از چهار روز پیش، آتشی که در دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ روشن و با کشتار شهروندان و سرکوب شدید، آرام گرفته بود، دوباره شعلهور شده است. گران شدن نان، روغن، مرغ و متعاقب آن چندین کالای اساسی دیگر، در ابتدا شهرهای مختلف استان خوزستان و بعد استانهای چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه، لرستان و اردبیل را تبدیل به صحنه اعتراضات مردمی کرده است. ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند که از تجمع شهروندان و شعارهایی علیه دولت ابراهیم رئیسی و حکومت جمهوری اسلامی و در راس آن رهبر، خبر میدهند. برخی منابع هم میگویند که یک جوان معترض در اندیمشک کشته شده است.
آیا این اعتراضات، بخشی از جنبش اجتماعی جدیدی برای سرنگونی است که مبدا و منشا آن اقشار فقیر جامعه ایران هستند یا آنگونه که مقامات جمهوری اسلامی تابهحال گفتهاند، «شورش گرسنگان» است؟ ایرانوایر در گفتوگو با یک شهروند ساکن «کوت عبدالله» در اهواز، شهروندی ساکن «جونقان» در استان چهارمحال و بختیاری و «سعید مدنی»، جامعهشناس و پژوهشگر ساکن تهران، به چند و چون این اعتراضات و سرانجام آنها پرداخته است.
اعتراضات به گرانی نان در خوزستان از چه زمانی و چگونه شروع شد؟
مردم ایران صبح روز پنج شنبه ۱۵ اردیبهشتماه خود را با یک خبر گرانی دیگر شروع کردند. اما این بار، نه گوشت و مرغ یا میوه و بنزین، بلکه نان گران شده بود. خبرگزاریهای دولتی در چندین گزارش و به نقل مقامات مختلف سعی کردند بگویند که این افزایش قیمت فقط منحصر به نان فانتزی و ماکارونی میماند و نان سر سفرههای خالی شهروندان، گران نخواهد شد یا اگر شود، دولت یارانه آن را از قبل به دهکهای پایین جامعه خواهد داد.
در کنار این اطمینان بخشیدنها، برخی مقامات و نیروهای نزدیک جمهوری اسلامی و فعالان سیاسی اصلاحطلب، از جمله چندین نماینده مجلس، بسیج دانشجویی و حتی «محمدجواد آذری جهرمی»، به دولت ابراهیم رئیسی هشدار دادند که «شورش گرسنگان» در راه است.
با اینحال، اواسط هفته پیش، دولت اعلام کرد که ۴ نوع کالا، اعم از مرغ، تخممرغ، روغن مایع و لبنیات را گران کرده است. همزمان با این خبر، ویدیوها و تصاویری در شبکههای مجازی منتشر شد که خبر از صفهای طولانی، کمبود مواد غذایی و هجوممردم به سوپرمارکتها برای خرید این کالاها میداد. همچنین اعلام شد که دولت، یارانه ۴۰۰ و ۳۰۰ هزار تومانی را به حساب مردم واریز کرده ولی از دو ماه بعد، سایر قیمتها را هم آزاد خواهد کرد. این در حالی بود که سال گذشته، قیمت اغلب کالاهای خوراکی اساسی، بیش از ۵۰ درصد افزایش یافت.
اما آتش اعتراضات، چهار روز پیش شعلهور شد. اعتراضهای خیابانی اول در اهواز و سوسنگرد و بعد از آن، در ایذه و شوش، شکل گرفت. ویدیوهایی که از این شهرها منتشر شده، بیشتر حاوی جو سنگین امنیتی است و نشان میدهد که شهروندان در گوشه و کنار، توانستهاند به تعداد محدود دور هم جمع شوند.
موضوع جو سنگین امنیتی را «م»، شهروند عرب اهوازی ساکن شهر «کوتعبدالله» در نزدیکی اهواز، نیز تایید کرده و به ایرانوایر میگوید: «در کوت عبدالله، جو بسیار امنیتی است. در هر صد متر ایست و بازرسی بسیج است. اکثرشان نیروهای بسیج هستند؛ ولی لباس شخصی و نیروی انتظامی هم بین آنها هستند. مدام در حال گشتزنی هستند. نیروهایشان حتی در روستاها هم هستند و مدام در حال گشتزنی هستند.»
او ادامه میدهد: «سمت شادگان، با اینکه اینترنت ندارند، ولی یک نفر از بچهها به من گفت که دیشب یک حوزه علمیه را آتش زدهاند. سمت معشور (ماهشهر) و جراحی، خود نظام کل نیزارها را به آتش کشیده است. در کوی علوی، کوی عبدالله، شلنگآباد و قلعه چنعان، تمام خیابانها را نیروها گرفتهاند.»
به گفته این شاهد عینی، «نیروهای امنیتی بهصورت مستمر، گشت شبانه دارند و به همینخاطر هم مردم نمیتوانند جایی جمع شوند.»
او توضیح میدهد: «دیشب در اهواز، فقط شلنگآباد شلوغ شد. در الهیه و شادگان هم تجمعهایی بود. نظام هم راهها را بست و از طریق دوربینهای پهپاد تا صبح خانههای مردم را رصد کردند. فعلا دستگیری گسترده ای نداشتیم. چند مورد در خفاجیه (سوسنگرد)، بازداشت کردند.»
«م» با اشاره به ویدیویی که از شلیک تیر جنگی به شهروندان معترض در ایذه منتشر شده، میگوید: «آن ویدیو مال پریشب (چهارشنبه) است. کسی که خودش آنجا بود، به من گفت که مجروح را بردهاند بیمارستان ولی بیمارستان تحویلش نگرفته است. فقط یکی از پرستارانی که او هم عرب بوده با وسایلش آمده که به او کمک کند که ماموران او را هم دستگیر کردهاند.»
«م» در ادامه نیز میگوید: «متاسفانه خیلی از ویدیوهایی که نان میدهند در اهواز، تجمع است. بیشتر آنها برای پارسال است، چون اصلا اجازه نمیدهند، کسی از خانهاش بیرون برود. من که فکر میکنم ویدیوهای پارسال را خودشان بیرون میدهند که ویدیوهای واقعی را هم زیر سوال ببرند.»
اشاره این شهروند به اعتراضاتی است که در تابستان۱۴۰۰ عمدتا در مناطقی که مردم عرب اهوازی ساکن آن هستند، آغاز شد. شعارهایی که در این اعتراضات سر داده میشد، بحران بی آبی و سیاستهای مدیریت و انتقال آب در جمهوری اسلامی را در بر میگرفت. در نهایت هم، با سرکوب تجمعات و کشته شدن دستکم دو نفر از معترضان توسط نیروهای امنیتی، آتش اعتراضات مسالمتآمیز مردم اهواز، خاموش شد.
علاوه بر اینها نیز، صفحه اینستاگرام «۱۵۰۰ تصویر» که اخبار اعتراضات مردمی را از بعد از آبانماه ۹۸، منتشر میکند، از کشته شدن یک جوان ۲۱ ساله خبر داده است. ۱۵۰۰ تصویر نوشته است که این جوان پنجشنبه شب، یعنی ۲۲ اردیبهشتماه، در اندیمشک استان خوزستان به ضرب گلوله ماموران امنیتی کشته شده است. برخی نام او را «امید نوری» و برخی دیگر «امید سلطانی» اعلام کردهاند.
کدام شهرهای ایران، به اعتراضات پیوستهاند؟
اما، پس از خوزستان، اعتراضات به استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان، کرمانشاه، اردبیل و گیلان هم رسیده است. در ویدیوهایی که شهروندان در شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند، در شهرهای مختلف این استانها، از جمله دورود و خرمآباد در لرستان، بروجرد، جونقان و شهرکرد در استان چهارمحال و بختیاری، اردبیل، رشت در استان گیلان و کرمانشاه نیز شعارهایی داده میشود که هسته اصلی قدرت در ایران، یعنی «علی خامنهای» را هدف گرفتهاند.
در ویدیویی که شامگاه پنجشنبه منتشر شد و گفته شد که مربوط به تجمع اعتراضی در کرمانشاه است، شماری از معترضان، تصویر علی خامنهای را با شادی، به زیر کشیدند.
همچنین در گزارشهایی از تجمعات در شهرستان کوچک «جونقان» در استان چهارمحال و بختیاری و روستای «چلیچه» از توابع آن منتشر شده، آمده که در پی اعتراضات، ماموران امنیتی ساعت ۴ صبح روز جمعه ۲۳ اردیبهشتماه، «حبیب فدایی»، فعال مدنی سرشناس این شهر را نیز بازداشت کردهاند. در بروجرد در استان لرستان نیز شعارهایی علیه راس حکومت جمهوری اسلامی داده شده که از آن جمله میتوان به «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه»، اشاره کرد.
بعضی از ویدیوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی حاوی صدای تیراندازی است و حتی در یکی از ویدیوها، شهروندی از بروجرد، در حین تهیه ویدیو میگوید که «دارند به سمت مردم تیراندازی میکنند.»
همزمان نیز کاربران شبکههای اجتماعی از قطعی اینترنت خطوط موبایل و در برخی مناطق، اینترنت وایفای در دستکم شش استان درگیر در اعتراضات خبر دادهاند. گزارشهایی نیز از بازداشت برخی معترضان منتشر شده، ولی هنوز به طور رسمی آماری از افراد بازداشتشده، ارائه نشده است.
علاوه بر اینها، در ساعات پایانی شامگاه جمعه نیز ویدیوهایی در توییتر دست به دست میشوند که از آتش زدن یک حوزه علمیه در «فارسان» در استان چهارمحال و بختیاری خبر میدهند.
یکی از شهروندان معترض در شهر جونقان در استان چهارمحال و بختیاری که موافقت کرده بود با ایرانوایر گفتوگو کند، شامگاه جمعه در پیام کوتاهی که در توییتر برای ما ارسال کرد، اعلام کرد که بهدلیل اختلال اینترنت، به سختی توانسته به توییتر وصل شود و امکان گفتوگو را ندارد.
او در همین پیغام میگوید که جو جونقان و سایر شهرهای استان چهارمحال و بختیاری، بهشدت امنیتی است و بعد از بازداشت حبیب فدایی و چند نفر دیگر از اعضای خانوادهاش، اوضاع «پیچیدهتر» هم شده است. این شهروند با اشاره به آتشزدن یک پایگاه بسیج در روستای چلیچه، در نزدیکی همین شهر، میگوید: «اینها تا بن دندان مسلح هستند، ولی ما هم از هیچی نمیترسیم و این تازه شروع کار است.»
آیا اعتراضات اردیبهشت ۱۴۰۱، فقط یک شورش است؟
در ادبیات سیاسی ایران، واژه شورش، همواره در کنار صفت «کور»، به کار برده شده است. این ترکیب که بهنظر میرسد در چند دهه اخیر در ایران رواج یافته، شورشها را فاقد توان سیاسی برای ایجاد تغییر میداند. اما، آنگونه که سعید مدنی، جامعهشناس ساکن تهران میگوید، اغلب جنبشها، بهمعنای حرکتهای اجتماعی حامل تغییر، با شورش آغاز میشوند.
مدنی درباره ماهیت اعتراضات روزهای اخیر، به ایرانوایر میگوید: «این اعتراضات خودجوش است. از قبل، جا و مکان مشخصی برای تجمعها اعلام نشده، بلکه جمعیت ناراضی، بهطور ناگهانی در جایی جمع شدهاند و اعتراضات از آنجا شروع شده است.»
او ادامه میدهد: «مضمون شعارهای این اعتراضات، به گرانی مواد غذایی و سیاستهای دولت ابراهیم رئیسی مرتبط است. بنابراین، میتوان در حال حاضر، آنها را شورشهایی علیه گرانی نان و مواد غذایی و سختشدن وضعیت معیشتی دانست. اما، آیا این شورشها میتواند به جنبش منجر شود؟ باید بگویم که شورش مرحله اول برای شکلگیری یک جنبش است.»
این جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی، توضیح میدهد: «هر شورشی به صورت بالقوه، استعداد تبدیل شدن به یک جنبش را دارد. طبیعی است که اگر این اعتراضات تداوم بیابد و هم از جهت ادوار اعتراض و گستره جغرافیایی و هم تراکم جمعیت حاضر در آنها فزاینده باشد، استعداد تبدیل شدن به یک جنبش را دارد. در این صورت، باید انتظار گذار از شورش به جنبش را داشته باشیم.»
سعید مدنی همچنین توضیح میدهد: «بهعنوان یک ناظر، میتوان گذار جامعه از نارضایتی به اعتراض را ملاحظه کرد. این وضعیت در ادامه شرایطی است که طی دو دهه اخیر در ایران وجود داشته است. اما، دامنه و ابعاد این اعتراضات روزبهروز وسیعتر و شعارها هم رادیکالتر شده است. یعنی اگر قبلا دولت، مورد اعتراض قرار میگرفت، الان، کل نظام سیاسی مورد اعتراض است.»
سرانجام اعتراضات اردیبهشت ۱۴۰۱ به کجا میرسد؟
مدنی معتقد است که پاسخ به این سوال، دشوار است. او در این باره به ایرانوایر میگوید: «نتایج یک شورش یا اعتراض و حتی یک جنبش، و پیامدها و آثارش به عوامل مختلفی بستگی دارد. پاسخ نظام حکمرانی به خود اعتراضات نقش مهمی در نتایج اعتراضات دارد. در صورت عقبنشینی یا اصلاح سیاستها، این اعتراضات میتواند نتایج محدودتری داشته باشد.»
او با اشاره به اینکه اگر سرکوب ادامه پیدا کند، اعتراضات رادیکالتر و خشنتر خواهد شد، میگوید: «در آن صورت هم میتواند تنشهای جدیتر و سختتری در پی داشته باشد. سرکوب هرچه بیشتر هم، نهایتا، چشماندازی جز در همریختگی و فروپاشی ندارد.»
به باور این جامعهشناس ایرانی، فرایند یکه خود اعتراضات طی میکند نیز در سرانجام آن تاثیرگذار است.
او در پایان نیز میگوید: «همان طور که گفتم افزایش تراکم اعتراضات، تداوم زمانی و نوع رفتاری که معترضان در پی میگیرند، بر نتایج اعتراضات اثر میگذارد. بنابراین، هنوز خیلی زود است که راجع به نتایج این اعتراضات صحبت کنیم. میتوان گفت این اعتراضات هم مثل اعتراضات دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸، چالش مهمی برای نظام حکمرانی است. بخشهایی از خود نظام حکمرانی هم بر اهمیت این اعتراضات صحه میگذارد. خودشان هم قبول دارند که زندگی و معیشت را برای مردم بسیار سخت کردهاند و این اعتراضات هم حاصل نارضایتی از وضعیتی است که سیاستهای نظام ایجاد کرده است. بنا بر این خود کرده را تدبیر چیست؟»