-میرحسین موسوی در یک نوشته ضمن دفاع از «آرمانهای انقلاب اسلامی» و «خمینی» با اشاره به نقش حسین همدانی در سرکوب اعتراضات سال ۸۸ «با استخدام اوباش بدسیرت برای قمهکش کردن جوانان مردم» از او به عنوان «سردار بیافتخار» یاد کرد که مرتکب جنایت شده و مرگ در غربت (سوریه) سرنوشت او شد که باید «عبرتی برای بازماندگان» باشد.
– سابقه حسین همدانی نشان میدهد او و همکارانش «سردار اشرار» بودند. به کار گرفتن سازمانیافته و هدفمند اراذل و اوباش در سرکوب اعتراضات مردم سنتی است که جمهوری اسلامی بعد از سرکوب اعتراضات سال ۱۳۸۸ نسخه آن را به بشار اسد نیز آموزش داد و حتا برای تقویت نیروهای اسد از این اوباش به سوریه صادر کرد.
-بخشی از اصلاحطلبان حامی سابق موسوی پشت او را خالی کردهاند از جمله مهدی همت فرزند «ابراهیم همت» از چهرههای جنگ ایران و عراق که با انتقاد از موسوی نوشت «دعا کن عاقبت من هم شهادت باشد نه چون میرحسینهای موسوی و سایر چپکردهها».
– ظاهرا امنیتیها میخواهند صحنه به شدت حقیر سیاست در جمهوری اسلامی را به نمایش رقابت بین «حسن خمینی» و «مجتبی خامنهای» برای برداشتن «عمامه ولایت» از میان کفتارها تبدیل کنند! آنهم در حالی که مملکت زیر بار سنگین بحرانهای حیاتی نفس نفس میزند.
میرحسین موسوی نخست وزیر دوران رهبری روحالله خمینی و از رهبران «جنبش سبز» روز ۱۸ امرداد طی نوشتهای که توسط «کلمه» منتشر شد با هشدار درباره «جانشینی موروثی رهبری» حضور نظامی سپاه در سوریه را یک «کجروی» و «خطای بزرگ» نامید و نتایج آن را «ننگینترین جرائم» حکومت در منطقه خواند.
موسوی در بخشی از این نوشته که به دفاع از «اصل انقلاب اسلامی» و «خمینی» پرداخته و به مناسبت سالگرد اعتراضات «عاشورای ۸۸» منتشر شده به سرکوب خونین معترضان توسط عوامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «با استخدام اوباش بدسیرت برای قمهکش کردن جوانان مردم» اشاره کرد و گفت «سزای آن سردار بیافتخاری که به این جنایت اعتراف و مباهات کرد چه بود، جز آنکه جانش در غربت به قربانیِ مستبدی دیگر تلف شود». او این سرنوشت را «عبرتی برای بازماندگان» خواند «تا دریابند که خودکامه در ازای طعمهای که پیش پایشان میاندازد همه چیز آنان را مطالبه میکند.»
منظور میرحسین موسوی از «سردار بیافتخار» کسی نیست جز حسین همدانی معروف به «ابو وهب» که در جریان سرکوب اعتراضات سال ۸۸ نقش اساسی داشت و بعدها به عنوان «مستشار» به سوریه اعزام شد تا به ارتش رژیم بشار اسد کمک کند که عین جمهوری اسلامی با سرکوب اعتراضات داخلی در قدرت بماند. سرنوشت حسین همدانی با مرگ در اطراف بیابانهای حلب رقم خورد.
هرچند موسوی در این نوشته نسبت به جانشینی موروثی خامنهای توسط پسرش مجتبی خامنهای هشدار داده اما جریان حزباللهی و «ولایتمداران» بیشتر به خاطر انتقاد از حضور نظامی سپاه پاسداران در منطقه و کنایه نخستوزیر سابق نظام به حسین همدانی (متقینیا) به وی حمله کردهاند.
سابقه حسین همدانی نشان میدهد او و همکارانش «سردار اشرار» بودند. به کار گرفتن سازماندهی شده اراذل و اوباش در سرکوب اعتراضات مردم سنتی است که جمهوری اسلامی بعد از سرکوب اعتراضات سال ۱۳۸۸ نسخه آن را به بشار اسد نیز آموزش داد و حتا برای تقویت نیروهای اسد از این اوباش به سوریه نیز صادر کرد.
یکی از سردارانی که در این زمینه فعالیت گسترده داشت سعید سیاح طاهری بود که با هماهنگی قوه قضائیه جمهوری اسلامی و پیگیری چند هنرمند از جمله پرویز پرستویی بازیگر سینما بعضی از زندانیانی را که حکم اعدام یا محکومیتهای سنگین داشتند پس از برگزاری کلاسهای عقیدتی از زندان آزاد و به سوریه اعزام کردند.
روزنامه «کیهان تهران» که به «تریبون بیت رهبری» مشهور است نوشته موسوی را «مأموریت دیکتهشده یکی از سران فتنه در حمایت آشکار از اسرائیل و داعش» خوانده است.
ابراهیم رئیسی مشهور به «قاضی مرگ» نیز با تجلیل از قاسم سلیمانی و حسین همدانی گفت «شهدای مدافع حرم علاوه بر پاسداری از حریم اهل بیت از امنیت و اقتدار کشور نیز دفاع کردند و همه کسانی که دلسوز ایران و اسلاماند، قدردان این مجاهدتها هستند.»
البته مدافعان پاسدار همدانی با جعل واقعیت و روایتسازی تبلیغ کردهاند که او «در مقابله با داعش شهید شده» اما واقعیت چنین نیست.
سردارپاسدار اسماعیل کوثری که اکنون نماینده مجلس شوری اسلامی است در آبان سال ۱۳۹۴ در یک مصاحبه گفت «در حلب… همدانی وقتی در حال حرکت به سوی منطقه بود، به دلیل باریک بودن جاده و زیاد بودن سرعت، خودروی وی هنگام سبقت از یک کامیون واژگون و بر اثر این حادثه شهید همدانی دچار ضربه مغزی شد.»
درست در مقطعی که مقامات جمهوری اسلامی حضور نظامی در سوریه را تکذیب میکردند، همدانی برای تقویت ارتش رژیم اسدبه سوریه رفت. جبههای که او در آنجا حضور داشت حوالی حلب بود و محور درگیریها نه با داعش بلکه گروه انشعابات جبهه النصره بود و این ادعا که او را داعش کشته بعدها توسط رسانههای حکومتی تبلیغ شد. در جمهوری اسلامی رسانههای حکومتی از مخالفان مسلح بشار اسد [النصره و احرارالشام] به عنوان «گروههای تکفیری» نام میبرند.
در واکنش به اظهارات میرحسین موسوی، خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گزارشی نوشت: «سپاه انصارالحسین همدان در واکنش به یاوهگوییهای میرحسین موسوی نسبت به سردار پرافتخار جهان اسلام حاج حسین همدانی ضمن ابراز تاسف شدید از درج سخیفترین توصیفات با صدور بیانیهای نسبت به این موضوع اعتراض کرده و خواستار برخورد جدی و سریع دستگاههای مربوطه با این فتنهگر شد.»
حسین همدانی در یکی از آخرین مصاحبههای خود در مورد سرکوب اعتراضات ۸۸ گفته بود «پنج هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم.»
رسانهها و افراد نزدیک به قدرت در جمهوری اسلامی نوشته موسوی را «وقیحانه» و «یاوهگویی» و «هرزنامه» خواندهاند اما در میان اصلاحطلبان این نوشته با واکنشهای متفاوتی روبرو شده است. اغلب افراد معروف اصلاحطلب ترجیح دادند در مورد نوشته موسوی سکوت کنند. شماری از او دفاع کردند و همچنان اصرار دارند او در «چارچوب نظام و آرمانهای انقلاب» این متن را نوشته و برخی دیگر از جمله عباس عبدی معتقدند نوشته او در ادامه همان «تناقضات بیپایان اصلاحطلبان» است.
یکی از فرزندان «ابراهیم همت» از چهرههای جنگ ایران و عراق در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به انتقاد از موسوی پرداخته و نوشته است «دعا کن عاقبت من هم شهادت باشد نه چون میرحسینهای موسوی و سایر چپکردهها.»
نکته قابل توجه اینکه خانواده همت در جریان انتخابات سال ۱۳۸۸ از میرحسین موسوی حمایت کردند و بعدها نیز از حامیان «جنبش سبز» بودند. مهدی یکی از آنهاست که به همراه مادرش (همسر همت) خرداد سال ۱۳۸۸ از موسوی حمایت کردند.
یک منبع نزدیک به خانواده میرحسین موسوی به کیهان لندن میگوید: «چرخش مهدی همت به خاطر موقعیت کنونی وی است. او با تیم قالیباف کار میکند و نان به نرخ روز میخورد.»
محمدجواد اکبرین پژوهشگر مذهبی و از حامیان موسوی ساکن فرانسه در توییتی به «سرگیجه اصلاحطلبان حکومتی» اشاره کرده و بطور تلویحی موضعگیری آنها علیه موسوی را مربوط به منافعشان و «طعمهای» که از رهبری نظام دریافت میکنند میداند.
یکی دیگر از آنهایی که علیه موسوی موضع گرفت، احسان مازندرانی است. این روزنامهنگار که نزدیک به خانواده اکبر رفسنجانی است و سابقه بازداشت دارد در گذشته از حامیان پر و پاقرص موسوی و اصلاحطلبان بود اما حالا در یادداشتی نوشته است «هاشمی سردار همدانی را فرمانده دلاور حرم میدانست!» او ادعا میکند موسوی «تغییر کرده» و «رادیکال» شده است!
عمار ملکی ساکن هلند از اصلاحطلبان سابق، میرحسین موسوی را «پرت» و طرفداران وی را که از سخنان وی ذوقزده شدهاند، «موسویچی» خوانده و در توییتی نوشته است: «هنوز مشکل میرحسین موسوی دعوا بر سر جانشینی ملا است نه بر سر اصل نظام! او جانی بیرحم، خمینی، را «جان بیدار» میخواند و میگوید ا گر حضور داشت نمیگذاشت «ملتی را به قهقرا برگردانند»! یعنی هنوز نفهمیده که خمینی و نظامش ایران را به قهقرا برده و نگران است مجتبی این کار را بکند! پرت است!»
مخالفان جمهوری اسلامی میگویند نوشته موسوی در ادامه خط مشی او در دفاع از «انقلاب اسلامی» و روحالله خمینی است. او در جریان انتخابات نمایشی ریاست جمهوری ۱۳۸۸ شعار بازگشت به «دوران طلایی امام» را مطرح کرده بود و اکنون نیز در همین نوشته نشان میدهد که همچنان فکر میکند آن دورانی که وی نخستوزیرش بوده و آنهمه کشتار و سرکوب شده، «طلایی» بوده است!
مخالفان نظام به عبارت «آن جان بیدار» در نوشته موسوی اشاره میکنند که منظورش روحالله خمینی رهبر انقلاب ارتجاعی ۵۷ و بنیانگذار یکی از خونریزترین و ویرانگرترین حکومتهای جهان است!
حجت کلاشی فعال سیاسی مشروطهخواه معتقد است نوشته موسوی «خطدهی جریانهای امنیتی است که در کنار تأیید اصل نظام و «زدن لگد به نظام پادشاهی مشروطه» قصد برهم زدن توازن به نفع «جان بیدار» (حسن خمینی) نوه خمینی را دارند.
ظاهرا امنیتیها میخواهند صحنه به شدت حقیر سیاست در جمهوری اسلامی را به نمایش رقابت بین «حسن خمینی» و «مجتبی خامنهای» برای برداشتن «عمامه ولایت» از میان کفتارها تبدیل کنند! آنهم در حالی که مملکت زیر بار سنگین بحرانهای حیاتی نفس نفس میزند.
این در حالیست که برخی انقلابیها و اصولگرایان میگویند موسوی «سادهلوح» است و مشاوران او در نگارش این نوشته نقشداشتند. استدلال آنها این است که «با بازداشت مصطفی تاجزاده، جریان فتنه و اصلاحطلبان افراطی به نوعی تریبون و بلندگوی خود را از دست دادند و بعید نیست خواسته باشند دوباره با میرحسین یک بلندگو دیگر را روشن کنند.» آنها معتقدند نوشته موسوی زمینهسازی برای اجرای پروژههای ضدامنیتی علیه نظام از جمله دامن زدن به اعتراضات و نارضایتیهاست.
در هر صورت به نظر میرسد حکومت میخواهد از نوشته میرحسین موسوی برای بسیج دوباره نیروها و طرفداران خود جهت برگزاری یک تجمع یا موج تبلیغاتی در حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نظام بهرهبرداری کند. بخشی از این تبلیغات بر پایه شرایط زمانی یعنی ماه محرم و صفر تقویت میشود و طبق معمول مداحان و سیاهی لشکر آنها وارد عرصه شدهاند. چه بسا تجمعات چندمنظوره برای دفاع از نظام برپا شود و آن را با اربعین پیوند بزنند تا «شور حسینی» هم تا آن زمان امتداد پیدا کند. اتفاقاً در همین ارتباط ابراهیم رئیسی ضمن حمایت از همدانی و سلیمانی و عملکرد سپاه پاسداران چه در سرکوب داخلی و چه در سوریه تأکید میکند «اربعین یکی از جلوههای بروز و ظهور جهانی باورمندان به حضرت سیدالشهدا و جبهه مقاومت است و یقین دارم بسیاری از مسائل به برکت اجتماع عظیم اربعین حل خواهد شد!»
کیهان چاپ لندن: