گورباچف و جمهوری اسلامی؛ رفتار عجیب خمینی، معامله نظامی محرمانه با رفسنجانی

By | ۱۴۰۱-۰۶-۱۰

«میخائیل گورباچف»، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در ۹۲ سالگی درگذشت. پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، در میان رهبران شوروی و روسیه، گورباچف رابطه‌ای ویژه با جمهوری اسلامی ایران داشت. در دوره رهبری او، در اتفاقی که هنوز هم از نظر محتوایی و شکلی بی‌سابقه است، گورباچف از «اکبر هاشمی رفسنجانی» که رییس مجلس شورای اسلامی بود، هم‌چون رییس جمهوری ایران استقبال و پذیرایی کرد و طی آن، تسلیحاتی به جمهوری اسلامی فروخت که هنوز بزرگ‌ترین خرید نظامی ایران پس از انقلاب اسلامی محسوب می‌شود. این نوشتار، روایتی از روابط تهران و مسکو بر اساس خاطرات سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ اکبر هاشمی رفسنجانی است.

در اذهان سیاسی ایرانیان، احتمالا اگر خاطره‌ای از میخائیل گورباچف به غیر از فروپاشی شوروی باشد، مربوط به نامه هشدارآمیز «روح‌الله خمینی»، رهبر وقت جمهوری اسلامی درباره خطر سقوط اتحاد جماهیر سوسیالیستی است. این نامه اهمیت تاریخی دارد و در نزدیک کردن روابط دو کشور در آن مقطع موثر بوده است.

پیام را آیت‌الله خمینی در سیزدهم دی ۱۳۶۷ توسط «عبدالله جوادی آملی»، روحانی شیعه ساکن قم، «محمدجواد لاریجانی»، معاون وقت وزارت امور خارجه و «مرضیه دباغ»، از اعضای دفتر آیت‌الله خمینی به مسکو فرستاده و تحویل گورباچف شده بود.

آیت‌الله خمینی چند هفته پیش از آن، در یازدهم آذر، از جمله به هاشمی رفسنجانی اطلاع داده بود که تصمیم دارد چنین نامه‌ای برای رهبر شوروی بنویسند: «شب میهمان احمدآقا بودم؛ آقای خامنه‌ای هم بودند. درباره امور جاری کشور مذاکره شد. امام هم در جلسه شرکت کردند. حال‌شان خیلی خوب است. گفتند در فکرند که نامه‌ای به آقای گورباچف بنویسند.»

دو هفته پس از این خبر، آیت‌الله خمینی نامه را نوشته بود اما هاشمی رفسنجانی آن طور که در خاطرات روزانه خود در سال ۱۳۶۷ نوشته، نگران محتوی نامه و تاثیر منفی آن بر گورباچف بوده است.

در بیست‌وششم آذر، هاشمی نوشته بود: «به جلسه سران قوا در دفتر آیت‌الله [علی] خامنه‌ای رفتم. احمدآقا متن نامه امام به گورباچف را برای مشورت آورده بود. قرار شد بعداً جواب بدهم. نامه خوبی است ولی احتمال رنجیدن او هم هست.»

اما یک روز بعد وارد عمل می‌شود و به آیت‌الله خمینی در این باره مشورت‌هایی می دهد: «تا ساعت هشت شب در دفترم کار کردم. به خانه آمدم. تلفنی با احمدآقا درباره نامه به گورباچف صحبت کردم. توصیه کردم لحن نامه به گونه‌ای باشد که آن‌ها را نرنجاند.»

نوشته‌های بعدی هاشمی نشان می‌دهند که مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی در جلسات خود در حال ارزیابی واکنش‌های شوروی به این نامه بودند. اما مهم‌ترین اتفاق، جواب رسمی گورباچف به آیت‌الله خمینی بود که قرار می‌شود «ادوارد شواردنادزه»، وزیر وقت امور خارجه شوروی آن را با خود به تهران بیاورد.

آیت‌الله خمینی بر خلاف جانشین خود، با وزرای خارجه ملاقات می‌کرد. او در زمان قرائت پیام گورباچف، واکنشی عجیب از خود نشان می‌دهد و وسط قرائت پیام کتبی رهبر شوروی از جای خود بلند می‌شود و با ذکر این که می‌خواسته است گورباچف را نصیحت کند، از پاسخ او رنجش نشان می‌دهد و اتاق را ترک می‌کند.

تصویری از این لحظه وجود دارد که وزیر وقت امور خارجه شوروی را متحیر نشان می‌دهد و باقی افراد حاضر در اتاق دستپاچه به نظر می‌رسند.

هاشمی رفسنجانی در مقام رییس پرنفوذ مجلس و سیاستمدار قدرتمند ایران روز هشتم اسفند ۱۳۶۷ با وزیر خارجه شوروی ملاقات می‌کند: «شواردنادزه، وزیر خارجه شوروی آمد. از پیام امام و ملاقات امام اظهار خشنودی کرد. با این که امام پس از صحبت او، جمله نظر من این‌ها نبود و می‌خواستم جهانی دیگر را به روی آقای گورباچف باز کنم، از جا بلند شده‌اند و او ناراحت شده ولی بعد با کیفیت پخش خبر راضی شده است. به طور جدی خواستار تحسین و توسعه روابط و خروج امریکایی‌ها از خلیج فارس و حل مساله افغانستان شد و من هم تایید کردم و پیام گورباچف را درخصوص تاکید بر سفر من به روسیه داد و من هم قبول کردم و گفتم وزرای خارجه، وقت سفر را تعیین کنند.»

برادر ناتنی اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس سازمان صداوسیما بود. در دیگر خاطرات هاشمی مشخص است که به طور مستقیم هم برادرش از او دستور می‌گرفته است. با این که در خاطرات هاشمی رفسنجانی درباره توصیه احتمالی درباره نحوه خبررسانی از سفر فرستاده گورباچف یادداشتی درج نشده است اما احتمال دخالت او در این زمینه وجود دارد.

وزیر وقت امور خارجه شوروی به نوشته هاشمی رفسنجانی، تقاضای جلسه خصوصی کرده بود: «پذیرفتم. با حضور دکتر ولایتی و مترجم صحبت کردیم. گفت درباره معاملات تسلیحاتی پس از مراجعت به مسکو، به آقای ولایتی جواب مثبت می‌دهد.»

با این که برخورد آیت‌الله خمینی با فرستاده ویژه گورباچف به تهران دور از نزاکت سیاسی بود اما رهبر شوروی بدون واکنش منفی به این رفتار، ارتباط نزدیک با هاشمی رفسنجانی را حفظ می‌کند. از سوی دیگر، در حالی که به دلیل وخامت حال آیت‌الله خمینی و هم‌چنین عزل آیت‌الله «حسینعلی منتظری» از قائم مقامی رهبری در فروردین ۱۳۶۸، هیات حاکمه ایران دچار بحران بود، هاشمی به تماس‌های خود با گورباچف ادامه می‌داد؛ کاری که قاعدتا از وظایف علی خامنه‌ای، رییس جمهوری وقت بود.

در پانزدهم فروردین ۱۳۶۸، هاشمی خبر داد که «علی‌اکبر ولایتی»، وزیر وقت امور خارجه ایران از سفر به مسکو بازگشته و به او گزارش این دیدار را  داده است: «گورباچف و شواردنادزه خیلی گرم گرفته‌اند و اعلان آمادگی برای همکاری در امور تسلیحاتی و اقتصادی و سیاسی کرده‌اند. تصمیم نهایی را موکول به زمان سفر من به شوروی کرده‌اند. زمان سفر را اواخر خرداد و یا اوایل تیر ماه سال جاری مناسب می‌دانند.»

سفر رییس وقت مجلس شورای اسلامی به مسکو در زمان حیات خمینی ممکن نشد اما هاشمی رفسنجانی برنامه این دیدار را زمانی نهایی کرد که هنوز در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده بود اما بنابر سابقه او، مقام‌های شوروی هم مثل افکار عمومی ایران یقین کرده بودند که هاشمی رییس جمهوری بعدی خواهد بود.

در حالی که فقط دو هفته از مرگ آیت‌الله خمینی می‌گذشت، هاشمی رفسنجانی خود را آماده سفری مهم به مسکو و امضای بزرگ‌ترین قرارداد خریدهای نظامی پس از انقلاب ۱۳۵۷ می کرد که ابعاد آن حتی از دید مقام‌های جمهوری اسلامی ایران هم مخفی نگه داشته شده بود: «فرماندهان ارتش و سپاه و ستاد و وزارت‌ها برای بررسی و جمع‌بندی مذاکرات نظامی و تسلیحاتی با روس‌ها آمدند. آقای [محمود] واعظی [معاون وزیر امور خارجه] آمد و پیش‌نویس نطق من را که بایستی سر میز شام در ضیافت گورباچف ایراد کنم، آورد. بررسی و اصلاح کردم.»

یک روز پس از آن، روز ۳۰ خرداد، در حالی که هنوز در ایران به دلیل درگذشت آیت‌الله خمینی عزای عمومی برقرار بود، هاشمی رفسنجانی عازم مسکو شد: «با بدرقه رسمی، ساعت ۱۱ به سوی مسکو پرواز کردیم. قبل از ما، هواپیمای دیگری همراهان را برد. هیات همراه خیلی بزرگ است؛ به خاطر کارهای فراوان در دستور مذاکرات، ترکیبی از دولت و مجلس و نظامی و … در هواپیما مذاکرات و مشاوره انجام شد. بر فراز خاک شوروی منظره‌های کوه‌ها و مزارع و آب‌ها و… را مشاهده می‌کردیم.»

هاشمی رفسنجانی و هیات همراهش در فرودگاه اختصاصی میهمانان در جنوب مسکو به زمین نشستند: «مطابق برنامه کولیاکف، معاون اول گورباچف و [ادوارد شواردنادزه] وزیر خارجه و جمعی از شخصیت‌های شوروی در فرودگاه استقبال کردند. مراسم سان و رژه انجام شد. می‌گویند در حد پذیرایی از سران کشورها است. از فرودگاه مستقیماً به کاخ کرملین حرکت کردیم.»

در کاخ «کرملین»، شخص گورباچف از رییس مجلس شورای اسلامی  استقبال کرده بود: «برخورد اول گرم و صمیمانه بود. عکاس‌ها و فیلم‌برداران عکس و فیلم تهیه کردند. بلافاصله در یکی از سالن‌های کاخ با حضور جمعی از همراهان من و شخصیت‌های شوروی مذاکرات رسمی شروع شد. در این مذاکرات صحبت‌ها کلی و دوستانه و مثبت بود. سپس جلسه را با حضور وزرای خارجه و سفیرمان و مترجمی برای دو طرف خصوصی کردیم. در جلسه خصوصی مذاکرات در مورد مسایل سیاسی، فنی،  اقتصادی و نظامی، صریح و صمیمی بود. دو جلسه مجموعاً دو ساعت طول کشید و دو طرف راضی بودند.»

در جریان این سفر، گورباچف برای اولین بار به هیات جمهوری اسلامی اجازه سفر به منطقه مسلمان‌نشین آذربایجان، یعنی باکو را داد. هاشمی گفته بود که شوروی قبلا با چنین درخواستی مخالفت کرده بود اما مهم‌ترین بخش سفر این نبود. روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۸ ایران و شوروی قراردادی مهم در کاخ کرملین امضا کردند.

هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشته است که ساعت چهار صبح بیدار شده بود تا متن موافقت‌نامه‌ای که اساس همکاری با شوروی تا سال ۲۰۰۰ میلادی بود و باید چند ساعت دیگر امضا می‌کرد را بخواند: «صبحانه را با اعضای خانواده در اقامتگاه صرف کردیم. به محل [یادمان] سرباز گم‌نام در کنار دیوار کاخ کرملین رفتیم. مراسم نظامی داشتند. تاج گلی نثار شد. قبلاً احتمال داشت که این مراسم را بر سر [آرامگاه] جنازه لنین انجام دهیم که به ملاحظاتی با آن توافق نداشتیم. توضیحات آقای دیکوف درباره انهدام موشک‌ها با قرارداد میان امریکا و شوروی برای من جالب و عجیب بود. بعد از ناهار و استراحت، مجددا به کاخ کرملین رفتیم. دو جلسه متوالی با گورباچف داشتیم که اولی علنی و جمع‌بندی مذاکرات کمیته‌ها که مثبت بود و دومی خصوصی و نتیجه بررسی آن‌ها درباره همکاری تسلیحاتی و دفاعی بود. با خوشحالی اطلاع  دادند که دفتر سیاسی‌شان تصویب کرده است که تمام خواسته‌های ما را بدهند؛ دادن میگ ۲۹، موشک سام ۵، تانک تی–۸۰ ، موشک دریا به دریا و… با تکنولوژی ساخت….بعدازظهر استراحت مختصری شد و باز برای شرکت در ضیافت شام آقای گورباچف به کرملین رفتیم.»

هاشمی رفسنجانی در خاطراتش نوشته است که روس‌ها از او خواسته بودند خریدهای نظامی از شوروی محرمانه بماند: «گویا از طرف غربی‌ها تحت فشارند.»

او نوشته بود: «سر میز شام مذاکرات دوستانه خصوصی با گورباچف داشتیم. هر دو نطقی ایراد کردیم. او از رو خواند ولی من بدون نوشته، نطق ایراد کردم. گرچه متنی تهیه شده بود ولی متن فارسی را نیاورده بودند و متن روسی توزیع شده بود؛ از نمونه‌های ناشی‌گری دیپلمات‌های‌مان».

قرارداد در روز اول تیر ۱۳۶۸ بین جمهوری اسلامی ایران و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی امضا شد: «با مراسم خاصی، من و آقای گورباچف [صدر هیات رییسه اتحاد جماهیر شوروی] دو سند را و آقایان [محمدجواد] ایروانی [وزیر امور اقتصادی و دارایی] و آقای لئوف کاتاشف [وزیر روابط اقتصاد خارجی شوروی] [و آقای ان اس کناریف، وزیر راه اتحاد شوروی] دوسند دیگر را امضا کردیم و امضای سند تسلیحات، به عهده آقای [بهزاد] نبوی و آقای کاتاشف بود که به خاطر اختلاف نظرشان، آماده نبود. با تاکید من و گورباچف رفتند، آماده کردند و در فرودگاه امضا نمودند.»

در روایت‌های بعدی هاشمی رفسنجانی آمده است که این قرارداد محرمانه برای این که افشا نشود، در مجلس شورای اسلامی تصویب نشد بلکه در اقدامی عجیب و ناهم‌خوان با «قانون اساسی»، در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید.

در خاطرات هاشمی رفسنجانی اشاره‌ای به میزان خریدهای نظامی نشده است اما تعداد هواپیماهای «میگ ۲۹»، تانک «تی۸۰»، موشک «سام» و موشک‌های دریا به دریا هرچه باشند، از نظر ارزش تکنولوژی تسلیحاتی، مهم‌ترین خرید نظامی جمهوری اسلامی تا به آن روز و احتمالا تاکنون بوده‌اند.

ایران‌وایر
فرامرز داور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *