وضعیت معیشتی عموم مردم روز به روز بحرانیتر میشود. طبق اطلاعات پایگاه رفاه ایرانیان در سال ۹۹ جمعیت ۲۶ میلیون نفری زیر خط فقر مطلق هستند. طبق تعاریف این شاخص یعنی نزدیک به ۳۰ درصد از جمعیت ایران فاقد هرگونه منبع درآمدی هستند و از تامین حداقل هزینههای زندگی یعنی خوراک و مسکن محروم هستند. تنها منبع درآمدی این جمعیت که بیش از ۳ میلیون خانوار را شامل میشود، یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی است.
این آمار تازه مربوط به سال ۹۹ است و موج گرانیهای سال ۱۴۰۰ روی محاسبه آن لحاظ نشده است. اما حتی همین آمار رسمی مورد استناد مقامات و مسئولان نیست و از ابراز آن طفره میروند. بهروز محبی نماینده مجلس دیروز تعداد کسانی که زیر خط فقر مطلق هستند، ۲۰ میلیون نفر اعلام کرده است که با آمار رسمی بیش از ۶ میلیون نفر فاصله دارد.
اما جالب است که روند رشد نرخ فقر مطلق نشان میدهد، دقیقا از زمانی که قانون هدفمندسازی یارانهها اجرا شده، در دولت حسن روحانی با گرانی بنزین در سال ۹۸ ادامه یافت و حالا هم ابراهیم رییسی همان برنامه را دارد، این نرخ چگونه از نرخ رشد اقتصادی پیشی گرفته و هر سال فقر مطلق عمیقتر و گستردهتر شده است. در این دوره فقط طی دو سالی که نرخ تورم کاهش یافته و حتی یک رقمی شد، نرخ فقر مطلق نیز کاهش یافته است.این در حال است که اقتصاد ایارن امسال در بالاترین نرخ تورم قرار دارد و به همین دلیل هم پیشبینی میشود که نرخ رشد فقر مطلق در سال ۱۴۰۰ به مراتب بیشتر از سالهای قبل خواهد بود.
طبق گزارش پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان هر ۱۰ درصد افزایش تورم موجب ۱.۶۵ درصد افزایش نرخ فقر میشود. نرخ تورم سال گذشته ۳۶ درصد گزارش شده و امسال این نرخ تا این لحظه از سال به نزدیک به ۵۰ درصد رسیده است. یعنی طبق آمار رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار، نرخ تورم امسال نسبت به سال گذشته حداقل با افزایش ۱۴ واحد درصد همراه بوده است. این یعنی نرخ فقر مطلق امسال با افزایش ۲۳واحد درصدی همراه خواهد شد که چنین نرخی در کارنامه آماری نرخ فقر مطلق بیسابقه است.
باتوجه به همین آمارها هم میتوان پیشبینی کرد در سال اول دولت ابراهیم رییسی حداقل یک دهک درآمدی دیگر (دهک ۴) که شامل ۸ میلیون نفر جمعیت است، به زیر خط فقر مطلق ریزش خواهند کرد.رویکرد دولت در برابر این فاجعه تاکنون وعدههای متناقض و البته با اجرای یکجانبه است. از سویی دولت تصمیم به حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفته و برنامه افزایش قیمت بنزین را با طرح وان پیش میبرد که فعلا در منطقه آزاد قشم و کیش اجرا شده است. این برنامههای دولت با تحقق اجرای صددرصدی است، اما از آن سو برنامههای حمایتی او هیچ پایداری در تحقق ندارد.
همچنان که وزیر اقتصاد دولت سیزدهم چند وقت پیش با قاطعیت اعلام کرد که از آذرماه یارانههای نقدی افزایش پیدا نمیکند، اما بلافاصله حرف خود را پس گرفته و اعلام کرد زمان افزایش یارانهها مشخص نیست. البته حتی در صورتی که تمام وعدههای دولت رییسی عملی هم شود، مبلغی که در نظر گرفته شده به هیچ عنوان توانایی از بین بردن فقر مطلق را ندارد.
سقف یارانه پرداختی دولت سیزدهم به ازای هر نفر ۲۶۵ هزار تومان و کف آن ۲۰۵ هزار تومان خواهد بود که در واقع این مقدار ۲۰۵ هزار تومانی جمعیت مشمول عمده را خواهد داشت. یعنی یک فرد از آخرین دهک درآمدی، بدون هیچ منبع درآمدی، ۱۵۰ هزار تومان یارانه نقدی، ۵۵ هزار تومان یارانه معیشتی و ۳۰ لیتر بنزین سهمیهای است که باید برایش به دنبال مشتری برود و آن را در بهترین حالت به قمیت آزاد و ۶۰ هزار تومان بفروشد. اما همین مقدار هم به جمعیتی کمتر از ۸ میلیون نفر خواهد رسید و عمده جمعیت مشمولان یارانههای دولت سیزدهم، ماهانه از این محل در صورت اجرا ۲۰۵ هزار تومان درآمد خواهند داشت؛ بنابراین ابراهیم رییسی در حالی مدعی است که فقر مطلق را به زودی از بین خواهد برد که در کنار تمامی این آمارها، حتی واقعیتهای دیگر را نیز ندیده است. از جمله اینکه متولی اصلی از بین بردن فقر مطلق یعنی معاونت رفاه وزارت کار را به دست کسی سپرده است که حتی به درستی نمیداند فقر مطلق چه تعریف علمی دارد و از آماریی صحبت کرده که هیچ نشانی از آن در مراجع آماری نمیتوان دید.
«حضور ذهن ندارم»، «عدد دقیقش رو اطلاع ندارم»، و «فکر میکنم»، اینها مواردی هستند که داریوش ابوحمزه معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درخصوص اعلام خط فقر مطلق به کار برده و در نهایت هم یک عدد ۴ میلیون تومانی برای آن ذکر کرده است. درحالی که طبق خود آمار همین معاونتی که مدیریتش با ابوحمزه است، خط فقر مطلق برای کل کشور نزدیک به ۵ میلیون تومان گزارش شده است. البته بماند که او حتی معنای درست فقر مطلق را هم نمیدانست و از واژگانی مانند استاندارد نرمال و استاندارد بین المللی صحبت کرده بود.