بیانیه زندانیان سابق و مسیحیان فارسی‌زبان محروم از کار در اعتراض به نقض حق اشتغال

By | ۱۴۰۱-۰۲-۱۲

همزمان با روز جهانی کارگر شماری از مسیحیان فارسی زبان محروم از کار و زندانیان سابق مسیحی با انتشار بیانیه‌ای به نقض حق کار خود اعتراض کرده و خواهان احقاق این حق شهروندی شدند.

این بیانیه به همت پویش کحما «کلیسا حق مسیحیان است » تهیه شده که فعالیت خود را از سال ۱۳۹۷ به همت جمعی از مسیحیان و فعالان مدنی آغاز کرده است.

مضمون و محتوای اصلی این کمپین، لزوم توقف خشونت علیه مسیحیان است و آن را از طریق طرح یکی از مشکلات عمده مسیحیان یعنی محرومیت از کلیسا و امنیت به پیش می‌برد.

چنانچه  در این بیانیه آمده است «از نخستین روزهای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی مسیحیان فارسی زبان، بعنوان یک اقلیت دینی غیررسمی، با اشکال مختلف تبعیض و ستم‌ هدفمند مواجه شده‌اند.  از قتل‌های زنجیره‌ای، اعدام، زندان و تخریب و پلمب و مصادره کلیساها و مستغلات آن‌ها گرفته تا محرومیت از حقوق انسانی، مدنی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی.»

امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به این نکته که در بسیاری از کشورها «شاهد مباحث پیشرفته‌ای حول محور رفع تبعیض در اشتغال هستیم» نوشته‌اند: « این در حالی است که در ایران مسیحیان فارسی زبان باید علیه نقض حق «داشتن شغل» اعتراض کنند. »

در بخشی از این بیانیه به «تقسیم نابرابر ثروت همگانی و فقیرسازی» شهروندان بعنوان یکی از سیاست‌هایی که «با اراده‌ای خاص از جانب جمهوری اسلامی علیه جامعه مسیحی فارسی زبان به قصد ناتوان‌سازی و حذف آنان اعمال می‌شود» یاد شده و آمده است: « جمهوری اسلامی حق کار و اشتغال را از مسیحیان فارسی زبان سلب کرده، در مسیر اشتغال آزاد و خوداشتغالی نیز موانعی جدی بر سر راهشان تراشیده و آن را سخت دشوار و حتی غیرممکن کرده و سهمی از فرصت‌های شغلی برایشان باقی نگذارده است.»

امضا کنندگان نامه تاکید کرده‌اند که بسیاری از هم‌کیشان آن‌ها « علیرغم محرومیت از حق تحصیل به طرق مختلف در زمینه‌های مختلف تخصص و توانمندی‌هایی به دست می‌آورند اما با وجود نیاز مبرم کشور به بهره‌مندی از متخصصان و زبدگان در راستای رفع بحران‌های پی‌درپی و پرشمار جامعه، در هیچ یک از مقاطع مدیریتی، قانونگذاری، علمی، پزشکی، در هیچ یک از وزارتخانه‌ها، موسسات مهم دولتی و سایر پست‌های مهم ابدا جایگاهی برای ساختن آینده خود و دیگران ندارند.»

در این بیانیه با اشاره به ماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۶ میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیز اصل ۲۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی و ماده ۶ قانون کار آمده است: « فارغ از نژاد، رنگ، زبان، دین، جنسیت و هر ویژگی دیگری، حق کار یکی از اساسی‌ترین حقوق هر انسان است. نبود حق کار و اشتغال نه تنها نان را از سفره حذف می‌کند بلکه هر کس را که به دور آن نشسته و از آن ارتزاق می‌نماید نیز حذف می‌کند.»

امضاکنندگان بیانیه بر این باورند که حکومت‌هایی نظیر جمهوری اسلامی اگر توان تحمل «باورهای فرد یا گروهی را ندارد و آن را مضر تشخیص می‌دهد، راه حذف فیزیکی و موجودیت آنان را» در پیش می‌گیرد: « نهاد قدرت همواره برای ساقط کردن افراد و گروه‌های نامطلوب دست در جیب نمی‌کند و پول صرف خرید طناب دار و گلوله نمی‌کند. بالعکس، به سفره‌هایشان تجاوز می‌کند و به نانشان دستبرد می‌زند تا جان‌هایشان را بستاند.»

در این بیانیه به سیاست‌های کنترل جمعیت حاکمیت و تبلیغات مداوم برای ازدواج و فرزندآوری اشاره شده و تاکید شده است: « کار که نباشد ازدواج و فرزندآوری نیست. کار که نباشد سقف و خانه‌ای نیست. کار که نباشد خبری از تحصیل و آموزش نیست. روان آرام نیست. تن سالم نیست. کار که نباشد یعنی نان نیست. نان که نباشد دزدان استقلال در پندار و کردار به ازای لقمه نانی هجوم می‌آورند… .

کار و نان که نباشند، جسم نمی‌ماند. جسم که نماند، فرصت برای تجلی باورها نمی‌ماند. کار که نباشد فرزندی زاییده نمی‌شود و اگر هم زاییده شود یحتمل دوام و کیفیت حیاتش مجال نمیدهد تا ادامه‌دهنده راه و آرمان‌های خود، مادران و پدران باشد. جمهوری اسلامی حق کار را می‌ستاند تا هر نشان و ‌وارثی از باورهای نامطلوبش را نیست کند.»

امضاکنندگان این بیانیه متذکر شده‌اند که «نقض حق اشتغال در سطح خرد آسیب‌های بسیار مهلک به فرد محروم از آن و خانواده او و در سطح کلان لطمه‌های کاری به تمامیت جامعه وارد می‌آورد.»

آن‌ها در پایان این بیانیه نوشته‌اند: «امروز، یکم ماه می ۲۰۲۲، به بهانه روز جهانی کارگر، برای اولین بار به طور جمعی این سکوت سنگین علیه بی‌عدالتی و محرومیت از حق کار مسیحیان فارسی زبان را می‌شکنیم چرا که خاموشی در برابر ظلم بزرگِ اعمال محرومیت از حق کار و اشتغال را تهدیدی حیاتی علیه نه فقط جامعه مسیحی بلکه تمام اقشار جامعه و نسل‌های آینده تلقی می‌کنیم. نقض حق کار و نان هر انسان برابر است با حذف او؛ حذف هر انسان برابر است با حذف یک مغز متفکر؛ و حذف هر مغز متفکر برابر است با ناقص‌سازی و واپسگرایی جامعه.»

امضاکنندگان

امین افشارنادری، جعفر (فیلیپ) انصاری، میلاد ایقانی، گیلدا بردبار، مصطفی بردبار، دنیا جاویده، شاپور جوزی، سام خسروی، ناتان روفه‌گر، امین زارع، مارال زارع، مریم زارعی، مهسا زارع، پرستو ظریفتاش، فرشید فتحی، کاویان فلاح‌محمدی، مریم فلاحی، محمدحسین کاراندیش، شیرین کهولت، شورش (سروش) محمدی، ماری محمدی، علی (پارسا) مصطفایی، اسماعیل مغربی‌نژاد، مهسا مغربی‌نژاد، رضا (داوود) نجات‌ثابت

ایران وایر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *