته و در این بازار فروخته میشوند هم شاید از دلایل بیاعتمادی مشتریان باشد.
به گفته یکی از مغازهدارانی که در زمینه لالهها و شمعدانی و ظروف قدیمی فعال است، خریدوفروش اجناسی که گفته میشود عتیقهاند اما اصل نیستند جدید نیست. او شرح میدهد: «من کسادی بازار را مرتبط با کالاهای جعلی نمیدانم، زیرا از روز اولی که این راسته شکل گرفت تا امروز همیشه بحث اقلامی که اصل نیستند وجود داشته است. اصلا بخشی از جذابیت منوچهری به همین است که مردم عادی هم که اهل کلکسیون و عتیقه بازی نیستند، با خرید همین اقلام شبیه عتیقه اما ارزان احساس نزدیکی به تاریخ دارند.»
در بین مشتریان عتیقه خیابان منوچهری، برخی گاهی اشیایی کوچک و ساده را میخرند، به این دلیل که قصههای فروشندگان این اشیا برایشان جذاب و جالب است.
نکتهای که یکی از خانمهایی که در حال خرید از دستفروشی در این خیابان است به ما میگوید: «ما اینجا قصه میخریم وگرنه همه در وسایل باقیمانده از قدیم، آلبوم قدیمی یا ظرفوظروف قدیمی داریم. اما این وسایل با قصههایی که به آنها قیمت و ارزش اضافه میکند است که باعث میشود شما گاهی برای چوب سیگار یا سنجاقسری که میگویند عتیقه است پول بپردازید.»
مغازههای عتیقهفروشی منوچهری مصداق مثل معرف «شیر مرغ تا جان آدمیزاد» هستند. چیزی نیست که نشود در این بازار نسخه قدیمی یا شبیه قدیمیاش را پیدا کرد. به همین خاطر در بساط دستفروشان پاکت خالی سیگار، فنجان لبپر، قاشق، عینک شکسته و انواع سکهها و اسکناسهای قدیمی برای فروش دیده میشود. اقلامی که برخی از آنها قیمت بالایی دارند.
یکی از همین بساطیها عینکی با دسته شکسته را به قیمت ۷۰۰ هزار تومان برای فروش گذاشته است. وقتی علت این قیمت را میپرسیم، میگوید: «عینک صادق هدایت است!»
این نوع مرتبط کردن اشیاء به اشخاص مشهور امری رایج در منوچهری است. یکی دیگر از کسانی که در حال خرید سکه از مغازه است میگوید: «از قدیم مشهور بود بهترین قصهبافها در منوچهری هستند. اما من معتقدم اینها نه لافزن و قصهباف که بهترین قصهگویان تهراناند. شما کالایی در منوچهری پیدا نمیکنید که وقت فروش فروشنده قصهای اینچنینی برای آن خلق نکند. واقعیت این است ما هم دلبسته همین قصهها هستیم وگرنه قاشقی قدیمی بهتنهایی چه ارزشی دارد که برایش پول پرداخت میکنیم؟ اما وقتی همین قاشق در منوچهری بدل به قاشقی میشود که فلان شخصیت مشهور تاریخی آخرین چای عمرش را با آن شیرین کرده، شما مشتاق این روایت و به دنبال آن شیفته قاشق میشوید»
جدای از ظروف قدیمی که هنوز هم بیشترین آمار خریدوفروش بازار را به خود اختصاص میدهند معامله سکه و مدالهای دوره قاجار و پهلوی رونق زیادی دارد. سکههایی که حتی گاهی به ادعای فروشندگان قدمت آنها به دوران پیش از صفوی هم برمیگردد.
اما قدیمیهای بازار وقتی ب شما آشنا باشند، میگویند: «اکثر سکههای خیلی قدیمی جعلی است در اینجا نهایتا بتوانید بعضی سکههای دوره قاجار را پیدا کنید. حتی سکههای دوره فتحعلیشاهی هم اگر اصل باشد جلوی چشم و در ویترین و بساطها نیستند چون قیمتی چند ده تا چند صد میلیونی پیدا میکنند و فقط میان عتیقه بازهای خبره خریدوفروش میشوند. آنها هم مشتری گذری این راسته نیستند.»
یکی دیگر از بخشهای مهم این بازار بخش مربوط به خریدوفروش انگشتر، سنگ و تسبیح است. همچنین زیورآلات نقره نیز مشتری زیادی در این بازار دارد. به همین خاطر انواع انگشترها را در این بازار میتوانید پیدا کنید که همینها نیز گاه با قصههای جذاب ولی دروغین همراه میشوند. از انگشتری که «وقت ترور دست ناصرالدینشاه بود» تا گردنبندی که «ملکه ثریا قبل رفتن از ایران به ندیمهاش داده بود.»
اینها روایتهایی است که برای فروش انگشتری عقیق یا گردنبندی نقره که شاید ارزش سنگ یا نقرهاش در بهترین حالت چند صدهزار تومان باشد به کار میرود. تا همین انگشتر و گردنبند به پشتوانه قصهای که دارد رقمی چند میلیونی پیدا کند.
اگر خریدار قدیمی بازار عتیقه باشید میدانید، رمز موفقیت در منوچهری قدرت چانهزنی است. پس اگر بر سر خرید با قیمت مدنظرتان پافشاری کنید، تمام این قصهها بهمرور کنار میروند تا انگشتری گرانقیمت، با قیمت بسیار کمتر فروخته شود.
یکی از دستفروشان باسابقه منوچهری میگوید: «رمز موفقیت در این بازار، چه برای فروشنده و چه خریدار حوصله و صبوری و پیگیر بودن است. هر دو طرف معامله اگر بر موضع خود بایستند احتمالا به قیمت مطلوبشان کالا را فروخته یا خریداری میکنند. اما دستفروشان جدید کمحوصلهاند و بازار را خراب میکنند. چون بهخاطر کسادی دو سه سال اخیر گاهی قیمتشکنی میکنند و کالایی که مشابهش در بساطهای دیگر و مغازهها هست را زیر قیمت میفروشند.»
کسادی بازار از نکاتی است که نه فقط برای کسبه که برای مشتاقان این خیابان ایجاد نگرانی کرده است. تعطیلی مغازههای قدیمی باعث شده، حال و هوای منوچهری نزدیک به تعطیلی این راسته باشد.
از مهمترین دلایل این کسادی، کرونا و کاهش ورود توریست به ایران است. یکی از مغازهداران میگوید: «مهمترین و بیشترین مشتریان ما توریستها هستند. کسانی که هم قصههای این بازار برایشان باورپذیر است و هم گاهی اقلامی مثل استکان کمرباریک طرح ناصرالدین شاهی یا انگشتر و قوطی سیگاری قدیمی برایشان خریدی رؤیایی به نظر میرسد. از طرفی فضای مجازی هم باعث شده خیلیها کالای خود را مستقیم در این شبکهها بفروشند و شما نمیتوانید از میان فروش وسایل خانه قدیمیهای فوت شده در یک فامیل جنس یا کالایی واقعاا ارزشمند و عتیقه پیدا کنید.»
بخشی از بازار که بهراستی علاقهمندان به تاریخ و میراثفرهنگی را نگران میکند، فروش کاشیهای قدیمی اماکنی است که طی یک دهه گذشته تاراج کاشیهای آنها سرعت گرفته است. کاشیهایی که با قیمت صدهزار تومان تا یک میلیون تومان به فروش میرسد. رقمی ناچیز برای ویران کردن کاشیکاری بسیاری از اماکن قدیمی.
مشتاقان جادو، طلسم و دعانویسی هم از مشتریان همیشگی بازار منوچهری هستند. انواع طلسم و دعا در این بازار فروخته میشوند. در این زمینه نیز ورود کلاهبردارانی که انواع طلسم را بر روی مس یا برنج با دستگاههای لیزر حکاکی کرده و به نام طلسم قدیمی میفروشند، سبب شده است مشتریانی که بر اساس باور به جادو، رمل و اسطرلاب به خیابان منوچهری میآیند ناامید شوند.
منوچهری ویژگی دیگری هم دارد که برای افراد مذهبی جزو جاذبههایش شناخته میشود. در کنار انواع شمایلها و اشیای اسلامی مثل انگشتر و تسبیح، کتابهای خطی قرآن و ادعیه، در این راسته اشیاء و کالاهایی مربوط به دیگر مذاهب هم وجود دارد. از انواع شمایل مسیحی و صلیبهای مختلف تا منورای یهودیان (شمعدان) را در این بازار میتوان یافت.
طی سالهای عرضه اقلامی که به تاریخ ایران و دوران سلطنت شاهان مختلف برمیگردد نیز رشد چشمگیر یافته است. تصاویر یا اقلامی با نشان شیر و خورشید، شاهان قاجار و پهلوی مشتریان زیادی بین جوانان دارد.
به گفته یکی از بساطیهای منوچهری: «میزان علاقه به اجناسی که یادآور ایران قبل از انقلاب است روزبهروز افزایش پیدا میکند. جالب این است که جوانان بیشتر خریدار تصاویر یا اشیا دوران قبل انقلاب هستند.»
از دیگر نکاتی که میتواند موجب تعجب شود افزایش کالاها و اقلامی با نشانهای آلمان دوران هیتلر در این بازار است. یکی از مغازهداران منوچهری میگوید: «خیلیها مشتاقانه دنبال نمادها و نشانهای ایران باستان هستند. اما یکی دو سالی است که خیلی از جوانان به دنبال مدالها یا ظروف منقوش به علامت صلیب شکسته هستند. حتی من در یک سال گذشته مشتریانی داشتم که دنبال خرید پرچم آلمان هیتلری بودند. چند هفته پیش هم یکی از همکاران قوطی سیگاری منقوش به آرم آلمان نازی را چند میلیون تومان فروخت. همزمان با رواج این کالاها اقلام مربوط به شوروی سابق یا کشورهای کمونیستی هم مشتری دارد.»
اگر تا چند سال پیش قصه نشسته بر اشیا و کالاهای منوچهری پیرامون شخصیتهای تاریخی و بهویژه فرهنگی ایران بود، حالا دیگر تنها خرید «چوب سیگار قدیمی ملکالشعرای بهار» جذاب نیست، بلکه چوب سیگار ژنرال ارتش آلمان یا چریک کمونیست کوبایی هم مشتری دارد.
مثل دستفروشی که با اصرار ادعا میکند سیگار برگ نیمه کشیدهای که دارد را پدربزرگش شخصا از زیر سیگاری استالین بعد از کنفرانس تهران برداشته است.
اما در کل اشتیاق خریداران بازار عتیقه منوچهری به سمت عتیقههای دوران پهلوی و قاجار زیاد است. چه این کالاها واقعا متعلق به شخصیتی تاریخی باشند، یا همین حوالی در کارگاهی ساخته شده باشند.
آنچه منوچهری را منوچهری کرده قصههایی است که اشیا با خود همراه دارند. حال چه این قصهها حقیقی باشند و چه ساخته ذهن قصهبافان فروشندگان بازار.