مذاکرات وین پشت پرده انجام شده و خبرهایی که از این مذاکرات به بیرون درز میکند، یا به نقل از «منابع آگاه» است که کسی نمیداند کیستند، یا به توئیتهای این یا آن سیاستمدارِ حاضر در مذاکرات بر میگردد که باز هم آنچنان دقیق نیستند که بدانیم دقیقا چه خبر است.
اما در این میان، نکته دیگری هم هست که شاید در حجم خبرهای جنگ و مذاکرات گم شده باشد: سفر مقامات ارشد ایرانی به مسکو برای تمدید «قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه» چه ارتباطی با وقایع اخیر دارند؟
در مجموع، روابط میان ایران و روسیه، عمدتا تاریک بوده تا روشن. روسیه دوران شوروی یکی از تامینکنندگان اصلی سلاح برای «صدام حسین» در جنگ علیه ایران بود و در مورد تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر و تحویل سامانه اس-۳۰۰ به ایران هم دائما کارشکنی کرد. روسیه به قطعنامههای تحریمی علیه ایران هم رای مثبت داد.
اکنون، در میانه بحران کمسابقه حمله نظامی به کشوری در اروپای شرقی، روسیه به تحریمشدهترین کشور در جهان بدل شده و همزمان، بر سرِ رفع تحریمهای ایران هم کارشکنی کرده است. آیا میتوان تمام این رخدادها را به نحوی به قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه ربط داد؟
مفاد قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه محرمانه بوده و تقریبا هیچ چیزی در مورد آن منتشر نشده است. برخی منابع خبری آمریکایی میگویند که ایران قصد داشته بلافاصله پس از رفع تحریمها حدود ۱۰ میلیارد دلار تسلیحات نظامی از روسیه بخرد. ایران در میزان خرید نظامی خود از روسیه (که شامل جنگندههای سوخو-۳۵ ، تانک T-72 و سامانه اس-۳۰۰ یا اس-۴۰۰ میشود) تجدید نظر کرده و میزان آن را به ۲ میلیارد دلار کاهش داده است.
حدس و گمانهایِ نگرانکنندهتر، به موضوع گاز ربط پیدا میکنند، یعنی کلیدیترین بخش از نظام اقتصادی روسیه و شخص «ولادیمیر پوتین». شواهد بیشماری هستند که نشان میدهند هیچ بخشی از اقتصاد روسیه به اندازه گاز طبیعی و صادرات آن برای روسها اهمیت ندارد. اما چه ارتباطی میان گاز و قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه وجود دارد؟
عمده تحلیلها و خبرهای پشت پرده در این مورد را یک تحلیلگرِ با سابقه در سایت معروف «اویلپرایس» منتشر کرده است. «سایمون واتکینز»، معتقد است که دو شرکت بزرگ روسیِ «گازپروم» و «ترانسنفت»، سهام عمده «میدان گازی چالوس» در ایران را در اختیار گرفتهاند و دو شرکت چینی هم در مجموع ۲۸ درصد در این میدان گازی سهیم هستند.
در واقع ایران بخش عمده سهم خود از یکی از بزرگترین میادین گازی جهان را به روسیه و چین داده تا در مقابل، سلاح و حمایت سیاسی بگیرد. جالبتوجه اینکه عضویت ایران در «پیمان شانگهای» هم همین چند ماه پیش و پس از ۱۵ سال اصرار ایران، اجرایی شد.
اما برخی از این همزمانیها هولناک به نظر میرسند: «اویلپرایس» میگوید به تخمین روسها، «میدان گازی چالوس» میتواند به تنهایی ۵۲ درصد از نیاز اروپا به گاز را در یک دهه آینده تامین کند. در این میان، روسها نه تنها شیرِ صادرات این میدان گازی را به دست گرفتهاند، که مذاکرات هستهای را به سنگلاخ کشاندهاند و علاوه بر اینها، چیزی از ایران گرفتهاند که در مقابل، عضویت در «پیمان شانگهای» را برای ایران به ارمغان آورده است.
اما موارد نگرانکننده دیگری هم هستند. در جریان حمله جمهوریآذربایجان به ارمنستان برای بازپسگیریِ منطقه اشغالشده «قرهباغ»، روسیه از متحد خود (یعنی ارمنستان) هیچ حمایتی نکرد و کنار ایستاد. ارمنستان شکست مفتضحانهای خورد و آذربایجان و ترکیه آنقدر به خود غره شدند که «رجب طیب اردوغان» در رژه پیروزی جنگ در باکو و در کنار رییسجمهور آذربایجان، به تلویح خواستار آزادسازی مناطق آذرینشین ایران هم شد.
در آن زمان، برخی تحلیلگران میگفتند که سنگ بنایِ کلِ این بحرانها را روسیه چیده است: کل ماجرا، انداختن «ایران» و اتحاد «ترکیه-آذربایجان» به جانِ یکدیگر بوده تا توانِ ژئوپولتیک ایران بیش از پیش تحلیل برود.
در این ماجرا، ردپای «اسرائیل» هم به وضوح مشخص است، رژیمی که به شکل گسترده به «آذربایجان» کمک تسلیحاتی و نظامی کرده و در سالهای اخیر به روسیه هم به شدت نزدیک شده است.
جانِ کلام اینکه روسیه، بارها نشان داده که محدودیتی برای بازی با کارت ایران نمیشناسد. در واقع، ایران هیچگاه برای روسها در مقام یک متحد به رسمیت شناخته نشده و آنها همواره منافع ایران را قربانی کردهاند. جنگ اوکراین و گروگانگرفتنِ پرونده هستهای ایران از سوی روسیه، نشان میدهد که زمان تجدید نظر ایران در روابطش با «خرس روسی» فرا رسیده است.
محمد مهدی حاتمی: