دریاچه‌ای که خشک شد، جیب‌هایی که پر شدند

By | ۱۴۰۱-۰۴-۲۴

خبر خشک شدن ۹۵ درصد از دریاچه ارومیه در روزهای اخیر مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است. درباره این دریاچه، خشک شدن آن و حرف‌هایی که در سال‌های اخیر برای احیای آن زده شد، چه می‌دانیم؟

«امیرعباس جعفری»، مدیرکل مدیریت بحران آذربایجان غربی روز ۲۲ تیر ۱۴۰۱ گفت: «۹۵ درصد دریاچه ارومیه خشک شده است.»

او با اعلام این که در طول بیش از دو دهه گذشته، هر سال به طور متوسط ۴۰ سانتی‌متر از ارتفاع دریاچه ارومیه کاسته شده است، افزود: «اکنون ۹۵ درصد این دریاچه خشک شده است.»

جعفری علت خشک شدن دریاچه ارومیه را خشک‌سالی، تبخیر آب، توسعه کشاورزی و استفاده نادرست از آن عنوان کرد.

دریاچه ارومیه به عنوان بزرگ‌ترین دریاچه آب شور خاورمیانه که یکی از دارایی‌های ارزشمند ایران است، همواره در سال‌های گذشته به دلیل دست‌اندازی‌هایی که بخش بزرگی از آن از سوی حکومت انجام شده، در معرض کم آبی و خشک شدن قرار گرفته است.

خبر خشک شدن ۹۵ درصدی دریاچه ارومیه در روزهای اخیر با واکنش مردم و رسانه‌ها مواجه شده است.

گفته می‌شود نیمه جنوبی شمال این دریاچه دیگر قابل بازیابی نیست.

در مرداد ۱۴۰۰، «عیسی کلانتری»، رییس سازمان حفاظت محیط زیست و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه اعلام کرد برای احیای دریاچه، در هفت سال بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری شده است.

هفتم تیر امسال نیز سفیر ژاپن در ایران از سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیون دلاری این کشور در راستای احیای دریاچه ارومیه خبر داد. باید پرسید که با وجود این همه بودجه، چه‌گونه دریاچه ارومیه خشک شد؟

«ناصر کرمی»، اقلیم‌شناس و کارشناس محیط زیست در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» می‌گوید: «نقش حکومت به عنوان عامل انسانی در خشک شدن دریاچه ارومیه ۸۵ درصد است و ۱۵ درصد بقیه را عوامل اقلیمی و منطقه‌ای تشکیل می‌دهند.»

او اشاره می‌کند که دست‌کم چیزی نزدیک به ۱۰ سال است که نیمه شمالی دریاچه ارومیه برای همیشه خشک شده است و دیگر هیچ امیدی برای احیای آن وجود ندارد: «این که سطح آب دریاچه هر چهار یا پنج سال یک بار در مواقع ترسالی بالا می‌آید، به معنی پر شدن دریاچه نیست و دوباره به حالت اصلی بازمی‌گردد.»

این اقلیم‌شناس با یاد کردن از تلاش‌ها و هشدارهای پروفسور «پرویز کردوانی» برای احیای دریاچه ارومیه می‌گوید: «۱۵ سال پیش مرحوم پرویز کردوانی گفت دیگر نمی‌شود نیمه شمالی دریاچه ارومیه را نجات داد و باید به فکر این باشید تا نیمه جنوبی دریاچه را نجات بدهید. با توجه به این که در مساحت نیمه جنوبی دریاچه ارومیه یک کویر بزرگ ایجاد شده و راه را برای بلند شدن ریزگردهای نمکی هموار کرده بود، او پیشنهاد داد که روی پوشش گیاهی این کویر با ریگ‌های درشت یا قلوه‌سنگ پوشانده شود تا بتوان از آسیب‌های بعدی جلوگیری کرد. اما این نظر با واکنش‌های شدیدی از سوی اهل غیرفن مواجه و اجرا نشد. انتقادها بیشتر درباره این بودند که گذاشتن قلوه‌سنگ در داخل رودخانه با عقل جور نیست.»

جایگزینی کاشت سیب به جای انگور بعد از انقلاب دریاچه ارومیه را نابود کرد

دریاچه ارومیه یکی از قدیمی‌ترین سکونتگاه‌های بشری بوده که در آن نشانه‌های تمدن بشری یافت شده است. ناصر کرمی در این رابطه می‌گوید: «نیویورک تایمز چند سال پیش مقاله‌ای منتشر کرد که در آن به قدمت تمدن هفت‌هزارساله این منطقه اشاره کرده و هم‌چنین نشانه‌های تولید شراب نیز در این منطقه یافت شده است.»

این کارشناس محیط زیست در ادامه به ریشه خشک شدن دریاچه ارومیه اشاره می‌کند و علت اصلی نابودی آن را تغییر الگوی کشت و نوع محصولی که در منطقه کاشته شده است، می‌داند: «از گذشته‌های دور تا سال ۱۳۵۷، در وسعتی به اندازه ۱۵۰ هزار هکتار در این منطقه انگور نیمه وحشی کشت می‌شد که نیاز چندانی به آب نداشت و برای تولید شراب از آن استفاده می‌کردند. با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، کاشت انگور در این منطقه متوقف شد و به جای آن، کشاورزان شروع به تولید سیب کردند که چهار برابر انگور نیاز به آب داشت. از سوی دیگر، در این دوران سطح زیر کشت نیز به چهار برابر افزایش پیدا کرد؛ طوری که در حال حاضر چیزی نزدیک به ۶۰۰ هزار هکتار از این منطقه زیر کشت است. البته عکس‌های هوایی تا ۸۰۰ هزار هکتار را هم نشان می‌دهند.»

این یکی از دلایلی است که باعث می‌شود بخش زیادی از آب‌های منطقه به جای این که راهی دریاچه شود، به مصرف کشاورزی برسد. اما تنها افزایش وسعت منطقه کشت و کم شدن آب وارد شده به دریاچه باعث خشک‌سالی نشد.

این اقلیم‌شناس جایگزینی کاشت سیب به جای انگور را علت دیگر خشک شدن دریاچه ارومیه می‌داند و می‌گوید: «با جایگزینی محصول سیب به جای انگور، میزان مصرف آب در بخش کشاورزی دریاچه ارومیه ۴۰ برابر بیشتر شد. در چنین شرایطی، کشاورزان با کمبود آب مواجه شدند و با حفر چاه‌‌های متعدد، نیازشان به آب را برطرف ‌کردند. از آن‌جایی که هیچ نظارتی در کشور برای حفر این چاه‌ها وجود ندارد، تمام آبی که قرار بود به دریاچه برسد، از طریق چاه‌‌ها به زمین‌های کشاورزی می‌رسد. در کنار این چاه‌ها، احداث مداوم سدها در سرشاخه رودخانه و طرح‌های بی‌نتیجه انتقال آب را هم باید اضافه کرد که هیچ کدام نه تنها مشکلی از کم‌آبی و خشک شدن دریاچه ارومیه کم نکردند که آن منابع نیز نابود شدند؛ به طور مثال، تالاب قره‌قشلاق با طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه خشک شد.»

این اقلیم‌شناس در نهایت تنها راه نجات دریاچه ارومیه را تغییر فوری الگوی کشت در منطقه عنوان می‌کند و می‌گوید: «شاید با راه‌کارهای مختلف بتوان ۵۰ درصد از دریاچه را که ۳۵ درصد از آن در وضعیت وخیمی قرار دارد، نجات داد. در غیر این صورت، در مدت کوتاهی دریاچه از دست خواهد رفت.»

کمک‌های مقطعی به دریاچه ارومیه، آن را خشکاند

طبق وعده‌‌های مسوولان دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی، قرار بود دریاچه ارومیه در قالب طرح‌های ستاد احیا و در مدت ۱۰ سال به تراز اکولوژیک خود برسد و احیا شود اما حالا بعد از گذشت هفت سال، به روزهای پایانی عمرش نزدیک می‌شود. روزهای گرم و خشک در این منطقه در انتظار ساکنان منطقه است.

«مهدی کتابچی»، پژوهش‌گر حوزه آب در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» تلاش‌ دولت‌های مختلف برای احیای دریاچه را ناکافی می‌داند و می‌گوید: «بودجه اختصاص داده شده به احیای دریاچه ارومیه با توجه به حجم ویرانی آن نشان می‌دهد که چندان صرف احیای دریاچه نشده است.»

او از اقدامات موثر در کمیته احیای دریاچه ارومیه، به لایروبی‌هایی که در میانه دهه ۹۰ در دریاچه ارومیه انجام شد، اشاره می‌کند و می‌گوید: «این لایروبی‌ها تاثیر مثبتی بر افزایش آب دریاچه داشتند چون باعث شدند سیلابی که در سال ۱۳۹۸ اتفاق افتاد، به طور مستقیم وارد دریاچه شود.» این پژوهش‌گر آب مشکل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه را طرح‌های موقتی و کمک‌های مقطعی دولت برای احیای آن می‌داند و می‌گوید: «باید از مسوولان پرسید که چرا حقآبه دریاچه ارومیه در پاییز سال ۱۳۹۷ قطع شد.»

کتابچی به نقش ارگان‌های نظامی که تنها به فکر منافع اقتصادی خودشان هستند نیز اشاره می‌کند: «ارگان‌های نظامی در کشور با سدسازی در سرشاخه‌های دریاچه ارومیه، به سود اقتصادی کوتاه مدت می‌رسند و در نهایت دریاچه را نابود می‌کنند.»

این کارشناس حوزه آب، ساختار ایدئولوژیک حاکم در ایران را مانع ایجاد یک اقتصاد آزاد و شکوفا می‌داند: «دولت باید قوانینی را با توجه به سود اقتصادی و اشتغال مردم در این منطقه اجرایی کند تا هم کشاورزی رونق گیرد و هم مردم راضی باشند. متاسفانه مافیاهایی نیز وجود دارند که از این منابع سوء استفاده می‌کنند. از طرف دیگر، جمهوری اسلامی حتی روابط خوبی هم با کشورهای منطقه بر سر حوزه آبی مشترک ندارد.»

حکومتی که دریاچه ارومیه را نمی‌خواهد

«حجت جباری»، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی و سرپرست مرکز مدیریت هماهنگی و ارزیابی احیای دریاچه ارومیه در گفت‌وگو با روزنامه «ایران» گفته است: «دریاچه ارومیه در شرایط نرمال دارای پنج هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع مساحت، ۳۲ میلیارد متر مکعب آب با شوری حدود ۲۰۰ گرم در لیتر و سطح تراز ۱۲۷۷/۱ متر بالاتر از سطح آب‌های آزاد بوده است. در شرایط نرمال، یعنی قبل از سال ۱۳۷۶، میزان آب ورودی به دریاچه به طور متوسط پنج میلیارد متر مکعب و میزان تبخیر نیز سالانه در حد هزار میلی‌متر سالانه بوده است. سطح تراز دریاچه ارومیه در حال حاضر (۱۹ تیر ۱۴۰۱) به ۱۲۷۰/۵۷ متر رسیده است. بر اساس تصاویر ماهواره‌ای، لندست سطح عرصه آبی دریاچه ارومیه در این سطح تراز برابر دو هزار و ۴۸ کیلومتر مربع است که نسبت به زمان مشابه در سال گذشته هزار و ۲۹۴ کیلومتر مربع کاهش داشته است. هم‌چنین حجم آب در وضعیت فعلی، ۴۸/۲ میلیارد متر مکعب برآورد شده که این حجم نیز نسبت به زمان مشابه در سال گذشته، حدود ۴۴/۱ میلیارد متر مکعب و نسبت به تراز اکولوژیک، در حدود ۱۳ میلیارد متر مکعب کمتر است.»

جباری درباره تعداد چاه‌های احداث شده در این منطقه نیز می‌گوید: «بر اساس بررسی‌هایی که انجام شده است، در حوضه دریاچه ارومیه بیش از ۱۰۶ هزار و ۸۰۰ چاه مجاز و غیر مجاز وجود دارد که بیش از ۵۰ درصد آن‌ها غیر مجاز هستند.»

تراژدی خشک شدن دریاچه ارومیه سال‌ها است که به کابوس مردم منطقه و دغدغه تمام ایرانیانی که دل در گرو ثروت‌های ملی کشورشان دارند، تبدیل شده است. حالا دیگر می‌توان با قاطعیت گفت که نتیجه سال‌ها اقدامات نمایشی برای احیای دریاچه، تنها لیستی از فاکتورهای دریافتی برای نهادها و مسوولانی بوده است که به فکر پر کردن جیب خودشان بودند و نه نگه‌داری از ثروت مردم ایران.

سازمان غیردولتی «حافظان محیط زیست ایران» در گزارشی نوشته است: «ستاد دریاچه ارومیه از بدو تاسیس تا کنون علاوه بر کمک‌های بین‌المللی، حدود شش میلیارد تومان اعتبارات دولتی دریافت کرده است.»

یک کارشناس محیط زیست ساکن تهران می‌گوید: «وقتی نیروهای متخصص یا زندان هستند یا خانه‌نشین شده‌اند و برای طرح‌هایی که بودجه برایشان در نظر گرفته می‌شود، الویت با فامیل، خانواده و دوستان مسوولان است، همین می‌شود.»
هدیه کیمیایی , ایران وایر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *