از ۴۰ کنشگر بزرگ عرصه اقتصاد در قالب ۱۲پرسش، حال و آینده سرمایهگذاری در ایران را بررسی کرده است. بر اساس این نظرسنجی ۸۷درصد سرمایهگذاران هیچ تصویر شفافی از آینده ندارند. بنیادیترین اعتراض این فعالان اقتصادی به سیاستگذاران، «بیثباتی» است؛ چراکه مسیر پیش روی فعالیتهای اقتصادی را مهآلود کرده است. هرچند بنگاههای بزرگ کشور همچنان در شرایط کنونی فعال هستند، اما بنگاههای کوچک و متوسط عموما در سرمایهگذاری جدید ناتوان بودهاند. علاوهبر این، حدود نیمی از پاسخدهندگان عنوان کردهاند که به خروج سرمایه خود از کشور فکر میکنند و بخش دیگری نیز گفتهاند که سرمایهشان را از ایران خارج کردهاند. علاوه بر این بیش از نیمی از فعالان اقتصادی شرکتکننده در این نظرسنجی میگویند که در یک تا دو سال اخیر کسبوکارشان دستخوش شرایط غیر قابل کنترل شده است.
سرمایهگذاری در ایران گرفتار یک ناوضعیت است. بهمنظور درک این گزاره باید ببینیم که درون ذهن فعالان اقتصادی و اهالی تولید و تجارت چه میگذرد؟
در جامعهشناسی، ناوضعیت به شرایطی اطلاق میشود که در آن هیچیک از متغیرهای کلیدی سرجای خود نیستند و هیچکس تکلیف خود را در قبال خود، جامعه و نهادها نمیداند، به همین دلیل در نحوه تنظیم روابط خود با بحران روبهروست. به نظر میرسد، اقتصاد ایران دچار چنین موضوعی است و نزولیشدن سریعالسیر نرخ تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی در دهه گذشته، نتیجه رقمخوردن چنین فضایی در کشور است. از آنجا که نتیجه طبیعی برخورداری از وضعیت روشن در اقتصاد ایران، داشتن تصویری روشن و مشترک برای اقدامات و همکاریهاست، بروز ناوضعیت سبب از بین رفتن این عنصر کلیدی بهعنوان مبنای همکاری و مشارکت در فضای اقتصاد و وقوع هرجومرج است.
یک لحظه تصور کنید فردی مدتها غذا نخورد؛ چه سرانجامی در انتظار او خواهد بود؟ اقتصاد هم اگر برای مدتها سرمایه جدیدی جذب نکند یا به اندازه کافی با محرکهای مالی، فناوری و نوآوری تغذیه نشود، با بحران روبهرو خواهد شد. اقتصاد ایران به این وضعیت دچار است. بهمنظور فهم دقیقتر این موضوع و آنچه بازیگران تولید، تجار و صاحبان کسبوکارها با آن روبهرو هستند، لازم است درک بیشتری از دو موضوع حیاتی داشته باشیم؛ نخست درک احساس آنها نسبت به سرمایهگذاری در کسبوکار خود و دیگری سرنوشتی که برای سرمایهگذاری در ایران متصورند. در این راستا باید پرسید که آیا مدیران شرکتهای بزرگ همچنان سرمایهگذاری میکنند؟ اگر پاسخ مثبت است، کدام عامل موجب تحریک آنها به خرجکردن منابعشان در اقتصادی با تورم 40 تا 60درصدی شده است؟ مانع بزرگ افزایش حضور آنها در اقتصاد ملی چیست؟ کدام مانع بزرگترین واحدهای اقتصادی و صنعتی کشور را از سرمایهگذاری بیشتر فراری میدهد؟ چه میزان از سرمایه شرکتهای بزرگ کشور به خارج از مرزهای ایران منتقل شده است؟ آیا چیزی وجود دارد که آنها را به آینده امیدوار کند؟ آنها اصلا تصویری از آینده دارند؟ ما همه این پرسشها و شماری پرسش مهم دیگر را در یک نظرسنجی اختصاصی طی 10روز از 40فعال اقتصادی در حوزههای خدمات فنی-مهندسی، ساختمان، تولید، خدمات و گردشگری پرسیدیم و آنچه به دست آمد، بیاغراق «سیاه و سپید» است.
تقریبا قاطبه فعالان اقتصادی پاسخدهنده به سوالات، تصویر روشنی از آینده اقتصاد ایران ندارند. ضمن اینکه اغلب آنها، همه یا بخشی از سرمایه خود را به خارج از مرزهای کشور منتقل کردهاند. تماسهای انجامشده از سوی «دنیایاقتصاد» نشان داد که برخی از افراد کلا کسبوکار خود را تعطیل کرده بودند و از پاسخ به پرسشنامه گروه «صنعت، معدن و تجارت» سرباز زدند. بنیادیترین اعتراض آنها به سیاستگذاران، «بیثباتی» است؛ بیثباتی گستردهای که در همه حوزهها بروز و ظهور دارد و اجازه نمیدهد، تصویر پیشروی سرمایهگذاران، روشن و واضح یا دستکم معلوم باشد.
در نهایت 40فعال اقتصادی به سوالات پاسخ دادند. به عقیده این 40کنشگر اقتصادی نیز عامل بیثباتی، سرمایهگذاری در ایران را ترسناک کرده است. نتایج پرسشنامه توزیعشده از سوی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که با وجود موانع موجود پیشروی کسبوکارها، کماکان جریان تزریق سرمایه به کسبوکار فعال است. در واقع 60درصد افرادی که همچنان به کسبوکار خود سرمایه تزریق میکنند، اعلام کردهاند که با هدف توسعه بازار، فروش بیشتر در بازارهای داخلی و تامین نیاز مشتریان خارجی اقدام به سرمایهگذاری کردهاند. مرور آنچه پاسخدهندگان در مواجهه با پرسشها گفتهاند، نشان میدهد که هشتعامل بهعنوان موانع و دستاندازهای سرمایهگذاری، برای سرمایهگذاران مطرح هستند که به ترتیب عبارتند از: «غیرقابل پیشبینی بودن اقتصاد»، «بیثباتی قوانین و مقررات»، «نوسانات ارزی»، «مداخلات دولتی و تغییر سیاستها»، «فقدان حاکمیت قانون»، «فضای نامساعد کسبوکار»، «فساد اداری» و «مدیریت نامناسب در حوزههای تخصصی» که دلایل اصلی ترس سرمایهگذاران از تزریق پول به پروژههای مولد خود در یکی، دو سال اخیر به شمار میروند.
نتایج پرسشنامه توزیعشده از سوی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که کسبوکار اغلب بزرگان تولید و تجارت کشور فعال است. در عین حال 65درصد افراد گفتهاند، کسبوکارشان در یکی، دو سال اخیر دستخوش شرایط غیرقابل کنترل یا بحرانی شده است. در عین حال، حدود نیمی از افراد گفتهاند، به اینکه کسبوکار خود را تعطیل کنند، فکر کرده یا میکنند. همچنین 67درصد افراد مورد پرسش قرارگرفته، اعلام کردهاند که در سالهای اخیر بخشی از پروژههای توسعه کسبوکار خود را تعطیل کردهاند. از آن سو 87درصد افراد اعلام کردهاند که تصویر روشنی از آینده اقتصاد کشور ندارند.
چکیده نتایج گزارش به همراه مهمترین بینشهایی که از خلال گفتوگو با این 40فعال اقتصادی به دست آمد، در ادامه و پس از ارائه نکاتی کوتاه پیرامون پرسشنامه طراحیشده از سوی ما، پیشروی خوانندگان قرار خواهد گرفت.
توضیحاتی درباره پرسشنامه
بعد از مطالعه چند سری از گزارشهای دو مرکز پژوهشی معتبر در کشور، یعنی مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز پژوهش اتاق بازرگانی ایران، پرسشنامه «دنیایاقتصاد» طرح شد. پرسشنامه نهایی 12سوال داشت. از این تعداد، 10سوال با پاسخهای محدود در قالب دو یا چندگزینهای از فعالان اقتصادی پرسیده شد، دو سوال نیز با هدف فهم عمیقتر چیستی و چرایی کاهش یا افزایش سرمایهگذاری افراد، به صورت تشریحی، بازطراحی و پرسیده شد. در این پرسشنامه سعی شد سبدی از صنایع، سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و مدیران حرفهها، مورد پرسش قرار گیرند. پیمانکاران بزرگی از صنعت ساختمان، آب و سدسازی، تولیدکنندگانی از صنایع خودرو و قطعه، لوازمخانگی، غذا و نوشیدنی، پتروشیمی، محصولات شیمیایی، صنعت فولاد، معدن و صنایع معدنی، نفت و مشتقات آن، شوینده و بهداشتی، کفش، مبلمان و پارچه و چرم، به همراه برخی از مدیران کسبوکارهای مرتبط با خدمات آنلاین، فروشگاههای اینترنتی و خدمات گردشگری در این گزارش مورد پرسش قرار گرفتند و در قالب گفتوگوی تلفنی، به 12سوال پاسخ دادند.
تعداد افراد مدنظر برای پرسش 100نفر بودند که بسیاری از افراد به دلیل تعطیل کردن کسبوکار یا خروج از شرکت و پایاندادن به سرمایهگذاری از دایره طرح خارج شدند. در عین حال، برخی افراد نیز به دلیل ملاحظات شخصی از پاسخگویی به این پرسشنامه سر باز زدند. روزنامه «دنیایاقتصاد» و سرویس صنعت، معدن و تجارت از همه عزیزانی که صرفنظر از همکاری در این طرح، پاسخگوی تماسهای ما بودند، کمال تشکر را دارد.
پرسشهای ساده؛ پاسخهای سخت
از بین 12پرسش مطرحشده، 10پرسش با گزینه دو یا چندگانه بود که هدف از طرح آنها، سنجش واقعیتها و دستهبندی عوامل موثر بر رفتار سرمایهگذاران بوده است. در سوال اول پرسیده شد؛ «آیا کسبوکار شما فعال است؟» که بیش از 92درصد افراد به این پرسش، پاسخ مثبت دادند و تنها 8درصد پاسخدهندگان کسبوکار خود را بهکل تعطیل اعلام کردند. در پرسش دوم از فعالان اقتصادی پرسیده شد؛ «آیا در یک یا دو سال اخیر کسبوکار شما دستخوش شرایط غیرقابل کنترل یا بحرانی شده است؟» پاسخ حدود 65درصد افراد به این پرسش مثبت بود. آنها گفتند در مدیریت کسبوکار خود طی دوسال اخیر با بحرانهای جدی روبهرو شدهاند. کمتر از یکسوم افراد هم اعلام کردند که طی دوسال گذشته بدون بحران، امور کسبوکار خود را پیش بردهاند.
در سوال بعدی پرسیده شد که «آیا در یکسال اخیر به اینکه کسبوکار خود را تعطیل کنید، فکر کردهاید؟» که حدود 48درصد افراد گفتند به تعطیلی کسبوکار خود به دلیل حجم بالای مشکلات فکر کردهاند. البته 52درصد یعنی بیش از نصف افراد پاسخ منفی به این سوال دادند.
در پرسش بعدی از فعالان اقتصادی پرسیده شد، «آیا در یکسال اخیر بخشی از پروژههای توسعه کسبوکار خود را بایگانی کرده یا کنار گذاشتهاید؟» بیش از دوسوم افراد یعنی 67درصد به این پرسش، پاسخ مثبت دادند؛ کمتر از یکسوم افراد نیز اعلام کردند که هیچ پروژهای را در مسیر توسعه کسبوکار خود بایگانی نکردهاند.
پنجمین پرسش به این شرح بود که «آیا در دوسال اخیر در کسبوکاری که دارید، سرمایهگذاری کردهاید؟» که 60درصد افراد به این سوال پاسخ مثبت دادند؛ 40درصد نیز اعلام کردند که سرمایهگذاری جدیدی در کسبوکار خود نکردهاند. در پرسش بعدی از فعالان اقتصادی پرسیده شد که «طی دوسال گذشته کدام عامل موجب شد تا سرمایهگذاری کمتری در کسبوکار خود انجام دهید؟» و از آنها خواسته شد از بین هشتگزینه مختلف به شرح «تحریم و خروج آمریکا از برجام»، «اعتراضات خیابانی و تنشهای داخلی»، «تغییرات اقلیمی و خشکسالی»، «مشکلات دسترسی به گاز، آب، اینترنت و برق»، «جدالهای سیاسی در فضای داخلی»، «سیاستگذاریهای غلط و مداخلات دولتی»، «تورم افسارگسیخته و مسائل ارزی» و«سایر موارد»، دو گزینه را انتخاب کنند که نتایج جالبی داشت. بررسی نتایج پاسخ این افراد گویای رأی 80درصدی به اثر سوء «سیاستگذاریهای غلط و مداخلات دولتی» به عنوان عامل اصلی کاهش سرمایهگذاری افراد بوده است. در ردههای بعدی نیز حدود 42درصد افراد به «تورم افسارگسیخته و مسائل ارزی» و 30درصد افراد به «تحریم و خروج آمریکا از برجام» رأی دادند که نشاندهنده اثرگذاری منفی این عوامل بر رونق سرمایهگذاری بوده است.
در سوال بعدی از فعالان اقتصادی پرسیده شد که «آیا هماکنون تصویر دقیقی از آینده تولید و تجارت در کشور دارید؟» بیش از 87درصد افراد اعلام کردند که تصویر روشنی از آینده اقتصاد کشور ندارند. از آن سو پنجنفر نیز اعلام کردند که به کلیت چشمانداز پیشرو اشراف دارند. در سوال بعدی از سرمایهگذاران کشور و فعالان بخش خصوصی در رشتهفعالیتهای مختلف پرسیده شد که «وقوع چه عاملی در دو سال آینده باعث میشود سرمایهگذاری بیشتری انجام دهید؟» که از بین هفتگزینه شامل «انعقاد برجام، اجرا و تداوم آن»، «کنترل تورم و ثبات اقتصادکلان»، «آزادسازی و کاهش مداخلات دولتی»، «افزایش توزیع وامهای ارزان»، «پایان قیمتگذاری دستوری»، «بهبود محیط کسبوکار و مجوزدهی آسان» و «سایر موارد»، امکان پاسخ به دو گزینه وجود داشت. براین مبنا حدود 60درصد افراد گفتند در صورتی سرمایهگذاری بیشتری خواهند کرد که «آزادسازی و کاهش مداخلات دولتی» در دستور کار حکمرانان کشور قرار گیرد.
در ردههای بعدی نیز 45درصد افراد به «برجام، انعقاد و تداوم آن» رأی داده و آن را برای افزایشدادن سرمایهگذاری خود ضروری دانستند؛ ضمن اینکه 30درصد افراد پاسخدهنده به ضرورت «کنترل تورم و ثبات اقتصاد کلان» اشاره کردند. در سوال بعدی سعی شد احساس افراد نسبت به خارجکردن سرمایه خود از کشور و سرمایهگذاری در بیرون از ایران سنجیده شود. برهمین مبنا نیز از افراد پرسیده شد «آیا احساس میکنید که باید سرمایه خود را به خارج از ایران منتقل کنید؟» 52درصد افراد به این سوال پاسخ منفی و 48درصد افراد پاسخ مثبت دادند. در سوال دیگر از افراد پرسیده شد «آیا تابهحال بخشی از سرمایه خود را صرف سرمایهگذاری در خارج از ایران کردهاید؟» که بیش از 70درصد افراد به آن پاسخ منفی و حدود یکچهارم افراد هم جواب مثبت دادند. برخی از افرادی که به پرسشنامه «دنیایاقتصاد» پاسخ دادند، توضیحاتی درباره این موضوع ارائه دادند؛ برای نمونه ضرورت تامین قطعات برای خطتولید از طریق سرمایهگذاری در کشور ثالث صاحب فناوری، کاهش ریسکهای سرمایهگذاری یا ضرورت برخورداری از بنیه مالی مناسب برای تامین خریدهای خارجی را از جمله دلایل خود برای خارجکردن بخشی از سرمایه خود از ایران اعلام کردند.
جاذبه و دافعه سرمایهگذاری در ایران
در انتها نیز پاسخدهندگان دو سوال را به شکل کیفی و با پاسخهای دلخواه در یک یا دو جمله بیان کردند که تصویر ذهنی آنها از دلایل سرمایهگذاری در کسبوکاری را که دارند بازگو کرده است. سوال اول به این شکل طرح شد که «چه عاملی باعث شد تا در کسبوکار خود سرمایهگذاری کنید؟» سوال دوم نیز به این شکل طرح شد که «مهمترین عاملی که سرمایهگذاری در یک کسبوکار در ایران را ترسناک میکند، چیست؟»
در پاسخ به سوال اول طیفی از پاسخها به دست آمد که نشان میدهد60درصد کسبوکارها اخیرا به بنگاه خود سرمایه جدیدی تزریق کردهاند. قاطبه افراد اعلام کردند که عامل اصلی سرمایهگذاری آنها در کسبوکار خود طی یک تا دو سال اخیر، توسعه بازار و جذب خریداران داخلی و خارجی بوده است. در واقع این افراد تاکید دارند که برای گسترش درآمد، کسب سود یا فروش بیشتر سعی در تزریق پول بیشتر به کسبوکار خود داشته و موفقیتهایی نیز در این زمینه به دست آوردهاند. تکمیل زنجیره تامین و حفظ مزیت رقابتی نیز برای اغلب پاسخدهندگان اهمیت داشته است. در ردههای بعدی هم ارتقای کیفیت و رشد بهرهوری محصولات، تکمیل پروژههای قبلی یا مقابله با تهدید کرونا و تحریم، عاملی اساسی در زمینه تزریق پول توسط سرمایهگذاران بوده است. نکته جالب، برخی پاسخهای فعالان اقتصادی به این پرسش است. برخی از فعالان اقتصادی گفتهاند که صرفا با هدف سوختنشدن سرمایه قبلی و از بین نرفتن کل کسبوکار مجبور به تزریق دوباره سرمایه به پروژه خود شدهاند. نیازهای اجتماعی و پاسخ انسانی بنگاهها به نیازهای عموم مردم، بهویژه در حوزه واکسن، دارو و… در دوره کرونا یا پس از تحریم در کنار خالیشدن بازار از محصول در فضای پس از دور دوم تحریمهای آمریکا موجب شده است تا در برخی از بازارها نظیر لوازمخانگی یا قطعات الکتریکی، شرکتها به سرمایهگذاری برای قبضه بازار تحریک شوند.
در پرسش دیگر هم آنچه برای فعالان حوزه سرمایهگذاری زمینه ایجاد ترس و اضطراب را طی سالهای اخیر ایجاد کرده، به ترتیب میزان تکرار شامل «غیرقابل پیشبینی بودن اقتصاد»، «بیثباتی قوانین و مقررات»، «نوسانات ارزی»، «مداخلات دولتی و تغییر سیاستها»، «فقدان حاکمیت قانون»، «فضای نامساعد کسبوکار»، «فساد اداری» و «مدیریت نامناسب در حوزههای تخصصی» بوده است. در عین حال دسترسی به مواد اولیه، مالیاتستانی بیضابطه و حجیم در کنار چشمانداز نامعلوم تجارت با کشورهای خارجی از جمله مسائلی هستند که باعث ترس و اضطراب سرمایهگذاران حین سرمایهگذاری در کشور شدهاند. خیل عظیمی از افراد پاسخدهنده به پرسشنامه «امنیت سرمایهگذاری» معتقد بودند که اثر تفسیرهای سلیقهای از قوانین در بخشنامههای خلقالساعه، بیش از همه موجب فروکاسته شدن اعتماد صاحبان کسبوکارها شده است. در واقع این افراد در چنین فضای بیثباتی، حاضر نیستند ریسک سرمایهگذاری مجدد را به جان بخرند. برخی از آنها حتی مطرح کردند که اگر امکان انتقال سرمایه خود به خارج از مرزهای کشور را داشتند، ترجیح میدادند در فضای امنتری اقدام به سرمایهگذاری کنند.