جمهوری اسلامی همواره مدعی است که زاهدان پایتخت وحدت اسلامی است. اما ٢۴ ساعت گذشته نشان داد که شوربختانه “وحدتی” در کار نیست و جمهوری اسلامی از لحظه بدو پیدایش خویش همان افسانه های مکرر و خام را تکرار می کند.
این رژیم حاصلی جز ایجاد تفرقه و تبعیض بین شیعه و سنی (و بقیه هموطنان) چه در داخل کشور و چه در جهان بیرونی نداشته است.
حکایت یک شهر و دو روز و دو عید زاهدان نه تنها داستان تلخ دو نماز عید در دو روز متفاوت است، بلکه قصه پر غصه رژیمی است که بنا به ادعای خودش برای وصل کردن آمده بود, اما هُنرش “فصل” کردن بود. بقول مولانا که می گفت: “تو برای وصل کردن آمدی/ نی برای فصل کردن آمدی”. اما افسوس باز هم بقول مولانا : “کی توان با شیعه گفتن از عمر / کی توان بربط زدن در پیش کر”.
حکایت یک شهر و دو روز و دو عید حقیقتا حکایت انزوا و ایزوله شدن و تنها ماندن جمهوری اسلامی در جهان اسلام است. بقیه دنیای اسلام دیروز (دوشنبه) را عید گرفتند. اما جمهوری اسلامی که خود را ام القرای جهان اسلام معرفی می کند، علیرغم رویت هلال ماه در اصفهان به دلیل سماجت حاضر نشد با بقیه جهان اسلام همراه شود و بقول معروف “علی ماند و حوضش”. حتی بشار اسد در سوریه و کسانی که از جمهوری اسلامی پول دریافت می کنند دوشنبه را عید گرفتند. حوثی های یمن هم دوشنبه را عید گرفتند. مهدی المشات رئیس دولت حوثی ها امامت نماز عید دیروز را به عهده داشت. در زاهدان به اصطلاح پایتخت وحدت اسلامی وحدتی در کار نبود و اهل سنت مثل بقیه بلوچستان و جهان اسلام دوشنبه را عید گرفتند. شبکه تلویزیونی استان بنام هامون هم کوچکترین اشاره ای به حضور دهها هزار مردم بلوچ در نماز عید زاهدان نکرد. اما امروز (سه شنبه) نماز عید حکومت را پوشش گسترده داد. چه تبعیضی بالاتر از این؟ البته فقط جمهوری اسلامی نبود که خود را تافته جدا بافته ای می داند. طالبان افغانستان هم با بقیه جهان اسلام همراهی نکردند و روز یکشنبه عید گرفتند.
در بسیاری از شهرهای ایران بر خلاف نص صریح قانون اساسی خود جمهوری اسلامی به اهل سنت اجازه اقامه نماز عید ندادند. باید به جمهوری اسلامی گفت وحدت در عمل است و نه در ادعا و حرف. وانگهی وحدت باید جاده ای دو طرفه باشد، نه یکطرفه. باز هم بقول مولانا: “لیک گر در ده به گوشه یک کسست / های هویی که برآوردم بسست”
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
سه شنبه ١۳ اردیبهشت ١۴٠١