محمدحسین قاسمی و نرگس آبیار، زوجی هستند که جزو نزدیکترین همکاران وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران طی یک دهه گذشته بودهاند
انتشار فیلمی از داریوش مهرجویی، بار دیگر نامهای امنیتیترین زوج سینمای ایران را بر سر زبانها انداخته است؛ زوجی که در سالهای گذشته هر بار نامی از سرمایهگذاری دستگاههای امنیتی، به خصوص وزارت اطلاعات در سینما در بین بوده است، اسمی هم از فیلمهای آنها به میان آمده است.
محمدحسین قاسمی و نرگس آبیار، زوجی هستند که جزو نزدیکترین همکاران وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران طی یک دهه گذشته بودهاند.
در ماههای اخیر، نام این زوج نخست باخبر دیدار نرگس آبیار با سفیر چین و اعلام مشارکت او در ساخت فیلمی مشترک با آن کشور در مورد جاده ابریشم، در مرکز توجه قرار گرفت. گفته شد که آن پروژه نخستین همکاری فرهنگی ایران و چین در چهارچوب سند همکاری ۲۵ساله با سرمایهگذاری مشترک است.
پس از اعلام آن همکاری، به راهافتادن کارزاری از سوی علاقهمندان میراثفرهنگی و کنشگران استان فارس برای متوقف شدن ساخت سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار، که گفته شد به دلیل ساختوساز در محوطه باغ عفیفآباد شیراز، اثر تاریخی بهجا مانده از دوره صفوی، تأثیر بسیار مخربی داشته است، نام زوج همکار با چین و دستگاههای امنیتی را بر سرزبانها انداخت.
چهره هنری انقلاب و همسرش که از افراد نزدیک به حسین طائب، فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران، معرفی شده است، کسی که در دولت قبل با شرکت در برنامه «هفت» به مجریگری بهروز افخمی، گفته بود که سهم درستی برابر فیلمهای روحوضی به سینمای فاخر او اختصاص پیدا نمیکند و این نتیجه رویکرد سیاسی به آثار او است، حالا با اعمالنفوذ خود و همسرش در وزارت ارشاد، موفق شده است با سفارش دستگاههای امنیتی، پروانه اکران نوروزی فیلم داریوش مهرجویی را کنار بزند و نوبت اکران فیلم «سگبند» را (به کارگردانی مهران احمدی و تهیهکنندگی همسرش و محمدحسین قاسمی) به نوروز برساند.
یک مقام آگاه در وزارت ارشاد، دراینخصوص به خبرنگار ایندیپندنت فارسی گفت: «نمیتوان هیچ سند روشنی در مورد این جابهجایی که خبرش هم اعلام شده، و سفارش کنندگان آن، ارائه کرد. اما روال دخالت وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، بهخصوص در حوزه معاونت سینمایی، صرفاً تشکیل جلسه و یک تلفن است. البته در دولت قبل گاه میشد که با این اعمالنفوذها مخالفت شود، اما در چند ماه آغاز دولت جدید نهتنها هیچ مقاومت و مخالفتی در کار نیست، بلکه همراهی هم انجام میشود.»
مهرجویی نیز روز یکشنبه، ۱۵ اسفند، با انتشار ویدیویی به همین موضوع در خصوص قلمش اشاره کرده بود و گفته بود که به این شرایط معترض است. او گفته بود که به او پروانه نمایش ندادهاند و همه فیلمهایش را توقیف کردهاند و فیلم سیاحت در ایران او را در سطل آشغال انداختهاند. او به قضاوت کنندگان فیلمش اعتراض کرد و گفت که پشت پرده، مانند اشباح قضاوت شده است و دیگر نمیتواند این وضع را تحمل کند.
اما نگاهی به لیست اکران فیلمهای نوروزی امسال نشان میدهد که تمام کارگردانها و تهیهکنندگانی که آثارشان در نوبت اکران نوروزی قرار دارد، بهاستثناء دو فیلم «لامینور» به کارگردانی مهرجویی و فیلم «علفزار» به تهیهکنندگی بهرام رادان و کارگردانی کاظم دانشی، همه متعلق به کارگردانان امنیتیساز سینمای ایران هستند. حالا با کنار گذاشته شدن این دو فیلم و اضافهشدن فیلم «سگبند»، میتوان گفت که روشنترین نمایش سانسور نهتنها در سیاست، که در فرهنگ و یکدست شدن عرصه هنر و سینما به نمایش گذاشته شده است.
کارگردانی که فیلمنامهنویس آثارش مرتضی قبه یا مرتضی اصفهانی، رئیسدفتر سابق سعید امامی در وزارت اطلاعات، بوده است، با پیگیری همسر و زوج هنریاش، موفق شده است فیلم و حاصل کار داریوش مهرجویی را کنار بزند؛ همانطور که ناصر تقوایی، بهمن فرمانآرا، بهرام بیضایی، امیر نادری و چهرههای جوانتری مانند محمد رسول اف و جعفر پناهی، به نفع دیگر چهرههای «سینمای انقلاب» در این سالها کنار گذاشته شدهاند.
روز دوشنبه تنها واکنش به انتشار اعتراض مهرجویی، مربوط به کانون کارگردانان سینمای ایران بود. این کانون اعلام کرد تمامقد در کنار مهرجویی و فیلمسازان خسته از سانسور و توقیف ایستاده است و فیلم دو دقیقهای سخنان داریوش مهرجویی، تلخترین فیلم کوتاه تاریخ سینمای ایران است که استاد بیبدیل سینما را در سن ۸۲ سالگی چنین آشفته کرده و بغض فروخورده سینمای ایران را شکسته است.
حالا درحالیکه رسانههای دولتی و نزدیک به سپاه پاسداران اعلام کردهاند که نرگس آبیار پس از پایان یک پروژه سینمایی در چین، موفق به دریافت عنوان استاد افتخاری از دانشگاه شیان در آن کشور شده است، و در شرایطی که چشماندازهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران، تحتتأثیر واگذاری عرصههای مختلف به حامیان چین و روسیه، به یک اندازه ناامیدکننده است، هر روز فشار سانسور و سرکوب هنرمندان بیشتر میشود.
کمتر از دو ماه قبل، انتشار خبر جانباختن بکتاش آبتین، مستندساز زندانی، به دلیل کوتاهی مسئولان در رسیدگی درمانی، بابرنامه و از روی عمد در زندان منتشر شد و با عنوان برنامهریزی برای قتل عمد، مورد اعتراض بینالمللی و داخلی قرار گرفت. همچنین، انتشار خبر صدور حکم و اجرای حکم بعضی چهرهها و فعالان عرصههای مختلف فرهنگی، از جمله سینما، نشان از این داشت که آنچه قرار است با اراده یاران رهبر جمهوری اسلامی ایران و همکاران دستگاههای امنیتی محدودتر شود، تنها فضای مجازی نیست، بلکه فرهنگ و اهالی آن هم در اولویت تشدید تهدیدها قرار دارند.