ریزش اقشار وفادار به حکومت اسلامی ادامه دارد
مراسم بزرگداشت انقلاب ۵۷ در سال ۱۴۰۰ به تنها چیزی که شبیه نبود بزرگداشت آن رویداد منحط و خشونتآمیز بود. در بزرگداشت یک انقلاب به آرمانها و اهداف انقلاب اشاره و از قربانیان آن تقدیر میشود؛ اما دستگاه تبلیغاتی رژیم متوجه است که نه اثری از آن آرمانها باقی مانده و نه امروز آن انقلابیها سرنوشت کشور را در دست دارند. چهل وسه سال است که روحانیان مخالف انقلاب و اراذلواوباشی که پاسدارهای آنان محسوب میشوند مقدرات کشور را در دست دارند. ازاینجهت سالگرد انقلاب با حمله به حکومت پهلوی، رژه خیابانی نیروهای سرکوب، جشنوارههای تبلیغاتی برای عرضه آثار آقازادهها و صرف هزینه برای ریختن پول به شرکتهای خصولتی تبلیغاتی، انجاموظیفه افسران جنگ نرم و مدیران دولتی در سروصدا کردن و اقدامات نمادین و توخالی مثل رایگان کردن مترو برگزار شد.
حمله به حکومت پهلوی
در تبلیغات مربوط به سالگرد انقلاب در سالهای پیش معمولا حکومت پهلوی و شاهزاده رضا پهلوی نادیده گرفته میشدند تا مردم تصور کنند که اینها وجود خارجی ندارند؛ اما در سال ۱۴۰۰ نادیده گرفتن آنها برای مقامات ممکن نبود و شعارهایی مثل «رضاشاه روحت شاد» این نادیده گرفتن را غیرممکن کرده است. مقامها در سطوح مختلف به ناسزاگویی و تهدید خانوادهی پهلوی پرداختند مثل این سخن عجیب که «شناسنامههای آنها در دست ماست»؛ مشخص نیست مقامها با شناسنامههای افراد حتی اگر نزدشان باشد چه میتوانند بکنند. بوقهای تبلیغاتی رژیم نیز با آمارسازی و مقایسههای بیاساس (مثل مقایسه خطوط تلفن همراه و هوشمند در جمهوری اسلامی با زمان پهلوی در روزنامه کیهان، ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ درحالیکه این فناوری در آن دوره وجود نداشت) تلاش کردند نشان دهند ایران در دوران حکومت دینی چه پیشرفتهای خارقالعادهای کرده است.
روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس و تسنیم هنوز مشکلات کشور را به دوران پهلوی نسبت میدهند و مخالفان را به عوامل رژیم سابق تقلیل دادهاند. وقتی انقلاب «دائمی» تلقی شود انقلابیون در روز انقلاب منجمد میشوند. دستگاه تبلیغاتی حکومت با علم به ریزش هواداران انقلاب و تقویت نوستالژی آزادیهای اجتماعی، فرهنگی، رونق اقتصادی و اعتبار بینالمللی ایران در دوران پهلوی تلاش دارد این نگرش رو به گذشته را به حاشیه ببرد و اعضای خانواده پهلوی را از فعالیت سیاسی بترساند. ورشکستگی انقلابیها را در حمله به رژیم گذشته بعد از ۴۳ سال و در حال ادعای ابرقدرتی در اینگونه سخنان و مواضع میتوان دید.
رایگان کردن مترو در ۲۲ بهمن
در شرایطی که راهپیمایی افراد پیاده در تهران و دیگر شهرهای بزرگ انجام نشد، (۲۴۷ شهرستان با رنگ قرمز کرونایی) شهرداری تهران مثل سالهای پیش استفاده از مترو را برای روز ۲۲ بهمن که تعطیلی دولتی است، رایگان اعلام کرد. اصولا رایگان کردن مترو برای راهپیمایان هزینه کردن از جیب عموم برای عدهای خاص است، اما آنچه در سال ۱۴۰۰ انجام شد نشاندهنده این است که دستگاههای عمومی و دولتی هر یک بدون توجه به تصمیمات دیگر نهادها و سازمانها، ساز خود را میزنند.
اللهاکبرهایی که گفته نشد
حکومت مثل هرسال از مردم خواست در شب ۲۲ بهمن به پشتبامها بروند و ندای اللهاکبر سر دهند. در بوقهای تبلیغاتی رژیم حتی یک مورد از پوشش صوتی و تصویری این مراسم درخواستی منتشرنشده است، اما ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که مردم را در پشتبامها در حال شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» نشان میدهند. خبرگزاریهای دولتی برای انجاموظیفه خبرهایی بهصورت متن در مورد برگزاری این مراسم در سراسر کشور منتشر کردند. متن خبر در همه این خبرگزاریها بسیار شبیه به هم است. مشخص نیست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی تا چه زمانی میخواهد این درخواست اجابت ناشدنی را تکرار کند. البته با پخش اللهاکبر از بلندگوی مساجد و آتشبازی تلاش میکنند جای خالی اللهاکبرهای مردم کوچه و بازار را پر کنند. همچنین خود مسئولان سازمان تبلیغات به همراهی مدیران دولتی در برخی شهرها در یک میدان جمع شدند و این کار را انجام دادند تا مقامهای بالاتر آنان را مواخذه نکنند. لشکر سایبری نظام برای گزارش کار در ساعت ۹ شب «اللهاکبر» را بر روی کانالهای اعضای این لشکر گذاشت.
تیزر بیربط جشنواره موسیقی
این تیزر با پخش یک بخش از موسیقی اصیل ایرانی بر روی انواع پخش صوت از گرامافون تا آیفون چنان مینماید که موسیقی در ایران یک سیر تحول عادی در یک جامعه عادی داشته است. نخست آنکه تحولات فنی در پخش موسیقی هیچ ارتباطی با ایران ندارد و مقامهای دولتی سهمی در این تحولات نداشتهاند تا آن را در جشنواره انقلابی خود پررنگ کنند و دوم آنکه آنچه در این تیزر بهکلی دیده نشده، بیش از چهار دهه سرکوب موسیقی و موسیقیدانان است؛ از لغو کنسرتها تا ممنوعیت نمایش سازها در تلویزیون حکومتی، از جمعآوری کاست موسیقی در اتومبیلها و منازل که کمیتهچیها و بسیجیان در دهه ۶۰ انجام میدادند تا شکستن ساز در خیابان، از ممنوعیت پخش صدای سازهای زهی در رادیو و تلویزیون تا سوءاستفاده از آثار شجریان در کلیپهای تبلیغاتی و از ممنوعیت آموزش موسیقی در دانشگاهها تا ممنوعیت آوازخوانی زنان. مقامهای دولتی با پررویی تمام این تاریخ سیاه را که همچنان ادامه دارد، نادیده میگیرند.
راهپیمایی موتوری نیروهای ویژه و حضور لشکر فاطمیون
موتورهای همشکل و با شمارههای معمول این لشکر به رنگ سیاه که نیروهای ویژه سرکوباند، بهوفور در راهپیمایی موتوری تهران در عکسهای خبرگزاریهای دولتی مشاهده میشوند. این یعنی که قشر حزباللهی و آتش به اختیار نیز در این راهپیمایی حضور چندانی نداشتند و حکومت مجبور به استفاده از نیروهای سرکوب- البته بدون لباس فرم در تهران- شده است. برای شلوغتر کردن فضای خیابان از نیروهای لشکر فاطمیون با انبوه پرچمهای زرد (رنگ پرچم نیروهای میلیشیایی نظام) هم رسما استفاده شد و در خبرهای بوقهای تبلیغاتی این حضور پوشش داده شد. اما فیلمهای پخششده از مشهد نشان میدهند که در این شهر نیروهای ویژه سرکوب با لباس فرم و کلاههای سیاه همراه با خودروهای ویژه شرکت کرده بودند. حکومت از اینکه نشان دهد نیروهای سرکوب پایگاه اجتماعی او محسوب میشوند، ابایی ندارد. لشکرهای میلیشیایی شیعه و نیروهای ویژه سرکوب هیچ ارتباطی با رویداد سال ۵۷ ندارند.
در راهپیمایی خودرویی و موتوری ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ نیروهای سپاه فراموش کرده بودند که مثل سالهای قبل موشکهای خود را برای ایجاد هراس عمومی به نمایش بگذارند. سپاهیان با حضور همهجانبه در دولت رئیسی دیگر نیازی به بسیج اتوبوسی از شهرستانها به تهران برای نمایش حمایت عمومی از نظام ندیده بودند. در برخی مراسم خودرویی (مثل اردبیل) وانتهای همشکل سپاه در عکسها دیده میشوند.
ظاهرا پذیرایی نکردن از راهپیمایان با هدیه، خوراکی و نوشیدنی که در دوره احمدینژاد انجام میشد باعث شد که حداقل بخشی از راهپیمایان همیشگی از کف بروند. اصلاحطلبان و طرفداران آنها نیز دیگر فایدهای در حضور نمایشی خود برای تقرب به نظام نمیبینند و اثری از اسامی آنها در راهپیمایی غالبا موتوری سال ۱۴۰۰ نبود.
نکته خندهدار و نیز غمانگیز در تیترهای بوقهای تبلیغاتی دولتی درباره مراسم ۲۲ بهمن این است که میگویند «همه آمدند».
ایندیپندنت فارسی: