این بخشی از خطبههای امام جمعه بهارستان ِ اصفهان است که در شبکههای اجتماعی و نیز از سوی کانال اکبر اعلمی، نماینده سابق مجلس، منتشر شده است.
امام جمعه بهارستان در ادامه این سخنان که گاهی بهنظر میرسد از روی نوشتهای خوانده میشود، از مجلس خبرگان و دبیرخانه آن میخواهد که «به این شبههافکنیها پاسخی در خور دهد» و اعلام کند که «ما انتخاب میکنیم و ما منتخب مردم هستیم».
میرحسین موسوی ،نخستوزیر سابق و رهبر در حصر «جنبش سبز»، چندی پیش در بیانیه ای هشدار داد که قرار است رهبری در جمهوری اسلامی موروثی شود :«بوی ستمشاهی به مشام میرسد. میگویند اگر سایه آقا نباشد بحمدالله فرزندانی تربیت کردهاند که با رای اکثریت خبرگان رهبری شیعیان جهان را به عهده خواهند گرفت. زبانشان لال!، مگر سلسلههای ۲۵۰۰ ساله بازگشتهاند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد».
آقازادهای که «آیت الله» شد
«ثبت نام فقط مخصوص آقایان طلاب است. غیر حوزویان و خانم ها ثبت نام نفرمایند.» خبرگزاری رسمی حوزه علمیه قم اخیرا با انتشار خبر آغاز درس خارج فقه و اصول مجتبی خامنه ای فرزند رهبر جمهوری اسلامی، او را با عنوان «آیت الله» خطاب کرد. استفاده از لقب آیت الله برای مجتبی خامنه ای واکنش بسیاری از رسانه ها را برانگیخت. پیشتر از مجتبی خامنهای با لقب «حجت الاسلام و المسلمین» یاد میشد. استفاده از این لقب از آن جهت واکنشها را برانگیخته که احتمال جانشین شدن وی به عنوان رهبر آینده جمهوری اسلامی به شدت افزایش یافته است. به گفته بسیاری از تحلیلگران مسائل ایران، علی خامنه ای و بیت او سالهاست که در تلاشند تا بستر سیاسی را برای جانشینی مجتبی خامنهای آماده سازند. اما در این میان بستر حقوقی و فقهی نیز باید مهیا باشد.
شروطی که برای پدر نادیده گرفته شد
با وجود آن که فقه و قانون اساسی صفات پیچیدهای برای احراز شرایط رهبر جمهوری اسلامی تدارک دیده؛ انتخاب جانشین روح الله خمینی چندان از این قواعد پیروی نکرد و حجتالسلام سیدعلی خامنهای به مقام آیتاللهی رسید و رهبر جمهوری اسلامی شد. هر چند درز کردن ویدئویی از نشست خبرگان رهبری در ۱۴ خرداد سال ۶۸ نشان داد که او به عنوان رهبر موقت منصوب شده است. از سوی دیگر علی خامنهای در شرایطی به رهبری موقت برگزیده شد که هنوز صفت مرجعیت از قانون اساسی حذف نشده بود و متن قانون اساسی بازنگری شده به تصویب ملت نرسیده بود.
مجلس خبرگان یا شورای سلطنت
طبق اصل ۱۰۹ قانون اساسی، رهبر جمهوری اسلامی باید صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه را داشته باشد. به این معنی که رهبر جمهوری اسلامی باید فقیه باشد و بتواند در امور دینی فتوا صادر کند. به تعبیر سادهتر رهبر جمهوری اسلامی باید مقلد داشته باشد. مجتبی خامنهای سیزده سال است که درس خود را آغاز کرده و کسی تاکنون ادعای تقلید از او در مسائل شرعی را نکرده است. طبق نظر کارشناسان فقه درس خارج فقه محدوده زمانی مشخصی ندارد و اتمام آن بر اساس استعداد و شرایط فرد متغیر است.
از سوی دیگر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی اعضای خبرگان رهبری باید تشخیص دهند آیا مجتبی خامنهای دارای صفات رهبری است یا خیر. اما به نظر می رسد کیفیت تشخیص صفات رهبری مجتبی خامنهای نیز همچون نظارت بر عملکرد رهبری پدرش باشد. در حالیکه جایگاه خبرگان رهبری شباهت نزدیکی به جایگاه شورای سلطنت در قانون اساسی مشروطه پیدا کرده است.
شاهزاده یا آقازاده؟ تکلیف «جمهوری» چه میشود
میرحسین موسوی ،نخستوزیر سابق و رهبر در حصر «جنبش سبز»، چندی پیش در بیانیه ای هشدار داد که قرار است رهبری در جمهوری اسلامی موروثی شود :«بوی ستمشاهی به مشام میرسد. میگویند اگر سایه آقا نباشد بحمدالله فرزندانی تربیت کردهاند که با رای اکثریت خبرگان رهبری شیعیان جهان را به عهده خواهند گرفت. زبانشان لال، مگر سلسلههای ۲۵۰۰ ساله بازگشتهاند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد».
این موضوع از نظر سنت حوزوی و فقه شیعه امر خلاف واقعی به نظر نمیرسد. با این وجود میرحسین موسوی احتمال جانشینی مجتبی خامنهای را به جای پدرش «توطئه» خواند و آن را با بازگشت سلطنت مقایسه کرد. از دید میرحسین موسوی این توطئهای است که سیزده سال است خبر آن شنیده می شود و هیچ کس نیز آن را تکذیب نکرده است. اشاره موسوی به عدد «سیزده سال» می تواند به نقطه آغاز درس خارج فقه مجتبی خامنه ای باشد که این روزها در صدر اخبار قرار گرفته است. درس خارج فقه مجتبی خامنهای مصادف با انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود که نتایج آن با دخالت بیت رهبری و سپاه به نفع احمدی نژاد اعلام شد. انتخاباتی که سرآغاز سرکوب خونین و حذف بخش زیادی از نیروهای سیاسی و اجتماعی بود.
دولت پادگانی و گردان حبیب
مجتبی خامنه ای را بسیاری با «گردان حبیب» میشناسند؛ گردانی که مجتبی از ۱۷ سالگی پا در آن نهاد. پس از جنگ برخی از چهرههای شاخص آن گردان زیر حمایت علی خامنهای به جایگاههای مهمی در سپاه پاسداران رسیدند و به تدریج حلقه قدرت را حول مجتبی خامنهای فراهم کردند. آنان به تدریج «دولت پادگانی» را تشکیل دادند و با نفوذ در انتخابات، محمود احمدی نژاد را به مقام ریاست جمهوری رسانده و به ترتیب اصلاحطلبان و مهمترین حامی آنان هاشمی رفسنجانی را از قدرت کنار زدند. پروژه رهبرسازی از مجتبی خامنهای همچنان که میرحسین موسوی نیز در بیانیه خویش ذکر کرده از سال ۸۸ کلید خورده است. از این رو شاید بتوان گفت یکی از دلایل کودتای انتخاباتی آن سال آغاز چنین پروژهای میتوانست باشد.آن روزها یک شعار تظاهرکنندگان معترض به نتایج انتخابات دل رهبر جمهوری اسلامی را بسیار به درد آورد. شعاری که برای پسرش آرزوی مرگ می کرد تا رهبری را نبیند. هرچند دخالت مجتبی در سیاست به چهار سال پیش از آن انتخابات باز می گردد. یعنی انتخاباتی که در آن محمود احمدی نژاد با حمایت سپاه و فرزند رهبر جمهوری اسلامی بر هاشمی رفسنجانی پیروز شد و با نامه اعتراضی و سرگشاده کروبی آشکار شد.
مدیران پروژه رهبرسازی از مجتبی بزرگترین مانع بر سر رهبری او را هاشمی رفسنجانی میدانستند. او نه تنها گزینه اول برای جانشینی خامنهای بود، بلکه بازیگر فعال و ماهری در این عرصه بود که خامنهای را هم به تعبیری او رهبر کرد. با مرگ ناگهانی هاشمی رفسنجانی میدان تقریبا از رقیب خالی شد و حتی حسن روحانی نیز نتوانست به عنوان رقیب در این جایگاه خودی نشان دهد.
آیا مجتبی بی رقیب مانده است؟
شاید دیگر کمتر تردیدی باقی مانده باشد که مجتبی خامنه ای فرزند دوم سید علی خامنه ای رفته رفته خود را برای جانشینی پدر آماده می کند. بیانیه هشدار آمیز میرحسین موسوی نسبت به موروثی شدن قدرت در جمهوری اسلامی و بازداشت مصطفی تاجزاده از مخالفان صریح الهجه موروثی شدن قدرت در نظام ولایت فقیه شواهدی است که نشان می دهد علی خامنهای با نرمش نشان دادن برای توافق هسته ای حتی در پی آن است تا شرایط منطقهای و بین المللی را نیز برای تثبیت جانشینی پسرش فراهم سازد. اما آیا او در میدان یکه تاز است؟ و نهایتا موفق خواهد شد تا سلسله رهبری خامنه ای را حفظ کند؟ پس از غیرخودی شدن لاریجانیها و حذف صادق لاریجانی، برخی قرائن گذشته و حال نشان می دهد که ابراهیم رئیسی نیز داعیه رهبری دارد. یک بررسی روی گرایش نمایندگان فعلی خبرگان رهبری نشان می دهد که تعداد قابل توجهی از آنان از حامیان و فعالان رئیسی در ستادهای انتخاباتی او بودهاند. چندی پیش نیز نواری از مکالمات احمد طائب از افراد نزدیک به حلقه مجتبی خامنه ای منتشر شد که یکی از تبعات آن برکناری حسین طائب از فرماندهی اطلاعات سپاه بود. از این رو به نظر میرسد با وجود رقابت میان حلقه هواداران رئیسی و مجتبی خامنهای که هیچیک تا کنون واجد صفات رهبری از منظر قانون اساسی جمهوری اسلامی نیستند، مسئله جانشینی همچنان بغرنج و غیر قابل پیشبینی است. شاید هم انتخابات خبرگان سال آینده برای نخستین بار به محلی برای رقابت و نزاع اصلی میان دو مدعی رهبری تبدیل شود.
زیتون-محمدرضا سرداری: