اگر فرمانروایی مردم سرزمینی را فقیر کرد آن سرزمین ویرانه خواهد ماند…
مردم تنگدست میشوند، تقصیر فرمانروایان است…
خامنه ای خطاب به دولت خاتمی، و در شرح نامه علی ابن ابیطالب به مالک اشتر، فرمانروای مصر، میگوید؛ ویرانی زمین نتیجه تنگدستی مردم است و گناه این تنگدستی بر گردن حاکمی است که مردم را تنگدست نگه داشته و انها را توانمند نساخته است.
برای اینکه مردم باید نشاط داشته باشند و خود، زمین را اباد کنند. اما حاکم بی لیاقت یا خائن، مانع از این امید و دلشادی است و نتیجه ان تنگدستی و ویرانی شهر است.
: خامنه ای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت
تاریخ : 1383/08/20
متن :
جمله چهارم و آخر مربوط به فرمان حضرت به مالکاشتر است. نامه حضرت به مالکاشتر خیلی عجیب است. واقعاً حِکَمی که در این نامه هست، «لا تُعدّ و لاتُحصی»(1) است.
وقتی انسان به اعماق این نامه باز میگردد، واقعاً در مقابل عظمتی که در هر فراز و جملهبندی آن وجود دارد، احساس حقارت میکند.
میفرماید: «و انّما یؤتی خراب الأرض من اعواز اهلها»؛ ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل میشود؛ یعنی وقتی مردم تنگدست بودند، زمین ویران میشود. حضرت این را به عنوان یک نکته فلسفی بیان نمیکنند؛ به عنوان یک واقعیت بیان میکنند.
«ارض»ی هم که اینجا میگویند، همان سرزمین مصر است که مالکاشتر دارد میرود. البته آنوقت شام و عراق و ایران و مدینه و هر نقطهی دیگر دنیا که حاکمی دارد، با مصر قابل مقایسه است.
میگویند سرزمینی که تو داری به آنجا میروی، اگر توانستی مردمش را ثروتمند کنی، آباد خواهد شد؛ اما اگر مردم را فقیر نگه داشتی یا فقیر کردی و نتوانستی، این سرزمین هم آباد نخواهد شد؛ ویرانه خواهد ماند. مردم هستند که باید با نشاطِ خودشان و با تواناییهایی که پیدا میکنند، سرزمینشان را آباد کنند. ابتکار آحاد مردم است که همه جای زمین را آباد میکند.
بعد میفرمایند: «و انّما یعوز اهلها». اعواز، باب افعال است؛ اما لازم است: مردم تنگدست میشوند. حضرت با لامِ تعلیل میفرمایند: «لإشراف انفس الوُلاه علی الجمع»؛ فقر مردم، تقصیر فرمانروایان است؛ آنها هستند که موجب فقر مردم میشوند؛ چون آنچه را که از ثروت و منافع بهدست میآید، برای خودشان میخواهند؛ این موجب فقر مردم میشود.